سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
طرح "کولبران روحانی" برای ایجاد اغتشاش
جهانبخش خانجانی، فعال اصلاحطلب و عضو حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفته است:
"روحانی هم در دولت اول تا حدودی منطبق بر وعدهها و نظرات پشتیبانهای خود عمل میکرد اما در دولت دوم بعد از رایآوری به کلی تغییر رویه داد و در انتخاب اعضای کابینه چندان منطبق بر وعدههایی که به مردم داده بود، عمل نکرد. همچنین انتقاد دیگر این است که اصلاحطلبان در مواجهه با دولت روحانی به جای آن که دولت را به صورت جدی و اثرگذار مورد انتقاد قرار دهند، به حمایتهای بیپایه از دولت روی آوردند. نتیجه این اتفاقات این شد که ما اصلاحطلبان تنها نقش کولبر را داشتیم، که من قبلا هم در مصاحبهای گفتم که ما کولبر بودیم."
او در اظهارات خود همچنین میگوید: برخی جریانهای اصلاحطلب هم مسیرهای رادیکال را پیشنهاد میکنند و حتی حرکتهای رادیکالی گذشته را رادیکال نمیدانند، اخیرا مباحثی توسط برخی اصلاحطلبان مطرح میشود که به جای اینکه کشور و اصلاحطلبان را از بحران خارج کند، بحران جدیدی را بهوجود میآورد و منجر به تند شدن فضا میشود، خب تند شدن فضا هم به صورت طبیعی حاکمیت را به سوی کنترل شدید، بسته شدن فضا، پررنگ شدن و محدود شدن خط قرمزها میبرد، طبیعی است که در این شرایط تحولات به سمت حذف هدایت میشود و در مقابل رفتارهای مدنی سیاسی به سمت رفتارهای جنبشی هدایت میشود، باید بدانیم که با حرفها و شعارهای افراطگرایانه هیچ گروهی به اهداف خود دست پیدا نمیکند و حاصل آن ضربه خوردن به کشور است.[1]
*البته کولبری آقای روحانی برای اصلاحطلبان بسیار باورپذیرتر از کولبری اصلاحطلبان برای آقای روحانی است!
زیرا یک نگاه ساده به مقامات ارشد دولت رئیسجمهور از معاون اول گرفته تا ربیعی و زنگنه و نوبخت و... به وضوح هرچه تمامتر نشان میدهد که روحانی تحت نفوذ چه کسانی است!؟
و از طرفی مردم ایران میدانند که اظهارات و برنامههای کلان رئیسجمهور مثل برجام، عدم نظارت بر بازار و قیمتها، عدم نظارت لازم بر فضای مجازی و... تماما از برنامههای اصلاحطلبان بوده است نه کس دیگر!
مسئله مهمتر اما اشاره خانجانی به طرح برخی اصلاحطلبان برای ایجاد تنش و بحران است.
اما این بحران و تنش چیست که خانجانی به تاپیک آن اشاره میکند اما از بیان محتوای آن طفره میرود!؟
پیش از این و در تیرماه 99 بود که غلامحسین کرباسچی، دیگر فعال اصلاحطلب نیز در اظهاراتی گفته بود: تعریف اصلاحطلبان روی هوا است؛ یکی میگوید میخواهیم از ریشه بزنیم و دیگری میگوید، میخواهیم اصلاح کنیم و معلوم نیست اصلاح طلبان چه کسانی هستند و میخواهند چه کنند. [2]
و البته او هم اشارهای نکرده بود که این کدام اصلاحطلبان هستند که به زدن ریشه نظام فکر میکنند!؟
برنامه اصلی هسته سخت اصلاحات -که راهبردهای کلی جریان چپ را تعیین میکند- برای بحرانزایی از این روست که آنها مایلند تا به پایان دوران عمر سیاسی خود نرسیدهاند؛ تکلیفشان را با نظام اسلامی روشن کنند.
و از همین روست که نه تنها به جوانان اصلاحطلب هیچ روی خوشی نشان نمیدهند بلکه گویا از بحران نیز استقبال میکنند.
برنامههای آنها برای ایجاد بحران در کشور نیز شامل فاز اصلی "فتنه اقتصادی" و گام کمکی "تحریم انتخابات و خروج از دموکراسی" است که البته قابلیت اجتماع با یکدیگر را نیز دارند. کما اینکه سعید حجاریان اخیراً از بروز اغتشاش در ایام انتخابات 1400 (که گویا اصلاحطلبان قصد تحریم آنرا دارند) خبر داد. [3]
طراحی اصلاحطلبان برای این دو فاز تاکنون به وقوع رخدادهایی مثل دیماه 96، آبان 98 و کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات مجلس یازدهم منجر شده است.
اقداماتی که فرجام آنها و پیروزی یا شکست آنها به "روشنگری خواص" وابسته است.
***
شوخی خطرناک ضرغامی با شورای نگهبان
عزتا... ضرغامی، فعال اصولگرا و رئیس اسبق سازمان صداوسیما به تازگی در اظهاراتی که سایت اعتمادآنلاین آنها را بازنشر داد در اشارهای تلویحی به انتخابات 1400 گفته است: اگر سال بعد تایید صلاحیت نشوم به خاطر حضور آملی لاریجانی در شورای نگهبان است!
او همچنین اظهار میکند: برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ آمادهام. حداقل یک سال است به طور مستمر جلسات اقتصادی برای اداره کشور دارم.[4]
در همین حال، سایت رجانیوز هم با انتشار بخشهایی از همین اظهارات ضرغامی پیرامون سعید جلیلی به نقل از وی نوشته است: او –جلیلی- یک الگو و نمونه کامل برای ارزشها و معیارهای اسلامی هست که اگر یک روز به فضل الهی بتواند رای اکثریت مردم را به دست بیاورد، نشان دهنده بازگشت مردم به خیلی از ارزشهای اصیل اسلامی است. ایشان را شخصاً خیلی دوست دارم و صداقتشان در رفتارهایشان را خیلی تحسین میکنم.[5]
*البته ما متوجه طنازیهای آقای ضرغامی هستیم اما بهتر بود ایشان نیز متوجه حساسیت وظایف خطیر شورای محترم شورای نگهبان باشند.
چه اینکه در مقطع کنونی که دشمنان در جبههای چندوجهی مشغول حمله به شورای نگهبان هستند و امیدوارند که بتوانند کاندیداهای بدسابقه و فاقد کارنامه را به شورای نگهبان تحمیل کنند؛ بعید است که لحن شوخی آقای ضرغامی در این اظهارات فهم شود!
رأی شورای نگهبان برای همه نامزدها نیز یک رأی فردی نیست که خدای نکرده کسی به شوخی یا جدی علت ردّ صلاحیت خود را این یا آن عضو شورای نگهبان معرفی کند.
و البته همه کاندیداهای بالفعل و بالقوه بایستی به ساز و کار قانونی انتخابات در نظام جمهوری اسلامی ملتزم باشند و التزام خود را نیز رسما بیان کنند نه اینکه فضا را به سمت حواشی هدایت کنند که فرجام خاصی نخواهد داشت.
التزام به قواعد انتخاباتی البته بیشتر برازنده نامزدها و رجال اصولگراست که به رعایت قانون و سر نهادن به قوانین موضوعه کشور شهرهاند.
***
انکار یک عقد اخوّت با روشهای طنزآلود
مردم با عبور از روحانی و نوبخت، به سمت جهانگیری و هاشمی میل کردهاند!
یدا... طاهرنژاد، فعال اصلاحطلب و عضو حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی در اشاره به انتخابات 1400 گفته است: ارزیابی من این نیست که جامعه به سمت اعتدال برود و نه تنها گرایشی به این سمت وجود ندارد بلکه حتی میتوان گفت جامعه زده شده است. اعتدالی که طلایهدار آن آقای روحانی و آقای نوبخت هستند دیگر در جامعه مقبولیت لازم را ندارد. حجم مطالب انتقادی و استهزایی که علیه آقای روحانی در فضای مجازی و غیرمجازی منتشر میشود در تاریخ انقلاب بیسابقه است. چطور میتوان جامعه را به دنبال این خط و مشی تصور کرد.
او سپس میافزاید: گزینهای که بتواند رایآور و اعتمادساز باشد –در میان اصلاحطلبان- وجود دارد ولی بعید می دانم مصادیق به این زودی به جامعه معرفی شوند. ولی ما در کارگزاران به طور بالقوه میتوانیم از آقای محسن هاشمی و آقای جهانگیری نام ببریم. این دو نفر این قابلیت را دارند تا مطرح شوند. نام میبریم به این معنا که این دو نفر قابلیت کاندیدا شدن را از طرف کارگزاران دارند ولی ما هنوز کسی را معرفی نکردهایم.[6]
*ما قضاوت درباره اظهارات این فعال چپ را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم...
چه اینکه حمایتهای خاندان هاشمی از آقای روحانی و فدایی بودن اسحاق جهانگیری برای روحانی در سمت معاون اولی و ایفای نقش "کاندیدای پوششی" برای او در انتخابات سال 96 هنوز زبانزد خاص و عام است.
اینکه اصلاحطلبان تقلا میکنند تا این حد بصورت نخنما و کودکانه خود را منفکّ از آقای روحانی و دولت متبوع خودشان جلوه بدهند و عقد اخوّتشان را منکر شوند؛ بایستی به یک عامل عبرت از امروز تا همیشه بدل شود و مورد مطالعه و تأمل همیشگی جویندگان حقیقت در سیاست باشد.
***
1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-977719
2_ mshrgh.ir/1089814
3_ mshrgh.ir/1119442
4_ https://etemadonline.com/content/438209
5_ http://rajanews.com/node/340703
6_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/298976