این بیانیه در زمانی نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا -سوم نوامبر 2020- و همراه با اعلام آژانسهای اطلاعاتی آمریکا مبنی بر مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری 2016 با هدف کمک به ترامپ انتشار یافته است. نکته آن که در اوایل ژانویه 2017، گزارش مشترک سیا، اف بی آی و آژانس امنیت ملی امریکا وجود دخالت روسیه در انتخابات 2016 را تأیید کرده بود.
دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 یکی از نادرترین پدیده های تاریخ اخیر آمریکا بوده و بنا بر گفته کریستوفر وری -مدیر اف بی آی- روسیه در حال انجام یک کارزار "بسیار فعال" برای بدنام کردن جو بایدن در انتخابات 2020 و ایجاد هرج و مرج در صحنه سیاسی ایالات متحده است.
اگر تلاش روسیه برای حمایت از دونالد ترامپ در سال 2016 مبنی بر این فرضیه بود که کرملین، هیلاری کلینتون -وزیر امور خارجه وقت- را مشوق آشوبهایی دانسته که در مسکو در پی اعلام نامزدی پوتین برای ریاست جمهوری روسیه در مارس 2012 روی داده بوده و همچنین وی را به دخالت در روند انتخابات روسیه متهم می کرد، رقیب انتخاباتی ترامپ در 2020 نیز پرونده مثبتی در افکار پوتین ندارد. جو بایدن متهم است که بعنوان معاون رئیس جمهور، در سیاست تحریمهای ایالات متحده علیه روسیه پس از الحاق کریمه در سال 2014 نقش داشته است. جو بایدن به تازگی روسیه را "دشمن" آمریکا خوانده و به مسکو هشدار داده که در صورت ادامه دخالتهایش "بهایش را خواهد پرداخت".
اما ترامپ که بارها اتهامات مداخله روسیه را کم اهمیت جلوه داده، رویکردی متضاد داشته و از آغاز کار در کاخ سفید، از الگوی رفتاری در سیاست خارجی خود بهره گرفته که آشکارا با مواضع روسیه سازگار بوده و به پوتین در تحقق بسیاری از مهمترین اهداف سیاست خارجی کمک کرده است.
اقدامات دولت ترامپ در شرایطی در خدمت پیشبرد برنامه سیاست خارجی کرملین قرار گرفت که اقتصاد روسیه به دنبال کاهش قیمت نفت دچار رکود شده و در برابر فشارهای ناشی از تحریم های ایالات متحده آسیب پذیر بود. همچنین روسیه در سال 2016 برای اقداماتش در کریمه و شرق اوکراین از سوی جامعه جهانی به حاشیه رانده شده و با واکنش های شدید خارجی مواجه شده بود. قرار گیری در این موقعیت سخت می توانست برانگیخته شدن پوتین برای اقدامات تلافی جویانه احتمالی در برابر آمریکا و جامعه جهانی را توجیه کند.
با توجه به افشاگری های مداوم در مورد تبانی ستاد انتخاباتی ترامپ با روسیه، قطعاً به نفع ترامپ بود تا سیاستهایش نشانی از همسویی با پوتین نداشته باشد، اما مواضع اتخاذ شده در بسیاری از تصمیم گیری ها و اقدامات واشنگتن همراستا با اهداف سیاست خارجی روسیه بوده است بدین قرار که:
اول عقب نشینی آمریکا از خاورمیانه که از دوران ریاست جمهوری باراک اوباما آغاز شده بود، توسط دونالد ترامپ ادامه یافته و شرایط را برای پوتین مهیا ساخت تا نفوذ ژئوپلیتیکی روسیه را فراتر از اوراسیا گسترش دهد.
مداخله در سوریه برای پوتین که سقوط اتحاد جماهیر شوروی را بزرگترین فاجعه ژئوپلیتیکی قرن قلمداد کرده بود، امکان احیای حوزه نفوذ روسیه را از نقاط پیرامونی تا قاره آفریقا فراهم آورد.
دوم در حمله موشکی و پهبادی 14 سپتامبر 2019 به مجموعه پالایشگاهی و میدان نفتی متعلق به شرکت آرامکو در شرق عربستان سعودی و عدم تشخیص هواپیماهای بدون سرنشین و موشک های کروز توسط گردان های ویژه سیستم ضدموشکی پاتریوت ساخت امریکا، ایالات متحده با این عنوان که این حمله علیه عربستان سعودی بوده و نه علیه ایالات متحده، این امکان را فراهم آورد تا فرصتی برای روسیه جهت همکاری نظامی با عربستان تامین گردد. تنها دو روز پس از این حملات، پوتین آمادگی کشورش را برای کمک به عربستان در صورت خرید سلاح های روسی که قادر به دفاع از هرگونه تجهیزات سعودی هستند، اعلام نمود.
سوم ترامپ در سیاست خارجی خود مبتنی بر "اول آمریکا" با سخت گیری نسبت به متحدانش در اروپای غربی و فشار برای افزایش هزینه های دفاعی ناتو حمله های بی امانی نسبت به نظم جهانی مبتنی بر قوانین روا داشته که امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه آن را نتیجه پایان هژمونی غرب بر جهان عنوان کرده است. تخریب اتحادیه اروپا و تقویت اتحادهای سیاسی طرفدار روسیه برای پوتین که اتحادیه اروپا و ناتو را تهدیدی برای روسیه می داند، فرصتی را ایجاد می کرد تا با برهم خوردن اتحاد غرب از تنگناهای ژئوپلیتیک غرب روسیه بکاهد. همچنین نابودی ناتو به عنوان یک عامل امنیت اروپا ازخواسته های ژئوپلیتیک مسکو بوده و حذف نیروهای ناتو از مناطق بالتیک، بالکان و دریای سیاه به معنای بی دفاع گذاشتن اروپا خواهد بود.
چهارم ترامپ با خروج ایالات متحده از توافقنامه منع موشک های هسته ای میان برد “INF”، خروج از پیمان آب و هوایی پاریس، لغو قراردادهای تجاری مانند پیمان تجاری شراکت فرا آتلانتیک “Trans-Pacific Partnership (TPP)” ، خروج از برنامه جامع اقدام مشترک با ایران (برجام) و خروج از معاهده آسمان های باز تلاش داشته تا اثبات کند که هدف وی از بین بردن محدودیت ها بر سر راه حاکمیت بی حد و حصر ایالات متحده در جهان است. اما حاصل کار به خدشه دار کردن رهبری جهانی ایالات متحده انجامیده و بی اعتمادی جهانی نسبت به ایالات متحده به عنوان قدرت برتر جهانی، برای پوتین به منزله راهی برای مطرح شدن روسیه در سطح جهان بوده است.
پنجم دعوت ترامپ از روسیه در ماه می 2020 برای پیوستن به اجلاس سالانه گروه جی هفت که از سال 2014 و به دلیل الحاق کریمه به خاک روسیه از گروه "جی 8 آن زمان" اخراج شده بود، نیز قابل تامل خواهد بود. ترامپ بارها پیشنهاد کرده که روسیه با توجه به اهمیت استراتژیکش باید دوباره به گروه جی 7 برگردد اما اعضای گروه کماکان بر سر مواضع گذشته برای محروم کردن روسیه از پیوستن دوباره به گروه پابرجا بودند. برای پوتین که همواره در راستای منافع ملی روسیه به دنبال کسب جایگاه مساوی همانند سایر بازیگران بزرگ بین المللی بوده، همه ارکان و نهادهای بین المللی که بتوانند این پرستیژ اثرگذاری را برای روسیه تامین کنند، مورد توجه قرار می گیرند. بازگشت به باشگاه کشورهای صنعتی دنیا فرصتی است تا پوتین نقش به حاشیه رانده روسیه را پس بگیرد.
ششم اینکه تصمیم ترامپ مبنی بر کاهش بخشی از نظامیان کشورش در خاک آلمان در ژوئن 2020 به عنوان اهرم تنبیهی در برابر آلمان با ایجاد دلسردی و تردید در همکاری از سوی برلین توانست موجبات رضایتمندی روسیه را فراهم آورد. زیرا عقب نشینی نیروهای امریکایی از آلمان در جهت منافع روسیه بوده که مدت هاست از حضور نیروهای آمریکایی در اروپا شکایت داشته است.
نادیده گرفته نمی شود که اگر چه سیاست خارجی ترامپ در روابط بهتر با مسکو و الگوی تصمیم گیری سازگار با کرملین در راستای اهداف سیاست خارجی روسیه قرار گرفته، اما این بدان معنا نیست که ترامپ به صراحت تصمیمات و اقدامات خود را با پوتین کارگردانی کرده است. خروج از معاهده کنترل تسلیحات با روسیه، اعمال تحریم ها علیه خط لوله نورد استریم 2 برای انتقال گاز روسیه به آلمان، اعزام نیروهای نظامی امریکا از آلمان به لهستان، کمک نظامی به اوکراین و فروش موشک های ضد تانک جاولین به کیف از جمله تصمیماتی بودند که برخلاف منافع مسکو بوده اند.
در مجموع آن که در بسیاری موارد تصمیمات ترامپ به قیمت اولویت های ایالات متحده به نفع اهداف سیاست خارجی روسیه تمام شده است. اگر ریسک پوتین در مورد دخالت در انتخابات به نفع ترامپ توانسته منافع روسیه را برای چهار سال تامین کند، منطقی خواهد بود که برای یک دوره چهار ساله دیگر نیز تکرار شود.
منبع: دیپلماسی ایرانی