به گزارش مشرق، «محمد صرفی» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
«متن عبارت است از خدمت؛ نباید بگذاریم این حواشی بر روی این متن اثر بگذارد و یک نکتهای که در این زمینه خدمت هست، این است که وقت محدود است: چهار سال یا به نگاهی هشت سال؛ وقت محدود است، مثل برق هم میگذرد. من در همین اتاق یا آن اتاق با بعضی از دولتهای قبلی که بعضی از شماها هم در آنها بودید، همین را مکرّراً تکرار کردم: روز اوّلِ دولت به فکر این باشید که این مثل برق میگذرد. وقتی انسان به چهار سال پشتسرش نگاه میکند، میبیند کأنّه مثل یک روز گذشت، «تَمرُّ مَرَّ السَّحاب» (فرصتها همچون باد میگذرند؛ خطبه ۲۱ نهجالبلاغه)؛ این عبارات بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین دیدار با آقای روحانی و اعضای دولت وی در تابستان سال ۱۳۹۲ است. از آن روز هفت سال گذشته است، همچون برق و باد. چنانکه گویا دیروز بود.
بیشتر بخوانید:
فصل گزارش دولت دوازدهم
کدام گشایش اقتصادی؟
این همه در انتخابات دست و پا زدید حال میگویید دولت اختیارات ندارد؟
فیلم/ وعده روحانی برای آبادانی استانهای غربی
از شعار رحم اجارهای تا فرار از مسئولیت دولت
و دیروز رهبر انقلاب در آخرین دیدار با رئیسجمهور و کابینه وی فرمودند؛ «از امروز سال آخر دولت شروع میشود؛ سال آخر از جهات مختلفی مهم است. یک اهمیت سال آخر دولت این است که آخرین فرصت شما برای کار کردن برای ملت، کشور، خدا و اسلام است. اینجور نباید تصور کرد که یکسال چیزی نیست، نه یکسال خیلی زمان است. یکسال سه تا صد روز به اضافه یک شصت و پنج روز است، یعنی بنابراین زمان کمی برای کار نیست.»
اگر کسی اهل کار و تلاش باشد یک روز هم یک روز است و فرصتی مغتنم و اگر هم اهل کار نباشد هشت سال که سهل است اگر هشتاد سال هم فرصت داشته باشد کاری از پیش نمیبرد. در اینکه دولت آقای روحانی چقدر اهل کار و تلاش بود، افکار عمومی و مردم بهترین قاضی هستند. اما درباره اینکه چرا تلاش دولت در این چند سال چندان به نتیجه مطلوب و مورد انتظار خودشان نیز نرسید و دولتمردان هم این روزها اغلب در نقش منتقد وضع موجود ظاهر میشوند - برای نمونه رئیسدفتر آقای روحانی میگوید: ما هم اصلاً از این قیمتها راضی نیستیم!- هرچند میتوان دلایل مختلفی را بیان کرد اما بهنظر میرسد مهمترین علت به نکتهای برمیگردد که رهبر انقلاب نیز دیروز به آن اشاره کردند و آن را خطایی راهبردی خواندند.
ایشان در این دیدار تأکید کردند؛ «اقتصاد کشور به هیچ وجه نباید به تحولات خارجی پیوند بخورد، زیرا این یک خطای راهبردی است.» مروری بر بیانات رهبر انقلاب طی ۷ سال اخیر نشان میدهد این هشدار جزو دغدغهها و تذکرات همیشگی ایشان بوده است. برای نمونه به این موارد دقت کنید؛
- «کار را در محدوده مقدورات کشور با جدّیّت دنبال بکنید؛ منتظر این و آن نباشید. ما یک روز مشکل اقتصادی کشور را موکول کردیم به برجام، [امّا] برجام نتوانست مشکل اقتصادی کشور ما را برطرف کند و به ما کمک قابل توجّهی بکند؛ و نتیجه این شد که مردم نسبت به برجام شرطی شدند... گره نزنید بهبود اقتصاد کشور را به چیزی که از اختیار ما خارج است.» (تیر ۹۷)
- «در سالهای اخیر، این درس گرفته شد که گره زدن حل مسائل کشور بهخصوص مسائل اقتصادی به برجام و خارج از کشور، یک خطای بزرگ است... باید در قضایای بعدی مراقب بود تا این تجربهها تکرار نشوند و از یک سوراخ، دو بار گزیده نشویم.» (خرداد ۹۷)
- «همانطور که در جلسات متعدّد به آنجناب و دیگر مسئولان دولتی یادآور شده و در جلسات عمومی به مردم عزیزمان گوشزد کردهام، رفع تحریمها هرچند از باب رفع ظلم و احقاق حقوق ملّت ایران کار لازمی است، لیکن گشایش اقتصادی و بهبود معیشت و رفع معضلات کنونی جز با جدّی گرفتن و پیگیری همهجانبه اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد.» (مهر ۹۴ در نامه تایید مشروط برجام خطاب به رئیسجمهور)
- «کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور است و همه باید مسئولیتهای متفاوت خود را در تقویت تولید داخلی بهعنوان «تنها راه علاج مشکلات اقتصادی» انجام دهند.» (اردیبهشت ۹۴)
- «نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ میگوید سیاست خارجیمان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرتهای مستکبر را در بخشهای گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است. امروز شرایط کشور به ما نشان داده است که این نگاه دوّم یک نگاه کاملاًً غلط و عقیم و بیفایده است.» (فروردین ۹۴)
اینها تنها چند نمونه از تذکرات متعدد و جدی رهبر انقلاب به دولتمردان درباره پرهیز از گره زدن اقتصاد کشور به تحولات و سیاست خارجی است. اثر تحولات خارجی بر اقتصاد را نمیتوان نادیده گرفت و به صفر رساند اما اثرات طبیعی و محدود یک مسئله است و گره زدن مقدرات مردم و کشور به اینکه مثلاً آمریکا یا اروپا یا فلان نهاد بینالمللی چه تصمیمیگرفته یا چه خوابی برایمان میبینید، مسئلهای دیگر است.
حدود ۴۰ درصد مبادلات اقتصادی کشور زیرزمینی و به دور از شفافیت اقتصادی و در نتیجه بدون پرداخت مالیات است. ارزی که برای یک دلار آن باید به معنای واقعی کلمه جنگید به راحتی و در مقیاس کلان هدر میرود. یک روز در قالب دلار ۴۲۰۰ تومانی به هرکس و ناکسی اختصاص مییابد تا صرف واردات غذای سگ و گربه و امثالهم شود و یا اصلاً هیچ وارداتی صورت نگرفته و به چند برابر قیمت در بازار آزاد فروخته شود تا جیب دلالان و فرصتطلبان پُر شود و روزی دیگر در قالب قراردادی شرمآور و خسارتبار با مربی فوتبال دست چندم بلژیکی و برخی دیگر از مربیان و بازیکنان خارجی، میلیونها دلار پول بیزبان بیتالمال به باد میرود. اینها تنها چند نمونه از بیتدبیریهای خسارتباری است که نه ربطی به سیاست خارجی دارد و نه تحریم. از این دست موارد کم نیستند.
تلاش و تدبیر لوازمی دارد و با حرف و شعار محقق نمیشود. قانون اخذ مالیات از خانههای خالی ۵ سال پیش به تصویب رسید اما رنگ اجرا را ندید؟ چرا؟ چون اجرا میان شهرداری و وزارت مسکن پاسکاری میشد و یکی از بهانه هر دو نهاد هم این بود که شناسایی خانههای خالی مشکل است. بله! هیچ کاری جز اشتباه کردن و رفتن، آسان نیست. اولین لازمه اقدام صحیح و تلاش در مسیر درست، داشتن اطلاعات کامل، به روز و دقیق است. چیزی که از آن میتوان به نام اشراف اطلاعاتی و آماری یاد کرد. چرا دولت نباید بهطور دقیق و مشخص و به روز وضعیت مسکن کشور را بداند؟ اینکه هر خانوادهای مالک است یا مستاجر، اگر مالک است چند ملک دارد و... افراد قابل توجهی در کشور وجود دارند که در ظاهر حتی ممکن است در زمره بیکاران باشند. یعنی شغل مشخصی نداشته باشند اما از طرفی مانند دلالی سالانه حتی میلیاردها تومان درآمد داشته باشند و یارانه هم دریافت کنند! این شلختگیها که کم هم نیستند همگی ناشی از نداشتن اشراف اطلاعاتی و آماری سیستم هستند.
رهبر انقلاب دیروز به این مسئله نیز اشاره دقیقی کرده و بر لزوم «راهاندازی سامانههای اطلاعاتی و اتصال این سامانهها به یکدیگر» بهعنوان یکی از موارد ضروری برای اصلاحات ساختاری تأکید کردند. وجود این سامانهها و اتصال آنها به یکدیگر که در نهایت داشبوردی جامع و برخط از وضعیت کشور را پیش روی تصمیمگیران و دولتمردان قرار دهد، اولین و شاید بتوان گفت مهمترین گام برای سروسامان دادن به اوضاع کشور است.
آقای روحانی سال ۹۶ وعده حل صد روزه مشکلات را داد و اینک سه ۱۰۰ روز و نیمی دیگر فرصت در اختیار او و کابینهاش است. راهاندازی همین داشبورد در این فرصت میتواند منشأ خدمات و برکات فراوانی در آینده کشور باشد. موضوعی که هیچ ارتباطی به تحریم و سیاست خارجی هم ندارد اما بدون شک نان چرب و شیرین برخیها در راه نیفتادن چنین سامانهای است و در برابرش سنگاندازی و مانعتراشی خواهند کرد. با راهاندازی این سامانه اگرچه بیش از همه بر دوش دولت است اما بدون همراهی و همکاری دو قوه دیگر میسر نخواهد بود و یا حداقل با کندی و مشکلاتی همراه است. قوای سهگانه باید در اسرع وقت این قضیه را در دستور کار خود قرار داده و آن را تا رسیدن به نتیجه مطلوب و نهایی پیگیری نمایند. چنین سامانهای اگر درست و دقیق طراحی و اجرا شود، بیشک در کاهش مفاسد اقتصادی نقشی کلیدی خواهد داشت و از این رو قوه قضائیه باید در این مسیر مدعی بوده و مطالبهگری جدی داشته باشد. این سامانه یکی از دهها و بلکه صدها مصداق گره نزدن اقتصاد کشور به تحولات خارجی است. دولت در این هفت سال فرصتهای بسیاری را پای مذاکره با غرب و برجام سوزاند. باید دید آیا این فرصت نهایی را درمییابد یا باز هم...
ای که پنجاه رفت و در خوابی
مگر این پنج روزه دریابی