به گزارش مشرق، تقویم دوران دفاع مقدس همواره پر است از دلاورمردیها و فداکاریهای جوانان و همه مردم ایران اسلامی. مردمی که از عزیزترین دارایی خود یعنی جانشان گذشتند تا ذرهای از خاک این سرزمین کم نشود و همین طور هم شد؛ هشت سال دفاع مقدس تنها جنگی بود که ایران حتی یک وجب از خاک خود را از دست نداد و جوانانمان نشان دادند جان می دهند و خاک نمی دهند.
نزدیک به هفت هزار روز در اسارت
امیر شهید سرلشگر خلبان حسین لشکری مدت ۶ هزار و ۴۱۰ روز در اسارت نیروهای عراقی بود. او در سال ۱۳۵۹ به اسارت نیروهای عراقی درآمد و تا سال ۱۳۷۷ در اسارت عراق ماند.
او بیشترین مدت از دوران اسارت خود را در انفرادی گذراند. شهید لشکری فشارهای جسمی و روانی بسیاری را تحمل کرد، آن هم فقط به دلیل که در مقابل دوربین حاضر شود و اعتراف کند که پیش از آغاز جنگ به اسارت درآمده است.
این اعتراف دروغ به صدام کمک میکرد تا ایران را به عنوان آغازگر جنگ معرفی کند؛ اما او حاضر به این کار نشد.
حجت الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی فرد
جنگ تحمیلی که شروع شد، ابوترابی فرد دوشادوش شهید چمران به جبههها رفت تا با دشمن مبارزه کند. اما اسیر شد و این شد آغاز مسیر تبدیل او به مهمترین اسیر ایرانی.
او تا سالها رهبر معنوی اسرای ایرانی بود و تا سالها به آنها کمک میکرد تا روحیه خود را حفظ کنند و در برابر دشمن مقاوم باشند. او فرمانده بی نام و نشان هزاران اسیر ایرانی بود که مرور آزادگان ایرانی بدون ذکر نام او ممکن نیست.
شهید محمدجواد تندگویان
شهید تندگویان به عنوان وزیر نفت کابینه شهید رجایی برای بازدید از مناطق نفتی به مناطق درگیر جنگ رفته بود که به اسارت نیروهای عراقی درآمد. او از آبان ۱۳۵۹ تا اوایل دهه ۶۰ که به شهادت رسید در اسارت عراق بود.
تا سالها بعد خبری از او نبود و عراقیها حتی اجازه نمیدادند که شهید تندگویان با نماینده صلیب سرخ دیدار و یا با خانواده خود نامه نگاری کند؛ اما هیچ کدام از این آزار و اذیتها باعث نشد که او با دشمن همکاری کند.
شهید امیر سرتیپ شهید محمود امان اللهی
شهید امان اللهی از دانشجویان دانشگاه افسری ارتش بود که داوطلبانه خود را به خرمشهر رساند و در ۲۳ مهرماه ۵۹ با جراحتهای زاید نیز به اسارت نیروهای بعثی در آمد.
وضعیت مجروحیت او به حدی شدید بود که صلیب سرخ عراق را مجبور کرد که او را آزاد کنند. او چند ماه پس از بهبودی نسبی دوباره عازم جبهههای حق علیه باطل شد و نهایتا در سال ۱۳۷۹ بر اثر جراحتهای وارده در دوران اسارت به دیار حق شتافت.
شهید محمد شهسواری
شهید شهسواری به همراه همرزمانش در عملیات بدر و پس از چند روز مقاومت در برابر دشمن بعثی به اسارت نیروهای عراقی درآمد.
خبرنگاران خارجی که به همراه نیروهای بعثی در حال تصویر گرفتن از اسرای ایرانی بودند، اسرا روحیه خود را باخته بودند به جز شهید شهسواری که با دست بسته هم بر علیه دشمن شعار میداد. او ۶ سال در اسارت بود و به نمادی از مقاومت اسرای ایرانی تبدیل شد.
شهید خلیل فاتحی
این شهید یکی از اسرای اردوگاه موصل بود. یک روز شهید فاتحی به همراه چند نفر از دوستانش توانستند در حین آتش سوزی از انبار مهمات اردوگاه چند قبضه سلاح را بردارند و مخفی کنند تا در روز موعود استفاده شود، اما مخفیگاه سلاحها لو رفت و دشمن شروع کرد به شکنجه کردن او و همرزمانش.
شهید فاتحی به تنهایی مسئولیت این کار را بر عهده گرفت تا دوستانش از شکنجه خلاص شوند و چند روز بعد نیز به شهادت رسید.
شهید محمد رضایی
او یکی از غواصان دریادل ایرانی بود که در عملیات کربلای ۴ مجروح شد و به اسارت دشمن بعثی درآمد.
چند ماه بعد از اسارت استخبارات اردوگاه تکریت به این تصور رسید که او از نیروهای بخش اطلاعات و عملیات ایران است.
همین تصور کافی بود تا دشمن بعثی شکنجههای زیادی را بر روی بدن او ایجاد کند. دشمن او را روزهای متمادی با آب داغ، کابل برق و اتو شکنجه داد تا اطلاعاتش را لو دهد؛ اما در نهایت زیر همین شکنجهها به شهادت رسید و پیکرش تا ۱۵ سال در خاک عراق بود.
سرلشکر خلبان شهید علی اکبر اقبالی دوگاهه
سرگرد خلبان علی اقبالی دوگاهه جوانترین استاد خلبان نیروی هوایی ایران در زمان آغاز جنگ تحمیلی بود. او در نخستین ماه از جنگ بارها وارد خاک دشمن شد و اهداف مهم و راهبردی را در خاک عراق مورد اصابت قرار داد. اما روز اول آبان ماه ۵۹ بود که مجبور به فرود در خاک عراق شد. نیروهای بعثی یکی از وحشیانهترین جنایتها را بر روی بدن او انجام دادند.
سربازان بعثی بدن او را از دو طرف به دو خودروی جیپ بستند و به دو طرف کشیدند تا پیکر مطهرش از وسط به دو نیم تقسیم شود. آنها سپس هر کدام از این تکهها را در یک پایگاه نظامی دفن کردند.
جالبترین نکتهای که در مورد او وجود دارد این است که عمر اسارت او تنها یک روز بود.
مهدی طحانیان
مهدی طحانیان همان پسر نوجوانی بود که پس از پخش فیلم مصاحبه اش با یک خبرنگار زن خارجی در یکی از اردوگاههای عراقی بسیار معروف شد و این مصاحبه او را به یکی از نمادهای شاخص دفاع مقدس تبدیل کرد.
دشمن، خبرنگاران خارجی را به دیدار اسرای نوجوان عراقی آورده بود تا با استفاده تبلیغاتی از این حرکت، جمهوری اسلامی ایران را ناقض حقوق کودکان نشان دهد که با هوشیاری نوجوانان ایرانی این توطئه آنها خنثی شد.
علی والی
او از قهرمانان وزنه برداری کشورمان بود که در مسابقات ارتشهای جهان، بازیهای آسیایی، مسابقات قهرمانی آسیا و بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ به مقام قهرمانی جهان دست پیداکرده بود.
۲۲ روز از آغاز جنگ گذشته بود که دشمن توانست ستوان یکم علی والی را در خرمشهر به بند اسارت درآورد و ده سال در اسارت خود نگه دارد. در طول ۱۰ سال اسارت او، جام قهرمانی مسابقات وزنه برداری استان تهران به نام آزاده قهرمان علی والی برگزار میشد.