به گزارش مشرق، تصور ما روزهای نخست از کرونا این بود؛ این مرض منحوس مساوی است با مرگ یا در بهترین حالت بیماری دراز مدت و عوارض نامعلوم. حالا اطلاعات بیشتر، مسائل معیشتی، دلتنگی برای سفر و دیدار اقوام همچنین کافی نبودن نظارت بر رعایت شیوه نامه های بهداشتی در جامعه، گره کرونا را کور کرده است. گره ای که آمارهای نزولی مبتلایان و فوتی ها در اردیبهشت سال جاری، خبر از باز شدن آن می داد و حالا ناگهان محکم شده است.
مخارج، تورم و متروی شلوغ
مردم می گویند که اگر در خانه بمانیم مخارجمان را چه کسی تامین می کند، آن هم با این نرخ عجیب تورم؟ وسایل نقلیه عمومی برای رفت و آمد ایمن و بهداشتی کافی نیست. تصویر اتوبوس و قطارهای متروی پر از جمعیت را نشان می دهند و می گویند که اگر قرار است، کرونا را شکست بدهیم فکری باید به حال این موارد کرد. ماسک زدن کافی نیست وقتی جمعیت انقدر در یک اتوبوس و ... فشرده است.
مسئولان هم از کاهش مراعات های اجتماعی مردم مانند استفاده نکردن از ماسک، پرهیز از رفت و آمدهای غیرضروری، کاهش فاصله اجتماعی و به طور ویژه از مسافرت به خصوص در تعطیلات عمومی گله می کنند. تعطیلات عمومی که قبلاً پرستارها و پزشکان را خوشحال می کرد حالا رعشه به تن کادر درمان می اندازد. مراعات های اجتماعی کاهش یافته؛ عده ای بی آنکه راهی به روی آن ها محدود باشد، به مسافرت می روند. بین این گلایه ها اما این کروناست که هیچ توجیحی سرش نمی شود و آمار فوتی ها متاسفانه افزایش پیدا کرده است. کادر درمان هم زیر بار این روزهای سخت کمر خم کرده، حالا نوبت پیدا کردن مقصر است!؟ نجات جان خودمان و کادر درمان واجب تر به نظر می رسد.
خانه های سرخ تقویم و زنگ خطر!
از روزی که نخستین مورد ابتلا به کرونا در کشور ثبت شد تا جمعه ۱۸ مهر، طبق آمارهای ثبت شده در وزارت بهداشت و درمان کشور ۴۹۲ هزار و ۳۷۸ نفر به کرونا مبتلا شده اند. از این تعداد ۴۰۱ هزار و ۳۷۹ نفر بهبود یافته اند و متاسفانه ۲۸ هزار و ۹۸ هموطن خودمان را از دست داده ایم. اگر تعداد کل مبتلایان به فوتی ها را تقسیم کنیم آماری نسبی و درصد فوتی ها مشخص می شود.
در میدان جنگی ای که کرونا براه انداخته و سلامت و حیات مردم را به چالش کشیده است، آمارهای دردناک کم نیست. بارها گفته اند و خوب می دانیم که ژنرال ها و برگ های برنده اصلی ما در این نبرد تن به تن با این ویروس منحوس علاوه بر مراعات های بهداشتی ما، کادر درمان هستند. آن ها در خط مقدم این جبهه و رو در رو با بیماری می جنگند. بیش از ۷ ماه است آتش بی امان کرونا بر سر این گروه می بارد. خانواده شان را به سختی و با خاطری مشوش می بینند. آرزوی یک سفر چند روزه و رفتن به جایی که اسمی از کرونا نشنود به دلشان مانده است.
روزهای نخست با وجود هراسی از بازدیدها و مسافرت های نوروزی، برگزاری مجالس پر تجمع ازدواج و ختم بود، اوضاع بهتر پیش رفت. به دلیل مبهم بودن کرونا بیشتر می ترسیدیم و رعایت می کردیم. مسافرت نرفتیم و دید و بازدید کنسل شد. نمره قبولی خوبی از کادر درمان گرفتیم و آمارهای فوت به زیر ۵۰ نفر رسید. ناگهان اما با گرم شدن هوا، هوس سفرهای تابستانه، بازگشایی مشاغل و مسائل ناشی از دغدغه های معیشتی، آمارها شیب تند صعودی گرفت. هر تعطیلات و عدد سرخ روی تقویم هم با افزایش احتمال سفرها و محدود نشدن راه ها به سوی گردشگرانی که یا از کرونا خسته شده اند یا آن را جدی نگرفته اند هم، کم لرزه به تن کادر درمان و سلامت کشور نمی اندازد.
تقریباً غیرقابل جبران
طبق آماری که شهریور امسال منتشر شد تا زمان اعلام این آمار، ما ۱۶۴ نفر از نیروهای حوزه سلامت و درمان کشور را در این نبرد از دست داده ایم. اگر این آمار را بر تعداد کل مبتلایان تقسیم کنیم، عددی حدود ۳۰۰۲ به دست می آید. این یعنی به طور میانگین و تقریبی به ازای هر سه هزار مبتلا، جان یک نفر از کادر درمان به خطر افتاد و او را از دست دادیم.
پرستارمستعدی به پدر شهیدش پیوست
پر واضح است که هرچه تعداد کل مبتلایان پایین تر بود، تعداد فوتی ها در کادر درمان کمتر می شد. هرچند این عزیزان در راه خدمت خالصانه و فداکارانه شان به فیض شهادت نائل شدند اما از دست دادن آن ها فقط یک داغ و اندوه عمومی نیست. یک پرستار ۴ سال باید درس بخواند و ۲ سال طرح بگذراند تا در مراکز درمانی مشغول به خدمت شود؛ ۶ سال. یک پزشک عمومی هم باید ۷ سال دوره تحصیلی و طرح بگذراند تا مجوز طبابت بگیرد. برای پرستاران و پزشکان متخصص این مدت، طولانی تر است. گذشته از سرمایه های اجتماعی که صرف می شود تا یک پرستار و پزشک به عرصه خدمت برسد، سرمایه زمانی مسئله مهم و در صورت آسیب این قشر به سختی و کندی قابل جبران است.
کادر درمان؛ سپر دفاعی ما
فکر کنید پرستاران و پزشکان مبتلا، بستری یا خدای نکرده فوت شوند در آن صورت پناه بیماران ما کجا خواهد بود؟ آیا هنگام بیماری، فرصت، تحمل و بقای عمر داریم که ۶ یا ۷ سال صبر کنیم تا پیچیده و تخصصی ترین بیماری های خود را به دست نیروهای تازه فارغ التحصیل شده درمان کنیم؟ طبق آماری که دکتر «ایرج حریرچی»، قائم مقام وزارت بهداشت و درمان بهمن ۱۳۹۶ در گفتگو با یکی از رسانه ها مطرح کرد، ایران بیش از ۱۱۷ هزار پزشک، داندانپزشک عمومی، متخصص، فوق تخصص و یا در حال تحصیل برای تخصص دارد. همچنین طبق آماری دیگر که اردیبهشت سال جاری منتشر شد جمعیت جامعه پرستاری کشور ۲۰۰ هزار نفری است و مطالب متعددی پیش از این آمار مبنی بر نیاز کشور به دست کم ۱۰۰ هزار پرستار دیگر منتشر شده بود. آمار شهادت کادر درمان حتی در صورت اشباع نیروی جامعه پزشکی و پرستاری کشور دردناک و نگران کننده است اما می بینیم که در این حوزه ها کشورمان همچنان به نیروهای بیشتری نیاز داشته. درک این موضوع شاید صدای زنگ خطر کرونا را که متاسفانه کمی برای جامعه یکنواخت و عادی انگاری شده را محکم تر به صدا دربیاورد. غفلت و کوتاهی هرکدام از ما می تواند به طور صعودی آمار مبتلایان را افزایش دهد و به دنبال آن خطر از دست دادن کادر درمان؛ سپر دفاعی قوی ما در برابر کرونا را.
مرگبار تر از ۸ سال جنگ تحمیلی
در موج اول کرونا که قدرت واگیر و سرایت ویروس و جهش های آن کمتر بود، آماری می گفت هر مبتلا می تواند دست کم ۱۱ نفر را مبتلا کند و این آمار مربوط به محاسبه حداقل حضور اجتماعی فرد و شرایط قرنطینه بود. حالا با این ساعت های طولانی حضور در جامعه و کاهش آمار مراعات بهداشت اجتماعی، مهمتر از آن افزایش ناگهانی قدرت سرایت ویروس و جهش های خطرناکش هر فرد مبتلا می تواند افراد بیشتری را درگیر کند.
متاسفانه تعداد فوتی ها هم بیشتر شده است. در روزهای اوج موج اول بیشترین آمارها به طور میانگین ۱۵۰ نفر بود اما حالا در موج دوم و سوم این عدد روی ۲۰۰ نفر ثابت مانده و تا مرز ۲۴۰ نفر هم رفته. این درحالی است که کارشناسان سلامت و کادر درمان از پاییز و زمستان سخت می گویند. از عدم مراعات های مردم، نبود تدابیر لازم توسط مسئولان و فرسودگی شغلی گله دارند. فشار شغلی در شرایط عادی و بدون استرس هم آثار نامطلوبی دارد حالا شما فرض کنید هر روز در یک میدان جنگی کار می کنید. تعداد بیماران بستری کرونا که بیشتر می شود، احتمال ابتلای کادر درمان هم بالاتر می رود. آمارها حکایت از ابتلای مجدد چند پزشک و پرستار به کرونا هم دارد به خصوص در استان های شمالی کشور که از مهمترین مقاصد گردشگری در تعطیلات هستند.
چند وقت پیش اینفوگرافی جالبی منتشر اما شاید کمتر به آن توجه شد؛ نگاهی آماری و مقایسه ای میانگینی به آسیب های جانی دوران دفاع مقدس و کرونا. تعداد شهدای روزانه ۸ سال جنگ تحمیلی عراق و ایران ۷۸ نفر و جانباختگان روزانه کرونا ۹۳ نفر نوشته شده. این اینفوگرافی مربوط به چند ماه قبل است، زمانی که کرونا سیر نزولی گرفته بود حالا میانگین جانباختگان روزانه کرونایی بیشتر شده است. مقایسه همین دود عدد ۷۸ و ۹۳ کافی است تا باور کنیم کرونا می خواهد برنده جنگ ناعادلانه و تحمیلی اش باشد.