سرویس بورس مشرق - بورس و بازار سرمایه، سازوکار مهمی در همه اقتصادهای دنیا و اقتصاد ایران به شمار میرود. این بازار به دلیل دماسنج تحولات اقتصادی بودن، حائز اهمیت است، به این معنا که مجموعهای از برآیند اتفاقات اقتصادی یک کشور اعم از سیاستگذاریهای دولت، تصمیمگیریهای سازمان بورس به عنوان عاملان این بازار به همراه رفتارهای سهامداران بعنوان کنشگران آن، مجموعه عواملی هستند که مجموع برآیند این مولفه ها تاثیر خود را در شاخص بورس نشان میدهد.
مجموعه این اتفاقات و مولفههای تاثیرگذار باعث شده که دولت از یک طرف با هدف پیگیری پروسه تامین مالی خود از جمله فروش سهام صندوقهای دارا به مردم، مجبور به حمایتهای خارج از قاعدهای از سهام خاصی بوده و هست. نمونه آن حمایت از سهمهای گروه بانکی در زمان عرضه صندوق دارا اول، و همچنین حمایت ویژه فعلی از شرکتهای پالایشگاهی، که تازهترین نمونه آن دوپینگ روزهای اخیر در تغییر نرخگذاری خوراک است، که مشخص است اینکار که در راستای ارتقاء قیمت سهام #پتروپالایشی ها روی تابلو بورس پیش از عرضه صندوق دارا دوم است.
در بخش تصمیمگیریهای سازمانی بورس ایران با چند اقدام مواجه شدهایم که منجر به ایجاد فشارفروش بر بازار سرمایه شده است، که از جمله آن میتوان به کاهش نرخ تضمین اعتبارات سهامداران از ۱۵درصد به ۱۰درصد اشاره کرد،لذا سهامداران اعتباری مجبور به کاهش ۵ درصدی اعتبار خود شدند که برای تامین آن، فشار فروش به نسبهای در بازار ایجاد شد.
همچنین از سوی دیگر صندوقهای سرمایهگذاری ثابت را ملزم کرده حداکثر ۵درصد سبد خود را به سهام اختصاص دهند، لذا اینگونه صندوقها هم با داراییهای سنگینی که دارند مجبور به عرضه سهام خود شدهاند.
دسته سوم، کنشگران و سهامداران بازار هستند که با اقتصاد رفتاری روی بازار تاثیر میگذارند. فعالین حرفهای بازار در روندهای مثبت میفروشند و سود اخذ میکنند و در قیمتهای منفی خرید میکنند، تازهواردان بخاطر تجربه کم رفتارهای غیرحرفهای دارند، یعنی تا صف خریدی ایجاد میشود آخر صف هستند و وقتی زمزمهای منفی میشنوند اولین نفرات صف فروش قرار میگیرند که با این نحوه رفتارها علاوه بر از دست دادن سرمایههای شخصی خود و پر کردن جیب کارگزاریها، موجب بهم ریختن عددها و اقتضائات حرفهای تابلو میشوند.
از یاد نبریم نحوه اتخاذ و اعلام تصمیمگیریهای حاکمیتی در بازارهای اقتصادی بطورکلی، و خاصه در بورس و بازار سهام اهمیت خاصی دارد و کنشگران بازار به موضوعات و اخبار حساسیت بالایی دارند، یعنی هرگونه شائبه و شایعهای بر رفتار معاملاتی فعالان اقتصادی تاثیر میگذارد. متاسفانه فرهنگ اقتصادی ما هنوز در بین سهامداران خرد به استانداردهای لازم نزدیک نشده و بدتر از آن در سطح مدیران هم درونی سازی نشده، یعنی نقش مدیران کلان در سطوحی مثل وزیر اقتصاد، رئیس سازمان خصوصی سازی و وزیر نفت چهرههایی که حتی نفسکشیدن آنها در حیات و حرکات و رفتارهای سهامداران تاثیر میگذارد، هنوز به این موضوع واقف و آگاه نیستند که چه روش و راهبردی را در فضای رسانهای اقتصادی و بازار سرمایه باید در پیش بگیرند تا هیجان و التهابات بازارها را افزایش ندهند.
این قبیل رفتارهای مدیریتی در خوشبینانهترین حالت ناشی از قصور مدیران و نگاه یک سویه آنها به مسائل است، اگر عوامل سیاسی و شخصی را دخیل نداریم. مدیران کلان ما در سطح بالایی همچون هیات دولت که بایستی مانند یک کنسرت هماهنگ و یکصدا و موزون باشند، میبینیم همخوان نمینوازند، برخی وزرا سخنان یا تصمیمات خلقالساعهای بیان میکنند که اعتماد عمومی از بازارسرمایه را سلب کرده و به عبارت درستتر با داراییها و سرمایه ملت و دولت بازی میکنند و خروجی کلان آن ضربه به سرمایه اجتماعی ملی و رویگردانی مردمی از بورس خواهد بود.
نتیجه اقدامات دولتمردان در چینش صفهای خرید یا فروش روزانه بر روی تابلوی بورس تهران خود را به نمایش میگذارد، که اصطلاحا با خروج پول حقیقی ها و ابطال اوراق صندوقهای سرمایهگذاری قابلیت کمیسازی دارد و اگر آقایان در رفتارهای خود تجدیدنظر نکنند این سرمایهها به بازارهای موازی و سفته بازانه مثل سکه و دلار هدایت میشوند که خروجی آن برای همگان قابل پیشبینی خواهد بود.
در پایان باید بدانیم بازار سرمایه به مثابه یک بازار زنده و سیال دارای روندهای رشد، افت و ایستایی است و کنشگران حرفه ای از این فراز و فرودها ارزش افزوده ایجاد می کنند. لذا همانگونه که رشد برای بازار حیاتی است، افت هم جزئی از ذات بازار و روند آنست. لذا سهامداران عزیز بایستی بطور منطقی با این مسائل روبرو شوند و با صبر و حوصله از این روند ها برای خود کسب منفعت کنند.
*حمیدرضا جیهانی