به گزارش مشرق، حجتالاسلام مجتبی نظری از روحانیونی است که به تعبیر خود، مسئولیت اداری قبول نمیکند تا آزاد باشد و در امور مختلف تدریس و منبر و فعالیتهای اجتماعی بدون قید و بند فعالیت کند. وی در سالهای گذشته بهدنبال حمله داعش به شمال عراق، همراه حاج محسن ایرانزاد و حاج علاءالدین نورمحمدزاده ستاد پشتیبانی از مدافعان حرم را در تبریز تشکیل دادند و خود نیز بارها به این مناطق سفر کرد. این روزها او و دوستانش ستاد دیگری را تشکیل دادهاند با عنوان «ستاد پشتیبانی مدافعان سلامت». درباره فعالیتهای حجتالاسلام نظری با او همکلام شدیم.
چطور شد که به فکر راهاندازی ستاد پشتیبانی مدافعان حرم افتادید؟
ستاد پشتیبانی مدافعان حرم؛ از راهاندازی تا پذیرش دانشجو
قضیه تشکیل ستاد این بود که «ابوفلاح» از ترکمانان شیعه منطقه کرکوک که در ایام جنگ تحمیلی هم کنار رزمندگان لشکر عاشورا با رژیم بعث جنگیده بود، با سردار حاج علاءالدین نورمحمدزاده تماس گرفت و گفت که داعش هرلحظه دارد به ما نزدیک و نزدیکتر میشود و شهر بشیر سقوط کرده است. حاج علاءالدین و جمعی دیگر ابتدا به این منطقه رفتند و با مختصات و نیازها آشنا شدند و بعد از بازگشت به تبریز، اوضاع را برای ما تشریح کردند و نتیجه آن، این شد که جلسهای در حضور آیتاله مجتهد شبستری امام جمعه وقت تبریز تشکیل شد؛ سخن ایشان این بود که آنجا کشور دیگری است و نیازمند هماهنگی در سطح دولتهای دو کشور است. این احساس در ما بوجود آمد که شاید نتوانیم کاری کنیم. با فرماندهان نظامی جلساتی را برگزار کردیم که جواب دریافتی این بود که آن منطقه حوزه ماموریتی ما نیست.
تشکل غیردولتی در حمایت از مدافعان ترکمان کرکوک
واقعا نمیدانستیم باید چهکنیم؛ نه میتوانستیم بیتفاوت بمانیم و نه کاری از دستمان برمیآمد. در همین بیم و امیدها، جلسهای را در منزل حجتالاسلام همزبان تشکیل دادیم. چند تن از فرماندهان نظامی آمدند و همان بدو ورود گفتند که با شخصیت حقیقیشان آمدهاند و نه در قالب فرمانده. آقایان نورمحمدزاده، ایرانزاد و دکتر صومی رئیس دانشگاه علومپزشکی تبریز هم از اعضای آن جلسه خانگی بودند. ماحصل آن جلسه این شد که ما تصمیم گرفتیم در قالب یک تشکل غیردولتی، کار پشتیبانی رزمندگان حشدالشعبی و مدافعان ترکمان منطقه کرکوک را شروع کنیم. دکتر صومی گفتند من امکان درمان مجروحان حشدالشعبی را در بیمارستانهای تبریز فراهم میکنم که همین مژده، یک شروع عالی میتوانست باشد برای ستاد.
مژدهی درمان و آغاز دلانگیز/ اعزام مجروحان حشدالشعبی به تبریز
بیش از صد مجروح به تبریز اعزام شدند و عملهای جراحی رویشان انجام شد که بافضل خدا در اکثریت قریب به اتفاق، بهبودی حاصل گردید. رساندن مجروحان تا مرز برعهده حشدالشعبی بود و در داخل ایران بر عهده ما. این آمد و شدها بهانهای شد برای ارتباطات دیگر. ماسکهای شیمیایی و میکروبی تهیه و فرستادیم به رزمندگان. در مباحث فرهنگی وارد شدیم و یک محموله شامل قرآن، مفاتیح و لوحهای فشرده سخنرانی مذهبی ارسال کردیم به منطقه.
حمایت از مقاومت ولو بواسطه یک چوپان
با پیگیریها موفق شدیم موافقت ریاست چند دانشگاه تبریز را برای پذیرش دانشجویانی از این منطقه جلب کنیم و تعداد قابلتوجهی از جوانان این منطقه اکنون درحال تحصیل در تبریز هستند. برای ما ثابت شد که با دست خالی هم میشود کار کرد. از کمکهای مردمی بهرههای زیادی بردیم. برای جذب کمکمالی حتی سراغ چوپانها هم رفتیم و تشریح مساله کردیم که همه ما آرزوی یاری سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا را داریم، امروز عاشورای ماست و کمکها سرازیر شد. ستاد پشتیبانی مدافعان حرم همچنان فعال است و امورات محوله را پیگیری میکنند.
و چه شد که اعضای این ستاد با نام «پشتیبانی مدافعان سلامت» وارد میدان شدند؟
تغییر رویکرد ستاد؛ از مدافعان حرم به مدافعان سلامت
بعد از شیوع ویروس کوید۱۹ یا همان کرونا، گفتوگویی داشتیم با آقای ایرانزاد مسئول ستاد پشتیبانی مدافعان حرم که چهکار میتوانیم بکنیم. رفتیم به دیدار دکتر صومی رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز و بعد از آن به دیدار حاجآقا آلهاشم امام جمعه محترم تبریز و اعلام آمادگی کردیم برای پایکارآوردن توان و نیروی ستاد برای مقابله با شیوع این بیماری. هر دو بزرگوار استقبال کردند و با قید ضرورت از اینکار نامبردند، اما گفتند بروید و بهفکر اقشار مستضعف و آسیبپذیر جامعه باشید، چرا که ممکن است مدت شیوع و مبارزه با این بیماری چندین ماه طول بکشد و به قید ضرورت بسیاری از مشاغل با محدودیتهایی مواجه شوند که گذران زندگی را برای این اقشار سخت خواهد کرد.
گامهای ستاد در مبارزه با کرونا؛ ضدعفونی، پاسخ به شبهات، مواسات
ما در اوایل شیوع وارد عملیات سمپاشی و ضدعفونی معابر شهر شدیم که محلات مارالان و قراملک نقاط تمرکز ما بود. امکانات میگرفتیم و توزیع میکردیم. ماسک، لوازم ضدعفونی و.. . در گام بعدی سراغ مباحث فرهنگی رفتیم؛ دیدیم که همزمان با شیوع این بیماری هجمه به باورهای دینی و شایعه ناکارآمدی دین در مواقع بحرانی به شبکههای اجتماعی رسوخ پیدا کرده و توسط عدهای دارد اساسی تبلیغ و شبههافکنیهایی میشود. ورود کردیم به این مباحث و پاسخ به شبهات.
کمک مومنانههای باورنکردنی از اهالی باغ معروف
اما گام سوم ما کمک به معیشت اقشار آسیبپذیر جامعه بود. تفاوت عمدهای که کار ما در این مرحله با کار گروههای دیگر داشت این بود که ما ارزاق را به همین نحو توزیع نمیکردیم، مردم را پای کار میآوردیم تا خودشان برای آشنایان، همسایگان، هممحلهای ها و... گام بردارند. اعلام کردیم هرچند بسته غذایی که شما آماده کنید، به همان میزان هم ما کمک میکنیم. اگر پنجاه بسته تدارک دیدید، پنجاه بسته هم ما کمک میکنیم، صد بسته تدارک دیدید، صد بسته هم سهم ما در کار خیر شما. برای مثال وقتی من «کمک مومنانه» را در روستای «باغ معروف» مطرح کردم، دوستان گفتند امکان موفقیت طرح شما در این روستا وجود ندارد، چرا که این روستا محرومیت شدیدی دارد و مردم نمیتوانند مشارکت کنند. جلسهای گذاشتیم با هیئت امنای مسجد، دارالقرآن، هیئت حسینی و چند تن از خیران و طرح موضوع شد. نتیجه باورکردنی نبود؛ میزان کمک اهالی خود باغمعروف به مستمندان و اقشار پایین این روستا همه ما را شوکه کرد؛ چهل بسته با ارزش ریالی خوب حاضر کردند و طبق قول، چهل بسته هم ما تقدیم کردیم.
نمود عملی همدلی در رزمایش مواسات
هدف ما از انجام این طرح این بود که همدلی بین طیف وسیعی از جامعه نمود عملی پیدا کند که الحمدالله این کار شد. ما در شهرک «آنا خاتون» هم این طرح را اجرا کردیم و در محلات مختلف تبریز. در مارالان میزان کمکهای مردمی واقعا خیرهکننده بود و نزدیک به دوهزار بسته غذایی شد. درحال رایزنی هستیم که ستاد پشتیبانی مدافعان سلامت، حتی پس از شکست بیماری کرونا، باز هم بماند و کارهای خوبی را که شروع کرده است، ادامه دهد.
بهنظر میرسد که ما در ایام کنترل شیوع کرونا در کشور، با کارکرد اجتماعی دین بصورت ملموس مواجه شدیم...
طرح مسجدمحور شهید سلیمانی برای ۵۰خانواده
از سردار شهید سلیمانی این نکته را یادگرفتم که هر مسجد اگر به پنجاه خانه و خانواده اطراف خود رسیدگی کند، بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد. سردار شهید در وصیتنامه خود آوردهاند که وجود خود را نذر ملت ایران کردم؛ درس بزرگی است برای ما که همه وجودمان را نذر مردم کنیم. کرونا درسهای زیادی به ما یاد داد؛ تهدیدی بود که از دل آن فرصتهای زیادی زاده شد. گاهی وقتها فرصتها بلحاظ استفاده بد یا استفاده نکردن تبدیل به تهدید میشوند و گاهی تهدیدها را میتوان به فرصت بدل کرد.
تمرین دینداری هیئات حسینی در بحران کرونا
جامعه حسینی ما و هیئتی ما، بهدنبال شیوع این بیماری به میدان آمدند تا دینداری عملی را تمرین کنند. من هرسال ماه رمضان از صبح تا عصر منبر میرفتم؛ منبر مسجد مقبره در ماه رمضان برای وعاظ و خطبای تبریز شاید مهمترین منبر سال باشد، اما امسال که این منبر تعطیل بود رفتم سراغ کارهایی که اگر در طراز بالاتری نسبت به آن منبر نباشند، کمتر نیستند؛ در هفته گذشته درگیر دو پرونده قتل بودم و همه تلاشم را کردم که از خانوادههای مقتول رضایت بگیرم تا به مرحله اعدام قاتل نرسد. دین عملی این است؛ کرونا این را به ما یادآوری کرد!
*آناج