* یکی از موضوعات پر حرف و حدیث این روزها، موضوع اصلاح اساسنامه فدراسیون بود که با حساسیت فیفا نیز مواجه شد، در حالی که در ماجرای بررسی پرونده فساد که از سوی مجلس دنبال میشد، مشخصاً به این موضوع اشاره شد، در این رابطه توضیح میدهید؟
سال ۸۶ که فیفا به دلیل دخالت دولت در امور فوتبال، فعالیتهای فدراسیون را به حالت تعلیق در آورد، اعضای کمیته انتقالی با رعایت احترام به قوانین نهادهای داخلی و بینالمللی اقدام به نگارش اساسنامه کردند که اتفاق خوبی بود، اما فاجعه زمانی رخ داد که برخی افراد بدون رعایت اصول و قواعد بین المللی اقدام به اصلاح اساسنامه کردند که بدون در نظر گرفتن مفاد قانونی مورد تأیید فیفا و بدون اخذ تأییدیه از فیفا و هیئت دولت جمهوری اسلامی هر کاری دلشان میخواست را انجام دادند که حاصلش شد این فاجعه تلخ که حالا فوتبال ایران به آن مبتلا شده است، مشخصاً در پرونده بررسی فساد در فوتبال که از سوی مجلس تهیه و در صحن علنی قرائت شد این نکته عنوان شد که غیر قانونیترین اقدام در مدیریت فوتبال با این کار رقم خورد و سرنوشت فوتبال ایران به مخاطره انداخته شد.
*در زمان فعالیت کمیته تحقیق و بررسی فساد در فوتبال آیا این نکته را به مدیران فوتبال متذکر نشدید که رفتار آنها در اصلاح اساسنامه خلاف قانون بوده است؟
بالغ بر ۱۰ بار این نکته را به مسئولان گوشزد کردیم اما گوش شنوایی وجود نداشت. ما در آن مقطع رئیس فدراسیون، دبیرکل و رئیس سازمان لیگ را به مجلس فرا خواندیم و اعلام کردیم این اتفاق غیر قانونی فوتبال ایران را با چالشی بزرگ روبه رو خواهد کرد اما برای آنها مهم نبود و کار خودشان را انجام دادند.
*با وجود ایرادهای وارده چرا دستگاه قضایی وارد عمل نشد، در حالی که تخلف مدیریت فدراسیون کاملاً آشکار بود؟
در آن مقطع به ما برچسب رفتار سیاسی زدند و با پیش کشیدن نهادهای بین المللی و تهدید به تعلیق تلاش کردند برای خود زمان بخرند اما همه دیدیم که فیفا دو هفته پیش هشدار داد اگر اساسنامه اصلاح نشود قطعاً کمیته عادی سازی تشکیل خواهد شد، در حالی که ما قبلتر اعلام کردیم مدیران فوتبال به دنبال ایجاد دیکتاتوری، انحصار در فوتبال ایران بودند، حالا هم یقین بدانید که به همین پیشنویس ارسالی هم دهها ایراد وارد است اما آنها جرئت این را ندارند که این اساسنامه پیشنهادی و پیشنویس را رسانهای کنند.
*اما با این حال این امیدواری وجود دارد که با اعمال فشار فیفا قدری از این تلاش برای رسیدن به قدرت و ایجاد انحصار در فوتبال کاهش پیدا کند.
این آقایان عادت دارند پشت درهای بسته بنشینند و کار کنند و گرنه خیلی راحت و عادی متن پیشنویس را در اختیار کارشناسان، افراد خبره و رسانهها قرار میدادند که همه متوجه شوند چه مطالبی به عنوان اساسنامه به فیفا ارسال شده است. مگر این آقایان چه نکاتی را در آن پیشنویس نوشتهاند که حالا ترس از افشای آن دارند؟
بیشتر بخوانید:
بازگشت کفاشیان به فوتبال جرم کیفری است
* در پرونده قرارداد ویلموتس، در ماجرای پیشنویس اساسنامه، در ماجرای قرارداد کی روش، درباره قرارداد اسکوچیچ و بسیاری از مسائل همه چیز مخفیانه پیش میرود و هیچ شفافیت و صداقتی در کار نیست؟
لباس مدیریت برای مدیران کنونی گشاد و بیقواره است، تا کنون از خود سؤال کرده اید این افراد چرا این همه پنهانکاری دارند؟ چرا اینقدر تلاش میکنند کسی سر از کار آنها در نیاورد، چون میدانند خوب عمل نکردند. قراردادهای ترکمنچای میبندند! در همین مدت نگاه نکنید چه افتضاحات و فاجعههایی رقم خورده است! ماجرای ویلموتس، ماجرای اسکوچیچ، ماجرای کی روش و ماجرای اساسنامه همگی مصداق بارز بیکفایتی است! مردم از طرح و لایحه دولت و مجلس خبردار میشوند، رسانهها درباره آنها حرف میزنند، موافقان و مخالفان نظرات پیشنهادی خود را میدهند اما در فوتبال ایران همه چیز به شکلی مخوف و ناباورانه ای محرمانه انجام میشود. این فوتبال متعلق به مردم است، آقای مدیر فدراسیون آقای دبیرکل آقای رئیس سازمان لیگ تو چکاره هستی که حقیقت را از مردم پنهان میکنی؟ مگر قانونگذاری محرمانگی دارد که تو همه چیز را از مردم پنهان میکنی؟ مگر این مسائل از برجام حساستر است؟
*با این حال بسیاری از منتقدان بر این باورند که فشار نهادهای بینالمللی و نهادهای نظارتی داخلی ممکن است این وضعیت را به جایی برساند که دیگر کسی جرئت چنین رفتارهایی را نداشته باشد.
وقتی یک مدیر بیعرضه باشد جرئت نمیکند کسی به سراغش برود، پنهانکاری میکند و همه چیز را از مردم پنهان میکند، سر ماجرای ورود دولت به فوتبال تا به حال به این مسئله دقت کردهاید وقتی نیاز به پول دارند میگویند دولت باید از ما حمایت کند، وقتی دولت میگوید باید حسابرسی شود و بازجویی شود میگویند ما استقلال داریم و به سراغ فیفا میروند. به نظرم دولت و وزارت ورزش باید تکلیف را یکسره کنند. اگر این آقایان معتقدند استقلال میخواهند اجازه دهند آنها کار خود را بکنند تا فردا این افراد و مدیران بیعرضه دیگر در بوق و کرنا نکنند که در کار ما دخالت شد. رسماً اعلام میکنم مشکل بزرگ فوتبال ایران حضور مدیران بدون شناسنامه و بدون هویت است که اشتباهی وارد فوتبال شدهاند و امروز وضعیت را به این روز انداختهاند، اگر واقعاً اساسنامه درستی نوشته شود و مجمع اصولی روی کار بیاید قطعاً از این وضعیت نجات پیدا خواهیم کرد.
*البته رئیس پیشین فدراسیون معتقد است که عملکرد خوبی داشته است، و در ماجرای عقد قرارداد مارک ویلموتس یک شاهکار مدیریتی رقم خورده است.
صحبتهای رئیس فدراسیون فوتبال در یک برنامه تلویزیونی ریالی ارزش قانونی ندارد، مهم این است که ببینید آیا اتفاق قانونی و ایده آل رقم خورده است یا خیر؟ درباره مصاحبه آقای تاج که خیلی از آنها تلاش کردند آن را مناظره لقب دهند باید بگویم که این فقط یک مصاحبه بود که آقای تاج در آن متکلم وحده بود، فقط حرف خودش را زد، اگر یک حقوقدان یا فرد آشنا به مسائل حقوقی آنجا بود و از تاج سؤال میپرسید وی را به چالش میکشید آن وقت میتوانستیم بگوییم که او در مناظره شرکت کرده در غیر این صورت که این میشود یک مصاحبه که همه چیز بر اساس میل آقای رئیس پیشرفته است. صدا و سیما باید به افرادی که در این ارتباط حرف دارند این فرصت را بدهد تا عدالت رسانه انجام شود، در غیر این صورت صدا و سیما هم در حق فوتبال ظلم کرده است.
*به نظر میآید با حضور مهدی تاج در برنامه تلویزیونی فوتبال برتر کاملاً مخالف هستید و به عنوان یکی از منتقدان در این ارتباط سؤالهای زیادی را از رئیس فدراسیون دارید؟
من مشکل شخصی با آقای تاج و بقیه افراد ندارم اما مسئله من این است که در خصوص قرارداد مارک ویلموتس حرفها و ابهامهای زیادی وجود دارد، این فرد در مظان اتهام است و افکار عمومی، کارشناسان و خبرگان ورزشی معتقدند ایشان زیر قرارداد ترکمنچای را امضا کرده و باید به واسطه این کار در مراجع قضایی و نظارتی پاسخگو باشد. شما به این مسائل خوب دقت کنید ارقام اعلامی از سوی ایشان که درباره قرارداد ویلموتس عنوان شده کف ارقام بوده در حالی که حقیقت ماجرا به شکل دیگری است. آقای تاج باید به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال درباره حیف و میل بیت المال پاسخگو باشد. تمام حرفهای ایشان از ابتدای ورود ویلموتس تا به امروز را کنار هم قرار دهید متوجه میشوید که ایشان چقدر تناقضگویی کرده و از نظر حقوقی این تناقضگوییها خلاف است. ایشان در این قرارداد رعایت منافع ملی و رعایت حقوق بیت المال را انجام نداده است. اگر از جیب شخصی خود قرار است این مبلغ را هزینه کند هیچ ایرادی ندارد در غیر این صورت کار کاملاً خلاف قانون است. حرفهای او در این برنامه تلویزیونی از نظر قانونی دارای اعتبار نیست، وقتی میتوان حرفهای او را دارای اعتبار دانست که وی در دادگاه صالحه به سؤالهای مدعی العموم و قاضی پاسخ دهد.
* از منظر حقوقی در برهه کنونی آیا مدعی العموم و قوه قضائیه میتوانند در این پرونده ورود کنند؟
۱۰۰ درصد، این قرارداد در جامعه ایجاد تنش کرده است، شائبه سوء استفاده به وجود آورده است، فدراسیون به دلیل هزاران مسئله که مهمترینش این است که افراد فعلی همگی منتخب همین آقا هستند و رابطه رئیس و خادمی بین آنها حاکم است صلاحیت رسیدگی به این پرونده را ندارد. از این رو من معتقدم که دادستان تهران به عنوان مدعی العموم باید به این پرونده ورود پیدا کند. اصلاً ملاک نیست که این آقا در تلویزیون چه میگوید و چه مدلی از خود دفاع میکند، باید در خصوص این پرونده دادگاه تعیین کند که آیا تاج متخلف است یا اینکه وی گناهی ندارد؟ اگر در طول این سالها چند مدیر فوتبال از سوی قوه قضائیه محاکمه میشدند شاید امروز چنین فاجعههایی رقم نمیخورد.
* برخی نمایندگان هم اقدام به طرح سؤال از وزیر کردهاند، آیا به اعتقاد شما این مسئله میتواند به پیشرفت پرونده شفافیت درباره چگونگی استخدام این مربی کمک کند؟
شک نکنید اگر این اتفاق زودتر از اینها رقم میخورد شاید چنین فاجعههایی رقم نمیخورد، من اخبار را دنبال میکنم، با توجه به پرونده بررسی پرونده فساد و اظهارات شجاعانه برخی نمایندگان در ارتباط با مقوله فساد در فوتبال به ویژه صحبتهای آقایان احسان قاضی زاده هاشمی و نصراللهپژمانفر در این ارتباط من کاملاً امیدوارم که ماجرا پیگیری شود، این نمایندگان نشان دادند از آن جنس افرادی نیستند که فقط به فکر صندلی هستند، بر این اساس به اعتقاد من آیت الله رئیسی به عنوان رئیس قوه قضائیه باید دستور تشکیل این پرونده را صادر کنند.
منبع: قدس آنلاین