به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، در ادامه گفتگوهای اینستاگرامی با موضوع منشورات انتشارات «راهیار»، درباره کتاب تازه منتشر شده «نان سالهای جنگ» به نویسندگی محمود شمآبادی گفتگویی صورت گرفت که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
در ابتدای این گفتگو، محمود شمآبادی درباره فعالیتها و سوابق خود گفت: شش سال است که افتخار همکاری با دوستان جبهه فرهنگی انقلاب سبزوار را دارم و قبلاً نیز به روزنامهنگاری در نشریات محلی سبزوار مشغول بودم.
«نان سالهای جنگ» نیز دومین کتاب بنده است و کتاب قبلیام «همیشه فرمانده» کتابی مینیمال درباره شهید محمد فرومندی، قائم مقام لشکر پنج نصر، است.
غفلت از «تاریخ مردمی»
وی ادامه داد: رشته تحصیلیام تاریخ است و همواره به مطالعه و نوشتن و تاریخ علاقه داشتهام اما وقتی وارد این رشته شدم، دیدم آنطور که فکر میکردم نیست و هرچه بیشتر مطالعه میکردم میدیدم نقش مردم در تاریخ و حوادث تاریخی خیلی کمرنگ بوده و همانطور که «آناتول فرانس»(نویسنده فرانسوی) میگوید تاریخ این است که مردم به دنیا آمدند، رنج کشیدند و از دنیا رفتند؛ این ویژگی تاریخ، مرا رنج میداد تا اینکه با حوزه «تاریخ مردمی» آشنا شدم. مردم، نقش اصلی را در تاریخ و شکلگیری وقایع داشتند ولی متأسفانه از این نقش غفلت شده است.
در ادامه این گفتگوی مجازی، میثم رشیدی مهرآبادی با اشاره به فعال بودن دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب در سبزوار خطاب به نویسنده کتاب «نان سالهای جنگ» گفت: این سؤال همیشه در ذهن من بوده که مراکز استانهای زیادی هستند که هنوز دفتر مطالعات در آنجا فعال نیست. این ظرفیتی که در شهرستان سبزوار وجود دارد و تولیدات فرهنگی خوبی که توسط دفتر مطالعات این شهرستان ارائه میشود، از کجا ناشی میشود؟ چرا سبزوار به عنوان یک شهرستان در این زمینه موفقتر از خیلی از مراکز استانها ظاهر شده است؟
شمآبادی در این باره اظهار داشت: سبزوار قطرهای از دریای تاریخ ایران است و فکر میکنم به واسطه سابقه تاریخی سبزوار، به خصوص از زمان قیام سربداران به بعد، نقش مردم سبزوار در تحولات تاریخی پررنگ بوده و افراد مشهور تاریخ سبزوار مانند حاج ملاهادی سبزواری، دکتر شریعتی و حمید سبزواری که قهرمانان مردمی تاریخ سبزوار هستند در این حضور پررنگ مردم مؤثر بودهاند و اینکه چطور شده که دوستان جبهه فرهنگی انقلاب در سبزوار توانستهاند این گنجینهها را استخراج کنند، به تلاش دوستان و پیگیری آنها در شناسایی و معرفی این افراد و اتفاقات تاریخی برمیگردد.
شمآبادی در بخش دیگری از این گفتگو درباره شخصیت خانم «خیرالنساء صَدخَروی» کتابش توضیح داد: نقش اصلی و محوری در پشتیبانی جبهههای دفاع مقدس و نیز در ثبت خاطرات و مصاحبهها را خانم خیرالنساء صدخروی برعهده داشتند. ویژگی بسیار بارز ایشان، روایتگری و خاطرهگویی دقیق و جذاب است، حافظه تاریخی بسیار قوی دارند و با وجود سن بالا، همه خاطرات را به یاد دارند و این ویژگیها در تدوین خاطرات به نویسنده کمک میکند.
وی افزود: این نکته را هم بگویم که خانواده خانم صدخروی، خانوادهای انقلابی و پشتیبان دفاع مقدس بودند به طوری که دختر ایشان هم در دوران دفاع مقدس در فعالیتهای پشتیبانی جنگ، نقش اساسی داشتند و مسئولیت یکی از مراکز پشتیبانی فعال در روستا با ایشان بوده که متأسفانه فوت کردند و خاطرات کمی از ایشان داریم. همسر خانم صدخروی، حاج عباس عمادی پور هم نقش فعالی در این زمینه داشتند و اگر همراهی و پشتیبانی ایشان نبود، این روستا تبدیل به پایگاه پشتیبانی جنگ نمیشد.
شمآبادی در پاسخ به سؤال خبرنگار مشرق درباره روستای «صدخرو» گفت: این روستا در۵۰ کیلومتری سبزوار و در شهرستان داورزن قرار دارد. این روستا حدود ۱۰ هزار نفر جمعیت دارد و تا مرز شهرستان شدن هم پیش رفته است، بافت سنتی در بعضی نقاط روستا حفظ شده و آداب و رسوم جالبی مانند آداب سنگزنی در ماه محرم دارند که در مستند «خیرالنساء» تصاویری از آن آمده است. در زمان دفاع مقدس هم جمعیت روستا، همین میزان بوده است. روستا چند کلاته دارد که زمینهای کشاورزی خارج روستا است و محل زندگی افراد هم بوده است.
سردار شهید شمسآبادی حلقه وصل جهاد سازندگی و روستا
این نویسنده تصریح کرد: یکی از شخصیتهای مهم روستای صدخرو، «فاضل صدخروی» است که رهبر معظم انقلاب هم در سخنانشان از ایشان به عنوان استاد برجسته پدرشان یاد کردهاند. این روستا، بافت مذهبی قوی دارد و در خاطرت خانم صدخروی آمده که وقتی آیتالله بروجردی رحلت میکنند، در روستای صدخرو مراسم یادبود میگیرند و این سبقه مذهبی در زمان دفاع مقدس و فعالیتهای مردم روستا هم مشخص است.
وی در پاسخ به اینکه خدمات اهالی روستای صدخرو تأثیری هم در ترغیب اهالی روستاهای دیگر به اینگونه فعالیتها داشته است، عنوان کرد: بله تأثیر داشته است و جهاد سازندگی و افرادی مانند «سردار شهید محمدرضا شمسآبادی»، حلقه وصل جهاد و روستا بودهاند. از فعالیتهایی که این زنان در زمان دفاع مقدس داشتند، این بوده که در زمان تشییع پیکر شهدای روستاهای دیگر، به آنجا میرفتند و برای مراسم شهدا، نان میپختند و این کار، عاملی برای ترغیب زنان روستاهای دیگر به اینگونه فعالیتها بوده است و فعالیتهایی که در روستا برای پشتیبانی از جبههها صورت میگرفت، در روستاهایی مانند «مزینان» و «گوداسیا» و روستاهای دیگر رواج یافته بود که هنوز فرصت نکردهایم به آنها بپردازیم و یکی از کارهای اصلی دوستان جبهه فرهنگی انقلاب سبزوار این است که با خانمهایی که در پشتیبانی جبههها فعال بودهاند، مصاحبه میکنند و به سوژههای خیلی جذابی هم رسیدهاند و انشاءالله کارهای بعدی ما در مورد همین خانمها است.
شمآبادی درباره اینکه خدمات زنان و اهالی روستای صدخرو برای همه رزمندهها بوده و نه لشکر و یگانی خاص، بیان کرد: اینطور نبوده که این فعالیتها در پشتیبانی از یک لشکر باشد، بلکه آنها بیشتر با جهاد سازندگی سبزوار ارتباط داشتند و از این طریق کمکها را به جبههها میرساندند و در زمان عملیاتها، حجم کارها بیشتر میشده است و در خاطرات بعضی خانمها آمده است که مثلاً فرزندش در جبهه بوده و به طور اتفاقی با کلوچههای دستپخت زنان صدخرو روبرو میشده است.
در ادامه این گفتگوی مجازی، میثم رشیدی مهرآبادی از شهدایی که نام و عکس آنها در کتاب آمده است، نام برد و شمآبادی در پاسخ به سؤال وی که چرا از میان شهدای روستا تنها به نام و عکس همین تعداد شهدا پرداختید، اظهار داشت: بهتر این بود که نام همه شهدای روستا که ۲۷ شهید هستند، در کتاب آورده میشد اما هدف ما این بود که اسامی شهدایی که زنان روستا در خاطرات خود از آنها نام بردهاند، در کتاب آورده شود. نکته جالب درباره شهدای روستای صدخرو این است که تنها دو ماه از جنگ گذشته بود که شهید حسین صدخروی از این روستا به شهادت میرسند و آخرین شهید روستا هم شهید احمد الهامینژاد هستند که در سانحه هوایی به همراه شهید احمدکاظمی به شهادت میرسند.
روایتهای زنانه از جنگ ۸ساله
رشیدی در ادامه این گفتگوی مجازی خطاب به نویسنده کتاب «نان سالهای جنگ» گفت: شما در حقیقت بر پایه خاطرات خوبی که خانم خیرالنسا صدخروی بیان میکردند، شاخه زدید و بقیه بانوان فعال این روستا را هم پیدا کردید و صحبت کردید. در روند این مصاحبهها با مشکلی مواجه نشدید، این بزرگواران در بیان خاطرات و جزئیات همکاری میکردند؟
شمآبادی در این باره توضیح داد: مصاحبهها را آقای محمد اصغرزاده انجام دادند اما سختیهایی وجود داشته است، چون سنی از خانمها گذشته است و کمتر کسانی مانند خانم خیرالنساء صدخروی هستند که خاطرات با جزئیات زیاد در ذهنشان مانده باشد و البته هرچند در این کتاب، تعدد راوی داریم اما گذشت زمان باعث شده بود که خیلی به جزئیات، دسترسی نداشته باشیم.
وی همچنین درباره عدم استفاده از راوی مرد در کتاب عنوان کرد: قصد ما این بود که روایتها کاملا زنانه باشند، به همین خاطر هم تنها از خانمها در بیان خاطرات استفاده شده است.
شمآبادی در پاسخ به سؤال خبرنگار سایت خبری-تحلیلی مشرق پیرامون سوژهها و روستاهای فعال دیگر در دهه ۶۰ بیان کرد: در دفتر تاریخ شفاهی سبزوار، به خاطرات خانم صدخروی به صورت مستقل پرداخته شده و تدوین آن شروع شده است، چون ایشان به تنهایی، خاطرات زیادی دارند که از زمان کودکی تا دوران کنونی را دربرمیگیرد و خاطرات جذاب و شیرینی هم هستند. درباره روستاهای دیگر هم در مرحله مصاحبه هستیم. همچنین کار جالبی هم در روستای «ایزی» سبزوار متوجه شدیم این بود که یک نوجوان ۱۷ساله به صورت خودجوش، خاطرات شهدای روستای خود را جمعآوری کرده و در حال تدوین کتاب این خاطرات است و ما هم به عنوان مشاور در کنار او هستیم.
رشیدی در ادامه این گفتگوی مجازی با اشاره به کتاب «همیشه فرمانده» به عنوان اثر قبلی محمود شمآبادی گفت: شهید محمد فرومندی از سرداران پرآوازه دفاع مقدس هستند که در لشکر پنج نصر مشهد حضور داشتند و نام ایشان در خاطرات مختلف دفاع مقدس آمده و کتاب «ایوب» هم در مورد ایشان به چاپ رسیده است. علیرغم این موضوع، چطور شد که دوباره سراغ زندگی این فرمانده شهید رفتید و مزیت این کتاب نسبت به کتابهای قبلی درباره این شهید یا فرماندهان دیگر چه چیزی است؟
شمآبادی در پاسخ به این پرسش اظهار داشت: منزل شهید فرومندی را به خانه موزه تبدیل کردهاند و چندسال پیش، محل کار ما در آنجا بود و بازدیدهای دانشآموزی زیادی از این خانهموزه میشد و هر بار یکی از دوستان باید درباره شهید فرومندی و زندگی ایشان توضیح میداد و سؤالات زیادی برای دانشآموزان پیش میآمد که میخواستند بیشتر در مورد ایشان بدانند و تحقیق کنند. همین موضوع باعث شد که با در نظر گرفتن دانشآموزان و دانشجویان به عنوان مخاطب، خاطرات کوتاهتری درباره شهید را در کتاب مختصری جمعآوری کنیم که هم در تحقیقات مدرسهای استفاده شود و هم در اردوهای راهیان نور مطالعه شود. برای کتاب «همیشه فرمانده» مسابقهای هم در سبزوار برگزار کردیم که استقبال خوبی از آن شد.
وی در پاسخ به چرایی انتخاب عنوان «همیشه فرمانده» نیز بیان کرد: شهید فرومندی بعد از اتفاقاتی از سپاه سبزوار بیرون میآیند اما همچنان با لباس بسیجی به جبهه میروند و این تعهد ایشان، مثالزدنی است و شهید شاخص سبزوار هم هستند و در آستان شهدای سبزوار هم همه شهدا مانند نگینی مزار ایشان را دربرگرفتهاند و فرمانده بودن ایشان در آنجا هم مشخص است. البته در این کتاب، به دلیل فرصت کمی که داشتیم، به بعضی از وجوه زندگی ایشان در کتاب پرداخته نشده و انشاءالله در چاپهای بعدی یا آثار دیگر، بتوانیم این نقیصه را جبران کنیم.
شمآبادی در پاسخ پرسش خبرنگار مشرق درباره مستند خیرالنساء و ارتباط آن با کتاب «نان سالهای جنگ» نیز گفت: این مستند را آقای علیرضا باغشنی، کارگردان مشهدی ساختند که در جشنواره عمار سال ۹۶ اکران شد و جایزه هم گرفت. این مستند، در راستای همین کتاب بوده است و قبل از ساخت مستند، دوستان با خانم خیرالنساء و از طریق ایشان با دیگر خانمهای صدخرو آشنا شده بودند و مصاحبهها را گرفته بودند و وقفهای بین مصاحبهها و تدوین کتاب ایجاد شد که در این زمان، این مستند ساخته شد.
زنان روستایی و پذیرایی یک جشنواره فیلم
این نویسنده پایان اظهار داشت: یکی از جاهایی که همواره بدون گلایه و چشمداشت پای کار انقلاب بودهاند، روستاها بودهاند و خیلی خوب است که در تاریخ مردمی به روستاها و نقش مهم آنها بیشتر پرداخته شود. متأسفانه در صداسیما و امثال آن، نقش روستاها مغفول مانده است در حالی که این روستاها همچنان پشتیبان انقلاب هستند. در یکی از ادوار جشنواره فیلم عمار، زنان روستای صدخرو با پختن کلوچه برای میهمانان و عوامل جشنواره به مسئولان آن کمک کردند. اینها آرزو دارند اگر فرصتی پیش آید باز هم برای رزمندهها و مدافعان حرم، نان و کلوچه بپزند و دستکش ببافند و این نشان میدهد علاقه به انقلاب هنوز بین آنها وجود دارد و انقلاب نیز ادامه دارد.
گفتنی است علاقمندان برای تهیه کتاب «نان سالهای جنگ» علاوه بر کتابفروشیها، میتوانند با مراجعه به سایت Ammaryar.ir این کتاب را با تخفیف و هدیه انتشارات «راه یار» تهیه کنند. همچنین برای اطلاع از سایر گفتگوهای مجازی این انتشارات، میتوانید به صفحات اطلاعرسانی این ناشر به نشانی raheyarpub در پیامرسانها و اینستاگرام مراجعه کنید.