به گزارش مشرق، «ما بهصورت قطعی معتقدیم فوتیهایی بودهاند که ما در آمار تلفات کرونا لحاظ نکردهایم» این اظهارنظر «جنیفر نوزو» متخصص مرکز امنیت بهداشتی دانشگاه جانهاپکینز آمریکا در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز است. از هشت ماه پیش که ویروس کرونا در چین شیوع پیدا کرد، پیگیری آمار روزانه به یک بخش ثابت در زندگی مردم دنیا تبدیل شده و همه معادلات مربوط به محدودیتها و از سرگیری فعالیتهای اجتماعی را همین اعداد و نمودارهای کاهش و افزایش آنها معلوم میکند اما از همان ابتدای شیوع کرونا، در کشورهای مختلف حرف و حدیثهای زیادی در خصوص واقعی بودن یا نبودن این آمارها مطرح بوده است. از جمله در فرانسه، انگلیس و برزیل تفاوتهای آماری باعث انتقاد گسترده رسانهها شده است. در این گزارش به برخی از این موارد و نیز به علتهایی پرداختهایم که باعث پدیدآمدن این تردیدها در نقاط مختلف دنیا شده است.
بیشتر بخوانید:
ساخت آنتی بادی؛ درمان بعدی برای کرونا
وضعیت بغرنجی که نیازمند تغییر است
در اردیبهشت ماه، شبکه تلویزیونی فرانس 24 در گزارشی به کتابی پرداخت که «ماری لوپن» رهبر جبهه ملی فرانسه نوشته است و در نسبت به مدیریت امانوئل ماکرون در موضوع کرونا انتقاد کرده است. لوپن در این کتاب که با عنوان «کتاب سیاه کرونا» به چاپ رسیده است، از دروغگویی ماکرون در خصوص کرونا و آمار مرگومیر ناشی از آن نیز انتقاد میکند.
ماه گذشته مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهای واگیر آمریکا دستورالعملی را منتشر کرد که تعیین میکرد فوتیهایی که قبل از مرگ تست کرونا از آنها گرفته نشده است، چگونه در آمار محسوب شوند. گزارشی که در مجله «فوربس» به چاپ رسیده، این موضوع را مورد بررسی قرار داده و مینویسد: کمبود کیتهای تست کرونا تغییر در این سیستم آماردهی را ضروری میکند. تنها مرگومیرهایی در آمار لحاظ میشوند که قبل از مرگ تست دادهاند و تستشان مثبت بوده و این باعث میشود آمار مرگومیر با میزان واقعی بسیار فاصله داشته باشد. 44 درصد مردم آمریکا معتقدند که آمار اعلام شده از طرف مقامات این کشور بسیار پایینتر از واقعیت است.
این آمار قابل استناد نیست
فایننشالتایمز در گزارشی به بررسی تفاوتهایی که در آمارهای جهانی وجود دارد پرداخته و مینویسد در انگلیس جایی که دولت بهخاطر اقدامات کند اولیه مورد انتقاد است، تنها از بدحالترین موارد تست گرفته میشود. همین باعث شده است که آمار رسمی با آمار واقعی فاصله معنادار داشته باشد.
این رسانه به نقل از «روسالیند اسمیت» استاد پزشکی دانشگاه یوسیال مینویسد: «آمار رسمی انگلیس آنقدر گمراهکننده است که نباید مورد استناد قرار گیرد. با تخمینهای محافظهکارانه، آمار واقعی مبتلایان پنج تا ده برابر آمار فعلی است».
بهعنوان مثال در یک نمونه آماری که توسط موسسه ملی آمار این کشور در خصوص تلفات ویروس کرونا اعلام شد، بالاتر از آمار رسمی اعلام شده توسط دولت بود که این موضوع با انتقاد رسانهها مواجه شده است. این مرکز در اردیبهشتماه با احتساب مرگ و میر خارج از مراکز بیمارستانی آماری را ارائه داد که 41درصد بالاتر از آمار رسمی دولت بود.
در این کشورها فاصله پررنگ است
نیویورک تایمز در گزارشی به بررسی آمار تلفات کرونا در کشورهای مختلف برداشته، به این ارزیابی رسیده است که میانگین میزان مرگ و میر در بسیاری از کشورها بیشتر از حد نرمال بوده است که این نشان میدهد بسیاری از فوتیهای ناشی از کرونا به دلایل مختلف در آمار رسمی کرونا این 28 کشور لحاظ نشده است. در این گزارش آمده میزان مرگومیر بر اثر کرونا، 161 هزارنفر بیشتر از آماری است که بهصورت رسمی اعلام شده است که این موضوع ابعاد بحران را شفافتر نشان میدهد. معیار نیویورک تایمز در این گزارش مقایسه میزان مرگومیر این چندماه نسبت به مدت مشابه در سال قبل در 28 کشور دنیاست.
بر اساس این ارزیابی، میزان آمار مرگومیر چندماه اخیر در کشور آمریکا 20 درصد بالاتر از حد نرمال و در اسپانیا 32 درصد، انگلیس 31 درصد، ایتالیا 29 درصد، پرو 111 درصد بالاتر از حد نرمال بوده است. این تفاوت وقتی تبدیل به عدد و رقم میشود، از تفاوت معنادار میان آمار تخمینی واقعی با آمار اعلام شده خبر میدهد. بهعنوان مثال تفاوت میان افزایش فوتیهای چندماه بعد از کرونا نسبت به آمار رسمی مرگومیر در آمریکا 45 هزار نفر، در پرو 25 هزار نفر، در انگلیس 7 هزار نفر، اسپانیا 16هزار نفر و ایتالیا حدود 11هزارنفر بوده است. این البته بدون درنظر گرفتن این نکته مهم است که شرایط قرنطینه، میزان مرگ و میر ناشی از مسائلی مثل تصادفات را کاهش داده و همین باعث میشود این تفاوت آمار دو سال حتی از این میزان هم بالاتر باشد.
علت این تفاوتها در آمار چیست؟
بلومبرگ در یادداشتی که به بررسی دلایلی پرداخته است که برای تردید در آمار مرگومیر کرونا وجود دارد.
اول؛ آمار مبتلایان منطقی نیست
تنها کسانی که تست دادهاند، شمرده میشوند و این در حالی است که کیتهای تست به اندازه کافی وجود ندارد. بهترین کاری که در این شرایط میتوان انجام داد این است که بر اساس تعداد مبتلایان نسبت به میزان تست انجام شده، آمار تمام مبتلایان را تخمین بزنیم. بهعنوان مثال در آمریکا شواهد نشان میدهد مردم باید به میزان زیادی بدحال باشند تا بستری شوند. حدود ده درصد از مبتلایان شرایط بستریشدن را بدست میآورند. در نتیجه آمار واقعی مبتلایان احتمالا ده برابر بزرگتر از آماری است که اکنون اعلام میشود.
دوم؛ تستها دقیق نیستند
تعداد مواردی که این تستها بهغلط، ابتلای فرد به کرونا را منفی نشان میدهند خیلی بیشتر از مواردی است که نتیجه به غلط مثبت است. این بدان معناست که این تستها در حالیکه افراد مبتلا هستند، آنها را در شمار افراد سالم قرار میدهد. برخی تحقیقات نشان میدهد که آمار این نتایج غلط بیشتر از 30درصد است. در نتیجه آمار تخمینی مبتلایان دوباره باید بالاتر درنظر گرفته شود.
سوم؛ تعداد تستها با تستدهندگان برابر نیست
چون تستها بسیار غیردقیق هستند، برخی از افراد برای اینکه نسبت به نتیجه مطمئن شوند، دوبارتست میدهند. این یعنی در تخمین تعداد افراد مبتلا بر اساس نسبت تستدادهها به کل مردم، تعداد افرادی که تست دادهاند را هنوز هم باید کمتر در نظر بگیریم و این یعنی درصد تخمینی مبتلایان باز هم بیشتر میشود.
چهارم؛ آمار همگام نیست
گاهی افراد چند هفته بعد از بستری شدن، میمیرند و از طرفی یک تا دو هفته بعد از مثبت شدن تستشان، بستری میشوند. به همینخاطر طبیعی است تغییرات نمودار مرگومیر با تغییرات نمودار مبتلایان همخوانی نداشته باشد.
پنجم؛ مفهوم بستری بودن در حال تغییر است
مقامات رسمی کاهش نرخ بستریشدن افراد را یک نشانه مثبت میدانند. اما این روزها، مدت زمان بیشتری طول میکشد تا یک فرد در بیمارستان بستری شود. خطوط تلفن اورژانس بهشدت شلوغ است، آمبولانس کمیاب شده است، معیارهایی که تعیین میکند چه کسانی بستری شوند، بسیار تغییر کرده است و مردم ازینکه اتاقهای اورژانس را پر کنند، اجتناب میکند. به همین خاطر تعداد کمتری بستری الزاما معنایش این نیست که شرایط در حال بهترشدن است.
ششم؛ موارد فوتی بهسرعت یا با نرخ ثابت گزارش نمیشود
به خاطر مسائلی مثل روندهای اداری تشکیل پرونده فوت و اطلاع به خانواده متوفی باعث میشود زمان ثبت رسمی مرگ کمی طول بکشد. به همین خاطر است که بیشتر مرگها اول هفته ثبت میشود و کاهش آمار فوتی در آخر هفته جای خوشحالی ندارد چون در شروع هفته بعد دوباره آمار افزایش ناگهانی دارد.
هفتم: مرگومیر خارج از فضای بیمارستان، در آمار تلفات کرونا محسوب نمیشوند
وقتی کسانی در خانه یا مکانهایی مثل خانه سالمندان، آسایشگاه مجروحان جنگی و یا در زندان فوت میکند، الزاما در آمار رسمی تلفات کرونا ثبت نمیشود. این یک موضوع بسیار مهم است؛ در فرانسه وقتی که آمار مرگومیر در خانه سلامندان نیز گزارش شد، آمار مرگ و میر 40 درصد افزایش یافت. در بلژیک نیز مشابه همین اتفاق افتاد و بعد از گزارش تلفات خانه سالمندان، متوجه شدند که چهل درصد مرگومیر ناشی از کرونا آنجا اتفاق میافتد.
هشتم؛ قواعدی که برای تعیین علت مرگ وجود دارد، ثابت نیست
وقتی یک نفر مرده، چرا باید یک تست گرانقیمت را برای او اسراف کرد؟ بههمین خاطر ممکن است پزشکان کرونا را کلا بهعنوان یکی از دلایل فوت درنظر نگیرند. این مخصوصا موقعی که فرد قبل از شیوع کرونا بیماری دیگری نیز داشته، بغرنجتر میشود. این موضوع میتواند تاثیر بسیار زیادی بر روی آمار محیطهایی مثل خانه سالمندان و مراکز توانبخشی داشته باشد.
نکته مهمی هم که در اینجا وجود دارد این است که آنچه که در یک منطقه و یا بهصورت میانگین اتفاق میافتد، الزاما قابل تعمیم به همهجا نیست. برخی مطالعات میگوید نرخ مرگومیر کرونا، 1 درصد مبتلایان است. اما این الزاما معنایش این نیست که در همه کشورها و حتی همه شهرهای یک کشور، این نرخ ثابت است. برخی مناطق بهخاطر کمبود امکانات بیمارستانی یا بهخاطر ممکن است میزان مرگومیر شدیدتری داشته باشند به این خاطر که مردم آنجا میزان ابتلای بیشتری به بیماری زمینهای داشته باشند. بهعنوان مثال در ایالات متحده مناطق زیادی وجود دارد که آلوده هستند و بهنظر میرسد همین مردم را بیشتر در معرض ابتلا قرار میدهد یا باعث میشود در صورت مبتلا شدن، حالشان وخیمتر باشد. هماطنور که در این مدت مشاهده شد، چنین نابرابریهایی باعث شد سیاهپوستان در آمریکا بیشتر و شدیدتر مبتلا شوند.
دقیقشدن آمار به زمان نیاز دارد
بلومبرگ در ادامه مینویسد آمار واقعی ممکن است تا مدتها بعد قابل دستیابی نباشد. باید مرتب از افراد تست گرفته شود؛ حتی آنهایی که علائم ندارند. در مورد آمار مرگ و میر، آمار دقیق ممکن است هیچوقت معلوم نشود. تنها میتوان بر اساس میزان مرگومیر غیرمنتظره نسبت به سال قبل، یک میزانی را تخمین زد. اما حتی این روش نیز ایدهآل نیست؛ چون قرنطینه میتواند باعث شود میزان مرگومیرهای غیرمنتظره مثل تصادف کاهش پیدا کند.
در نهایت نویسنده این یادداشت میگوید معنای همه اینها این نیست که نباید آمار رسمی را دنبال کرد؛ چرا که بههرحال این آمار شمایی از وضعیت موجود را نشان میدهد. آمار را دنبال کنیم اما نسبت به نقایص آن مطلع باشیم.