به گزارش مشرق، میگویند بچه، شیرینی زندگی است؛ زن و شوهرها از همان اول ازدواج برای بچهدار شدن یک دنیا آرزو دارند و بخش زیادی از برنامهریزیهایشان برای آمدن همین عضو جدید خانواده است. اما گاهی یک زوج به هر دلیلی بچهدار نمیشوند و باید برای رسیدن به این آرزوی شیرین، یک فرایند درمانی را شروع کنند؛ فرایندی که بسیار هزینهبر است و خیلیها شاید از پسش برنیایند. این در حالی است که در قوانین کشور، بیمه ناباروری در نظر گرفته شده و بودجهای اختصاصی برای آن وجود دارد. اما چرا این بیمه به بسیاری از زوجهای نابارور اختصاص نمییابد و چرا بسیاری از زوجهای نابارور ناچار میشوند بهخاطر هزینههای سنگین، قید درمان را بزنند؟ در این گزارش به بررسی این موضوع پرداختهایم.
بیشتر بخوانید:
یک آمار عجیب
وقتی صحبت از ناباروری میکنیم دقیقاً از چه حرف میزنیم؟ در مباحث پزشکی، به زوجهایی نابارور گفته میشود که متقاضی و متمایل به آوردن فرزند هستند و با وجود تلاش برای آن، در مدت زمانی معین مانند 6 ماه تا یک سال، صاحب فرزند نمیشوند.
روشن است ناباروی مشکلات فردی و اجتماعی زیادی را به دنبال میآورد. جدا از آسیبهای روانی که برای فرد نابارور به همراه دارد، این موضوع تأثیر زیادی روی روابط زوج داشته و حتی خیلی وقتها ادامه یک زندگی را دچار مشکل میکند.
جدا از این تأثیرات مهم، ناباروری در مسأله «جمعیت»، بهعنوان یک موضوعی استراتژیک نیز دخالت دارد؛ بهعنوان یکی از مهمترین نقاط قوت کشورها برای رشد و توسعه. حل مسأله ناباروری میتواند تأثیر مهم و قابل توجهی بر بحران جمعیت بگذارد.
در بین آمارهای مختلف کشور مانند ازدواج و طلاق و...، آمار «زوجین نابارور»، یکی از عجیبترین آنهاست. در حال حاضر «بیش از سه و نیم میلیون» زوج نابارور در ایران هستند؛ یعنی 25 درصد از زوجهای حال حاضر در کشور! بنا به گفته وزارت بهداشت، به طور سالانه 88 هزار زوج دیگر هم، به تعداد ناباروران اضافه میشود. این یعنی کشور ما از بخش قابل توجهی از ظرفیت افزایش جمعیت به وسیله یک عامل ناخواسته و خارج از اراده افراد محروم شده است.
زنگ هشدار به صدا در آمده است
اما اهمیت این موضوع، زمانی حیاتیتر میشود که نگاهی به وضعیت حال حاضر و آینده جمعیت ایران بیندازیم. بنا به گفته وزارت بهداشت و درمان، نرخ فرزندآوری در کشور بسیار پایین آمده و به عدد 1.8 رسیده که جمعیت شناسان آن را اصطلاحاً «زیر نرخ جانشینی» مینامند؛ حد جایگزینی جمعیت بر اساس نرخ باروری کلی، 2.1 درصد است، بدین معنا که متوسط فرزندان هر خانوار باید حداقل 2.1 فرزند باشد. این مسأله تا اندازهای بحرانی است که بانک جهانی بهصورت جدی به کشور ما هشدار داده است اگر نرخ فرزندآوری به همین شکل ادامه پیدا کند، جامعه ایران تا سال 1430 دیگر هرگز نمیتواند نرخ باروری بالاتر از جانشینی را تجربه کند. البته طبق همین گزارش، بسیار زودتر از این و در همان اوایل 1420، بیش از 32 درصد جمعیت جامعه ایران را سالمندان، یعنی افراد بالای 60 سال تشکیل میدهندکه مشکلات جدی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را به همراه خواهد داشت.
از درمان ناباروری چه میدانیم؟
روشهای درمان ناباروری بهطور کلی به دو دسته تقسیم میشود: دسته اول، اقدامات مشاورهای و دارویی است که به درمانهای اولیه ناباروری شناخته میشوند. مشکل ناباروری بخشی از زوجین نابارور، با همین اقدامات مرتفع میگردد.
دسته دوم، درمانهای پیشرفته است که انواع مختلفی دارد؛ اما رایجترین شیوههایی که در درمان پیشرفته در ایران، مانند دیگر کشورهای پیشرفته صورت میگیرد، عمل پیشرفته تلقیح آزمایشگاهی (ICSI) و لقاح خارج از رحم (IVF) هستند.
در روشهای پیشرفته، تعدادی سیکل درمانی در نظر گرفته میشود تا در نهایت منجر به دنیا آمدن یک فرزند شود. هر زوج به طور میانگین باید تا 3 بار در سال، این عمل را انجام دهد. البته باید گفت که احتمال موفقیت این سه سیکل، بین 30 تا 40 درصد است، یعنی ممکن است یک زوج مجبور باشند تا مجدداً این تعداد سیکل را تکرار کند.
هزینههایی که کمرشکن است
هزینههای انجام درمان ناباروری، بسیار سنگین است. به طوری که هزینه هر سیکل در مراکز درمانی دولتی 7 تا 8 میلیون تومان و دوره کامل آن (3 سیکل در سال) بین 21 تا 24 میلیون تومان برآورد میشود. البته در مراکز خصوصی هزینه هر سیکل، 18 میلیون تومان و هزینه دوره کامل درمانی، 49 تا 54 میلیون تومان برآورد میشود. این نکته را هم باید در نظر داشت که این مبلغ بدون احتساب هزینه داروهای جانبی، هزینه رفت و آمد از شهری به شهر دیگر، اقامت و خوراک و دیگر هزینههاست. به عبارتی با توجه به آمار رسمی میانگین درآمد هر خانوار ایرانی، آنها باید مخارج نزدیک به یک سال از زندگیشان را کنار بگذارند تا بتوانند یک دوره درمانی پیشرفته کامل در سال را طی کنند. قطعاً این هزینه برای اقشار متوسط و پایین جامعه، هزینه سنگینی محسوب میشود و بسیاری از زوجین به دلیل مسائل مالی، مجبورند فکر فرزنددار شدن را از سر بیرون کنند.
دولت تا چه میزان از زوجین نابارور حمایت میکند؟
برای پاسخ به این سؤال، برآوردها و بررسیها، نتایج متفاوتی را در پی دارد. ماجرا از این قرار است وزارت بهداشت سالانه 200 میلیارد تومان، برای کمک به هزینه درمان ناباروران دریافت میکند، اما در فرایند اجرایی تخصیص بودجه، این اعتبارات به دست زوجهای نابارور متقاضی درمان هستند، نمیرسد.
در این میان دستگاهها و نهادهای مجری با توجیهات مختلف، بخش قابل توجهی از بودجهای را که باید صرف درمان ناباروری شود، صرف موارد نامشخص کردهاند. اینجا دو مسئله مهم وجود دارد، یکی عدم شفافیت و پاسخگویی از طرف مسئولین وزارت بهداشت است و دیگری، بلاتکلیفی زوجین ناباروری که به دلیل مشکلات مالی و عدم حمایت دولت، از فرزندآوری صرف نظر میکنند.
اظهارات متناقض، بودجههای بلاتکلیف
اگرچه بنا بر اظهار نظر معاون وزیر بهداشت، آقای جانبابایی، دولت 85 درصد هزینههای درمان ناباروری را تأمین میکند، این در حالی است که سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس این ادعا را نادرست خواند. بررسیهای میدانی نیز نشان میدهد که عدد اعلام شده از سوی وزارت بهداشت، قابل دفاع نیست. بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس، میگوید دولت تنها 30 درصد هزینه موردنیاز را برای طی دوره درمانی پرداخت میکند، آن هم تنها در مراکز درمان ناباروری دولتی! از این نکته بگذریم که انجام درمانهای ناباروری تنها در برخی شهرها قابل دسترسی است.
در مورد تعداد مراکز درمان ناباروری نیز بین اظهارات مسؤولین و کارشناسان مستقل تناقض وجود دارد. طبق اعلام مسؤولین وزارت بهداشت، 88 مرکز درمان ناباروری در کشور وجود دارد، در حالی که بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که 75 مرکز درمان ناباروری در کشور فعال و مابقی غیرفعال هستند و طبیعتاً کسی به ساختمان خالی از سکنه برای درمان مراجعه نمیکند!
نکته مهمتر اینکه در همان تعداد مراکزی هم که وجود دارد تعادل بین مراکز دولتی و خصوصی رعایت نشده و سهم پولدارها اینجا هم بیشتر است، چرا که عمده این مراکز خصوصی هستند؛ حتی عدد دقیقی درباره تعداد این مراکز هم وجود ندارد و توزیع و آمایش مراکز درمان ناباروری بسیار نامتوازن و ناعادلانه است. به طوری که برخی استانها فاقد مرکز درمان ناباروری هستند و در برخی استانها تنها یک مرکز دولتی وجود دارد و پایتخت نشینان مانند بسیاری دیگر از موارد که بخش قابل توجهی از امکانات را در اختیار دارند، سعی کردهاند تا بخش عمده مراکز درمان ناباروری را هم در دسترس داشته باشند.
خدمات دولتی جوابگو نیست
در مورد اینکه این مراکز چه میزان از جمعیت متقاضیان و نیازمندان به درمان را پوشش میدهند نیز اختلاف نظر وجود دارد که مربوط به برآورد تعداد افرادی است که به درمانهای پیشرفته نیازمند هستند. مسؤولان وزارت بهداشت، میگویند تعداد مراکز درمانی کنونی کفایت میکند و میتواند کل جمعیت نابارور نیازمند به عملهای پیشرفته را پوشش دهد؛ اما با توجه به تعداد 3.5 میلیونی زوجهای نابارور، ارزیابیها نشان میدهد تعداد این مراکز، نسبت به تعداد افرادی که دارای شرایط استفاده هستند، بسیار کمتر از حد کفایت است. آنچه میتوان به طور قطعی اعلام کرد این است که تعداد مراکز و متخصصان ناباروری بسیار کم و توزیع آنها در کشور بسیار نامتناسب است و عملاً بخش زیادی از اقشار جامعه امکان استفاده از مراکز درمان ناباروری دولتی را ندارند.