سرویس ورزش مشرق – شنبه شب تهران و سایر شهرهای کشور غرق در شادی و نور بود. غرق در افتخار و غرق در سربلندی فرزندان این آب و خاک که همواره ثابت کرده اند در رویارویی با ناملایمتی های روزگار که اغلب حاصل دست بشر است به خوبی و با سرافرازی بیرون می آیند.
فوتبالیست هایی که دو ساعت قبل از بازی شنیدند یکی از مهره های اصلی تیم شان را به دلیلی نامربوط از همراهی تیم محروم کرده اند، هرچند با یک شوک ناگهانی مواجه شدند اما همین اقدام سیاسی انگیزه ای مضاعف برای برتری بر رقیب به آن ها داد و در پایان با افتخار سر خود را بالا گرفتند. اینان فرزندان، و برادران همان زنان و مردانی هستند که دهه هاست با تحریم های ناجوانمردانه غرب و شرق، دست و پنجه نرم کرده، این موقعیت سخت را به فرصت تبدیل و در نهایت سربلندی و خودکفایی در بسیاری از علوم، فنون و صنعت ها را به دست آوردند.
ساعتی که خبر محرومیت عیسی آل کثیر منتشر شد دل میلیونها ایرانی لرزید ولی این لرزش تنها برای دقایقی بیش نبود. اقدامات اولیه برای نقض این حکم و اعتراض به چرایی صدورش در همان ساعات اولیه از سوی باشگاه پرسپولیس و فدراسیون فوتبال انجام شد ولی دست نشانده های بن سلمان در مقری که شیخ سلمان در آن همه کاره است، خواب باطلی برای نماینده ایران دیده بودند تا پرسپولیس را در در مواجهه با نماینده شان فلج کنند، اما زهی خیال باطل...
یحیی گل محمدی با فرستادن مهدی عبدی در پست آل کثیر این ناعدالتی را پذیرفت و به نوعی همچون خیلی از ناملایمت هایی که علیه ایران شده دنبال راه چاره ای برایش برآمد. ایرانی، نامردی و نامرادی را می فهمد ولی از سرِ منش و بزرگی اش فریاد برنمی آورد مگر هنگامی که حس کند حقی ناحق شده است. اما این فرزندان خطه سرسبز مازندران (گل محمدی و عبدی) همه آنچه را که باید، می دانستند و تنها ۷ دقیقه زمان برای جوان قائمشهری کافی بود تا پس از دقیقه ۳۵ که دروازه حامد لک روی ضربه پنالتی حمداله باز شد، با پرشی استثنایی ارسال دقیق بشار رسن را با سر به گل مساوی تبدیل کند.
پرسپولیسِ خسته که هر سه روز یکبار در حال برگزاری دیدارهایی سنگین و سخت بود کمر خم نکرد و ضمن پاسخگویی حملات تیم سراسر حمله النصر آل سعودی بارها تا آستانه باز کردن دوباره دروازه حریف پیش رفت. آنها نیز با تکیه بر بازیکنان برزیلی و مراکشی شان چند موقعیت حساس روی دروازه نماینده ایران ایجاد کردند اما این شجاع خلیل زاده و حسین کنعانی زادگان بودند که قرص و محکم همه توپ ها را رد کرده و یا دفع می کردند و البته پشت سر آنها نیز حامد لکی ایستاده بود که با قامتی افراشته و دستانی کشیده دروازه ۷ متری را برای مهاجمان آل سعود به دروازه ای ۳ متری تبدیل کرده بود.
این شد که بازی در ۹۰ دقیقه به وقتهای اضافی رفت و در همان ۱۵ دقیقه اول با اخراج احسان پهلوان پرسپولیس خسته، یکی از یارانش را هم از دست داد و حالا باید ۱۶ دقیقه دیگر را با یک سرباز کمتر به نبرد با ارتش آل سعودی برود. اما پرسپولیس ایستاد و با درخشش دوباره مدافعان، هافبک ها و دروازه بانش همه موقعیت های حریف را از بین برد و در نهایت کار به ضربات پنالتی کشید. ضرباتی نفس گیر که ایمان و اراده بازیکنان پرسپولیس در تقابل با دغل بازی و دسیسه چینی آل سعود و کنفدراسیون فوتبال تحت امرش در نهایت با پنالتی چهارمی که حامد لک مهار کرد و ضربه ای که علی شجاعی به ثمر رساند، ۸۰ میلیون ایرانی را به هوا فرستاد.
اتفاقات رخ داده در دیدار نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا بین نماینده آل سعود و پرسپولیس ایران مصداق بارز آیه "و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین" است. این ۶ گل پرسپولیس (یک گل در جریان بازی و ۵ ضربه پنالتی) مصداق بارز موشکهایی بود که از خاک دوحه و به دستان پرتوان فرزندان غیور این سرزمین به قلب ریاض و البته مقر کنفدراسیون فوتبال آسیا پرتاب شده و یک یکشان به اهداف مورد نظر برخورد کردند و حریف را به زانو درآوردند تا خاطره آرامکو برای سعودی ها تداعی شود!
این پرسپولیسِ خسته و شادی آفرین خیلی از هواداران فوتبال را یاد آن شعر معروف دهه شصت انداخت و به خوبی نشان داد که "پرسپولیسِ خسته، هنوز از پا ننشسته پشتِ رقیبانِش رو یکی یکی شکسته"