به گزارش مشرق، «از تبار حبیب» روایتی از زندگی و نویسندگی گلعلی بابایی است که به قلم حسین قرایی نوشته شده است. روایتی از فعالیت ادبی گلعلی بابایی نویسنده نام آشنای کشورمان که در پی آن است تا مخاطب را با افقهای اندیشه و شیوههای نوشتاری این نویسنده صاحب سبک آشنا کند و از همین رهگذر در شناساندن وی که در معرکه جنگ گداخته شده قدمی بردارد.
گفتوگو پیرامون کتاب «از تبار حبیب» و گلعلی بابایی بهانهای شد تا به سراغ حسین قرایی از پژوهشگران مطرح ادبیات دفاع مقدس برویم؛ در ادامه متن این گفتوگو را میخوانید؛
**: وعده داده بودید ۱۰۰ کتاب تاریخ شفاهی از زندگی ۱۰۰ هنرمند انقلاب بنویسید؛ «از تبار حبیب» از همین دسته و چندمین کتاب محسوب میشود؟
بله؛ «از تبار حبیب» دوازدهمین کتابی است که از تاریخ شفاهی و زندگی هنرمندان انقلاب نوشتهام و سیزدهمین شماره آن نیز مربوط به مازیار بیژنی کاریکاتوریست عصر انقلاب اسلامی با عنوان «درست وسط خال»است که دو ماه آینده چاپ خواهد شد و اگر خدا توفیق بدهد همچنان مینویسیم.
**: سلوک هنرمندان انقلاب از چه لحاظی مهم بود و شما را به نوشتن درباره آن ترغیب کرد؟
من احساس کردم هنرمندان دفاع مقدس یک مظلومیت مضاعفی دارند، یکی از آن هنرمندانی که دچار این مظلومیت مضاعف است، بهنظرم گلعلی بابایی است. گلعلی بابایی اسم خیلی خوب و با مسمایی هم دارد، چون هم «گل» است و هم «بابا»؛ و این اسم در ادبیات قدیم ما معنی خیلی خوبی دارد و تقریباً مرشد بودن را به ذهن متبادر میکند. مثل بابا طاهر یا بابافغانی شیرازی که معنی استاد بودن و باصفا بودند را دارد و گلعلی بابایی همین گُل علیِ بابایی است. یعنی چی؟ یعنی اینکه ادبیات دفاع مقدس گلعلی بابایی زیاد دارد.
گلعلی بابایی در لشکرنویسی به نظرم علمدارم است
بعد از کتاب آقای مازیار بیژنی، کتاب دیگری در همین مسیر سلسله زندگی و نویسندگیها، درباره رحیم مخدومی است؛ ایشان نیز دچار حجاب معاصرتاند و کمتر دیده میشوند. گلعلی بابایی در لشکرنویسی به نظرم علمدارم است. اگر کتاب همپای صاعقه و ضربت متقابل او را که مشترکاً با حسین بهزاد نوشته شده را بخوانید، نثر او را متوجه میشوید. او هنرمندانه مینویسد و یک ژانر خاص ادبی بهعنوان لشکر نویسی را علمداری میکند.
حالا من دیدم گلعلی بابایی بهچشم نمیآید؛ خصوصاً در فضای دانشگاه، گفتم زندگیاش از «الف» تا «ی» را بنویسم تا برای آدمهایی که متخصص ادبیات دفاع مقدس هستند مورد استفاده قرار گیرد چون فکر میکنم جالب باشد.
گلعلی بابایی چند ویژگی دارد که شاید در دیگران نباشد، یکی سبک نوشتاری اوست که در کتابهایش با عنوان سرگذشتنویسی اعمال شده است. این کتابها تماماً مستند هستند و شما یک «و» در این کتابها پیدا نمیکنید که غیرمستند باشد. اگر هم چیزیی در کتاب مجهول باشد در پاورقی توضیح مینویسد؛ این سبک نوشتاری بابایی است.
او در کتابهایش خیلی متکی به تصاویر است و میخواهد بهنوعی با سند عکس بر مطالب مُهر تاییدی بزند. تقریباً در اکثر کتابهای بابایی یک فصل به روایت تصویر وجود دارد. مثلا در یک کتاب ۲۰۰ صفحهی، ۵۰ صفحه تصویر دارد؛ عکسهایی که زبان روایت دارند.
مثلا در کتاب «ماه همراه بچههاست» که روایت زندگی شهید همت است، از نوجوانی شهید همت عکس وجود دارد تا لحظه شهادت ایشان. جالب است که گلعلی در جاهایی با شهید همت همراه بوده است؛ یعنی گلعلی در کتابهایش با خیلی از شخصیتها اول شخص روایت کننده است؛ یعنی شاهد عینی است. خب وقتی این فرد در این حوزهها چنین کتاب مینویسد، و یک جریان خلاف عادت به نام لشکرنویسی را رقم میزند و مبدع قلمداد میشود، چرا نباید آن را ضریب دهیم! اتفاقاً اگر درباره ایشان ننویسم، کمکاری کردهام.
ما باید درباره این ها بنویسم که روز به روز زندهتر برای نسل جدید معرفی بشنود. ای کاش کسی بود بعد از اینکه ما این کتابها را مینوشتیم، مستندپرترهای میساخت و زندگی آنها را فیلم میکرد. یعنی اگر کسی براساس همین کتابها مینشست و مستند میساخت، کار بزرگی رقم میخورد. گلعلی بابایی بخشی از شناسنامه فرهنگی ماست؛ این جمله را چندبار تکرار کردهام. ما باید قدر این چهرههای عصر انقلاب اسلامی را بیشتر بدانیم. قدردانی از آنها نیز همین کتاب نوشتن و فیلم ساختن است تا روز به روز از آنها روایت کنیم چراکه آنها سالها شهدا، رزمندهها و فرماندهان را روایت کردهاند.
**: مرتضی سرهنگی یک جمله معروف دارند که «جنگهای دفاعی همانطور که فرماندهانش را پیدا میکند، نویسندگان خود را نیز مییابد»، گلعلی بابایی از همین جنس است؛ شما ایشان را یک نویسنده مبدع میدانید؟
بله؛ در بخشی از کتاب «مینی دو کوهه» مفصل درباره سرهنگی و ادبیات پایداری صحبت کردهایم؛ بهنظرم پاسخ این سوال مثبت است. یعنی بابایی دارای سبک، و مبدع است چراکه اگر نوشته و نثر ایشان را بدون اسم در میان آثار دیگران قرار دهید، من حتماً این نثر را تشخیص میدهم چون بابایی به یک سبک رسیده است. سبک او لشکر نویسی و گردان نویسی است. برخی از کلمات بخاطر ماهیت جنگ زموخت است اما گلعلی بابایی همین کلمات را خوشتراش و زیبا ارائه کرده است؛ نمونهی این ادبیات را میتوانیم در سرگذشتنامه نویسیهای بابایی ببینیم که بهترین نمونه آن نیز در کتاب «ماه همراه بچههاست» دیده میشود.
**: خیلی از نویسندگان جنگ معتقد به حفظ جایگاهی برای رزمندهها هستند که در این جایگاه هیچ نقص و نقیصهای بر رزمنده وارد نیست و از طرفی برخی دیگر حتی جنگ را سیاه روایت میکنند، بابایی در این جایگاه در کجا ایستاده است؟
بله؛ اگر نثر گلعلی را در کنار نثر ۱۰۰ نویسنده دیگر در مقابل من قرار دهید، من امضای ایشان را خواهم شناخت چون او به یک سبک رسیده است. سبک او نیز لشکر نویسی و یگان نویسی است. بعضی از کلمات گلعلی بابایی با توجه به ضمختی جنگ، خوش تراش و زیبا ارائه شده است.
نمونه این ارائه های زیبا را میتوانید در سرگذشتنامه نویسیهای بابایی ببنیم که بهترین نمونه آن نیز در کتاب «ماه همراه بچههاست» مشاهده میشود که درباره شهید محمدابراهیم همت نوشته شده است.
**: یکسری از نویسندهها دفاع مقدس، رزمندهها را در سطحی از قداست میبینند و نقطه مقابل این نویسندهها کسانی هستند که جنگ را سیاه روایت میکنند؛ گلعلی بابایی کجای این دو ایستاده است؟
گلعلی بابایی در جایگاه خودش ایستاده است؛ وقتی میگوییم ایشان دارای یک سبک است، اتفاقاً زیست و نگاه او به جنگ نیز یک سبک است. یعنی گلعلی بابایی همه فضاها را دیده است و نگاه او، نگاه خودش است و البته نگاههای به جنگ را میشناسد و در نوشتن خبره است.
اگر کتابهای او را بخوانید متوجه خواهید شد که گلعلی بابایی سیاه نویس نیست و از کسی تقلید نمیکند. گلعلی بابایی خودش است. وقتی از شهید محسن وزوایی مینویسد، یعنی اینکه وزوایی را گلعلی بابایی مستند نوشته است. وقتی «ضربت متقابل» و «همپای صاعقه» را مینویسد، یعنی روایت لشکر محمد رسول الله (ص) را مینویسد. گلعلی در این کتابها خیلی کم خودش را ارائه میکند و این مستندات است که ارائه میشوند. اتفاقاً این کتابها منابعی خواهند شد تا دیگران بیایند و رمان بنویسند.
**: معروف است که بابایی در مدرسه و دوران تحصیل خیلی انشانویس خوب و قدری بوده است، این نکته در روند پیشرفت ایشان ربطی داشته است؟
گلعلی بابایی را دریا آرام میدانم؛ او دچار پستی و بلندی نیست اما در کتابهای آخر او به پختگی رسیده است. میتوانیم بگوییم او در مستندنویسی جنگ از بزرگان است. او در همه کتابهایش گلعلی بابایی است. تقریباً کارهایش شبیه به هم است چراکه مستندنویسی ژانری است که بابایی در آن یکهتاز است و نمیتوانیم برای کارهایش نمرات مختلف در نظر بگیریم. بابایی در کتابهای لشکر نویسی آخر پختهتر جلوه کرده است.
**: یک دورهای بابایی در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس مسوولیت ادبی داشتند، در دورانی که نویسندهها خیلی به مسوولین نظامی انتقاد داشتند اما ایشان دوره موفقی را پشت سر گذاشت در این کتاب به این مقطع اشارهای شده و اینکه نظرتان درباره کارنامه مدیریت وی چیست؟
کارنامه بابایی در جاهایی که به عنوان یک نظامی فعالیت داشته، موفق بوده است. نمونه آن در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بود که در آن مقطع کتابهای خیلی خوبی منتشر شد. به نظرم بابایی در آن کسوت و هیبت نظامی خیلی آرام و متین کارها را پیش میبرد و بهعنوان یک نظامی هنرمند جلوه میکرد.
همچنین در مقام مشاور پژوهشی و مولف قدم برمیدارد موفق میشود؛ گلعلی بابایی یکی از نویسندگان عصر انقلاب است که به دلیل حجاب معاصرت دیده نشده است؛ وی بزرگ است و باید قدردانشان باشیم و من سعی کردم برای معرفی ایشان یک کتاب درباره این شخصیت بنویسم. به نظرم صدا و سیما و مجموعههای تبلیغی برای معرفی این شخصیتها وضیفه مهمتری برعهده دارند که باید ادا کنند.
گلعلی آقاباباییپور معروف به گلعلی بابایی پژوهشگر و مستندنگار دفاع مقدّس، یگاننویس و لشکرنویس است و بهعنوان یکی از پرکارترین و مؤثرترین چهرههای ادبیات پایداری و مقاومت شناخته میشود. او و حسین بهزاد دو پدیدآور همپای صاعقه هستند که این کتاب باعث ایجاد تحوّل در گونهٔ مستندنگاری دفاع مقدّس شد.
گلعلی بابایی در سال ۱۳۳۹ در روستای برار شهرستان چالوس به دنیا آمد. تحصیلات خود را ابتدا در مکتب خانهٔ آشیخ میرزاآقا حسن نعیمی و سپس تا جهارم ابتدایی را در دبستان روستای برار گذراند. سال ۱۳۴۸ خانوادهاش روستا را ترک گفته و به محلّهی امامزاده عبداللّه در غرب تهران مهاجرت کردند. کلاس پنجم را در دبستان «مظفر امیری» واقع در محلّهی ۱۳ متری حاجیان، نزدیک مسجد جوادالائمه گذراند و سپس برای کمک به معاش خانواده روزها در یک کارگاه تراشکاری کار میکرد و شبها در مدارس شبانه درس میخواند. تا سوم دبیرستان با همین وضعیت به تحصیل خود ادامه داد.
در وقایع دوران انقلاب، همراه مردم محلّهی «جی» و مسجد جوادالائمه برای پیشبرد نهضت امام خمینی (ره) در تظاهرات و راهپیماییها شرکت میکرد. بعد از انقلاب، مسجد «جوادالائمه(ع)» پایگاهی برای گذران اوقات فراغت او شد. پانزده ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی، برای نخستین بار در زمستان سال ۱۳۶۱ به جبهه اعزام شد و تا پایان جنگ، به صورت متناوب، به مدت پنجاه و پنج ماه در مناطق عملیاتی ماند. در طول این مدت؛ سه بار نیز مجروح شده است.
سال ۱۳۶۹ به همراه تعدادی از پیشکسوتان جنگ گروه تفحص شهدا را در لشکر ۲۷ تشکیل داد. بابایی زمانی که در جبهه بود، همه رویدادهای اطراف خودش را در دفترچههای خاطراتش ثبت میکرد که تا آخر جنگ تعداد آنها به هفت دفترچه رسیده بود. این هفت دفتر او سال ۱۳۶۹، در قالب دو کتاب به نامهای نقطهرهایی و غربت هور چاپ شدهاند. از سال ۱۳۷۲ به طور جدی کارهای پژوهشی مربوط به دفاع مقدس را در پیش گرفت. نخست با زندگینامه نویسی شروع کرد و بعد هم به فعالیت قلمی در حوزهی یگاننویسی و نگارش کارنامه عملیاتی پرداخت.