به گزارش مشرق، در سال ۱۳۷۰ با اجرای طرح ادغام نیروهای انتظامی، اداره کل آگاهی تحت تابعیت معاونت تحقیقات و کشف جرایم نیروی انتظامی تشکیل شد اما در سال ۱۳۸۰ این معاونت به معاونت آگاهی تغییر نام داد.
نهایتاً در سال ۱۳۸۵ معاونت آگاهی به پلیس آگاهی تغییر نام داد، مبارزه با قاچاق، شناسایی و تعقیب مجرمان، شناخت و کشف جرائم، بازرسی و تحقیق، حفظ آثار و دلایل جرم، دستگیری متهمان و مجرمان و ممانعت از فرار و اختفاء آنها از جمله وظایف پلیس آگاهی است.
ببینید:
فیلم/توضیح پلیس درباره شگرد اخلالگران بازار ارز و طلا
اقدامات پلیس آگاهی در نیمه نخست سال جاری در مقابله با سرقت، جرائم خشن و جنایی، فعالیتهای این پلیس تخصصی در حوزه هوشمندسازی و نحوه رسیدگی به پروندهها در حوزه این پلیس تخصصی از اهم موارد مطرحشده در این بازدید بود.
* شاخصههای کشور ما در بخش "امنیت عینی" خوب است و حتی در مقایسه با سایر کشورها، جزو کشورهای برتر هستیم اما شاید اشکالی در بخش احساس امنیت وجود داشته باشد، با توجه به فعالیت، هجمه و سرمایهگذاری معاندان برای القاء احساس ناامنی در کشور و خدشه به اقدامات نیروی انتظامی، شما در پلیس آگاهی برای ارتقاء این احساس امنیت نیز کارگروهی تعریف کردهاید؟
سؤال بسیار خوبی کردید، در ابتدا باید توضیح بدهم، باید بگویم جنگها در هر زمان شکل خاص مربوط به خودشان را دارند، با مطالعه تاریخ میبینیم در برههای از زمان شمشیر و زرهی وجود نداشته و با اشیاء دیگری به جنگ میرفتند سپس شمشیر و سلاحهای پیشرفته اختراع شد.
اکنون از جنگ اقتصادی نام میبرند اما میخواهم بگویم در حال حاضر جنگ رسانهای نیز راه افتاده است، شما (اصحاب رسانه) سربازانی هستید که چه بخواهید و چه نخواهید در خط مقدم جنگ قرار دارید، اکنون دشمن در این جنگ و عرصه وارد شده و شما و ما باید با آنها مقابله کنیم.
ما در پلیس آگاهی نیز برنامههایی برای جلب اعتماد مردمی داریم؛ مردم وقتی به ما اعتماد کردند، حرف ما را خوب متوجه میشوند، ممکن است مردم برخی از اظهارات ما را نپذیرند، به طور مثال بگوییم امنیت عینی به این نحو است اما به این اظهارات تشکیک کنند البته اگر این بحث از نگاه یک کارشناس رسانه به مردم تبین شود حتماً تأثیرگذار خواهد بود و در طولانی مدت باید سازوکاری وجود داشته باشد که این واقعیات را به مردم بگوییم.
به طور مثال اگر سرقت مسلحانه از طلافروشی در تبریز روی داد، باید به کشف آن نیز پرداخته شود، اگر بخواهم مثال دیگری را یادآوری کنم مربوط به یک وقوع قتل اعضای یک خانواده است، در شهری، فردی اعضای خانواده خود را به طور فجیعی کشت و این اتفاق بازتاب منفی ایجاد کرد، پلیس نمیتوانست جلوی این قتل را بگیرد زیرا این حادثه در منزل فرد روی داد، در ادامه تصاویر سلاح به دست وی در خارج از کشور منتشر شد و در رسانه ملی به این موضوع پرداخته شد البته برای ما قابل انتظار نبود.
بیشتر بخوانید:
با «مومو»؛ از دستگیری کودک آزارها تا عدم ثبت شکایت مومویی
در رسانه ملی گفتند این فرد چنین پیشینهای، سابقه و شرارت داشته، تحت تعقیب پلیس بود اما فقط به این نکته از اقدامات پلیس بسنده کرده و گفتند پلیس در جستوجوی این شخص است؛ مسائل مطرح شده درست بود اما این سؤال مطرح است که آیا پخش این مباحث در آن زمان بدون مشورت با پلیس، صحیح بود؟ زیرا ما نگاه به جامعه نیز داریم، اینجاست که برخی از این سازوکارها در اختیار ما نیست.
پس از این قتل، همکاران ما واقعاً با تلاش شبانهروزی، بیخوابی، مراقبت و کسب اطلاعات، به تعقیب متهم پرداختند، این متهم را در یک مجتمع ۴۲ واحدی به دام انداختند و آنقدر بر وی اشراف اطلاعی داشتیم که واحد وی را نیز مشخص کردند.
سپس تمام سکنه را با آرامش از واحدها خارج کردیم، در نهایت این متهم در یک درگیری مسلحانه سه ساعته به هلاکت رسید و دو فرد شرور همراه وی نیز بازداشت شدند اما در اخبار یک کلمه از این عملیات گفته نشد. توقع داشتیم متناسب با فضاسازی درباره وقوع قتل، درباره عملیات و کشف نیز گفته شود البته شاید بگویید که از عملیات و ماجرا بیاطلاع بودند اما این دوستان را پیش از عملیات به صحنه بردیم و آنها تمام عملیات را با دوربین ضبط کردند وقتی از آنها پرسیدیم که چرا این عملیات را پخش نکردید گفتند شاید بازتاب منفی ایجاد میکرد، به آنها گفتیم شما به وقوع قتل پرداختید و مردم متوجه شدند، چرا کشف و عملیات را پخش نکردید؟
باید یک تقاهم و تعامل متقابل بین ما و رسانه وجود داشته باشد، یعنی رسانه ما را درک کند و ما نیز رسانه را درک کرده و به درک مشترک درباره موضوعات برسیم.
* در بحث سرقت و شاخصههای امنیت در پلیس آگاهی، آمار بسیار دقیق و تحلیل جامعی از میزان سرقت دارید و این آمار را نیز اعلام میکنید، در بحث امنیت روانی نیز آیا آمار دقیقی در اختیار شما است و به طور مثال بازخورد میگیرید که در پنج سال گذشته در پلیس آگاهی موفق به بالا بردن شاخصههای امنیت روانی هم شدهاید؟
بله؛ در این رابطه نیز کار آمار صورت میگیرد و بیشتر این نظرسنجیها توسط قشر دانشجویی و نهادهای برونسازمانی انجام میشود، یعنی خودمان در این مسئله دخیل نیستیم البته سامانه ۱۹۷ نیز وجود دارد، مردم تمام نظرات خود را با این سامانه در میان میگذارند، سامانه ۱۹۷ هوشمند بوده و فرد کمتر در آن دخیل است، یعنی تجزیه و تحلیل آماری و طبقهبندی توسط سامانه ۱۹۷ انجام میشود.
افزایش رضایتمندی مردم از پلیس آگاهی در نیمه نخست سال جاری
در نیمه نخست سال جاری، رضایتمندی مردم از پلیس آگاهی نسبت به مدت مشابه سال گذشته با توجه به آمارهای اخذ شده، سه درصد افزایش داشته همچنین شکایات و انتقادات از پلیس آگاهی کاهشی بوده است.
بیش از ۷۰ درصد مردم از عملکرد پلیس احساس رضایت میکنند اما باید بپذیریم که جامعه روز به روز در حال توسعه است و باید پلیس نیز متناسب با شرایط جامعه بر اساس استاندارها افزایش پیدا کند، باید نگاه دولتمردان نیز اینگونه باشد که با توجه به رشد و توسعه جامعه، پلیس نیز از لحاظ تجهیزات، نیرو و امکانات افزایش پیدا کند.
در خود مجموعه نیروی انتظامی به دنبال این هستیم که اقداماتی انجام دهیم که مردم بدانند بازوی قدرتمندی به نام پلیس وجود دارد که حامی آنها است و امنیتشان را تأمین میکند و اکنون در بیش از ۷۰ درصد مردم، بر اساس نظرسنجی صورت گرفته، این نگاه وجود دارد.
معمولاً هر ۶ ماه یک بار یا به صورت فصلی این ساز و کار را در نیروی انتظامی، تمام استانها و کشور داریم و احساس مردم را بر اساس متدهای علمی اندازهگیری میکنیم.
* اشاره کردید که فقط دو از سرقتهای روی داده در کشور در نیمه نخست سال جاری، خشن بودهاند و این نوعها سرقتها، به لحاظ آماری، عدد پایین اما به لحاظ تأثیرگذاری روی افکار عمومی بسیار تأثیرگذار است، به طور مثال ممکن است در برخی از نقاط کشور سرقت خشن، حتی یک مورد در سال روی داده باشد اما با قدم گذاشتن در آن مناطق، متوجه میشویم شهروندان آن مناطق شاید دچار عدم احساس امنیت شدهاند، در مجموعه پلیس آگاهی برای کاهش این سرقتهای خشن و افزایش احساس امنیت نیز اقداماتی صورت گرفته است؟
ابتدا باید جرائم خشن را برای شما تشریح کنم، جرائم خشن از نگاه مردم همان سرقتهای مسلحانه است، سرقت مسلحانه یا با سلاح سرد یا با سلاح گرم به وقوع میپیونند، سرقت تحت عنوان "سرقت به عنف" نیز وجود دارد و بدین معنا است فرد با سارق مواجه میشود، قدرت سارق از فردی که مورد سرقت قرار گرفته، بیشتر است و سارق با تهدید و ارعاب قدام به سرقت میکند.
ما قتل را نیز در زمره جرائم خشن قرار دادیم هرچند که برخی از قتلها، با سبق تصمیم روی نمیدهد و از قبل برنامهریزی نشده و قتلهای مواجهای است، یعنی دو نفر به دلیل یک مسئله بیارزش، بدون مسئله و خصومت قبلی، با یکدیگر دعوا میکنند و یکی از آنها کشته میشود، هر چند که این جرائم را نمیتوان خشن تلقی کرد چون نه مرتکب و نه فرد قربانی، سابقه خشونت ندارند.
برخی از مواقع نیز ممکن است جرائم خانوادگی باشد، یکی از اعضای خانواده تحت شرایط خاصی به جنون آنی برسد و اعضای خانواده خودش را بکشد، به طور مثال مواردی وجود داشته که فرد چند نفر از اعضای خانواده خود را کشته است اما در هر حال به تعداد مقتولان، جرم در پلیس آگاهی به ثبت رسیده است.
در وهله بعدی باید بگویم اکنون مانند گذشته نیست، در گذشته در صورت وقوع جرم، شعاع اطلاع از وقوع آن رویداد بسیار کوتاه بود به طور مثال اگر در شهری در یک چهارراه کیفقاپی روی میداد یا اوباشی اقدامات مجرمانه انجام میدادند، مردم آن شهر در چند چهارراه آن طرف از محل وقوع جرم، متوجه آن نمیشدند و افرادی هم که در لحظه شاهد وقوع جرم بودند، دچار احساس ناامنی نمیشدند اما اکنون دنیا به قول معروف دهکده جهانی شده و همگان متوجه تمام اتفاقات میشوند.
اکنون در صورت وقوع یک جرم شاید همه متوجه آن شوند اما کشف آن را شاید متوجه نشوند، به نظرم دلیل اصلی این احساس عدم امنیت است و ما نیز باید بعد از کشف، موضوع را به صورت بارزتر و بزرگتر به مردم منتقل کنیم و این دیدگاه (احساس امنیت) حاصل شود، باید در این رابطه سازوکار فراهم کنیم اما باید گفت نگاههایی وجود دارد که نمیگذارد این اتفاق روی دهد و حاشیهسازی میکنند.
ما بنابر قانون و دستور قضائی این اختیار را داریم که مجرم را پس از بازداشت به صحنه جرم ببریم و صحنه جرم را بازسازی کنیم، وقتی بازسازی جرم انجام شد، شهروندان همان مناطق متوجه موضوع میشوند و اگر مجرمی را بازداشت کردیم باید حداقل مردم همان منطقه را متوجه کنیم که مجرم مذکور بازداشت شده است، به همین منظور سازوکاری داریم اما گستردگی کار در مجموعه پلیس آگاهی زیاد است.
کشف بیش از ۸۱ درصد از سرقتهای مسلحانه روی داده در کشور در نیمه نخست سال جاری
به طور مثال در نیمه نخست سال جاری، ۸۱.۴ سرقتهای مسلحانه و ۹۶.۱ قتلهای روی داده در کشور توسط پلیس آگاهی کشف شده است، در سرقتهای به عنف نیز در نیمه نخست سال جاری، موفق به کشف ۷۵.۷ درصد از پروندهها شدیم، آیا مردم نیز این نگاه را دارند؟ باید کاری کنیم که این نگاه (احساس امنیت) به وجود بیاید.
همکاران بنده شب و روز ندارند، وقتی یک مجرم را بازداشت میکنیم و لبخند رضایت بر لبان مالباخته را میبینیم، تمام خستگی از بدن ما خارج میشود و لذت معنوی ایجاد شده با هیچ موضوع دیگری قابل وصف نیست و این موضوعات را باید به مردم منتقل کنیم.البته باید جلسات کارشناسی در این رابطه صورت گیرد و بسنجیم که ما و شما (اصحابرسانه) در این موضوع (احساس امنیت) تا چه میزان سهم دارند.