به گزارش مشرق، زاویه خاص خودش را برای نگریستن به پدیده کرونا انتخاب کرده است: «نگاه تمدّنی». این همان نگاهی است که او معمولاً تحلیلها و مباحث خود را در موضوعات مختلف، حول آن، صورتبندی میکند. همین نگاه تمدّنی است که او را به این نتیجه رسانده که چنانچه کرونا، ویروسی «دستساز باشد»، و نه طبیعی، تمدّن غرب آن را برای تضعیف تمدّن اسلام به پرچمداری جمهوری اسلامی، ساخته است.
معتقد است حتی اگر کرونا ویروسی طبیعی باشد، غرب مشغول استفاده از آن علیه تمدّن رقیب خود است. از همین روست که نمیتواند بپذیرد که کرونا برای رقابت با چین ساخته شده است؛ چرا که اساساً چین را رقیب تمدّنی آمریکا و دنیای غرب نمیداند، زیرا نهایت تلاش چین این است که در همین چارچوبی که غرب برای معادلات جهان تعریف کرده، سهم خودش را بیشتر کند، نه اینکه مفاهیم حاکم بر جهان را تغییر دهد.
بیشتر بخوانید:
از صبحِ روزی که پس از منبر در حسینیه آیتالله حقشناس، هماهنگیهای اولیه را برای گفتوگو انجام دادیم، زمان زیادی سپری میشود، شاید قریب به ۳ سال! امّا هر بار اتفاقی افتاد و مشکلی پیش آمد تا گفتوگو به تعویق بیفتد. ضرورت گفتوگو در آن ایام و این روزها، بیشباهت بههم نبود. آن زمان نیاز بود تا با نگاهی کلان به اغتشاشات دیماه ۹۶، افقی روشن فرا روی مردمی گشوده شود که با نگرانی به آینده مینگریستند. امروز نیز که «کرونا» سؤالات و ابهامات فراوانی را ایجاد کرده، ضرورت نگاههایی که بهدور از سادهاندیشی و جزئینگری، همه ابعاد ماجرا را بنگرند و به عمق واقعه بروند، خود را نشان میدهد.
آخرین روزهای فروردین ۹۹ در حالی که آفتاب قم به تیزی میل کرده بود، پس از گذر از بلوار الغدیر به فرهنگستان علوم اسلامی قم رسیدیم تا با رئیس آن به گفتوگو بنشینیم.
آمار کشتههای بیماریهایی چون طاعون و وبا، و اتفاقاتی مثل آلودگی هوا و مرگ میر ناشی از سیگار را مورد اشاره قرار میدهد و میپرسد که در حالی که کرونا به مراتب کمتر، تلفات روی دست بشر گذاشته، علّت این همه ایجاد رعب و بزرگنمایی کرونا چیست؟
او البته پاسخ مشخص خودش را دارد. اساساً تحلیلش از پشت پرده کرونا، از همینجا شروع میشود. میگوید چه کرونا دستساز بوده باشد چه خیر، غرب میخواهد با ایجاد یک قرنطینه ۴ میلیارد نفری به وسعت کل دنیا، بشر را وارد فاز جدیدی از حیات خود کند: «حیات مجازی». حیاتی که احساسات و تمام ابعاد زندگی بر محور «وهم» و خیال، مدیریت میشود.
اسم این فضای جدید را سیاهچالِ درونِ زندان میگذارد. میگوید غرب یک بار نگاهِ بشر را از آسمان بُرید و آن را زمینی کرد و حالا میخواهد در داخل زندانی که برای مردم دنیا درست کرده، او را داخل یک سیاهچاله ببرد. سیاهچالی که همه امورات آن مجازی دنبال میشود. سخنان نیمهشعبان رهبر انقلاب مبنی بر اینکه نباید از توطئههای دشمن غافل شد را نیز از این دریچه تحلیل میکند.
اینکه کرونا باعث ضعف ملّت ما خواهد شد یا مثل چالشهایی نظیر دفاع مقدس، فتنه، اغتشاش و ... باعث نیرومند شدن ملّت ایران خواهد شد، سوالی بود که دوست داشتم پاسخش را از زبان او بشنوم. از این رو، مَطَلع گفتوگو هم قرار گرفت.
بخش اعظم گفتوگو به پاسخ به همین سوال گذشت و استاد درس خارج فقه، بهنوعی شاکله بحث خود را بر مبنای پاسخ به همین سؤال قرار داد. پاسخ او البته این نبود که کرونا الزاماً به ضعف یا تقویت ما منجر خواهد شد، بلکه به زعم او، به عملکرد ما بستگی دارد؛ چنانچه مواجهه فعالانهای با پدیده کرونا داشته باشیم و گارد تمدّنی در پیش گیریم، ما را تقویت خواهد کرد، در غیر اینصورت، تهدید کرونا را نمیتوانیم به فرصت تبدیل کنیم.
از همین رو معتقد است جامعه پزشکی باید دستورالعملهای مستقل خودشان را برای مواجهه با این بیماری داشته باشند و صرفاً چشمشان به نسخههای سازمان بهداشت جهانی نباشد، کما اینکه سازمان بهداشت جهانی سخن روشنی درباره این بیماری نمیگوید و از طرفی، قابل اطمینان نیست. این ضرورت عدم انفعال را به اقتصاد هم میکشاند و میگوید با چنین رویکردی، میتوان در کوتاه مدت و حتی با وجود کرونا، شعار جهش تولید را محقق کرد. البته برای تحقق این شعار، شرط هم داشت: «خروج اقتصاد از دست غربگراها»؛ چه اینکه با معیارهای آنان، رونق و جهش اقتصادی به این راحتی محقق نخواهد شد.
درباره رزمایش مواسات هم که پرسیدم، همان خط نگاه تمدّنی و دوری از انفعال را ادامه داد.
برای من این سؤال ایجاد شده بود که آیا شور اجتماعی که طی سالهای اخیر ایجاد شده ـ از زلزله کرمانشاه تا سیل مازندران و درود و اکنون ایثار پرستاران و رزمایش مواسات ـ آیا ممکن است تقدم و تأخر مراحل پنج گانه در رسیدن به تمدّن نوین اسلامی را دستخوش تغییر کند و مرحله «جامعهسازی» زودتر از مرحله «دولتسازی» اتفاق بیافتد؟
نقطهعطف گفتوگو شاید اینجا شکل گرفت. پاسخش این بود که اگر این حرکات مردمی به مدلهای کلان بدل شود، میتوان به جامعهسازی امید داشت، امّا چنانچه قرار باشد این اقدامات، صرفاً حکم پوشاندن ضعفهای مدیریت لیبرال و غربگرا را داشته باشد، نهتنها مرحله جدیدی در رسیدن به تمدّن نوین اسلامی محقق نمیشود، بلکه باعث عرفیتر شدن جامعه نیز خواهد شد.
از پیش از ظهر با آیتالله همکلام شده بودیم و حالا ساعت به ۱۵ عصر نزدیک میشد. تنها دقایقی را برای نماز، از اتاق خارج شده بودیم. کفاف گفت وگو را اعلام کرد و باید به تهران برمیگشتیم.
آنچه پیش رو دارید، بخش نخست گفتوگو با آیتالله سیّد محمّدمهدی میرباقری، عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس فرهنگستان علوم اسلامی است:
مهمترین جنبه تأثیرگذاری کرونا، جنبه تمدّنی است
آیتالله میرباقری: اولاً خدمت شما و همکاران عزیزتان عرض سلام دارم. دوم اینکه سؤالی که فرمودید سؤالی جدّی است و اخیراً به آن پرداخته میشود. میدانید که پدیده کرونا یک پدیده چندوجهی و چندبُعدی است که باید از ابعاد مختلف مورد تحلیل قرار بگیرد. تصمیمگیریهای اجتماعی باید تصمیمگیریهای فرارشتهای باشند و تخصصهای مختلف در آنها دیده شوند، بخصوص تصمیمگیریهای بزرگ اجتماعی.
یک چهره این پدیده که چهره ملموستر آن است که در ابتدا همه آن را لمس میکنند همین چهره بهداشتی این بیماری و پدیده است که خب عزیزان در حوزه بهداشت و جامعه پزشکی بیشتر باید به آن بپردازند و حول آن اظهارنظر کنند که الحمدلله به وجه خوبی هم عهدهدار شدهاند و از عهده کار هم انشاءالله برمیآیند و به نتایج خوبی خواهد رسید. در این زمینه هم ما الحمدلله از بسیاری از کشورها جلوتر هستیم و موفقتر بودهایم. امّا شیوع ویروس کرونا، جنبههای دیگری هم دارد که باید مورد بحث قرار بگیرد. یکی از آن جنبهها، تأثیراتی است که بهلحاظ اقتصادی بر جوامع دارد. فراتر از این جنبه، تأثیراتی است که بر روی جغرافیای سیاسی جهان ممکن است بگذارد و حتی تأثیراتی فراتر از این، یعنی تأثیراتی در مقیاس تمدّنی میتواند بهدنبال داشته باشد.
مطالعه این تأثیرات، فرارشتهای است، یعنی یک رشته خاص به این موضوعات نمیپردازد، یعنی از زاویه تحولات تمدّنی به واقعه نگاه میشود که این نگاه هم اخیراً فعال شده و گفتوگوهای جدّی اتفاق افتاده و نظریاتی هم در باب آینده جامعه جهانی پس از کرونا ابراز شده است.
خب از جهات مختلفی باید درباره این موضوع بحث کرد، و امّا یک مسئله در تحلیل این واقعه است که با نگاه پیشینی کرونا را تحلیل کنیم، یعنی اینکه این ویروس چگونه پیدا شده و آیا پیدایش آن طبیعی بوده و حادثهای طبیعی است یا نه، طبیعی نیست؛ حادثهای دستساز و ساختهشده است و نحوه شروع و بهرهبرداری از آن دارد مدیریت میشود و کاملاً تحت کنترل است. یا اینکه این پدیده دستساز است ولی از مدیریت کسانی که آن را ایجاد کردهاند خارج شده و بسیاری از بحرانهایی که بهدنبال خود آورده، ناشناخته است.
هر کدام از این احتمالات درست باشد ــ که حالا مؤیداتی هم وجود دارد که این ویروس، دستساز بشر است ــ ما باید حوادث پسینیِ آن را ارزیابی کنیم. یعنی حالا این اتفاق افتاده، و چه دارد مدیریت میشود چه نه، حالا باید ارزیابی کنیم که به دنبال آن چه اتفاقی در مقیاس جامعه جهانی خواهد افتاد و در حوزه تمدّنی اسلام و بهویژه در مهد و نقطهکانونی این تمدّن، یعنی جمهوری اسلامی چه اتفاقی خواهد افتاد.
اولاً اگر این پدیده، پدیدهای دستسازی باشد؛ چه حالا مدیریتش تحت کنترل باشد یا از کنترل خارج شده باشد، علامت ضعف دشمن است. یعنی یک حرکت انفعالی در برابر رقیب تمدّنی غرب است. حالا برخی به ظاهر این حرف را قبول نمیکنند که تصمیمات به این بزرگی اگر در غرب گرفته میشود برای عبور از بحرانی است که تمدّن اسلامی و انقلاب اسلامی برای غرب ایجاد کرده است، ولی واقعیت این است که رقبای ما، و نه خود ما و کسانی که طرفدار انقلاب اسلامی هستند، نظریه برخورد تمدّنها را مطرح کردهاند و طراحیهای بزرگ برای غلبه تمدّنی غرب بر دنیای اسلام انجام دادهاند که یکی از آنها داستان ۱۱ سپتامبر و حمله به جهان اسلام است. بعد از شکست ۱۱ سپتامبر، موضوع شیوع کرونا میتواند جزء طراحیها و ماجرای دیگری باشد. این یک نکته...
چین نمیتواند رقیب تمدّنیِ غرب باشد
آیتالله میرباقری: ببینید؛ چین اصلاً رقیب تمدّنی نیست. اگر هم باشد تمدّن ضعیفی است، یعنی یک ماهیت تمدّنی متفاوتی ندارد. نمیخواهم بگویم فرهنگ «کُنفوسیوس» همان فرهنگ فلسفه غرب است، نه حرف من این نیست، ولی شما در همان نظریه برخورد تمدّنهایی که «هانتینگتون» ارائه کرد و مبنای سیاست خارجی آمریکا و اروپاست، آنجا بحث از تمدّنهای نوظهوری میکند که در حال شکلگیری هستند و ۹ تمدّن را نام میبرد. در نهایت میگوید رقابت بین تمدّن غرب و لیبرالدموکراسی به محوریت آمریکا و اسلام به محوریت ایران است. میگوید عرصه، عرصه درگیری تمدّنی است که این مهم است و واقعیت هم این است.
چین نمیخواهد مفاهیم حاکم بر جهان را تغییر دهد
الان هم تلاشی که چین میکند برای این نیست که مفاهیم حاکم بر جهان را تغییر دهد، بلکه در چارچوب همین معادلات حاکم بر جهان، میخواهد موازنه را بهنفع خودش تغییر دهد. قبول دارم که آمریکاییها مثل ترامپ، میگویند رقیب جهانی ما چین و روسیه هستند و ایران را در حد یک قدرت منطقهای و حتی یاغی منطقهای تنزّل میدهند، ولی این جنگ روانی با ماست. این یک جنگ روانی برای کوچک کردن رقیب تمدّنی و پایین آوردن ما از سپهر تمدّنی است، امّا واقعیت این است که ما رقیب تمدّنی
هستیم. حتی در همین کرونا، شروع کرونا در دیماه و از چین است، ولی شما بازار بورس آمریکا و اروپا را ببینید؛ تا قبل از ۳۰ بهمن که خبر کرونا از ایران و قم اعلام میشود ــ که روی این هم حساس بودند که از قم اعلام کنند تا یک قمهراسی و مذهبهراسی درست کنند ــ اتفاقی خاصی برای اقتصاد آمریکا و اروپا رخ نداد. القاء کردند شیوع کرونا از قم بوده و آن را تبدیل به یک بمب خبری کرده و آرامآرام کل جامعه جهانی را بهسمت قرنطینه بردند و قریب به ۴ میلیارد آدم را در قرنطینه قرار دادند. از همان ۳۰ بهمن شما ببینید بورس آمریکا و اروپا دارد سقوط میکند؛ سقوط شدید تا مرز ۲۰ درصد.
درواقع الان هم آن رقیبی که خبرش میتواند حادثهساز باشد و بحران ایجاد کند، جمهوری اسلامی است نه چین. چین مدّعی تمدّن جدیدی نیست. او هم اگر قدرت به دست بیاورد فرآیند مدرنیزاسیون را دنبال خواهد کرد و حتّی فرهنگ سنتی خود را بهعنوان فرهنگ اصلی قرار نمیدهد و بهعنوان یک فرهنگ تابع با آن مواجه میشود.
کرونا اگر دستساز باشد نشانه ضعف دشمن در مواجهه تمدّنی است
بنابراین به نظرم میآید این پدیده هرطوری که باشد، چه دستساز باشد چه از مدیریت خارج شده باشد و چه طبیعی بوده باشد، ما باید آینده جهان را بررسی کنیم. اگر دستساز باشد، ناشی از قدرت دشمن نیست؛ ناشی از ضعف دشمن در مواجهه تمدّنی با دنیای اسلام است و علیایحال هرچه که باشد منتهی به ظهور ضعفهای تمدن غرب شده است. نقطهضعفهای پنهان که با نظم شدید پلیسی و دوربینها و قوانین سخت، کنترل میشده، الان دارد ظاهر میشود. قسمت عمدهای از این ضعفها، ضعف ایدئولوژی و فلسفه حاکم بر غرب است، یعنی دینِ دنیاپرستی، دین نفسپرستی، دین پرستش اولیاء طاغوت و مستکبرین، و فلسفه حاکم بر غرب که عقلانیتی است که همان دین را پشتیبانی و به نوعی تئوریزه میکند.
میدانید این فلسفه در نهایت منتهی به تضاد منافع شده است، بهخصوص در شکل لیبرال آن که تضاد منافع، فردی است. نگاهشان این است که انسانها همه به دنبال منافع خودشان هستند و منافع انسانها متضاد است و البته میگویند این منافع متضاد در بازار بهوسیله یک دست پنهان که ما هم هیچوقت نتوانستیم بفهمیم یعنی چه، به تعادل و همافزایی میرسد و به منافع عمومی منتهی میشود. این ادعای آنهاست. طبیعتاً وقتی شما نگاه انسان را از آسمان برداشتید و احساسات آن را زمینی پرورش دادید، این انسان رفتارش زمینی میشود و در نهایت، حقیقتاً تضاد منافع شکل میگیرد و در این تضاد منافع، شما ممکن است با یک دستهای قدرت پنهانی، برخی از ضعفها را بپوشانید، امّا یک جایی بروز میکند. الان زمان بروز آن ضعفهاست. بحرانی مثل کرونا، ضعف اخلاقی جامعه غرب را کاملاً آشکار کرده است. هم در اخلاق مدیرانشان هم در آحاد جامعه.
میبینید که طبق پروتکلهایی که در مواجهه با کرونا طراحی کردهاند، از یک سنی به بعد، خود را متعهد به تأمین سلامت مردم نمیدانند. خانههای سالمندانشان با این بحران روبهروست و مواردی دیگر؛ از ماسکدزدی تا... یک زمانی، رفتارهایی از این قبیل، موردی تعبیر میشوند، امّا یک زمانی اینطور ارزیابی میشود که این رفتارها مبتنی بر یک زیرساختهای اجتماعی هستند که همان زیرساختهای فلسفی حاکم بر غرب است؛ فلسفه اومانیستی، فلسفه فردگرایانه و امثال اینها.
پس آنچه امروز در غرب، همزمان با شیوع کرونا میبینیم، رفتارهایی اتفاقی نیست...
آیتالله میرباقری: نه، رفتار موردی نیست. رفتاری که گسترش پیدا کرد، دیگر اتفاقی نیست. البته شواهد خیلی زیادی وجود دارد. احتیاج به کرونا هم نبوده، از قبل هم میشد این را فهمید که شما اگر این نظم پلیسی را بردارید چه اتفاقی در غرب میافتد و انسانهایی که تضاد منافع دارند چه بر سر هم میآورند. البته این تضاد منافع بهشکل قانونی و رسمی تبدیل به فاصله طبقاتی شده و جامعه ۹۹ درصد و یک درصد را دست کرده و ثروتمندانی شکل گرفتهاند که وقتی میگویی ثروتتان چقدر است؟ میگوید الان را میگویی یا الان؟ همچنین فقرایی که نمیتوانند نیاز ضروری خودشان را در همین آمریکا تأمین کنند.
یعنی ما یک موقع غرب را به نظم پلیسی و از دریچه هالیوود یا توریسم میشناسیم و یک وقتی با واقعیتهای آماریاش روبهرو میشویم. واقعیات آماری غرب همین چیزی است که این روزها میبینیم. پس ببینید؛ این ویروسی که ظهور پیدا کرده، هرچه که بوده، منتهی به ظهور بحرانهای جدّی در غرب و آشکارشدن ناتوانی دنیای غرب در تأمین سعادت بشر و ارزشهایی است که به بشر وعده میداد، از جمله عدالت، آرامش، امنیت، و کرامت انسان.
ممکن است عدهای غربگرا وقتی بتشان دارد میشکند، نتوانند شکستن آن را تحمل کنند. خب طبیعی است. آدم بتپرست که نمیتواند ببیند بتش دارد میشکند. برخی از غربگراها بهشدت به غرب تعلق دارند و آن را می پرستند.
یعنی توجیهاتی را برای ناکارآمدی غرب در این بحران مطرح میکنند...
غربگراهای داخلی شکست روحی خوردهاند
آیتالله میرباقری: شکست روحی خوردهاند. من برخی از این لیدرهایشان را در همین ایران میبینم که به فحاشی و هذیانگویی افتادهاند. یعنی وقتی غرب را نقد میکنی، هذیانگویی و فحاشی میکند. هیچ حرف علمیِ قابل فهمی نمیزنند. وقتی از افول آمریکا سخن میگویی به هذیانگویی میافتند. این همان علامت پرستش است. آدمهای بتپرستی که وقتی به بتشان حمله میکنی اینها رگ گردنشان برآمده میشود و «سبّ» میکنند (خنده). عرض من این است که قرائن نشان میدهد که این پدیده میتواند به افول غرب و ظهور ضعفهای اساسی غرب همراه شود. البته اینکه ما که میگوییم فروپاشی به این معنی نیست که فردا اتفاق میافتد؛پدیدههای تاریخی زمان خودش را طی میکند...
فرآیند است...
آیتالله میرباقری: فرآیندی است که هم آغاز شده و هم شدّت گرفته است و این پدیده به شدّت به آن فرآیند کمک میکند. البته در نقطه مقابل، برخی گفتهاند این ویروس، ویروسِ سکولار است و نهادهای مذهبی را هدف قرار میدهد و طبیعتاً اگر چنین چیزی باشد و کرونا ویروسی سکولار باشد و اینطور طراحی شده باشد، قاعدتاً بیش از نهادهای مذهبی، تمدّن مذهبی را هدف قرار میدهد و اگر دستساز باشد، برای جنگ با تمدّن مذهبی ساخته شده نه صرفاً جنگ با نهادهای مذهبی، چون اینها یک بار نقش مذهب را در دوران مدرن به حوزه خصوصی انسان کاهش دادند، بعد آرامآرام او را از حوزه خصوصی انسان هم بیرون راندند و به خدای رخنهپوش رسیدند، و به نظر خودشان مسئله دین را حل کردند. پس دوباره ضرورتی ندارد به نهاد دین به همان معنا حمله کنند. امّا وقتی یک رقیب تمدّنی پیدا میشود و تمدّن دینی سر بر میآورد، دوباره حیات جدید پیدا میشود و بشر را به معنویت دعوت میکند و بنبستی را که در تاریخ پیدا شده بود میشکند، در چنین شرایطی اگر فرض کنید به تعبیر برخی تحلیلگران، این ویروس، ویروسی سکولار است که منتهی به گسترش سکولاریسم میشود و با مذهب مقابله میکند، در واقع باید گفت که اینبار، مذهبِ تمدّنی را هدف قرار دادهاند.
پس کاملاً این دو تحلیل مقابل هم هستند؛ یکی اینکه مسیر حرکت پیش رو به سمت تضعیف تمدّن غرب و فروپاشی غرب مدرن و اتفاق بزرگ جهان که حالا برخی هم تلاش میکنند بر روی این سرپوش بگذارند و برخی متخصصان روابط بینالملل به شکل دیگری بگویند جابجایی میشود و همین تمدّن غرب برپا میماند، منتها مثلاً از آمریکا به نقطه دیگری مثلاً چین منتقل میشود. ولی به نظر میآید این میتواند منتهی بشود به تضعیف کلّیّت غرب. کما اینکه عدهای در مقابل گفتهاند که این ویروس سکولار است و نهادهای مذهبی را تضعیف میکند که اگر این باشد به کل تمدّن دینی ضربه میزند.
کرونا خطر بزرگی است اما پشتِ بزرگنمایی بیش از حد آن هم توطئهای نهفته است
خب حالا واقعیت چیست؟ تلقی ما این است که این ویروس، ولو دستساز باشد و اهدافی در پشت آن باشد ما باید مواجهه خودآگاه با آن داشته باشیم و نحوه مواجهه ما میتواند بر آینده این اتفاقاتی که میافتد اثر بگذارد، ولو مدیریت شده باشد.
نکتهای را رهبر بزرگوار انقلاب در روز میلاد امامزمان (عج) فرمودند مبنی بر اینکه کرونا ابتلای بزرگی برای بشریت است، و با ذکر نمونههایی از جنایات غربیها از جمله کشتههای جنگهای جهانی، تصریح فرمودند که نباید این حادثه ما را از توطئه دشمن غافل کند.
من این فرمایش را اینطور میفهمم که کرونا یک خطر بزرگی است ولی پشتِ بزرگنمایی بیش از حد آن یک توطئه نهفته است. اینکه ۴ میلیارد آدم را به قرنطینه میبرند و این وحشت و رعب را در جامعه جهانی ایجاد میکنند، این یک امر طبیعی نیست. این یک نقشه است. یک توطئه پشت آن قرار دارد. حالا من فرمایش ایشان را مقداری تکمیل کنم.
ببینید؛ حوادث بزرگی اتفاق افتاده که مثل کرونا انقدر بزرگنمایی نشده است. مثل همین آمار جنگ جهانی که فرمودند. آمار رسمی اش بین ۵۰ تا ۷۰ میلیون کشتار بوده است. این غیر از کشتههای خاموشی است که شاید به دهها میلیون میرسد. در خود کشور ما مطالعات علمی میگوید که آمار رسمی جمعیت ما قبل از جنگ جهانی و بعد از جنگ جهانی دوم که یک قرن قبل بوده، وقتی مقایسه میشود بین ۴ تا ۷ میلیون کاهش نسل داشته ایم، یعنی بهوسیله قحطیهایی که برخی از آنها دستساز بوده، کشتار شده است. حالا این کشتهها را هم حساب کنید میشود دهها میلیون نفر. یا فرض کنید آمارهایی که درباره برخی بیماریها و پدیدههای اجتماعی وجود دارد را ببینید؛ مثلاً در سال ۲۰۱۶، یک و شش میلیون نفر بهطور مستقیم بر اثر دیابت فوت کردند. الان در طول چهار ماه که از کرونا میگذرد، کشتهها هنوز صد و اندی هزار است؛ امّا در ۴ ماه ۵۳۰ هزار نفر در اثر دیابت مردهاند، ولی شما میبینید یک شیرینیفروشی تعطیل نشده است. یا فرض کنید مثلاً ۷ میلیون نفر در اثر آسیبهای سیگار در دنیا میمیرند. ۵ میلیون نفر بر اثر از آلودگی هوا فوت میکنند، ولی هیچ شهری تعطیل نمیشود یا هیچ کارخانهای که تولید سیگار میکند تعطیل نمیشود. چطور یکدفعه به خاطر این ویروس، چهار میلیارد آدم را در قرنطینه قرار میدهند؟ همچنین سالانه ۳ میلیون نفر بر اثر الکل میمیرند...
ممکن است در جواب گفته شود که کرونا از آنجایی که یک بیماری مسری است، نیاز به قرنطینه دارد...
آیتالله میرباقری: حالا این بحث علمی است که به جامعه پزشکی مربوط میشود، ولی اولاً ما از سازمان بهداشت جهانی که حرف روشنی نشنیدیم. هر روز یک چیز میگویند. یک روز میگویند مرگ و میرش بهشدّت ضعیفتر از مثلاً آنفولانزا است، یک روز دیگر میگویند بیشتر است. وقتی هراس جهانی اخیراً از کرونا کم شده، سازمان بهداشت جهانی و سایر مراکز بینالمللی میگوید مرگ و میرش ۱۰ برابر آنفولانزا است. خب این دروغ رسمی است. خودتان میگویید مرگ و میر آنفولانزا بالای ۱۳ درصد است، کرونا ۳ درصد است، چطور میگویید ۱۰ برابر؟ این حرف قابل گفتن نیست. بنابراین سازمانهای جهانی حرف روشنی نمیگویند. حرفهای خودشان را دائم تغییر میدهند. عرض کردم که اینها را جامعه پزشکی میگویند و من حرف آنها را بازگو میکنم وگرنه متخصص این رشته نیستیم.
ثانیاً در مقایسه با سایر بیماریها مثل آنفولانزا با هیچکدام از آن بیماریها این برخورد نشد. مطابق آمار سازمان بهداشت جهانی، سالانه ۳ تا ۵ میلیون به آنفولانزای فصلی مبتلا میشوند و ۶۵۰ هزار نفر هم میمیرند. بیماری مسری هم هست و خطر مرگ بالایی هم دارد. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۸ حدود ۲۲۸ میلیون نفر در دنیا به مالاریا مبتلا شدند. تا الان چند نفر به کرونا مبتلا شدهاند؟ زیر ۲ میلیون نفر. مطابق با تخمین همین سازمان مرگ و میر سالانه ناشی از مالاریا ۴۰۵ هزار نفر است که ۶۷ درصد آن یعنی ۲۷۲ هزار نفر از این مرگ و میر، کودکان زیر ۵ سال هستند. خب میدانید که مالاریا هم یک بیماری مسری است. در حالی که در طول این ۴ ماه اگر بررسی کنیم کل مبتلایان به کرونا حدود یک ونیم میلیون هستند و صد و اندی هزار هم کشته داشته است. خب چرا موضوع مالاریا پیگری نمیشود؟ به خاطر اینکه بیشتر در حوزه آفریقاست. بنابراین اینکه ما خیال کنیم اینها خیلی به دنبال حفظ حیات جامعه بشری هستند، درست نیست.
بنابراین من معتقدم حضرت آقا در عین اینکه میفرمایند ما جامعه پزشکی را محترم میشناسیم، و همین طور هم هست و آنجا که لااقل اتفاق نظری دارند، حتماً به نظرشان احترام میگذاریم و باید هم عمل کنیم، نباید از توطئه دشمن هم غافل بشویم. عرض کردم این پدیده چندوجهی است، همهاش که جنبه بهداشتی نیست. به نظرم یک جنبه شناختی دارد که در علوم شناختی باید مورد بررسی قرار گیرد. هراسی که در جامعه جهانی ایجاد کردند که میتواند ۴ میلیارد آدم را به قرنطینه ببرند؛ این میتواند یک طراحی بزرگ باشد. به خصوص توجه کنید که این هراس، وقتی به جامعه جهانی گسترش پیدا میکند و تبدیل به یک امر اثرگذار میشود که از ۳۰ بهمن اعلام میشود که از قم شناسایی شده است. پیداست که یک توطئه پشت این قضیه است که از ایران و از قم اعلام شود. بهصورت یک بمب اطّلاعاتی بازار بورس آمریکا و اروپا شروع به سقوط میکند. در حالی که قریب به چندماه قبل، از چین رخ داده بود، امّا ارزش بورس اروپا و آمریکا سقوط نکرد. منحنیها و آمارهای رسمیاش وجود دارد.
اگر ما از طراحیهای دشمن غافل بشویم ممکن است که این ویروس را به یک امری علیه ما تبدیل کنند. ولی اگر ما از طراحیهای دشمن غافل نشویم و موضعگیری تمدّنی بکنیم، حتماً ما پیروز خواهیم شد، کما اینکه در مراحل قبل هم پیروز شدیم. یعنی در ۱۱ سپتامبر و حملهای که به دنیای اسلام کردند و پوشش بزرگ خبری دادند، درواقع یک بمب خبری منفجر شد با یک حادثه که برای مدّتها خبر اوّل دنیا شد تا بعد که به افغانستان و عراق، حمله کردند، امّا شکست خوردند. تمام این طرحیها و اقدامات به تقویت بنیه اسلام و جمهوری اسلامی ختم شد. به قول خودشان در خاورمیانه هفت هزار میلیارد خرج کردیم، امّا ایران قویتر شد.
حادثه بعدی که ایجاد کردند، حادثه داعش بود. آنجا هم ما موفق شدیم. شما تأثیرات جهانی و پیامدهای اقتدار جهانی ما در قضیه داعش را در شهادت سردار سلیمانی در کلّ جامعهجهانی دیدید. برای مدّت یکماه خبر اوّل جهان بود. این بار و در ماجرای کرونا هم ما پیروز میشویم، چون ضعفهای تمدّنی رقیب دارد آشکار میشود.
اصولاً وقتی یک قدرتی در حوزه سیاست، عریان عمل میکند و اصول اخلاقی را رعایت نمیکند، علامت افول آن قدرت است. لیبرالدموکراسی به لیدری آمریکا که شعار آزادی و دموکراسی و حقوق بشر را سر میداد و با این شعارها جامعه جهانی را تحت تأثیر قرار میداد و ایدئولوژیاش را جهانی کرده بود، به رفتارهای عریان ضدّاخلاقی رو آورده است. مثل حمله نظامی که به غرب آسیا کرده است، آن هم با ادعای تغییر نقشه جغرافیای این منطقه و مسائلی دیگر و شکست بزرگی که خورده است. اینها به نظر من، علامت فروپاشی و افول تمدّن غرب است که دارد آشکار پیدا میشود و سرعت هم پیدا میکند. حالا در این واقعه هم اینها ممکن است اهدافی را پشت صحنه داشته باشند. عرض کردم ممکن است بخواهند جنگ بیولوژیک راه بیاندازند؛ بله، ممکن است. ممکن است دنبال این باشند که یک تحوّلات اقتصادی در جهان ایجاد کنند و بدهکاری دنیای غرب و بدهکاری آمریکا را تدارک بکنند که این احتمال هم هست که اقتصاددانها میگویند؛ میگویند افزایش قیمت دلار، کاهش قیمت نفت، افزایش قیمت سهام در بورس، افت آن؛ اینها همان ابزارهایی است که آمریکا میتواند برای جبران بدهیهای بزرگ خودش که بسیاری از آنها ناشی از انتشار دلار بدون پشتوانه و یا ناشی از فروش سهام شرکتهای بزرگش است را جبران و بازخرید کند.
ممکن است این توطئهها را هم بخواهند انجام بدهند. یعنی از خلق کرونا یا مدیریت آن پس از ایجاد، به دنبال تدارک کاستیهای اقتصادی خودشان باشند. حتّی من تلقیام این بود که دنبال یک کار بزرگتری هستند و قرائن این را نشان میدهد. دنبال ایجاد یک تنگنا برای جامعهجهانی هستند که جامعهجهانی را مجبور به قرنطینه کنند و در این قرنطینه، زیست در فضای مجازی را گسترش بدهند که مدل حکمرانی مجازی در جهان محقق بشود، که این میتواند فراتر از بحث جابجایی نقطهکانونی قدرت در تمدّن غرب، مثلاً از اروپا به آسیا باشد. بهدنبال این هستند که جامعه جهانی را وادار کنند به اینکه در فضای مجازی زیست کند و بستر تحقق حکمرانی مجازی را که تقریباً تمام زیرساختهایش در اختیار آنهاست فراهم کنند. این درواقع یک تدبیر برای شکست رقیب تمدّنیشان از این طریق است.
میخواهند بشر را به سیاهچال مجازی ببرند
خب طبیعتاً ما اگر بیدار باشیم و در همین وادی با آنها وارد مقابله بشویم موفق نخواهند شد. البته این را بگویم که ما به هیچ وجه زیر بار این توطئه نخواهیم رفت. کما اینکه آنها نتوانستهاند نظام لیبرالدموکراسی را بر دنیای اسلام حاکم کنند؛ در حالی که احساس میکردند دوران مذهب تمام شده است، یک انقلابی در ناباوری در دنیای اسلام مبتنی بر اسلام اتفاق افتاد. انقلابی که مبتنی بر لیبرالدموکراسی و مبارزات مارکسیست نبود و با شکل دیگری اتفاق افتاد و نظام جدیدی را سر پا کرد که چهل سال است دارد مقاومت میکند و به یک رقیب اثرگذار تبدیل شده است. الان هم که میخواهند بشریت را از دنیای مادی به فضای مجازی ببرند، یعنی یک بار بشریت را در محبس و زندان دنیا بردند و ارتباط او را با عالم غیب قطع کردند، یک بار دیگر میخواهند او را به سیاهچال فضای مجازی ببرند. موفق نخواهند شد. یعنی جامعه ایمانی این امر را نخواهند پذیرفت و شکست خواهند خورد.
من اگر باز به سؤال نخست شما برگردم؛ سؤال این بود که آیا این حادثه ما را تقویت میکند یا تضعیف؟ میگویم حرفهای متفاوتی وجود دارد. آنچه من جمعبندی کردم این بود که این غیر از جنبه بهداشتیاش، جنبههای دیگری دارد و میتواند این نحوه مواجهه با این بیماری که یک نحوه مواجهه بینظیر در طول تاریخ است؛ از حیث نوع قرنطینه جهانی و ایجاد رعب و امثال آن، میتواند مقدمه یک تصرّفات بزرگ باشد. آن تصرّف بزرگ میتواند از تدارک ضعفهای اقتصادی و ضعفهای دیگرشان تا یک تغییر در آرایش نظم جهانی تا جنگهای بیولوژیک باشد، ولی از همه مهمّتر میتواند مقدمهای برای تغییر جنس حکمرانی جهان و بردن آن به فضای مجازی باشد که ما هیچ حضوری در مدیریت آن نداریم، و اینکه بهطور کلّی مدیریت جامعه جهانی را به کنترل خود در آورند و حتّی در دنیای اسلام مدیریت را از دست رقیب تمدّنی خودشان خارج کنند. ولی ما اگر از این توطئه غافل نشویم و این سر و صدایی که ایجاد کردهاند و بزرگنمایی که میکنند و هجومی که با امپراطوری رسانهایشان کردهاند و این جنگ روانی و شناختی که ایجاد کردهاند ما را از نقشههای پشت صحنه آنها غافل نکند و ما بهعنوان رقیب تمدّنی در مقابلشان بایستیم که میایستیم، حتماً موفق خواهیم شد و این حادثه منتهی به ظهور ضعفهای تمدّن غرب و فروپاشی سریعتر آن میشود.
بحث حکمرانی مجازی و جهان الکترونیکی موضوعی است که از چهار دهه قبل هم صحبتش شده است و کتابهایی نوشته شده، چه در قالب علمی چه رمان. دنیایی که میخواهند ایجاد کنند، دنیای مجازی است که عرض کردم زندان در زندان است. سیاهچال در درون زندان است. چون میدانید زندانهای دورانهای قدیم اینطور بود که گاهی سردابها و چالههایی بوده که داخل آن سردابها یک سرداب دیگر حفر میکردند و مثلاً اگر مساحت آن سرداب ۹ متر بوده، مساحت چالهای که درون آن سرداب ایجاد میشد، ۲ متر بوده که به آن سیاهچال میگفتند. چاله در چاله، که گاهی عمق آن مثلاً به ۲۰ متر زیر زمین میرسید؛ مثل یک چاه. درون یک سرداب چاه حفر میکردند، البته نه چاه به این معنا. الان اگر به برخی نقاط مثل صحرای عراق بروید که بهشدت در تابستان گرم میشود، این سردابها وجود دارد. منتهی یک موقع برای زیست، و یک موقع برای زندانی کردن است.
اینها یک بار، بشر را زمینی و خفه کردهاند؛ ارتباط او را با عالم غیب قطع کردهاند، حالا میخواهند در همین عالم زمین او را به عالم اوهام ببرند؛ زندان در زندان. این به نظرم بزرگترین توطئهای میتواند باشد که پشت این طراحی کرونا میتواند باشد و موفق هم نخواهند شد، به شرطی که ما هوشیارانه با آن برخورد کنیم و خیلی تسلیم پروتکلهای آنها نشویم؛ پدیده را یکوجهی نبینیم و در عین اینکه خطر بهداشتیاش را کاملاً مورد توجه قرار میدهیم، جامعه پزشکی ما همانطور که توانایی خودشان را نشان دادند و انشاءالله با قوت عمل میکنند و موفق هم میشوند، از ابعاد دیگر این ماجرا غافل نشوند. بعد شناختی، اقتصادی، تأثیرات سیاسی و تمدّنی اش را باید مورد توجه قرار دهیم. یعنی علاوه بر پزشکی، اگر رشتههای دیگر و مطالعات فرارشتهای را مورد توجه قرار دهیم و با خودآگاهی با این پدیده برخورد کنیم بیشک ما غالب خواهیم بود انشاءالله؛ «اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین».
سازمان بهداشت جهانی متهم به ایجاد اپیدمیهای بزرگ در منطقه آفریقاست. پروتکلهایشان مثل پروتکلهای اقتصادی سازمان تجارت و بانک جهانی است؛ متهم هستند به اینکه دنبال ایجاد بحران برای کشورهای جهان سوم هستند. جهان سوم با ادبیات خودشان. ما اگر چندوجهی به مسئله نگاه کنیم و خیلی اسیر پروتکلهای بینالمللی نشویم و جامعه علمی و پزشکی ما همانطور که نشان دادند، مستقل با مسئله مواجه بشوند و یک عقلانیت مستقلی را انتخاب بکنند، میتوانیم مواجهه درستی با این حادثه داشته باشم. منظور من از مستقل بودن این نیست که کلاً از جامعه جهانی ببُریم. ببینید؛ این پروتکلهایی که درباره کرونا ارائه میدهند، ضرورتاً توصیهها و تجویزهای علمی نیستند. کما اینکه تجویزهایی که صندوق بینالمللی پول برای کشورهای ضعیف میکند، توصیههای علمی نیستند. توصیههایی هستند که ادامه استعمار نو را فراهم میکنند.
میتوان در مدّت کوتاه، جهش اقتصادی ایجاد کرد
اگر ما نسبت به این سازمانهای بینالمللی و توصیههایشان یک بازنگری بکنیم و مستقل از آنها بهعنوان یک رقیب تمدّنی عمل کنیم که این ظرفیت در دانشمندان و نخبگان ما وجود دارد، و اگر احساس هویت بکنیم به نظر من از این بحران می توانیم عبور کنیم و به نفع ما تمام خواهد شد. ولی اگر غفلت کنیم، طبیعی است که غفلت از طراحی دشمن منجر به شکست میشود. من حتی میگویم به لحاظ اقتصادی ما میتوانیم همانطور که آقا فرمودند امسال را تبدیل به جهش اقتصادی بکنیم. حالا این بحثی است که اقتصاددانها باید بگویند. من با برخی از اندیشمندان حوزه اقتصاد هم نشستهام و مطالعه کردهام. طرحهای خوبی هم برای ایجاد یک جهش اقتصادی در زمان کوتاه ارائه میدهند.
برخی وقتی سخن از جهش اقتصادی و جهش تولید میشود، میگویند جهش اقتصادی بهمعنای رشد بالای ۸ درصد است و هر درصد آن ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری میخواهد و...
یعنی همان محاسبات مبتنی بر سازمانهای بینالمللی...
آیتالله میرباقری: یعنی باز با محاسبات اقتصاد نئولیبرال. اگر با نگاه نئولیبرالی نگاه کنیم امکان جهش در این فضا نیست. ولی اگر با نگاه درونگرا به مقدورات خودمان نگاه کنیم، امکان اینکه ما یک جهش اقتصادی در همین شرایط پیدا کنیم که شرایط بحران اقتصادی در جهان هم میتواند باشد، زیاد است. ما اگر بهدنبال یک شجاعتی باشیم و یک طرحهای جدیدی بدهیم میتوانیم جهش اقتصادی داشته باشیم. اگر بخواهیم اقتصاد خودمان را از دست نئولیبرالها و غربگراها بیرون بیاوریم میتوانیم این اقتصاد را نجات دهیم. وگرنه ممکن است ما در این شرایط، سقوط اقتصادی بکنیم. اصلاً کشورها در بحرانها به رشد و جهش اقتصادی رسیدهاند. ما میتوانیم بحران را تبدیل به جهش اقتصادی کنیم، کما اینکه این بحران میتواند منتهی به صدمات بزرگ اقتصادی در کشور ما بشود.
اگر با طرح دشمن حرکت نکنیم و مقدورات خودمان را بشناسیم، میتوانیم شرایط را به یک جهش اقتصادی تبدیل کنیم. عرض کردم که این را اقتصاددانها میگویند وگرنه من متخصص اقتصاد نیستیم. آنها طرحهای خوبی دارند به شرط اینکه غربزدهها بگذارند.