به گزارش مشرق، ماجرای پولهای مشکوک در سینما و شبکه نمایش خانگی هر چند در چند سال اخیر بویژه دهه ۹۰ بیش از همیشه مورد توجه رسانهها قرار گرفته است، اما واقعیت این است که ریشه این ماجرا را باید از سالها قبل از این دوره جستوجو کرد. با این همه آنچه در ارتباط با ماجرای ورود پولهای آلوده و مشکوک به جریان تولید و توزیع در سینمای ایران وجود دارد، زمان اولیه وقوع این اتفاق نیست، بلکه مساله اصلی چگونگی ورود این پولها و استمرار جریان حضور سرمایههای مشکوک در سینمای ایران است.
آنچه سینمای ایران را در این سالها فلج کرده، ورود پولهای بادآورده به آن بود که هزینههای ساخت آثار سینمایی را بالا برد. بالا رفتن هزینه تولید باعث شد پس از مدتی عرصه تولید برای گروههای مختلف در سینمای ایران تنگ شود و کار در انحصار گروهی محدود قرار بگیرد؛ اتفاقی که نتیجه آن نهتنها جهتدهی در حوزه تولید محتوای آثار سینمایی بود، بلکه در زمینه توزیع آثار نیز منجر به شکلگیری یک جریان محدود سینمایی شد که مشخص میکرد کدام فیلمها میتوانند زمانهای بهتر اکران را در اختیار بگیرند.
بیشتر بخوانید
برخی عناصر سینمای ایران در تور مهره وهابیون سعودی
پولهای مشکوک در چند سال اخیر بارها و بارها محور گفتگوهای سینمایی در رسانههای مختلف شد و با وجود آنکه برخی افراد مشکوک برای وارد کردن چنین پولهایی به سینمای ایران، محاکمه شدند و برخی دیگر نیز در انتظار محاکمه هستند، اما هنوز هم مشخص نشده که چگونه این پولها همچنان در سینمای ایران در حال کار بوده و بر جریان تولید و توزیع آثار سینمایی اثر میگذارند.
مساله اینجاست که ورود این پولها به چرخه تولید آثار سینمایی باعث شد دستمزد بازیگران و سلبریتیها به شکلی نجومی افزایش یابد و حالا دیگر تولید یک اثر سینمایی در ظاهر کمهزینه و آپارتمانی هم چند میلیارد تومان هزینه دارد؛ بویژه اگر قرار باشد در فیلم بازیگر چهرهای نیز حضور پیدا کند، باید رقمی حدود ۷۰ درصد هزینه پروژه را برای قرارداد بازیگران صرف کرد.
حالا در این شرایط که سینمای ایران به واسطه کرونا و البته چرخه معیوب تولید و توزیع آن در آستانه ورشکستگی و فروپاشی است، نهادهایی همچون شهرداری تهران نیز به جای حمایت از جریان تولید و توزیع آثار سینمایی، با صرف هزینههای خود در مواردی غیرضرور همچون برگزاری مراسم تجلیل از افتخارآفرینان سینمای ایران در عرصههای بینالمللی، همین اندک راههای کمک درست و منطقی از سینمای ایران را هم به بیراه میکشانند.
مساله دیگر اینکه در این سالها، بارها شوراهای فعال در عرصه تهیهکنندگی سینما با صدور بیانیههایی اعلام کردهاند که با ورود پولهای آلوده به سینما بویژه شبکه نمایش خانگی برخورد میکنند و حتی از قوانین سختگیرانه و تنبیهی برای این حوزه گفتند، اما در نهایت اتفاق خاصی در این حوزه نیفتاده و هر روز خبرهای مختلفی در ارتباط با فعال شدن پولهای آلوده در یک پروژه جدید به گوش میرسد و هیچ کس هم دقیقا پاسخ نمیدهد مسؤولیت نظارت بر این حوزه بالاخره با وزارت ارشاد است یا نهادهای صنفی سینمایی مثل خانه سینما؟ فعلا حکایت ورود پولهای آلوده و رسیدگی به این پرونده در میان اهالی سینما، حکایت همان مثل «کی بود، کی بود، من نبودم» است که همه از ورود چنین پولهایی به سینمای ایران گلایه میکنند، اما هیچ پاسخ مشخصی برای دلایل ادامه چرخش چنین پولهایی در سینما و نمایش خانگی ایران نمیدهند.
* پولشویی، هنرمندان متعهد را خانهنشین کرده است
میزگرد بررسی «ورود پولهای آلوده به سینما» در برنامه تلویزیونی «هفت» با حضور داریوش باباییان و محمد درمنش از تهیهکنندگان سینما برگزار شد.
باباییان در ابتدای برنامه گفت: بعضیها راحت میآیند و با یک کار کل سینما را بهم میریزند. یکشبه تجربه آدمهایی را که ۴۰ سال در سینما بودهاند نابود میکنند و آنها را خانهنشین میکنند. صنوف مختلف واقعا در حال لطمه خوردن هستند.
وی افزود: مدیران میتوانند این اتفاق را مدیریت کنند. باید جلوی ورود این پولها را گرفت. پول خوب میتواند وارد سینما شود، اما باید منشأ آن معلوم شود. هزینه فیلمسازی واقعا بالاست؛ بدون هیچ برگشتی.
محمد درمنش هم گفت: اساس مطرح شدن ریخت و پاشهای مادی، آدرس غلط دادن است. کل پول در گردش سینما زیر ۵۰۰ میلیارد تومان است. موضوع پولشویی به نظر من رد گم کردن است. ارزهایی که به عنوان دولتی گرفته میشود، هیچوقت به اقتصاد کشور بازنمیگردد. این موضوعات فقط درباره سینما نیست، در کل کشور است.
این تهیهکننده خاطرنشان کرد: ارقام نجومی با ارقام معمول سینما اساسا قابل قیاس نیست؛ یک رقمی وارد سینما شده است. این پولها به ظاهر از مجاری قانونی آمده است، اما این پولها قبل از سینما از کجا منشأ گرفته است. سینماگران در کشور حق دارند به دنبال سرمایهگذار باشند. بنیاد سینمایی فارابی ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون میدهد، آن هم مشروط و تهیهکننده ناچار است سراغ سرمایهگذار برود.
وی گفت: تهیهکننده وظیفه ندارد منشأ پول را پیگیر شود، مقامات مسؤول و نهادهای ذیربط باید این کار را انجام دهند. سینما مثل آکواریوم است؛ شفاف است. ما باید ببینیم این پولها قبل از سینما در کجا بوده است و فکر نکنیم همه فسادهای مالی در سینماست.
داریوش باباییان هم اینچنین متذکر شد: این پولشوییها شالیزار سینما را تبدیل به برهوت کرده است. مدیریت کوتاهمدت ما مشکل دارد. یعنی تا بخواهد کاری بکند دورهاش تمام میشود. ظرفیت اکران ما محدود است. اگر یک نفر پولی را آورده، آیا اجازه دارد در چندین کار سرمایهگذاری کند؟ این اتفاق باعث میشود همین چند نفر کل سینما را قبضه کنند. ما تهیهکنندگانی داشتیم که فیلمهای پرفروشی داشتهاند، اما الان نمیتوانند یک فیلم بسازند. مگر آنکه بازیگر مطرح نیاورند که در گیشه شکست خواهند خورد. در شرایط فعلی واقعا نمیتوانند کار کنند و این باید توسط مدیران سینمایی درست شود.
محمد درمنش در تکمیل سخنان باباییان گفت: حرف آقای باباییان کاملا دغدغه است. من معتقدم اخلاقیات در تجارت معنا ندارد. دوست و دشمن معنا ندارد.
وی گفت: ۳ عنصر در ارتباط با پولهای کثیف وجود دارد؛ ابتدا برخورد با بازیگر. ما چیزی بین اقتصاد آزاد و سوسیالیستی هستیم. در بازار آزاد در ۱۲۰ فیلم ساخته شده در سال، این حق بازیگر است که رقم بالاتر را انتخاب کند. اشکال این است که ما دانشگاه سینمایی برای تربیت بازیگر نداریم. ما کمبود بازیگر داریم و این انحصار ایجاد میکند.
وی ادامه داد: در عرصه موسیقی، زمانی موسیقی لسآنجلسی، موسیقی را نابود کرده بود. یک تفکر درست توانست موسیقی لسآنجلسی را از رده خارج کند. ما به جای چند جوان نقش اول باید ۳۰ جوان نقش اول خوب داشته باشیم. این تقصیر وزیر ارشاد و آموزش عالی است. وجه بعدی آورنده پول است. این مشکل هم از سیستم است. بعضیها با ادعای خدمت فرهنگی پول میآورند، در حالی که نقشههای دیگری دارند.
این تهیهکننده در پایان گفت: رسانه ملی باید وارد این مباحث شود و امیدواریم تاثیرگذار باشد. پیگیری این پولها باید توسط سازمان بازرسی و قوهقضائیه انجام شود. این سیستم باید توسط این نهادها درست شود.