به گزارش مشرق، امروز اردیبهشت ۱۳۹۲، موسم تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری نیست تا یکی از کاندیداها، کلیدی را سر دست بگیرد و فریاد بزند: «هم چرخ کارخانهها باید بچرخد و هم چرخ سانتریفیوژها» و راه حل مشکلات اقتصادی را مذاکره و رفع تحریمها از طریق کنار آمدن با کدخدا اعلام کند.
بیشتر بخوانید:
برجام اگر برای مردم آب نشد برای کاسبان رسانهای که نان شد
همچنین اکنون اردیبهشت ۱۴۰۰، موسم تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم نیست. با این حال، برخی نطقها و نامهنگاریها، در حال و هوای انتخابات و شعارهای انتخاباتی تنظیم میشوند: «مردم ایران به جای اعانه و یارانه از مدیران خود رفع تحریم و برداشتن زانوی زور از گلوی اقتصاد ایران را با حفظ عزّت ملّی طلب میکنند».
امّا این تنها محمّدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه نیست که در نامه به رئیس مجلس، همچون دوران انتخابات شعار رفع تحریم سر میدهد، بلکه معاون اوّل رئیسجمهور نیز سخنانی مطرح میکند که بیش از هر چیزی رنگ و بوی انتخابات از آن به مشام میرسد: «بودجه چوب ادب سیاستمداران بویژه سیاستمدارانی است که تنها شعار می دهند...نمی توان ذهنی و خیالی منابع کشور را افزایش دهیم. متأسفانه برخی مسائلی که در حال حاضر عنوان می شود با ده برابر بودجه کنونی نیز نمی توان به آن حرف ها جامه عمل پوشاند».
این سخن را باید در کنار سخنان اسحاق جهانگیری در تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری گذاشت که خطاب به رقبای خود میگفت: «یا یا شغل ایجاد نکردهاید یا عدد و رقم نمیفهمید».
فرو رفتن در حال و هوای انتخابات و سر دادن شعارهایی که بیشتر به وعدههای انتخاباتی شبیه است، در حالی است که دولت در ماههای پایانی خود قرار دارد و طبیعتاً باید کارنامه خود را به مردم ارائه دهد نه شعارهایی را تکرار کند که با همانها رأی آورد!
اینکه مردم بهجای گرفتن اعانه خواستار رفع تحریم هستند، ترجمان این سخنان دوران انتخابات سال ۹۲ است: «آنچنان درآمد سرشار ایجاد کنیم که اصلاً مردم به این ۴۵ هزارتومان یارانه نیازی نداشته باشند». آقای نوبخت باید توضیح دهند که آیا درآمد سرشار برای مردم ایجاد شد؟ اگر شد، پس چرا مردم باز هم به دریافت اعانه نیاز پیدا کردهاند؟
از طرفی، مگر ایده اصلی دولت روحانی و تمام هم و غم کابینه تدبیر و امید، رفع تحریمها نبود؟ مگر آب خوردن مردم هم در گرو تحریم نبود؟
آیا آقای نوبخت، دبیرکل حزب اعتدال و توسعه فراموش کرده که پدر معنوی حزب متبوعش، میگفت که تحریمها پدر مردم را درآورده است؟
آیا این اکبر ترکان همحزبی محمدباقر نوبخت نبود که میگفت هر روز عدم اجرای برجام چقدر خسارت برای کشور به بار میآورد؟
مگر نه اینکه حسن روحانی در آخرین لحظات مناظرات انتخابات سال ۹۶ رو به مردم صریحاً اعلام کرد که آماده است در صورت انتخاب مجدد از سوی مردم، مابقی تحریمها را نیز رفع کند؟ وقتی تحریم تا این حد برای طیف اصلاحات- اعتدال مهم بود که کل هست و نیست مملکت را به آن گره زده بودند، چرا امروز آقای نوبخت، دغدغه مردم را رفع تحریم میداند؟ مگر نه اینکه این سخن آقای نوبخت اعتراف بزرگی به ناتوانی دولت در عمل به اصلیترین شعار خود یعنی رفع تحریمها است؟
مهمتر اینکه این اظهارات آقای نوبخت بدان معناست که تکاپوی ۷ ساله دولت روحانی در سیاست خارجه بی نتیجه مانده است، چرا که اگر غیر از این بود، رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت روحانی، امروز در اواخر دولت تدبیر و امید اعلام نمیکرد که دغدغه مردم، رفع تحریمهاست.
سخنان نوبخت که پس از پیروزی بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مطرح میشود، بهمعنای استقبال از انتخابات ۱۴۰۰ است و به نظر میرسد اصلاحات- اعتدال که تا پیش از این در انفعال ناشی از شکست برجام قرار داشت، درصدد است تا با گره زدن سرنوشت خود به دولت بایدن، یک بار دیگر با شعار رفع تحریمها وارد انتخابات ریاستجمهوری شود. این در حالی است که اولاً مسیری که این طیف قصد دارد به آن گام نهد، هفت سال است که کشور را دچار مشکلات عدیده اقتصادی کرده است، ثانیاً رفع تحریم، شعاری است که شاخصترین دیپلمات این طیف، یعنی محمّدجواد ظریف در عمل به آن عاجز مانده است، تا جایی که چهرههای نزدیک به این طیف سیاسی و حامیان مذاکره، به شکست پروژه رفع تحریم اعتراف کردند.
سریعالقلم، چهره متمایل به غرب و مشاور سابق روحانی گفت که تصورات ظریف و روحانی از برجام از ابتدا اشتباه بود
(دانلود)
با این حال، استراتژی جدید اصلاحطلبان- اعتدالیون بدان معناست که آنها در چرخشی قهرمانانه بهدنبال آن هستند تا حافظه هفت ساله مردم ایران را پاک کنند و خود، اپوزیسیون وضع موجود شوند! و بار دیگر در ۱۴۰۰، دولت تدبیر و امید را استمرار بخشند، البته با چهرههایی جدید!
پیروزی جو بایدن آنقدر برای اصلاحطلبان و اعتدالیون حکم احیاکنندگی داشته که آنها فراموش کردهاند که هنوز یکسال از «نه» بزرگ مردم در انتخابات مجلس به لیستی که در رأس آن یار دیرین سیّد محمّد خاتمی و معاون پارلمانی سابق روحانی قرار داشت، نمیگذرد. شاید از همین روست که دولت روحانی تلاش میکند تا مصوبات مجلس یازدهم به در بسته بخورد، تا همزمان با روی کار آمدن دموکراتهای آمریکا، امید به رفع تحریم، بار دیگر در مردم ایران احیا شود.
به هر تقدیر روحانی و همپیمانان سیاسی او در جناح اصلاحات، برای ادامه وضع موجود در ۱۴۰۰ و روی کارآمدن ورژن جدیدی از دولت تدبیر و امید، دست کم با سه پرسش اساسی از سوی جامعه روبرو خواهند بود:
نخست- اگر انتظار رفع تحریم و گره زدن مشکلات کشور به مذاکره با آمریکا گرهگشا است، پس چرا ثمره آن در هفت سال گذشته، «تقریباً هیچ» بوده است؟ همچنین دلار ۲۶ هزارتومانی، سکه ۱۲ میلیون تومانی، پراید بالای ۱۰۰ میلیون، پوشک ۱۳۰ هزارتومانی، گوجه ۲۰ هزار تومانی و... دقیقاً نتیجه کدام سیاست است؟
دوم ــ اگر تیم روحانی- ظریف، توان رفع تحریمها را دارد، چرا در هفت سال گذشته تمام تلاشهایشان برای رفع تحریم، پوچ از آب درآمده و چه تضمینی وجود دارد که رفتن مجدد آنها پای میز مذاکره، منجر به رفع تحریمهای بیشتر علیه ایران و رسیدن قیمت دلار به ۵۰ هزار تومان نشود؟
سوم- با این فرض که خصومتهای دموکراتهای آمریکا را نسبت به ایران نادیده بگیریم و وضع نخستین تحریمهای پسابرجامی در دولت اوباما را فراموش کنیم و بر فرض نگاه خوشبینانه مفرط به بایدن، چه تضمینی وجود دارد که چندسال دیگر و با روی کارآمدن ترامپی دیگر در آمریکا، برجام یا نسخههای شبهبرجام به سرنوشت برجام دچار نشوند؟