به گزارش مشرق، از امروز یعنی روزهای میانه ماه می تا ۱۸ اکتبر آینده یعنی زمان انقضای محدودیتهای تسلیحاتی ایران در قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل، یعنی همان روزی که تحریمهای شورای امنیت پایان مییابد؛ کمتر از پنجماه فرصت باقیمانده و ایالاتمتحده در تکاپو برای جلوگیری از تعلیق دائمی تحریمهای تسلیحاتی ایران است.
در این بین در پیش بودن انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اهمیت این ماجرا را دوچندان هم کرده است چراکه دونالد ترامپ گمان میکند چنین اقدامی میتواند ازجمله برگهای برنده وی در انتخابات باشد، مخصوصا اینکه طی دو سال گذشته خروج از برجام، کارزار اقتصادی فشار حداکثری و حتی اقدام به ترور نتوانسته ترامپ را به خواستههای اصلی خود یعنی مذاکره مجدد و توافق جدیدی با ایران هدایت کند.
بیشتر بخوانید:
در این شرایط آمریکاییها تمام تلاش خود را معطوف بهیافتن ابزاری برای جلوگیری از اتفاق اکتبر کردهاند و هرچه در توان دارند به میدان آورده تا تحریمهای تسلیحاتی ایران تعلیق نشود. شاید بپرسید آمریکا که میتواند بهتنهایی تحریمهای اقتصادی سنگینی را بهصورت یکجانبه علیه ایران اعمال کند بدون آنکه ابزاری در شورای امنیت سازمان ملل و حمایتی از جانب کشورهای جهان داشته باشد، چه نیازی به چنین تمدیدی دارد؟ پاسخ پیچیده نیست، واقعیت آن است که ایالاتمتحده پس از دو سال ناکامی اولاً اثر روانی و رسانهای برداشته شدن چنین تحریمی را یک چالش بزرگ برای کارآمدی فشار حداکثری میداند و احساس میکند در چنین وضعیتی ممکن است شکست بزرگ و دائمی فشار حداکثری فراهم آید و حتی چنین ابزاری از دست کاخسفید برای اعمال درخصوص کشورهای دیگر هم خارج شود. دومین علت هم همان حساسیت ویژه ترامپ به برجام و ایران است و اینکه ممکن است این اتفاق او را در انتخابات آتی بیش از گذشته در موضع ضعف قرار دهد.
حالا آمریکاییها دو مسیر مشخص را برای قانونی کردن تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمانملل پس از ماه اکتبر در پیش گرفتند، اولین اقدام آنها همانی بود که حدود دو هفته پیش در صحن شورای امنیت ساماندهی شد و نمایندگان این کشور پیشنویسی از یک قطعنامه فصل هفتمی را درخصوص تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران میان اعضای این شورا توزیع کردند که البته مورد استقبال کشورهای مختلف واقع نشد و همچنان معلوم نیست که آمریکاییها بتوانند از آن بهعنوان یک ابزار فشار استفاده کنند. در جریان این بحث، آنها بسیار نگران وتوی چین یا روسیه روی چنین قطعنامهای هستند و لذا تلاش میکنند تا پیش از زمانی که استفاده از این قطعنامه تنها ابزار باقیمانده باشد، روسیه و چین را مجاب به کنار آمدن با یک توافق سیاسی با ایالات متحده و نهایتا کوتاه آمدن از برجام کنند.
نکته مهم اینجاست که آمریکاییها پس از توزیع پیشنویس این مسیر را متزلزلتر از آن دیدند که بهسادگی هدفشان را محقق کند و حالا بهنظر میرسد به سیمآخر زدند و گمان کردند میتوانند از حق نداشته خود در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ برای تمدید تحریمهای ایران، استفاده کنند. برایان هوک، مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا هفته گذشته طی یادداشتی اعلام کرد که اگر آمریکا موفق به استفاده از قطعنامه جدید شورای امنیت برای اعمال تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران نشود، تلاش میکند از مکانیسم ماشه طبق بندهای ۱۰ و ۱۱ قطعنامه پیوسته برجام استفاده کند؛ این مسیر دومین ابزار آمریکا برای جلوگیری از اتفاق اکتبر است.
اظهارنظر عجیب برایان هوک بلافاصله واکنشهایی را از تهران، پکن و مسکو در پی داشت؛ محمدجواد ظریف با تیتر «برجام بهشما چه ربطی دارد؟» گفت از کشوری که مسئولانش میگویند مواد ضدعفونیکننده را به خود تزریق کنید تا به کرونا مبتلا نشوید، بعید نیست ادعای استفاده از توافقی را داشته باشند که چندی پیش از آن خارج شدهاند. بعد از آن چینیها در محکمترین اظهارنظر ماههای اخیر خود، اظهارات هوک را محکوم کردند. توییتر، نمایندگی دائم چین در سازمان ملل رسما اعلام کرد که از نظر آنها آمریکا بعد از خروج از برجام امکان استفاده از بندهای این توافق و قطعنامه ضمیمه آن را ندارد.
روسها اما جدیتر وارد میدان شدند و در چند اظهارنظر پیاپی آمریکاییها را بهباد انتقاد گرفتند. نماینده دائم روسیه در سازمان ملل ادعای آمریکا درخصوص عضویت در برجام را مسخره توصیف کرد و حتی تلاش این کشور برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران را هم به زیان کشورهای جهان دانست. از سوی دیگر سخنگوی وزارت امور خارجه این کشور نیز عدماجرای قطعنامه ۲۲۳۱ را مخرب خواند و استناد حقوقدانان آمریکایی به بندهای ۱۰ و ۱۱ این توافق را حیرتآور عنوان کرد. این البته درحالی است که جوزپ بورل، هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز چندی پیش اعلام کرده بود که از نظر آنها هم آمریکا از برجام خارج شده و امکان استفاده از بندهای آن ازجمله مکانیسم ماشه را ندارد. علاوهبراین دست اظهارنظرها، حقوقدانهای مختلفی نیز هدف آمریکا را از منظر قانونی و حقوق بینالملل مخدوش دانستند.
برای مثال رضا نصری، پژوهشگر حقوق بینالملل در این خصوص نوشت: «پمپئو میگوید برای اثبات اینکه آمریکا «شرکتکننده برجام» (Participant) محسوب میشود کافی است فقط متن قطعنامه ۲۲۳۱ را بخوانیم! میگوید «جادوگری نیست! این واژه در متن آمده. فقط متن را بخوانید!» اگر بنا باشد متون بینالمللی را بدون درنظر گرفتن تحولات بعدی و رفتار و اعلامیههای متعاقب دولتها تفسیر کنیم، باید همچنان آلمان، ژاپن و ایتالیا (شکستخوردگان جنگ دوم جهانی) را مطابق اصول ۵۳، ۷۷ و ۱۰۷ منشور سازمانملل «دولتهای متخاصم» (Enemy state) محسوب کرده و با آنها بر همین اساس رفتار کنیم. طبق منطق و روش تفسیری آقای پمپئو برای حمله نظامی به ایتالیا و آلمان و ژاپن نیازی به مجوز شورای امنیت نیست! نمیدانم چقدر این کشورها و اتحادیه اروپا با این برداشت موافقند؟!» حالا اما معلوم نیست که آمریکاییها با این همه محدودیت بنای حرکت در چه مسیری را دارند، حداقل در این مورد بهنظر میرسد که اگر برجام گاف حقوقی دیگری نداشته باشد، راه آمریکا فعلا مسدود است و این کشور باید بهدنبال ایده دیگری برای تمدید تحریمهای ایران باشد.