به گزارش مشرق، بر هیچ کس پوشیده نیست که اعلام توافق عادیسازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی، با چراغ سبز سران عربستان سعودی به ویژه محمد بن سلمان ولیعهد این کشور صورت گرفته است.
بیشتر بخوانید:
آغوش باز نتانیاهو برای ولیعهد سعودی
روزنامه فرامنطقهای القدس العربی با مقدمه فوق به بررسی نقش سعودی و به ویژه «بندر بن سلطان» رئیس پیشین دستگاه اطلاعات این کشور پرداخت و نوشت، با وجود این مسئله، ریاض از تأیید یا رد این توافق طفره میرود، ولی اشارههایی داشته است که نشان میدهد، «نه تنها، با قدرت حامی این توافق است، بلکه حکایت از آن دارد که این کشور، در زمان مناسب، همان مسیر عادیسازی را طی کرده است».
بیشتر بخوانید:
بندر بن سلطان: سران فلسطین، ایران را مهمتر از کشورهای عربی میدانند
به گزارش این روزنامه، این مسئله با مجموعه توئیتها و یادداشتهایی آغاز شد که روزنامهنگاران و نویسندگان نزدیک به ولیعهد با عنوان «فلسطین، مسئله من نیست» آن را کلید زدند و مسائلی مانند فروش اراضی فلسطین و فرار از آن در سال ۱۹۴۸ را مطرح کردند؛ اظهاراتی که در واقع، ساخته و پرداخته رژیم صهیونیستی بود.
بنا بر این گزارش، پس از مدتی به بحرین نیز اجازه داده شد که توافق عادیسازی را با صهیونیستها امضا کند؛ اقدامی که «محال بود بدون تمایل ریاض، پادشاه بحرین حتی جرأت کند به آن فکر کند. پس از آن، رسانههای سعودی و قافله نویسندگان ولیعهد، تبلیغ توافق بحرینی-اسرائیلی را آغاز کردند، ولی هیچ مسئول رسمی سعودی، موضع روشنی در این خصوص اتخاذ نکرد».
القدس العربی در ادامه مینویسد، ظاهرا این اشارهها کافی نبود و رضایت کاخ سفید و گروههای فشاری را که در آمریکا به سود رژیم صهیونیستی فعالیت میکنند، به دست نیاورد. لذا باید پیام غیر رسمی دیگری از سوی خاندان آل سعود صادر میشد و حمله شدیدی به ملت و مسئله فلسطین صورت میگرفت.
به گزارش این روزنامه، چه کسی برای انجام این کار از بندر بن سلطان یا «بندر بوش» -مناسبتر است؟ شخصی که رسانههای آمریکایی این لقب را به وی دادند؛ زیرا طی ۲۳ سال فعالیت خود به عنوان سفیر ریاض در واشنگتن، از بوش پدر و پسر اطاعت کرد. چه کسی بهتر از کسی که ولیعهد وی را از پست عالیرتبه خود کنار گذاشت؟.
بنا بر این گزارش، سران فلسطین نیز مانند سایران رهبران جنبشهای آزادیبخش، اشتباهاتی مرتکب شدهاند، ولی بسیار سخت است که بن سلطان، خود را به عنوان یک ناقد بیطرف جا بزند و عملکرد این رهبران را نقد کند؛ کسی که «پرونده سیاسی، دیپلماسی و امنیتی وی، سرشار از اشتباهات بی حد و حصر است؛ نه فقط در خصوص مسئله فلسطین، بلکه در دهها پرونده دیگر، از حمایت از تروریسم جهانی گرفته تا زانو زدن در برابر ولیعهد پس از خنجر زدن به پسرعموهای خود. عجیب نیست که وی در پی منصبی باشد، حتی اگر این منصب، دمیدن در بوقهای مقدمهچینی نسخه سعودی عادیسازی».