به گزارش مشرق، صفحه اینستاگرام مرزوبوم روایتی خواندنی از حق طلبی و دادرسی محمد بروجردی، برای یک دختر اسیر عضو کومله، در روزهای سیاه کردستان(به نقل از کتاب بیست و دو روز نبرد) را منتشر کرد.
اردیبهشت ۵۹ ، یکی از دختران جوان کومه له، که طی آن روزها در پادگان سنندج در بازداشت موقت به سر میبرد، می بایست در حضور محمد بروجردی با خبرنگاران درباره وضعیت زندان و نحوه رفتار نیروهای جمهوری اسلامی با زندانیان حرف بزند.
این دختر جوان ضمن عادی برشمردن سختی های زندان و با اشاره به اینکه گلایه ای از این موضوع ندارد، تنها به طرح یک سوال اکتفا کرد که در حین بیان آن علائم آشفتگی بر چهره بروجردی به شدت آشکار شد.
او پرسید: چرا باید طی دو سه روز گذشته، در واپسین لحظات تاریکی شب، یکی از بومیان مسلح بی آنکه سِمَت و مسئولیتی داشته باشد وارد سلول من شود و البته بدون کوچکترین تعرضی به طرح سوال و جوابهای بیربط از من بپردازد؟
سپس ادامه داد: این برای دختر جوانی مانند من از هرشکنجه ای عذاب آورتر است.
در این حال، چهره ی بروجردی که همیشه بشاش و خندان بود در هم رفت. او در حضور خبرنگاران نام فرد خاطی را پرس و جو کرد و دستور داد فوراً او را احضار کنند. آنگاه بروجردی در برابر چشم همگان آن فرد را خلع سلاح و روانه زندان کرد.
در این میان تصور منفی دختر جوان از پاسداران از بین رفت و تحت تأثیر این واکنش بروجردی لب به سخن گشود و همه اسرار سازمانی مربوط به خود را افشا کرد. او در سال ۸۶ در مصاحبه با نگارنده گفت:
سالها بعد فقط به خاطر این رفتار شهید محمد بروجردی، نام اولین فرزندم را محمد گذاشتم.
گفتنی است بنابر نظر نویسنده به دلیل ملاحظات امنیتی و بنا به ضرورت حفظ کرامت انسانی و البته بر اساس تاکید راوی مطلب که در سنندج پذیرایی مصاحبه با نگارنده شد از ذکر نام این خواهر مسلمان معذوریم.