به گزارش مشرق، کانال تلگرامی آموزش سوادسایبری به نقل از امیلی استورات نوشت: ریزهدفگیری ابزار تبلیغاتی قدرتمندی است که به سیاستمدارانی همچون دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، اجازه میدهد آگهیهایشان را فقط برای عدهای خاص از گروههای اجتماعی، یا حتی تعدادی مشخص از افراد در فضای اینترنت، منتشر کنند.
در یک سال اخیر گوگل و توییتر پیشقدم شدهاند که سیاستهای پذیرش آگهیهای سیاسی خود را تا حدی اصلاح کنند.
نگرانی اصلی کمپانیهای فناوری اطلاعات این است که در نهایت چگونه باید بر محتوای گمراهکننده و افراطی که بهصورتی کاملاً طبیعی و بدون پرداخت پول در شبکههایشان منتشر شده است و تقریباً در اختیار کل مخاطبان قرار میگیرد، نظارت کنند.
با این حال هواداران سیاست محدودسازی «ریزهدفگیری» معتقدند که اقدام گوگل میتواند تا حدی جلوی عملکردهای بد برخی فعالان سیاسی را در انتشار آگهیهای سفارشی با محتوای فریبدهنده و گمراهکننده بگیرد.
بر اساس این ایده، اگر محدودۀ انتشار یک آگهی با محتوای گمراهکننده یا منفی گستردهتر شود، احتمال دیده شدن آن توسط افراد بیشتری ممکن میشود و گروههای مخالف و مستقل امکان بیشتری برای پیگیری و پاسخگویی به آن را پیدا میکنند.
اما همه از محدود کردن تکنیک «ریزهدفگیری» راضی نیستند؛ گروهی از منتقدان معتقدند که این اقدام میتواند باعث شود گروههای سیاسی ثروتمندتر که میتوانند با خرید آگهیهای تلویزیونی گرانقیمت پیام خود را به گروههای بزرگتری از شهروندان برسانند، از طریق این اقدام توان بیشتری پیدا کنند.
مشکل عمیقتر در مورد فیسبوک، توییتر و گوگل همچنان پابرجاست: محتوای رایگانی که اطلاعات نادرست، تحریککننده، خشونتبار و آزاردهنده در اختیار کاربران قرار میدهد و بدون هیچ نظارتی در سراسر بسترهای اینترنت در حال نشر و بازنشر است.
گوگل هرچند حاضر است در مورد ریزهدفگیری و سفارشیسازی اگهیهای سیاسی اصلاحاتی انجام دهد، در مورد نحوۀ عملکرد یوتیوب در نمایش ویدئوهای پیشنهادی و پخش خودکار ویدئوی بعدی که خیلی اوقات میتواند محتوایی افراطیتر و رادیکالتر داشته باشد، توضیحی نمیدهد.
در شرایطی که همۀ ما از این صحبت میکنیم که آیا فیسبوک باید به سیاستمداران اجازه دهد که در آگهیهایشان اظهارات کذب مطرح کنند یا نه، هیچکس صحبتی از این نمیکند که چگونه میتوان جلوی بازنشر اخبار جعلی، اطلاعات نادرست و تصویرنوشتههای برانگیزاننده در این شبکۀ اجتماعی را گرفت که بدون هیچ نظارتی در حال پخش هستند.
توییتر جلوی تبلیغات سیاسی را میگیرد، اما مشکل بزرگ این شبکۀ اجتماعی این است که چگونه جلوی انتشار نفرت را بگیرد، آن هم در حالی که آزار و اذیت بهصورتی روزافزون دائماً در این شبکۀ اجتماعی جریان دارد.
ریزهدفگیری همیشه وجود داشته است، فقط کافی است به بروشورهای تبلیغاتی فیزیکی که هنوز از طریق پست ارسال میشوند دقت کنید.
آنچه اینترنت انجام داده است تقویت استفاده از این ابزار است. تمرکز بر آگهیهای سیاسی شاید بتواند یک مشکل را حل کند، اما نمیتواند به حل مسئلۀ نقش کمپانیهای معظم فناوری در گفتمان سیاسی و دموکراسی جهان امروز کمکی کند.
منبع: بخشی از مقالهای به نام «ریزهدفگیری خطرناک»، منتشر شده در شماره 117 ماهنامه مدیریت
ارتباطات، بهمن 1398
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.