یادمه زمان حکومت شاه , دم غروب که میشد دختر مردم جرات نداشت پاشو از خونه بیرون بذاره و شهر پر میشد از یک مشت آدمهای مست و قمه کش و عربده کش , حتی یک بار صحنه ای رو که من با چشمام دیدم یادمه یکی مست کرده بود و با قمه تو دستش عربده میکشید و داد میزد : آی نفس کش ! ... مردم همه فرار کردند و خبری از پلیس نبود ! اما الان برین تو خیابونها , تازه بعد از غروب آفتاب , دخترها میرن بیرون قدم زدن و فلافل و بستنی خوردن و گشت تویه شهر ...

در این مورد حرف حق زده و تحسینش می کنیم ولی در سایر موارد باز به حرف هایش گوش می کنیم طبق این گفته که حق را بشنو حتی از فاسق

جاااان؟