به گزارش مشرق، در حال بازگشت به خانه بود. احتمالا در خانه پسرش و دو دختر خردسالش منتظر بازگشت پدر بودند تا پس از بازگشت او با شیرینزبانیهای خود دل پدر را بربایند. «حسن ترکمانان» کارمند شرکت آبفای شیراز بود. فردی زحمتکش که با تلاش و کوشش خانوادهای تشکیل داده بود و تمام امیدش این بود که به همراه همسرش شاهد قدکشیدن و بزرگ شدن سه فرزندشان باشند، حتما در ذهنش برای آنها آرزوهای فراوان داشته است.
حسن ترکمان اما هرگز آن شب به خانه نرسید. نه فقط آن شب که دیگر هیچگاه به خانه بازنمیگردد تا دخترانش را در آغوش بگیرد و با پسرش مشغول بازی شود. ۱۱ مردادماه سال ۹۷ بود که او در محله شاه داعی الله و مقابل درب منزل خود، با چاقو مورد ضرب و جرح قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد.
حسن ترکمان کارمند شرکت آبفا استان فارس توسط نوید افکاری و برادرانش در جلوی منزل خودش بهشدت مجروح شد و به طرز فجیعی به قتل رسید. قاتل حسن ترکمان و همدستانش به واسطه فیلمی که توسط دوربینهای مداربسته ضبط شده بود شناسایی و دستگیر شدند. اما به راستی حسن ترکمان حق حیات نداشت؟!
آنهایی که امروز برای نوید افکاری دایه مهربانتر از مادر شدهاند در آن روزهای داغ تابستانی چرا داغی که بر دل پسر او و دو دختر خردسالش نشست را ندیدند؟! چرا خانه ویران شده آرزوهای همسر او را نظاره نکردند؟! جماعتی که امروز برای اعدام فردی که قتل انجام داده اینگونه خود را مغموم نمایش میدهند آن روز که نوید افکاری جان پدر سه کودک را بیرحمانه و با ضربات چاقو میگرفت کجا بودند؟!
فرانسه؛ سرکوب جلیقهزردها و حق اعتراض
در این بین واکنش جنایتکاران تاریخ معاصر از همه تاملبرانگیزتر است. تلاش هماهنگ رسانهها و رژیمهای اروپایی و آمریکا برای بیگناه جلوه دادن افکاری از یک سو و همچنین وانمودسازی این موضوع که او بهخاطر یک اعتراض به اعدام محکوم شده در روزهای گذشته شدت گرفت.
وزارت خارجه فرانسه که کشورش ماههای متمادی است مشغول سرکوب اعتراضهای مسالمتآمیز «جلیقه زردها» است روز یکشنبه ۲۳ شهریور در بیانیهای بر پایبندی به حق آزادی بیان و آزادی اعتراض مسالمتآمیز و همچنین حق برخورداری همگان از یک دادگاه منصفانه تاکید کرد و گفت که بر این اساس اعدام آقای افکاری را محکوم میکند.
کاخ الیزه و پروژه کشتار یک ملت
از روزگاری که همین فرانسه و ارتش آن با سرهای بریده الجزایرهای در خاک آن کشور عکس یادگاری میگرفتند تا فروش جنگندههای «میراژ–اف1» از نوع EQ و «سوپر اتاندارد» به صدام و همچنین پرونده انتقال خون آلوده به ایدز به ایران هنوز مدت زمان خیلی زیادی نگذشته است.
فرانسه یکی از پیشگامان تجهیز نیروی هوایی ارتش صدام برای کشتار مردم ایران بود. این کشور نه تنها هواپیماهای پیشرفته بلکه خلبانهای زبده خود را نیز به عراق فرستاد تا بعثیها را برای بمباران دقیقتر و کشتار بیشتر مردم ایران آموزش دهند. فرانسه همچنین با یک پروژه سری به دنبال انتقال خونهای آلوده به بیماری ایدز به ایران بود تا با این اقدام یک ملت را با روحیه تروریستی خود نشانه بگیرد. حالا مضحک نیست اگر این کشور به اسم آزادی و آزادی بیان و با بهانه قصاص یک فرد که پدر خانوادهای را سلاخی کرده گریبان چاک کند؟!
آلمان و تجهیز صدام با سلاح شیمیایی
موضوع دیگری که جای تاسف دارد اقدام شرمآور سفیر آلمان در تهران است. در توئیت سفارت آلمان در کشورمان آمده است: عمیقا از اعدام نوید افکاری متحیر شدیم. پذیرفتنی نیست که برای خاموش کردن صداهای مخالف[!!] قوانین اساسی حقوقی نادیده گرفته شوند.»
حیرتانگیزتر اینکه این سفارتخانه به آرامی دارد به مرکزی برای دعوت به آشوب تبدیل میشود چرا که در ادامه توئیت سفارت آلمان آمده: «دو برادر نوید هنوز در زندان هستند و اکنون به همبستگی ما نیاز دارند!»
جملات فوق یعنی همبستگی در برابر قانون جمهوری اسلامی ایران و دعوت به ایستادن در برابر عدالت. کشور آلمان همان کشوری است که صدام را با سلاحهای شیمیایی تجهیز کرد و سپس آن حیوان دست پرورده آمریکا و اروپا با آن سلاحها حتی به جان مردم عراق افتاد و فاجعه حلبچه را رقم زد. حلبچه و سردشت تنها دو نمونه از کشتارجمعی با سلاحهای شیمیایی است که آلمان به صدام فروخت.
40 سال دشمنی و ادعای تحمل صدای مخالف!
چرا اروپا و آمریکا به تجهیز صدام پرداختند و چرا تاکنون از هیچگونه دشمنی با ایران فروگذار نکردهاند؟! چون انقلاب اسلامی ایران را صدایی مخالف با غرایز و تمایلات زیادهخواهانه خود میدیدند. حالا اگر سفیر این کشور که در مرکز مرگبارترین جنگ تاریخ بشری بوده (جنگ جهانی دوم) از تحمل صداهای مخالف دم بزند نباید بگوییم: «کار دنیا را ببین که برعکس است!»
اگر امروز آلمان و فرانسه و برخی کشورهای اروپایی تمام اصول دیپلماتیک را زیرپا میگذارند و یک دیپلمات ایرانی را به نام «اسدالله اسدی» برخلاف تمام موازین بینالمللی ماهها زندانی میکنند؛ اگر امروز این کشورها برخلاف تمام رسوم دیپلماتیک به لجنپراکنی علیه اسلام و ایران مشغول هستند و در این مسیر تمام آنچه را به عنوان عرف در موازین بینالمللی میشناسیم زیر پا میگذارند؛ که توئیت سفیر آلمان در تهران نمونهای از آن است همه اینها به عدم واکنش ما به خیانت اروپاییهاست.
خیانت در ذات کشورهایی نظیر آلمان، فرانسه و انگلیس است و برای آن در دو سه قرن اخیر شواهد بسیاری میتوان یافت. وقتی به رفتار حقارت بار این خیانتکاران پاسخی درخور داده نشد باید در ادامه آن منتظر این واکنشها نیز از سوی آنها میبودیم.
از حدودتان پا را فراتر نگذارید
پایگاه رسمی اطلاعرسانی وزارت خارجه جمهوری اسلامی روز دوشنبه ۲۴ شهریور اعلام کرده که سفیر آلمان در تهران به خاطر «توئیتهای اخیر» سفارت این کشور احضار شده است. بنابر این گزارش مدیرکل اروپای وزارت خارجه این اقدام سفارت را «خارج از عرف دیپلماتیک» و «به منزله دخالت در امور داخلی» ایران خوانده و آن را بهشدت محکوم کرده است.
این مقام وزارت خارجه در دیدار با سفیر آلمان گفته است: «مداخله در قوانین و مقررات و رویههای قضایی مستقل جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه قابل قبول و تحمل نیست و از سفارت آلمان انتظار میرود حد و حدود وظایف دیپلماتیک خود را شناخته و پا از آن فراتر نگذارد.»
پیش از اعلام خبر احضار سفیر آلمان، معاون امور بینالملل قوه قضائیه در نشست روز دوشنبه شورای عالی قضائی «برخی سفارتخانههای اروپایی» را به دخالت در امور داخلی ایران متهم کرد.
به گزارش خبرگزاری میزان، علی باقری بدون نام بردن از کشور خاصی خطاب به آنها گفت: «اگر از حق و عدل و انصاف بویی نبردهاید لااقل ادب دیپلماتیک را رعایت کنید و مانند یک گروه اپوزیسیون بلندگوی دروغپراکنی نشوید.»