به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:
سخنگوی دولت میگوید تلاش کردیم اقتصاد ایران ونزوئلایی نشود. علی ربیعی در جمع خبرنگاران و درباره مهار گرانی و قیمتهای افسارگسیخته، اظهار کرد: ما مدام درگیر این چالش بودهایم و باید بگویم تحریمهای 94 قابل مقایسه با امروز نیست. فشار حداکثری که امروز وجود دارد را نمیتوان نادیده گرفت. ریشه علمی به وضعیت اقتصاد بازمیگردد. زمانی 50 میلیارد دلار درآمد داشتیم که 14 میلیارد دلار آن برای کالاهای اساسی بود، بانک مرکزی در این مدت تمام تلاش خودش را برای کنترل نقدینگی کرده است، امروز چرا مسکن گران میشود بحث وجود همین نقدینگی است.
وی ادامه داد: خاطرمان هست که عدهای میگفتند تورم ونزوئلایی خواهیم داشت اما تلاش خودمان را به کار بردیم که این امر محقق نشود. دولت تمام تلاش خودش را کرده است اما بخشی از این وضعیت فعلی برای سوداگری است.
دستیار اجتماعی رئیسجمهور تاکید کرد: مشکلات وجود دارد اما با این وجود سراغ بانک مرکزی نرفتیم و استقراض نکردیم، ما امروز هزینههای دولت را کاهش دادیم و منابع را از بورس به وجود آوردیم.
سخنان سخنگوی دولت در حالی است که اولا وعده دولت در ازای واگذاری یا تعطیلی بخش اصلی از برنامه هستهای، لغو همه تحریمها بود؛ نه این که سخنگوی دولت بگوید تحریم امروز قابل مقایسه با سال 94 نیست. به خاطر داریم که دولتمردان در رسانههای همسو دائما از افزایش بیسابقه درآمدهای ارزی در صورت توافق با آمریکا خبر میدادند و از بازگشت 150 میلیارد دلار به کشور دم میزدند یا وعده درآمدهای حداقل 60 میلیارد دلاری در سال را میدادند. هنوز هیچ دولتمردی پاسخ نداده که چرا حتی سالهای 91 و 90 با وجود اعمال تحریمهای فلجکننده و بدون برجام، چند برابر امسال درآمد داشتیم؟ در عین حال اگر درآمدهای ارزی به خاطر تحریمها - و البته سوءمدیریت دولت- محدود شده، چرا دولت 18 میلیارد دلار را به قیمت 4200 تومان به حراج رانتخوارها گذاشت یا چرا 27 میلیارد دلار ارز تخصیص یافته به نام صادرات، به کشور بازنگشته است؟!
درباره موضوع نقدینگی نیز، حداقل پنج برابر شدن نقدینگی ظرف 7 سال (از 470 هزار میلیارد به 2700 هزار میلیارد تومان)، یکی از نتایج مدیریت دولت است؛ دولتی که ارکان آن قبل از رسیدن به منصب، دولت وقت (دهم) را به خاطر اختصاص تنها 40 هزار میلیارد تومان برای پیشبرد مسکن مهر، متهم به ایجاد نقدینگی و تورم میکردند. قطعا دولت بیشترین سهم را در پنج برابر شدن نقدینگی سرگردان و سوداگر دارد و جالب این که این نقدینگی هیچ نسبتی با تولید و رونق اقتصادی مگر در جهت معارضه و تخریب ندارد.
با این تفاصیل باید گفت که دولتمردان وعده رونق اقتصادی و بینیاز کردن مردم از یارانهها را میدادند چنان که برخی از شهروندان سادهدل در جشنهای برجامی هر دلار را با اسکناس 500 و 1000 تومانی مقایسه میکردند حاکی از این که قرار است دلار 4 یا 7 برابر ارزانتر شود!! آن روز خبری از ادعای ونزوئلایی کردن اقتصاد نبود و با واردات کالاهای لوکس، سعی میشد چنین القا شود که ایران در حال تبدیل به یک کشور اروپایی است!
در حقیقت این صحنهآرایی نادرست، بستری بود برای تضعیف بیسابقه اقتصاد کشور و تحمیل رکود تورمی در عین حال باید توضیح داد که فشار آمریکا و غرب برای ایجاد بحران اقتصادی در ونزوئلا، به کمک عناصر غربگرا انجام میشود. و بالاخره این که تلاش برای تحقیر کشورهای شرقی یا آمریکای لاتین با استخدام ادبیات قالبی در حالی است که آمریکا و برخی متحدان غربی آن در بدترین شرایط اقتصادی و اجتماعی به سر میبرند اما غربگرایان مطلقا درباره آن سکوت کرده یا روایت برعکس دارند.