به گزارش مشرق، در رابطه با جایگاه اسرا و آزادگان در ادبیات دفاع مقدس به گفتوگو با سیدقاسم یاحسینی، چهره شناخته شده در ادبیات دفاع مقدس پرداختیم. نگاه یاحسینی همواره انتقادی و زبانش صریح و بیپرده است.
یاحسینی یکی از پرکارترین مورخان بوشهری به شمار میرود و از سال ١٣٧٠ تاکنون نزدیک به هفتاد جلد کتاب در زمینههای خاطرهنویسی و تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی و تاریخ روشنفکری در ایران منتشر کرده است. از این مورخ بوشهری رسالهها و کتابهای چندی به زبانهای انگلیسی و فرانسه ترجمه شده است. از جمله آثار وی در زمینه دفاع مقدس میتوان به «پنهان زیر باران»، «یک دریا ستاره»، «مهمان فشنگهای جنگی»، «شلیک آخر»، «زیتون سرخ»، «دنیا علیه ایران؛ توهم یا واقعیت» و «کمان زنانه» اشاره کرد.
روند انتشار کتابهای مربوط به خاطرات آزادگان را چگونه ارزیابی میکنید؟ چه تعداد از کتب دفاع مقدس به مقوله اسرا پرداختهاند؟
کتاب خاطرات اسرا یا آزادگان چون مشمول مجموعه خاطرات رزمندگان میشود، درواقع همان وضعیت دیگر آثار را دارد و خوشبختانه تعداد قابل توجهی از کتابها در این زمینه منتشر شده است و با توجه به اینکه در سالهای اخیر متولی خاص هم پیدا کرده، این کتابها با جدیت منتشر میشود، اما اینکه چه تعداد مخاطب دارد، چقدر خوانده میشود و تا چه حد جذابیت دارد، بحث جداگانهای میطلبد، ولی آثاری که در این زمینه منتشر شده به لحاظ کمیت تقریباً رضایتبخش است.
چرا تاریخ نگاری اسارت و خاطرات اسرا مهم است؟
جنگ تحمیلی لایههای مختلفی دارد، همانطور که ما رشادتها و قهرمانیها را در جبههها سراغ داریم، همان صبر، تحمل و بردباری را در اسارتگاهها داریم، یعنی باورم این است که بخش عظیمی از مقاومتها و حماسهها در همین اسارتگاهها رقم خورده و بخاطر همین هم این موضوع مهم است و باید مورد توجه قرار گیرد. افزون بر اینکه نوع ادبیات اردوگاهی یا بازداشتگاهی، ژانر مهمی است که بر اساس آن فیلمها و سریالهای مهیجی میسازند.
سریالی با موضوع بازداشتگاهی در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از تلویزیون پخش میشد و خاطرم هست با اینکه سن کمی داشتم با اشتیاق این سریال را دنبال میکردم در حالیکه یک سریال بازداشتگاهی بود و جذابیت نمایی نداشت، اما اینقدر محتوای آن جذاب بود که حتی کودکان را به خود جذب میکرد، بنابراین ادبیات بازداشتگاهی ژانر بسیار قوی است. هم در زمینه خاطرهنگاری، هم رمان و هم سینما صدها فیلم، سریال و مستند درباب این قضایا در مغرب زمین ساخته شده است، اما متأسفانه ما همچنان منتظر تولید یک سریال جذاب در باب اردوگاه در کشورمان هستیم، هرچند تلاشهایی شده و قابل تقدیر هم هست، ولی آنچنان که باید و شاید سهم اسرا در این قضیه ادا نشده، در زمینه نویسندگی نیز باورم این است که کتابهای خاطرات خوبی منتشر شده، اما در زمینه رمان و فیلم سینمایی خیلی کار داریم که باید انجام دهیم.
آیا به آن چیزی که حق و شایسته اسرای ماست در کتب و آثار مربوط به دفاع مقدس توجه شده است؟
در زمینه خاطرهنگاری میتوان گفت که این حق ادا شده است، هرچند که این تعداد آثار، تحمل یک روز اسارت را نیز پاسخگو نیست، اما در زمینه تولید رمانهای اختصاصی و همچنین ادبیات کودکان و فیلم و سریال، ما هنوز خیلی کار برای انجام دادن داریم، خصوصاً در زمینه ادبیات کودکان واقعاً کمکاری کردیم و در این زمینه نتوانستیم پیام بچهها را در اردوگاههای مخوف عراقی به نسل جدید منتقل کنیم.
از بین کتابهای خاطرهنگاری دفاع مقدس، مستند و رمان در حوزه اسارت و بازگشت آزادگان کدام آثار به واقعیت نزدیکتر است؟
از صددرصد واقعیت، ۶۰ تا ۷۰ درصد واقعیتها را در این کتابها مشاهده میکنیم، البته یک سلسله واقعیتهای تلخ مانند تسلیم شدن، خودفروختن و دیگرفروشی هم وجود دارد که در کتاب خاطرات کمتر به آنها پرداخته شده که دوستان تعمد داشتند که به این حوزه نپردازند، اما در دیگر موارد کارهای قوی و خوبی سراغ داریم.
نویسندگان دفاع مقدس در حوزه خاطرهنگاری با چه چالشهایی مواجهاند؟
این روزها نویسندگان با یک سلسله محدودیتهایی در واقعنگاری مواجه هستند، معمولاً اسرا به دلیل تحمل سختیها در سالهای طولانی، کمتر صبور هستند و کار با آنها دشوار است و کسی که میخواهد مسئولیت این بخش را بر عهده بگیرد باید با صبوری، حلم و تحمل محدودیتها، کار را پیش ببرد.
در خارج از کشور خاطرهنگاری جنگ خیلی طرفدار دارد، چرا در ایران این گونه نیست؟
دلیلش این است که خاطرهنگار در مرحله اول باید نویسنده باشد و از این نظر در کشورمان دچار کمبود هستیم، ما نویسنده خوب، خوشقلم، آگاه و مطلع، هم از جنگ، هم از فنون نویسندگی و هم آگاه از تاریخ و علوم اجتماعی کم داریم، بخاطر همین کتابهایی که منتشر میشود یک سلسله وقایعنگاری ساده است که حتی از عهده ثبت خاطرات راوی هم بر نمیآیند و غالباً هم یک یا دو بار چاپ میشوند و بعد فراموش خواهند شد.
این مشکل و آسیبشناسی در دیگر حوزهها هم مثل کتاب سرگذشت شهدا بیداد میکند، ما خیلی باید تلاش کنیم تا نسل نویسنده پرورش دهیم که متأسفانه در مراکز دولتی اصلاً توجهی به این امر نمیشود، شاید برخی مراکز محدود توجه داشته باشند تا نسلپروری کنند. در کل برنامه مدونی برای خاطرهنگاری وجود ندارد و همین هم باعث میشود که ما فرصت را از دست بدهیم.
بازاریابی کتابهای این حوزه با چه مشکلاتی مواجه است؟
به دلیل اینکه سطح خاطرات و نوشتهها غالباً پایین است و با استانداردهای حتی داخلی فاصله دارد و گرافیک کارها هم بسیار کلیشهای است و از همه مهمتر اسمهایی که روی کتابها گذاشته میشود، اسمهای تکراری و ملالآوری است، طبیعی است که کتابهای این چنینی با بازاریابی بسیار پرچالشی روبروست و تقریباً میتوان گفت که فروش ندارند، البته کتابهایی مانند «پایی که جا ماند» هم هستند که تاکنون دهها بار چاپ شده است و همچنان هم مورد استقبال است.
در مجموع عوامل مختلفی در بازاریابی کتابها دخیل است. اولاً اینکه توزیع کتاب در ایران دچار بحران است، نه فقط در حوزه دفاع مقدس در دیگر زمینهها هم این مشکل وجود دارد و شاهد این مدعا این است که در مملکت ۸۵ میلیون نفری، شمارگان کتابها به ۲۰۰ تا ۳۰۰ نسخه کتاب کاهش پیدا کرده و این تعداد هم مدت زیادی طول میکشد تا بفروش برسد، ولی مسائلی مثل اسمهای نامناسب، نویسنده ضعیف، گرافیک پایین، عدم سیستم مناسب توزیع و همچنین دلزدگی اجتماعی از دفاع مقدس و جنگ و مشکلات معیشتی ـ که این روزها مردم به دلیل مشکلات اقتصادی اولین چیزی که در سبد خردیشان حذف میکنند کتاب است ـ مجموعه این عوامل موجب شده که فروش و توزیع کتابها در حوزه دفاع مقدس و ادبیات اردوگاهی و بازداشتگاهی کاهش پیدا کند.