سرویس اقتصاد مشرق- آقای روحانی رئیسجمهور امروز برای چندمین بار اعلام کرد که دولت وی برخلاف دولت قبل از بانک مرکزی استقراض نکرده است.
آقای روحانی، چهارشنبه در جلسه هیات دولت تصریح کرد: ما هم قدرت داریم که ۵۰ هزار میلیارد مثل دولت قبل از بانک مرکزی استقراض و پول پرفشار وارد بازار کنیم اما این را به مصلحت کشور نمیدانیم. ما تا امروز و با همه مشکلات یکبار دستمان را به سوی بانک مرکزی دراز نکردیم.
با اینکه بارها نسبت به این اظهارنظر نادرست آقای روحانی پاسخ داده شده، اما معلوم نیست چرا این ادعا مجدداً تکرار میشود.
موشکافی استقراض دولت از بانک مرکزی
در ادبیات اقتصادی کشور، منظور از استقراض دولت از بانک مرکزی، برداشت دولت از منابع بانک مرکزی است که سبب افزایش پایه پولی میشود.
پایه پولی از سه طریق افزایش پیدا میکند: افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی، افزایش بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی و افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی. در این میان، آنچه که به معنای استقراض دولت از بانک مرکزی معروف است، افزایش بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی است. بدهی بخش دولتی شامل بدهی دولت + بدهی شرکتها و موسسات دولتی میشود. شاید منظور آقای روحانی فقط بدهی دولت به بانک مرکزی باشد.
در ادامه گزارش، به بررسی فرضیههای آقای رئیسجمهور میپردازیم که منظور وی از استقراض دولت از بانک مرکزی چیست و نشان میدهیم سخنان وی در تمام سناریوها نادرست است.
۱- بدهی دولت به بانک مرکزی
اگر فقط بدهی دولت به بانک مرکزی مدنظر آقای روحانی از مفهوم استقراض از بانک مرکزی باشد، آمارها نشان میدهد دولت فعلی به مراتب استقراض بیشتری از بانک مرکزی انجام داده است.
پیش از این در مشرق به این موضوع پرداختهایم.
بدهی دولت به بانک مرکزی در پایان دولت دهم (پایان تیرماه ۱۳۹۲) مبلغ ۱۸۹.۳ هزار میلیارد ریال بود که نسبت به ابتدای دولت نهم (پایان تیرماه ۱۳۸۴) ۶۵ درصد رشد نشان میداد. در ابتدای دولت نهم رقم بدهی دولت به بانک مرکزی ۱۱۴.۹ هزار میلیارد ریال بود.
اما در دولتهای یازدهم و دوازدهم، دستاندازی دولت به منابع بانک مرکزی سرعت چند برابری گرفته به طوری که بر اساس آخرین آمارها، در خردادماه امسال رقم بدهی دولت به بانک مرکزی به ۹۶۹.۷هزار میلیارد ریال رسیده است که نسبت به رقم پایان دولت دهم، بیش از ۵ برابر رشد (۴۱۲درصد افزایش) نشان میدهد.
بنابراین سخنان آقای روحانی درباره عدم استقراض دولت وی از بانک مرکزی در این سناریو، نادرست است.
۲- خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی
شاید منظور آقای روحانی از استقراض دولت از بانک مرکزی، شاخص خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی به عنوان یکی از منابع پایه پولی باشد.
آمار بانک مرکزی نشان میدهد در ابتدای دولت نهم خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی ۱۳۱۵ میلیارد تومان بود که در پایان دولت دهم به ۳۰۲۹ میلیارد تومان رسید یعنی دولتهای نهم و دهم حدوداً ۱۷۰۰ میلیارد تومان بر خالص بدهی به بانک مرکزی اضافه کردند؛ بنابراین ادعای آقای روحانی درباره اینکه دولت قبل ۵۰ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کرد درست نیست.
ضمن آن که عملکرد دولت آقای روحانی در این زمینه، ضعیفتر بوده است. خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی در ابتدای دولت یازدهم ۳۰۲۹ میلیارد تومان بود که در خردادماه امسال به ۳۹۴۳۰ میلیارد تومان افزایش یافته است؛ یعنی دولتهای یازدهم و دوازدهم تاکنون بیش از ۳۶۴۰۰ میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کردهاند که ۲۳ برابر بیشتر از رقم استقراض مستقیم دولتهای نهم و دهم از بانک مرکزی بوده است.
۳- بدهی بانکها به بانک مرکزی
با رد سخنان آقای روحانی در دو سناریوی بالا، به نظر میرسد منظور آقای روحانی از استقراض ۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت قبل از بانک مرکزی، مربوط به تأمین مالی مسکن مهر است. در دولتهای نهم و دهم برای ساخت مسکن مهر حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی جهت اعطای تسهیلات قرضالحسنه به مردم برای خانهدار شدن و ساخت مسکن مهر اعطا شد. از آنجا که این ۵۰ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی به بانک مسکن پرداخت شد و مستقیم به سازندگان مسکن مهر اعطا شد، اساساً نمیتوان آن را استقراض دولت از بانک مرکزی نامید. این مورد جزو بدهی بانکها به بانک مرکزی دستهبندی میشود که یکی از اجزای پایه پولی است؛ بنابراین این مورد اصولاً ارتباطی با موضوع استقراض دولت از بانک مرکزی برای رفع کسری بودجه ندارد.
با این حال، اگر منظور آقای روحانی این است که دولت قبل با تأمین مالی مسکن مهر به طور غیرمستقیم از بانک مرکزی استقراض کرده و پایه پولی را افزایش داده است و ما هم این ادعا را بپذیریم، پاسخ قاطعانهتری در این زمینه میتوان به آقای روحانی داد.
بر اساس آمار بانک مرکزی در ابتدای دولت نهم بدهی بانکها به بانک مرکزی حدود ۲۰۰۰ میلیارد تومان بود که در پایان دولت دهم به ۵۳۰۰۰ میلیارد تومان رسید. تأمین مالی مسکن مهر در این آمار خود را نشان میدهد یعنی حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان رشد بدهی بانکها به بانک مرکزی در دولتهای نهم و دهم مربوط به تأمین مالی مسکن مهر بود که خروجی آن ساخت بیش از ۲ میلیون واحد مسکن برای همین تعداد خانوار فاقد مسکن بوده است.
حال اگر به استدلال آقای روحانی بازگردیم و افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی را استقراض غیرمستقیم دولت از بانک مرکزی بنامیم، عملکرد دولت فعلی در این زمینه، بدتر بوده است.
همانطور که ذکر شد در پایان دولت دهم بدهی بانکها به بانک مرکزی ۵۳۰۰۰ میلیارد تومان بود که ۵۰ هزار میلیارد تومان آن بابت ساخت مسکن مهر صرف شد؛ اما طبق آخرین آمار در خردادماه امسال بدهی بانکها به بانک مرکزی به بیش از ۱۱۳ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ یعنی دولت فعلی تاکنون بیشتر از دولت قبل، به طور غیرمستقیم از بانک مرکزی استقراض کرده است؛ اما نکته مهمتر آن است که استقراض غیرمستقیم ۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت قبل صرف ساخت ۲ میلیون مسکن مهر شد اما استقراض غیرمستقیم ۶۰ هزار میلیارد تومانی دولت فعلی سودی به حال مردم نداشته است و عمدتاً صرف پرداخت سود سپرده به سپردهگذاران میلیاردی در بانکها شده است.