به گزارش مشرق، روزنامه «فرهیختگان» در پروندهای به پنج سالگی برجام پرداخته است. خلاصهای از گفتوگوهای این پرونده را در ادامه میخوانید.
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب:
برجام قسمتهای نوشته و نانوشته داشت
بنده همان زمان یعنی سال۹۴ چند یادداشت در روزنامهها نوشتم و اشاره کردم که در برجام یکقسمتی «نوشته» داشت که همان ۱۲۰ وخردهای صفحه بهعنوان سند برجام بود و یک قسمت «نانوشته» داشت که بهنام روح برجام از آن یاد کردم.
ببینید:
حلقه گمشده تفکر برجامپرستان چیست؟ +کاریکاتور
برجام یک کالبدی داشت که همان ۱۲۰ صفحه میشد که بعدا هم حدود دوسال بعد، ترامپ و آمریکا از آن خارج شدند، اما برای اولینبار بود که بعد از سهدهه دشمنی و بیاعتمادی میان ایران و آمریکا، این دو کشور نهتنها مستقیم و رودررو باهم مذاکره کردند، بلکه بعد از نزدیک ۲۱ماه مذاکرات در حوزه هستهای به نتیجه هم رسیدند.
اگر دقت کنید میبینید موضوع هستهای مهمترین و حساسترین موضوعی بود که ایران و آمریکا را بعد از انقلاب اسلامی رودرروی همدیگر قرار داده است. هیچ مساله دیگری همانند جنگ با عراق، مساله حضور ما در سوریه، مساله طالبان یا داعش یا القاعده، حمله آمریکا به عراق و... در این ۴۰ سالی که از انقلاب میگذرد، ما و آمریکا را بهاندازه مساله هستهای رودرروی همدیگر قرار نداده بود.
وقتی در تیرماه ۹۴ توافق بین ایران و آمریکا صورت گرفت، بهطور طبیعی این سوال ایجاد شد که اگر درخصوص مساله هستهای که این حد حساسیتبرانگیز بود، ایران و آمریکا توانستند پای میز مذاکره بنشینند و به نتیجه برسند، چرا درباره مسائل دیگر و اختلافات دیگر نتوانند این کار را انجام دهند.
دیوار بلند بیاعتمادی ایران و آمریکا ترک برداشته
برای اولینبار بهنظر میرسد ترکهایی در دیوار بلند بیاعتمادی میان ما و آمریکاییها ایجاد شده که بهعقیده من این همان روح برجام است. روح برجام یک خواب و خیال و یک رویا نبود، بنابراین تنشزداییای که برای اولینبار بعد از انقلاب میان ایران و آمریکا صورت گرفته بود، فقط یک امر ذهنی نبود.
ما شاهد بودیم بهدنبال برجام دهها و صدها شرکت بزرگ و کوچک غربی برای سرمایهگذاری ازجمله توتال و بریتیشپترولیوم به ایران آمدند، بهخصوص در بخش نفت که بهشدت نیاز به تکنولوژی پیشرفته بخش نفت و هم سرمایهگذاری احساس میشد.
برجام گرفتار تیر غیب شد
در آن شرایط، نور زیادی در انتهای تونل برای کشور ایجاد شده بود، حتی برخی از ایرانیها صحبت از این میکردند که بخشی از داراییهای خود را به ایران بیاورند، اما در ادامه این وضعیت همهچیز به تیر غیب گرفتار شد و ما به جایی رسیدیم که امروز در تیرماه ۹۹ هستیم.
تحریمها با شدت بیشتری برگشتند و حتی چندین شرکت خارجی که سال ۹۴ به ایران آمدند، در ایران حضور ندارند و شاهد هستیم وضع اقتصادی ما به چه صورتی درآمده است!
بیشتر بخوانید:
برجام یا کفشهای میرزا نوروز؟!
من معتقدم اشکالی که ایجاد شد و اتفاقی که در این زمینه افتاد، ناشیاز جریانات تندرو، رادیکال و انقلابی در ایران بود که متوجه شدند آمریکاستیزی و رویارویی با غرب وارد مرحله جدیدی شده است، درحالیکه آنها از ابتدای مذاکرات مخالف مذاکرات بودند.
بعد از توافق هستهای مشکل اساسی تندروها، رادیکالها و به نوعی انقلابیها در ایران این بود که اگر قرار شود سایر مشکلات ایران با آمریکا از طریق مذاکره حل شود، پس تکلیف آمریکاستیزی چه خواهد شد.
بخشی از نگرانی این جریان تکلیف ایدئولوژی غرب ستیزی و آنچه علیه آمریکا گفته میشد بود، بنابراین تندروها خیلی همکاری نکردند و سعی نکردند که برجام با همان زاویه و سرعتی که به جلو میرفت به حرکت خودش ادامه دهد و حتی به اعتقاد من هر تیغ و تیشه ای را هم بر سر راه برجام انداختند.
از سوی دیگر تتمه کار آنها را تندروهای خارج از کشور به پایان رساندند چراکه حتی عربستان، نتانیاهو و سلطنتطلبها هم نگران موفقیت برجام بودند، درواقع همه کسانی که به کمتر از محو جمهوری اسلامی رضایت نمیدهند، دیدند که با جمهوری اسلامی تنشزدایی شده و کمپانی های بزرگ در حال بازگشت به ایران و برداشته شدن تحریمها هستند.
نتانیاهو اعتقاد داشت آمریکا فریب ظریف و روحانی را خورده
نتانیاهو اعتقاد داشت آمریکا فریب ظریف و روحانی را خورده است. وقتی که یک تندرویی به نام دونالد ترامپ وارد کاخ سفید شد تیر خلاص را به شقیقه برجام شلیک کرد.
تندروهای داخلی مدعی شدند که آمریکاییها به تعهدات خود وفادار نیستند و ما از اول میگفتیم که با آمریکا نباید مذاکره و به این کشور اعتماد کرد لذا به عقیده من برجام را تندروهای ایران و آمریکا از بین بردند.
فواد ایزدی، استاد دانشگاه تهران و عضو هیاتعلمی دانشکده جهان:
دولت روحانی برجام را فرصت تعامل با آمریکا میدانست
تفکری در دولت و برخی از اعضای دولت همانند ابوطالبی که آن زمان معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور بود، وجود داشت مبنیبر اینکه احساس کردند توافق هستهای فراتر از بحث هستهای ایران است و فرصت تعامل با آمریکاست.
این ذهنیتی است که سالها در ایران وجود داشته که معتقدند تا مساله ایران و آمریکا حل نشود مشکلات کشور حل نخواهد شد؛ از این جهت علاقهای وجود دارد که فرصتهایی را برای تعامل با آمریکا پیدا کنند و حداقل برخی اعضای دولت احساس میکردند برجام و مذاکرات هستهای این فرصت را ایجاد میکند.
ابوطالبی معتقد بود اهمیت تعامل با آمریکا بیشتر از پرونده هستهای است
ابوطالبی متنی را همان زمان در سایت دولت منتشر شد، نوشت که «اهمیت تعامل با آمریکا بیشتر از پرونده هستهای است»؛ از اینرو خود اعضای دولت میدانستند برجام مشکل هستهای و فشار را حل نمیکند و بخش عمدهای از اعضای دولت به مذاکرات هستهای نگاه مثبتی نداشتند.
جریان دولت اهمیتی برای پرونده هستهای قائل نبوده و ارزش فناوری هستهای را هم متوجه نبودند و احساس میکردند با توجه به بیارزش بودن فناوری صلحآمیز هستهای کشور این پرونده را میتوانند دراختیار طرف مقابل قرار دهند و درعوض آن تعامل با آمریکا را شکل بدهند لذا این تفکر دولت بهشدت اشتباه بود.
برجام در نگاه آمریکا برنامه هستهای ایران را متوقف میکرد
نگاه دولت اوباما اصلا تعامل با ایران نبود. این بود که سرعت پرونده هستهای ایران زیاد است و توانمندی هستهای ایران زیاد میشود و با یک بهانه و کلکی باید این پرونده متوقف و فعالیتهای هستهای ایران تا حد زیادی متوقف شود و برجام در نگاه آنها این کار را محقق میکرد.
نگاه طرف ایرانی تعامل با آمریکا و نگاه آمریکا نیز ضربهزدن به ایران با استفاده از توان هستهای بود با این هدف که توان هستهای ایران را بگیرد با این تفاوت که هیچ علاقهای برای تعامل با ایران نداشتند. بنابراین سوال و تفکر ابتدایی دولت اشتباه بود و بقیه مسیر را نیز اشتباه طی کرد.
برجام یک پروژه داخلی بود
برخی در همان دوره هم قائل به سیاسیکاری دولت روحانی در قضیه برجام بودند و آن را ناظر به دعواهای جناحی در داخل کشور میدانستند.
بله، بر این اساس است که برجام یک پروژه داخلی بود. ما دعواهای سیاسی داخلی داریم و در چنین دعواهای سیاسی دنبال گرفتن امتیاز از طرف مقابل هستند و برجام دستمایهای برای این کارها شد.
طرف غربی در حوزه سیاست خارجی، در حوزه تحریم و فروش نفت کار خاصی برای ما نکرد، اکنون تحریمهایی بعد از برجام اعمال شد و حتی فروش نفت بعد از برجام بسیار کم شده است. بنابراین این همه پایکوبی و تبلیغات و معطلی کشور توجیه نداشت.
شما پروژهای را شروع میکنید و کشور ۷-۶ سال معطل آن پروژه میشود، یعنی توجه کشور از راهکارها و روشهای دیگر منحرف میشود.
شما شاهد بودید در سالیانی که گذراندیم بحث تحریم بحث جدیدی در کشور نیست اما در دوره قبل از دوره روحانی از ابتدا تحریمها را داشتیم و کشور راهکارهای دور زدن تحریم را تجربه کرده بود و خیلی مواقع با آزمون و خطا به نتایج خوبی رسیده بود، منتها این ذهنیت غیرواقعی که در دولت نسبت به دوره بعد از برجام وجود داشت، منجر شد خیلی از این روشهای دور زدن تحریم را رها کنند و عملا خیلی از کانالهای موجود را از بین ببرند.
هزینههای رها کردن راههای دورزدن تحریم بعد برجام بالا بود
خیلیها به خاطر مسائل خارجی که با ما کار میکردند ضربه خوردند چون دولت این کانالها را رها کرد و خیلی از این افراد در زندان هستند. توهم برجامی ایجاد شد و فکر کردند به کانالهای دور زدن تحریم نیاز نیست.
اینکه چقدر این کار برای کشور هزینه ایجاد کرده، باید توسط کسی محاسبه شود ولی قطعا هزینه بالایی بوده است لذا هزینه از دست دادن راهکارهای دور زدن تحریم برای ما خسارات فراوانی داشته است.
اکثر روشهای دور زدن تحریم راهکاری نیست که بتوان در گفتوگوی رسانهای گفت اما مثلا شاهد بودید برخوردی که با برخی کشورهایی شد که با ما کار میکردند، غلط بود، چراکه آنها کشورهای سنتی تجاری ایران بودند اما این ذهنیت وجود داشت که میخواهیم با اروپا و آمریکا معامله کنیم و تجارت گسترده داشته باشیم و به همین دلیل به آنها بیمهری شد.
برجام نهفقط ۷-۶ سال کشور را معطل کرد، بلکه کارهایی که در کشور برای مدیریت انجام شد براساس ذهنیت غلطی بود که نسبت به برجام وجود داشت و کارها و فعالیتها متوقف شد یا کاهش یافت.
در هفتسال گذشته برنامه هستهای کشور رشدی که باید داشته باشد را نداشت و محدودیتهای گستردهای را بیجهت تجربه کردیم. درواقع ضرر برجام قابلیت نوشتن کتاب در حوزه سیاست خارجی، تجارت، مباحث امنیتی و هستهای دارد، چراکه خسارتهای متعددی را به کشور وارد کرد.
اکبر ترکان، مشاور اسبق رئیسجمهوری و عضو شاخص حزب اعتدال و توسعه:
هیچ کس فکر نمیکرد آمریکا از برجام خارج شود
ما دو سال اول دولت روحانی درحال مذاکره و گفتوگو و شکل دادن به برجام بودیم؛ دو سال دوم آقای روحانی موقعیتی ایجاد شد که صادرات نفت و کالاهای دیگر شکل گرفت، درآمدهای ارزی و درآمدهای ریالی دولت هم خوب شد، شما شاهد بودید در آن دو سال نرخ رشد بسیار خوبی در کشور داشتیم.
هم نرخ رشد اقتصادی کشور و هم کنترل بر مسائل بازار ارز و بازار اشتغال خوب بود. حتی سالی ۷۰ هزار شغل ایجاد شد. مگر چنین نبود؟ اما با خارج شدن ایالات متحده آمریکا از برجام فشارهای بینالمللی علیه ما آغاز شد.
هیچکس پیشبینی نمیکرد. آیا کسی پیشبینی میکرد شخصیتی همچون ترامپ رئیسجمهور آمریکا شود؟ وقتی شخصیتی مانند ترامپ خود را مقید به این قاعده بینالمللی نمیداند، نهتنها درمورد برجام بلکه از وقتی رئیسجمهور آمریکا شد، این کشور از خیلی پیمانهای بینالمللی عدول کرده و بسیاری از تعهدات بینالمللی خود را انجام نداده و خیلی از موافقتنامههایی که دولت آمریکا امضا کرده بود را پشتپا زده است.
بنابراین این امر تنها درمورد برجام و کشور ما نیست، درمورد خیلی از موافقتنامهها و توافقنامههای بینالمللی این روند را طی کرده است که در سیاست خارجی با قلدری و بیقانونی و متکی به رای خود روابط بینالمللی را خراب کرده است. درمورد ما نیز این اتفاق رخ داده است.
اگر آمریکا به برجام برگردد، یعنی همین الان هم به برجام برگردد سران کشور معتقدند میتوانند مجددا با تمام تعهدات برجام جلو بروند و منافع اقتصادی ما نیز در این است.
مهدی رحمانیان، مدیرمسئول روزنامه شرق:
تحریمها در برجام برداشته نشد اما موضوع آن حل شد!/ خروج آمریکا به عقل جن هم نمیرسید
یکی از موارد (عایدی برجام) این بود که هستهای شدن ایران را رسما پذیرفتند و این این نکته مهمی بود. نکته بسیار مهمتر از آن بحث تمام شدن تحریم تسلیحات نظامی بود.
مساله مهم دیگری که در برجام اتفاق افتاد حل شدن موضوع تحریم بود. درست است تحریم برداشته نشد، ولی موضوع آن حل شد، اما رفتاری که توسط برخی جریانات و جناحها در داخل کشورمان صورت گرفت با رفتاری که پس از پایان دوره اوباما در آمریکا از سوی ترامپ انجام شد، باعث شد عایداتی که برجام میتوانست برای کشور و حتی برای منطقه داشته باشد، محقق نشود و به آن دست نیابیم.
همچنان آن (برجام) را یک پیروزی میدانیم و حتی در اجلاس اخیر سازمان ملل که از محصولات برجام بود، تحریمهای تسلیحاتی ایران محدودیتی داشت و دوره آن تمام میشود، آمریکاییها دنبال این بودند که این را دائمی یا حتی اگر نتوانستند طولانیمدت کنند، اما برجام باعث شد روسیه، چین و حتی کشورهای اروپایی منتقد آمریکا باشند و اجازه ندهند آمریکا به این هدف دست یابد.
من فکر میکنم به عقل جن هم نمیرسید که آمریکا از برجام خارج شود یا اگر کسی این را پیشبینی میکرد، دیگر کسی فکرش را نمیکرد او از سازمان بهداشت جهانی یا از اجلاس پاریس خارج شود. آنقدر رفتار ترامپ غیرحرفهای است که در اجلاس گروه ۷ امضا کرد و بعد امضای خود را پسگرفت. این فرد غیراستاندارد و نامتعادل است که بر راس یک کشور قدرتمند نشسته و رفتارهای اینچنینی نشان میدهد، قطعا کسی مسئول رفتارهای او نیست.
این ربطی به ما ندارد، یعنی انسان یا شبهانسانی که خارج از هر مدل حرفهای رفتار میکند، رئیسجمهور یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان شده و هر رفتار نامربوطی میکند و این به برجام و غیربرجام و ظریف و روحانی هم کار ندارد.