سرویس جهان مشرق - پس از گذشت فقط یک هفته از شروع تظاهرات در ایالات متحده، تعداد آمریکاییهای بازداشتشده در جریان اعتراضات به مرگ جورج فلوید و تبعیض نژادی، بسیار بیشتر از تعداد بازداشتیها طی اعتراضات بیش از یک ساله در هنگکنگ شده است. بر اساس تحقیقی که در رابطه با ۳۰ اداره پلیس صورت گرفت مشخص شد که آنها جمعاً بیش از ۱۱ هزار نفر را دستگیر کردهاند، و این به معنای آن است که تعداد واقعی بازداشتیها در کل کشور مسلماً بیشتر از این رقم است. این در حالی است که در جریان اعتراضات در هنگکنگ حدود ۹ هزار نفر بازداشت شدهاند.
مرگ دهها نفر در اعتراضات به تبعیض نژادی در آمریکا
مقامات چینی به دلیل استفاده بیش از حد از نیروی قهری، استفاده از گاز اشکآور و گلولههای پلاستیکی که باعث آسیب رسیدن به معترضان شده است، بیپرده توسط دولتهای غربی و سازمانهای حقوق بشری محکوم شدهاند. با این وجود، طی بیش از یک سال درگیریِ تقریباً مستمر، مقامات چینی هیچکس را نکشتند. در مقابل، حداقل ۱۷ نفر در جریان اعتراضات در ایالات متحده کشته شدهاند. گارد ملی تقریباً بلافاصله وارد عمل شد و نیروهای گارد ملی به ۲۴ ایالت اعزام شدند، و رئیسجمهور آمریکا هم مقامات را ترغیب میکند که به هر کسی که گمان میرود «آدمکش» یا «غارتگر» باشد شلیک کنند. ترامپ توئیتی منتشر کرد مبنی بر اینکه «وقتی غارت شروع شود، تیراندازی هم شروع میشود». به نظر میرسد که پلیس این پیام را جدی گرفته، و به سین مونتروسا که یک جوان ۲۲ ساله در والیخو کالیفرنیا بود، در حالی که زانو زده بود و دستانش روی سرش بود، شلیک کرده است. بهعلاوه، پلیس لسآنجلس به یک فرد بیخانمان که روی ویلچر نشسته بود شلیک کرد.
اتهامزنی آمریکا به دیگر کشورها
هم در ایالات متحده و هم در هنگکنگ، مقامات برای توجیه خشونتها به حضور آشوبگران خارجی اشاره کردهاند. ملوین کارتر شهردار سنت پل، هفته گذشته ادعا کرد که همه معترضان دستگیرشده از خارج از ایالت آمده بودند، و این به معنای آن است که یک توطئه بزرگ برای دامن زدن به خشونت در کار بوده است. اما پس از آنکه آشکار شد بخش زیادی از بازداشتیها از افراد بومی بودهاند، کارتر سخنانش را پس گرفت. سوزان رایس، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد و مشاور امنیت ملی رئیسجمهور اوباما، بر این باور است که روسیه در جریان اعتراضات دخیل بوده است. وی به سیانان گفت:
من بر اساس تجربهام اطمینان دارم که ... این حوادث کار روسها است. من شگفتزده نمیشوم اگر بفهمم که روسها از طریق رسانههای اجتماعی، برخی از افراطگرایان دو طرف را تحریک کردهاند، متعجب نمیشوم اگر بفهمم که روسها به طریقی در تأمین مالی این آشوبها دخیل بودهاند».
مشاور امنیت ملی ترامپ هم تقصیر را به گردن چین و ایران انداخت. ریک اسکات سناتور فلوریدا مدعی شد که اعتراضات توسط نیکولاس مادورو سازماندهی میشود. هیچیک از آنها نمیتوانند به هیچ مدرک معتبری غیر از چند توئیت اشاره کنند.
معترضان هنگکنگی علناً توسط واشنگتن آموزش میبینند و حمایت میشوند
از سوی دیگر، برخی از معترضان هنگکنگی علناً توسط واشنگتن آموزش میبینند، تأمین مالی میشوند، و حمایت میشوند. از سال ۲۰۱۴ – سال شروع اعتراضات چتری در هنگکنگ – «موقوفه ملی برای دموکراسی» سازمان براندازی که زیر نظر کاخ سفید فعالیت میکند، (رسماً) بیش از ۲۹ میلیون دلار را جهت «شناسایی مسیرهای جدید برای دموکراسی و اصلاح سیاسی»، روانه چین و هنگکنگ کرده است. اما قبل از شروع اعتراضات هنگکنگ، گرشمن رئیس سازمان برانداز، چین را به عنوان یک «رژیم خودکامه که سرکوب در داخل را تشدید میکند و در حال گسترش قدرتش در سطح جهانی است»، توصیف کرد و ادعا کرد که «دموکراسی در خطر است» و ما باید «برای دفاع از آن وارد عمل شویم»، و به این ترتیب تصدیق کرد که هر اقدامی در چین که «به طرفداری از دموکراسی» صورت گیرد، بنا به تعریف، اقدامی ضدحکومتی است. از زمان شروع اعتراضات، واشنگتن کوشیده است تا بر سر این مسئله، بر چین فشار بیاورد و آن را منزوی کند، و رهبران اعتراضات نظیر جاشوآ ونگ مرتباً به ایالات متحده سفر میکنند تا با مقامات ارشد آمریکایی ملاقات کنند. در ضمن، عکسی از جولی ایده دیپلمات آمریکایی در جریان ملاقات وی با دیگر رهبران اعتراضات هنگکنگ منتشر شده است.
تفاوت اعتراضات هنگکنگ با آمریکا
درگیریها در ایالات متحده زمانی آغاز شد که فیلمی از نحوه کشته شدن جورج فلوید توسط افسر پلیس مینیاپولیس منتشر شد. در هنگکنگ، خشم مردم در واکنش به طرح پیشنهادی قرارداد استرداد مجرمین به چین برانگیخته شد که به باور بسیاری از مردم هنگکنگ به معنای تخطی از آزادیهای مدنی آنها بود. اعتراضات در هر دو مورد، حمایت عمومی بسیار خوبی جلب کرد؛ نظرسنجیها نشان میدهد که بین ۵۰ تا ۶۰ درصد مردم هنگکنگ عموماً از اعتراضات حمایت میکنند، در حالی که در ایالات متحده ۵۴ درصد مردم موافق تظاهرات در اعتراض به مرگ جورج فلوید هستند. اما علیرغم سطوح مشابه حمایت مردمی، پایگاه این اعتراضات تفاوت بسیاری دارد. در جریان اعتراضات به مرگ جورج فلوید پرچم آمریکا به آتش کشیده شد و معترضان مخالف مداخله نژادپرستانه دونالد ترامپ هستند، در حالی که در هنگکنگ معترضان پرچم آمریکا را در دست دارند و خواهان مداخله مستقیم آمریکا هستند: یکی از شعارهای رایج در اعتراضات هنگکنگ این بود که «رئیسجمهور ترامپ: لطفاً هنگکنگ را آزاد کنید». در موارد دیگری هنگکنگیها شعار میدادند که «خدا ملکه را حفظ کند» و پرچم بریتانیا را در ساختمان قانونگذاری شهر به اهتزاز درآوردند. هنگکنگ تا سال ۱۹۹۷ مستعمره بریتانیا بود، و رسانهها در واشنگتن شعار مزبور را به عنوان «درخواست» ی برای مداخله بریتانیا تفسیر کردند.
حمایت پلیس آمریکا از نژاپرستان سفیدپوست در برابر معترضان سیاهپوست
در سیاتل مردی سوار بر یک خودروی مشکی با سرعت به طرف گروه انبوهی از معترضان به کشته شدن جورج فلوید حرکت میکند. وقتی توقف میکند، از ماشین پیاده میشود و به یکی از معترضان شلیک میکند. جمعیت وحشتزده پراکنده میشوند. مرد مهاجم در حالی که هنوز با اسلحهاش مردم را تهدید میکند به طرف نیروهای پلیس میرود و بدون درگیری دستگیر میشود. پلیس وی را احاطه میکند، در مقابل تهدیدی که وجود ندارد از وی محافظت میکند، و ظاهراً هیچ نگرانیای در رابطه با تروریست مسلحی که لحظاتی قبل به یک نفر شلیک کرده است ندارد. پلیس اقدامی برای انتقال فرد مجروح به بیمارستان و نجات جان وی انجام نداد: این وظیفه به مأموران آتشنشانی محول شد. پس از حادثه، پلیس شروع کرد به تیراندازی به طرف جمعیتی که لحظاتی قبل از حمله مرد مسلح جان سالم به در برده بودند.
در بیکرفیلدز کالیفرنیا، یک نژادپرست سفیدپوست دلال مواد با ماشین به رابرت فوربز که یکی از معترضان آفریقایی-آمریکایی بود برخورد کرد و وی را به قتل رساند. پلیس از دستگیری یا دستبند زدن به وی امتناع کرد، و در حالی که در مقابل معترضان خشمگین از وی محافظت میکرد اجازه داد که سیگارش را دود کند. پلیس مدعی شد که جراحات فوربز (که سبب مرگ وی شد)، شدید نبوده و خودِ معترضان را به دلیل ایستادن در جاده مقصر دانست. بنا به گزارش رسانههای محلی، راننده مذکور هنوز دستگیر نشده است.
خودِ نیروهای پلیس به دلیل زیر گرفتن معترضان با خودروهایشان گناهکار بودهاند. در نیویورک، فیلمهای متعددی از زیر گرفتن معترضان توسط خودروهای پلیس منتشر شده است. تظاهرکنندگان در بروکلین یک مانع جادهای زردرنگ را بین خودشان و یک ماشین پلیس قرار داده بودند. یک ماشین پلیس دیگر به سرعت به طرف جمعیت آمده و چندین نفر را زیر گرفت. ماشین پلیس دیگر نیز پس از ماشین دوم به حرکت درآمد و از میان شمار بیشتری از معترضان عبور کرد. عصر روز شنبه، موردی دیگری از هجوم ماشین پلیس نیویورک سیتی به سمت معترضان روی داد.
سوابق تاریخی نشان میدهد که این مأموران اجرای قانون بودهاند که سبب وخیمتر شدن شورشهای نژادی شدهاند و نه اقدامات معترضان. پلیس در سراسر کشور اقدامات مشابهی انجام میدهد، پنجرهها را خرد میکند و با ژست «قدرت سفید» در مقابل معترضان به اقدامات پلیسی نژادپرستانه جبهه میگیرد. پژوهش د اینترسپت نشان داد که پلیس «مسئول عمده تهاجمات به روزنامهنگاران» بوده است، از جمله تیراندازی به گزارشگران با گلولههای پلاستیکی و بازداشت دیگران در حالی که مشغول گزارش زنده تلویزیونی بودهاند.
پلیس آمریکا به دنبال تثبیت برتری سفیدپوستهاست
کارگران بخش پزشکی نیز هدف سرکوب پلیس قرار گرفتهاند. هفته گذشته، پلیس نیویورک رایان ولنتاین ۳۲ ساله که یک آفریقایی-آمریکایی شاغل در بیمارستان است را هنگام ترک محل کارش مورد حمله قرار داد، و ضربات متعددی به سر وی وارد کرد تا اینکه به حالتی بیجان روی زمین افتاد. ولنتاین مجبور شد به همان بیمارستانی برگردد که در آن کار میکرد، و همکارانش سر وی را بخیه زدند تا خونریزیاش متوقف شود. ولنتاین بعداً عنوان کرد که نیروهای پلیس کارت شناسایی بیمارستان وی را دیده بودند و میتوانستند ضرب و جرح وی را متوقف کنند.
دو گروه از فعالان سیاسی محلی نوشتند که «نیروهای پلیس با دستگیری و متهم کردن کارگران بخش سلامت در بحبوحه بیماری همهگیر کووید، بار دیگر ثابت کردند که هدفشان محافظت از مردم و خدمت به آنها نیست، بلکه در پی محافظت از طبقه حاکم و مالکیت خصوصی و تثبیت برتری سفیدپوستها از طریق ارعاب رنگینپوستان هستند... د. پلیس نیویورک سیتی، سازمانیافتهترین گروه تبهکار در شهر است که به خوبی تأمین مالی میشود، و مورد حمایت اتحادیهشان قرار میگیرد، اتحادیه برادری نیروهای پلیس که در همه موارد از پلیسهای قاتل نژادپرست دفاع میکند».
بین سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۹، در ۹۹ درصد مواردی که پلیس مرتکب قتل شده، هیچ افسری متهم نشده است. شمار مواردی که منجر به محکومیت شده از مقدار مذکور هم کمتر بوده است. در سال ۲۰۱۹، مأموران اجرای قانون بیش از هزار نفر را کشتند، و فقط یک بازه زمانی ۲۷ روزه بود که پلیس هیچکس را در ایالات متحده نکشت. احتمال شلیک پلیس به سیاهپوستان سه برابر احتمال شلیک به سفیدپوستان است، و شماری از مراکز پلیس، از جمله در لاسوگاس، آناهیم، سنت لوئیز، اوکلاهاما و اسکاتزدیل، تعداد سپاهپوستانی که توسط نیروهای پلیس کشته شدهاند از نرخ قتل در ایالات متحده بالاتر است. در ۳۵ ایالت، نیروهای پلیس قانوناً اجازه دارند که با افراد تحت بازداشت رابطه جنسی داشته باشند، و این حاکی از فرهنگ مصونیت افسران پلیس است که در مراکز پلیس غالب است.
رفتار خوب پلیس با قاتلان و تروریستهای نژادپرست سفیدپست
در حالی که افراد بسیاری از خشونتهای غیرقابلتوجیه نیروهای پلیس وحشتزده شدهاند، فرهنگ مذکور سبب میشود که خود مأموران اجرای قانون دیدگاه کاملاً متفاوتی در این باره داشته باشند. پس از آنکه یکی از نیروهای پلیس بوفالو به دلیل هل دادن یک بیمار سرطانی ۷۵ ساله اخراج شد، کل نیروهای یگان ویژه پلیس در بوفالو در اعتراض به اخراج مأمور مزبور استعفا دادند. در ضمن، جو بلونیا بازرس پلیس در فیلادلفیا پس از آنکه به اتهام خشونت علیه یک فرد ۲۱ ساله و ضرب و جرح وی محکوم شد و خودش را به اداره پلیس معرفی کرد، مورد استقبال گرم همکارانش قرار گرفت.
در پی چنین حوادثی، جیسون کسلوسکی روزنامهنگار معتقد است که «خشونت پلیس یک اشتباه تصادفی در سیستم نیست – بلکه خودِ سیستم است». وی استدلال کرد که نقش نیروهای پلیس در جامعه این است که از نیروهای مرتجع دفاع کنند و آنهایی را که برای تغییر سیستم تلاش میکنند را تحت تعقیب قرار دهند. بنابراین، نیروهای سرکوبگر با بازیگران سیاسی به طرق بسیار متفاوتی برخورد میکنند، و این نحوه برخورد منوط به مطالبات بازیگران سیاسی است. در واقع، رفتار نیروهای پلیس با قاتلان و حتی تروریستهای نژادپرست خیلی بهتر از نحوه برخورد آنها با کسانی است که به گونهای مسالمتآمیز به خشونت نژادپرستانه اعتراض میکنند.