به گزارش مشرق، «پیتر نیکولاس» در نشریه آتلانتیک نوشت: روسای جمهوری که در عصر مدرن از قدرت کناره گیری میکنند، اغلب با حس خوب و شادمانی این کار را انجام میدهند و به اقداماتی نظیر نگارش خاطرات خود و پرداختن به تفریحات و سرگرمیهای جدید روی میآورند. آنها برای کمک به رئیس جمهور جدید، از جنجال افکنی خودداری میکنند و سعی میکنند تا هر آنچه در توان دارند انجام دهند تا وی بتواند به بهترین نحو، اهداف و منافع ملی کشورشان را محقق سازد. با این همه، باید اذعان کنیم که ماجرا در مورد دونالد ترامپ، اندکی متفاوت است.
ترامپ حتی پس از خروج از قدرت، تمام تلاش خود را خواهد کرد تا نشان دهد که هنوز از قدرت فاصله نگرفته است. او در رسانههای خبری مختلف حاضر خواهد شد و اگر به وی این اجازه داده نشود، از طریق شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر، جو بایدن و دولت وی را شدیدا مورد انتقاد قرار خواهد داد. وی حتی امکان دارد به نوعی دست به موضع گیری بزند که به طرفداران خود این سیگنال را برساند که در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، بار دیگر کاندیدا خواهد شد. با این همه، ترامپ هرکاری را هم که انجام دهد، نمیتواند نه بزرگی را که مردم آمریکا به وی گفتند و او را پس از یک دوره چهارساله سخت و پرتنش کنار گذاشتند، به آسانی فراموش کند.
بیشتر بخوانید:
دولت جدید قادر به درمان دموکراسی بیمار آمریکا نیست
داگلاس برینکلی استاد رشته تاریخ در "دانشگاه رایس آمریکا" میگوید: «ترامپ با تنش و بحران آفرینی عجین شده است. او از چشمه قدرت نوشیده و میخواهید باز هم آن را در اختیار داشته باشد. وی نمیخواهد در حاشیه باشد. او حاضر است برای تحقق این مساله، هرکاری را انجام دهد.»
از سویی، نباید به این مساله بی توجه بود که احتمالا ترامپ در دوره پس از ریاست جمهوری خود، با شکایتهای حقوقی زیای نیز مواجه شود. برخی شواهد حاکی از این هستند که قرار است بر علیه او و اقداماتش مبنی بر عدم پرداخت مالیات به مدت چند سال، شکایتهای حقوقی زیادی تنظیم شود. اینکه وی در نهایت مجازات شود یا خیر مهم نیست، زیرا ترامپ در سالهای اخیر، با اقدامات هیجانی و احساسی خود، حلقهای از هوادان دوآتشه را پیرامون خود جمع کرده و حتی همین حالا نیز وقتی وی میگوید که نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا به سرقت رفته، مورد قبول این افراد قرار میگیرد.
حتی برخی جمهوریخواهان آمریکایی نیز وی را به عنوان رهبر غیررسمی حزب جمهوریخواه درنظر میگیرند. بدون تردید همین مساله موجب میشود تا آنها برای ترامپ در عرصه قدرت سیاسی آمریکا، جایگاه ویژهای را قائل باشند. ترامپ با آرائی که کسب کرد نشان داد که در جامعه آمریکا، گرایش قابل توجهی به ناسیونالیسم وجود دارد و برخلاف تصور غالب، پمپاژ تئوریهای توطئه و شایعات، بیش از آنکه برای رهبران سیاسی ایجاد هزینه کند، میتواند برای آنها دستاورد به دنبال داشته باشد (نظیر رای بیش از هفتاد میلیونی که ترامپ کسب کرد.)
ترامپ بدون تردید بر سیاستمداران آتی جمهوریخواه که قصد ریاست جمهوری در این کشور دارند نیز تاثیرگذار خواهد بود. او راه و روشهای جدیدی را پیش روی آنها قرار میدهد تا بتوانند قدرت را قبضه کنند و دیگر رقبای خود را به چالش بکشند.
شاید ترامپ از ستایش و طرفداری حامیانش لذت ببرد، با این حال، بسیاری از افراد در حزب جمهوریخواه آمریکا ترجیح میدهند که وی از عرصه قدرت سیاسی در این کشور حذف شود. آنها بر این باورند که حزب جمهوریخواه به یک تجدید قوا نیاز دارد و باید ترامپ را که به نوعی به مظهر شکست این حزب درآمده است، از قدرت کنار بگذارد. در این راستا، جان بولتون به صراحت از ضرورت حذف ترامپ از عرصه قدرت سیاسی آمریکا سخن گفته و وی را منبع مشکلات بسیاری دانسته که اکنون جمهوریخواهان با آنها مواجه هستند.
«ترامپ اثبات کرد که می توانی مکار، دروغگو، ناکارآمد، نابود کننده گفت و گو، پمپاژ کننده تئوری های توطئه باشی و در جامعه ناسونالیستِ آمریکا رئیس جمهور شوی و با ۲۳۸ هزار کُشته کرونایی، آرای خود را بسیار افزایش دهی. او قدرت را رها نخواهد کرد.»
از نگاه منتقدان ترامپ، عرصه سیاست، عرصهای است که باید در آن دیگران را متقاعد کرد و نظرات افکار عمومی را به سمت خود جلب نمود. این دقیقا همان کاری است که ترامپ هیچوقت انجام نداد. البته انتظار بیشتری هم از او نمیرفت، چون وی اساسا یک سیاستمدار نبود.
برخی از افراد نظیر مایکل کوهن وکیل اسبق ترامپ گفته اند که ترامپ سعی دارد تا یک شبکه تلویزیونی برای خود تاسیس کند. این اقدام ترامپ مخصوصا با توجه به اینکه امکان دارد تریبون فاکس نیوز تا حدی از وی گرفته شود، از دید او منطقی به نظر میرسد. اگر ترامپ بتواند دنبال کنندگان میلیونی خود در شبکههای اجتماعی را به سمت شبکه تازه تاسیس خود هدایت کند، قادر خواهد بود تا تاثیرگذاری قابل ملاحظهای را برای خودش ایجاد کند و عملا فضا را برای تنش آفرینی هایش هموار سازد. در این چهارچوب، ترامپ میتواند به طور ویژه با انجام مانور تبلیغاتی در مورد اینکه میخواهد بار دیگر کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا شود، توجهات را به سمت خود جلب کند و نظرات زیادی را به سمت خود هدایت نماید.
با این همه، ایده رقابت مجدد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، بیش از هر چیز دیگری، متوهمانه به نظر میرسد. ترامپ در جریان انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا ۷۸ ساله خواهد بود. این مساله را اگر در کنار بی اعتبار شدن او پس از انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا بگذاریم، به این نکته خواهیم رسید که وی شانس کمی دارد، اما با طرح ادعای تلاش جهت کسب مجدد کرسی ریاست جمهوری توسط خود، میتواند تا حد زیادی در جامعه امریکا به تنشآفرینی اقدام ورزد.
به طور کلی باید گفت، ترامپ تاثیراتی را بر عرصه سیاسی آمریکا از خود برجاگذاشته که به آسانی نمیتوان آنها را از بین برد. او روند گفتگو و تعامل در جامعه آمریکا را تضعیف کرده و عملا نشان داده که میشود انسانی مکار و دروغگو بود و در عین حال در جریان انتخابات نیز پیروز شد. وی به بدترین شیوه ممکن بحران شیوع ویروس کرونا را مدیریت کرد که تاکنون منجر به مرگ بیش از ۲۴۰ هزار نفر در جامعه آمریکا شده است. نه تنها مردم آمریکا، بلکه مردم اقصی نقاط جهان، برای سالها با میراث اسفبار ترامپ زندگی خواهند کرد. از این رو، نقش وی به این زودیها در عرصه سیاست آمریکا و جهان کمرنگ نخواهد شد.
علی رغم تمامی ناکارآمدیهای ترامپ، وی تاکنون هیچگاه میزان محبوبیت مردمی زیر ۴۰ درصد را از خود به ثبت نرسانده است. این دقیقا همان خطری است که ترامپ با خود به همراه دارد: میتوانی ناکارآمد باشی و در عین حال محبوب هم باشی. این میراث ترامپ، تهدیدی جدی برای آمریکا و دیگر کشورهای جهان است.