به گزارش مشرق،اصلاحطلب و اصلاحطلبی دوگانهای است که عباس عبدی در شماره شنبه (۲۰اردیبهشتماه۹۹) روزنامه اعتماد بدان پرداخته و در تبیین تمایز این دو نوشته است: «یکی از اشتباهات عجیب جناح حاکم و بخشی از تندروها این است که تمایزی میان اصلاحات و اصلاحطلبها نمیگذارند. آنان گمان میکنند که اگر اصلاحطلبها نباشند؛ نیازی هم به اصلاحات نیست. اصلاحات را تخم لقی میدانند که اصلاحطلبان به دهان جامعه انداختهاند...».
بیشتر بخوانید
عبدی: در سال ۸۸ از مشی اصلاحطلبی دور شدیم
مدعیان اصلاحات کمر استدلال را شکستند
*یک مغالطه اصلاحطلبانه
این اظهارات عبدی اما از جنبههایی پر بیراه نیست چون اساسا هیچ کنشگر سیاسی با نفس اصلاح در برخی ساختارهای معیوب کشور مشکل ندارد؛ کما اینکه رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر ضرورت این اصلاحات تاکید موکد کردهاند که این نشان میدهد نظام جمهوری اسلامی در سطح کلان با اصلاح امور نه تنها مشکلی ندارد، بلکه آن را لازمه حیات و پویایی جامعه قلمداد میکند و طبعا جریان مقابل اصلاحات نیز همواره با شعار رفع برخی موانع و اصلاح برخی ساختارها پا با عرصه قدرت گذاشته است.
مقام معظم رهبری با اشاره به این که اصلاحات، یک فریضه و حقیقتی ضروری است، میافزایند: «اصلاحات، جزو ذات و هویت دینی و انقلابی نظام به شمار میرود و بیتوجهی به آن، فساد تدریجی و بیعدالتی روزافزون را به دنبال خواهد داشت ...».
ایشان همچنین در ادامه بحث در مورد اصلاحات حقیقی به ضرورت تعریف اصلاحات و تبیین دقیق و روشن اهداف آن اشاره کرده و تاکید میکنند: «باید مفهوم اصلاحات هم برای مسؤولان و هم برای مردم کاملا توصیف و ترسیم شود تا اولا هر کس نتواند به میل خود اصلاحات را تبلیغ کند و ثانیا، برای همگان مشخص باشد که کشور و جامعه، چه اهداف اصلاحی را دنبال خواهند کرد و به کدام سمت و سو حرکت میکنند».
حال با این تفاسیر به نظر میرسد اظهارات عبدی که گهگداری از سوی برخی دیگر از اصلاحطلبان هم در قالب حذفناپذیری مفهوم اصلاحات مطرح میشود، بیشتر به یک مغالطه سیاسی شبیهتر باشد.
به نظر میرسد که اصلاحطلبان امروز و پس از حدود ۲۳ سال از حیات سیاسی خود که مشعون از انواع و اقسام حرکتهای بعضا پارادوکسیکال سیاسی و معرفتی بوده، در فرصتی که شاید اکنون باشد، ابتدا در مجامع خود به تعریفی از اصلاحطلبی برسند و ثانیا بتوانند آن را به جامعهای که امروز در آستانه قرن ۱۴هجری شمسی است، عرضه کنند. مقولهای که اخیرا برخی از اصلاحطلبان هم بر آن تاکید میکنند.
*خرازی: اصلاحطلبان از اشتباهات گذشته درس بگیرند
صادق خرازی دبیرکل حزب اصلاحطلب ندا در این باره میگوید: «اگر قرار باشد که اصلاحات در صحنه اجتماعی و سیاسی باقی بماند، چارهای ندارد که رفتار خود را بازنگری کند و پوستاندازی کند. چارهای ندارد که از موقعیت خودش و از موقعیت اصلاحات و اصلاحطلبان باز تعریف جدید ارائه کند ...
لازم میبینم که اصلاحات خود را بازخوانی کند ... لازم است اصلاحطلبان از اشتباهات و اختلافات گذشته درس بگیرند. من معتقدم اصلاحات نیاز به باز تعریف دارد. باید اصلاحات را از نو و مجددا تعریف کنیم. بزرگان اصلاحات باید تعریف مجددی از نقشآفرینی اصلاحات ارائه کنند.»
*حجاریان: دنبال بهاییها راه افتادیم چون ضعیف بودیم
اصلاحات اکنون در شرایطی است که گاه در قامت مصلح، گاه در قالب اپوزیسیون و گاهی نیز در لباس برانداز ظاهر میشود و این چند چهرگی، از اصلاحات یک جریان سیاسی! یا تشکل سیاسی فرصتطلب ساخته است. کما اینکه سعید حجاریان که با عنوان تئوریسیون اصلاحات شناخته میشود در این باره میگوید: «ما باید هر چه سریع تر پایگاه اجتماعی خود را ترمیم کنیم. اگر دیر بجنبیم نظام ما را با نسخه نهضت آزادی و جبهه ملی درهم می پیچد. با پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، فکر نکنید که پایگاه اجتماعی ما تقویت شده و رو به گسترش است. ما از نداشتن پایگاه اجتماعی رنج می بریم ... ما به دنبال بهایی ها راه افتادیم چون ضعیف بودیم. چون پایگاه مردمی نداشتیم.»
در حالی که اصلاحطلبان مسیر اصلاح جامعه را از طریق اصلاحات سیاسی عنوان کرده بودند، اخیرا محمد نعیمی پور عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در مصاحبه ای میگوید: «این احتمال وجود دارد سیاست نیز از اولویت اول اصلاحطلبان به اولویت چندم تبدیل شود اما اصلاحطلبان در حال حاضر نیاز به بازتعریف اصلاحطلبی دارند. به هر حال شرایط سیاسی کشور تغییر کرده است. در این بازتعریف جا دارد که اصلاحطلبان به عمل اجتماعی توجه کنند و این عمل اجتماعی و رویکرد جامعهمحور تنها لقلقه زبانی نباشد بلکه باید سالها برای آن کار کنند».
*تدوین مرامنامه اصلاحات به درستی انجام نگرفت
حسین منتجبنیا دیگر فعال اصلاحطلب هم با اشاره به سابقه تاریخی نبود تعریفی مشخص از اصلاحطلبی در بین اصلاحطلبان تاکید میکند:«متأسفانه از روز اولی که بحث اصلاحطلبی مطرح شد، به خصوص در دوم خرداد ۷۶ تدوین مرامنامه به درستی انجام نگرفت ...».
*ابتکار: جریان اصلاحات نیازمند اصلاح روش و بازنگری درونی است
معصومه ابتکار هم درباره لزوم بازنگری درونی در اصلاحات میگوید: «هر جریان موثر سیاسی در درون خود نیازمند بازنگری مستمر است تا به روز و زنده مانده و منطبق با اقتضائات و تحولات روز پاسخگوی نیازها باشد، در این راستا جریان اصلاحات هم مانند هر جریان سیاسی اگر بنا دارد برای مردم محلی از إعراب داشته باشد حتما نیازمند اصلاح روش و بازنگری درونی است».
*چیستی و کیستی اصلاحطلبان
حال با تعاریف فوق، عباس عبدی در ابتدا و قبل از اینکه دشمن فرضی برای مفهوم لزوم ایجاد اصلاحات در جامعه در نظر بگیرد، در گفتوگویی درونگروهی، ابتدا و برای اولین بار پس از ۲۳ سال از پیدایش گروهی به نام اصلاحطلبان، مفهومی جامع و مانیفستی مشخص از جریان سیاسی خود ارائه دهند تا مردم و کنشگران سیاسی و حتی معاندین نظام جمهوری اسلامی به یک جمعبندی مشخص درخصوص نوع مواجهه خود با این جریان سیاسی دست یابند. به نظر میرسد اصلاحطلبان قبل از هر سخن و کنش سیاسی باید چیستی و کیستی خود را برای همه مشخص کنند.