به گزارش مشرق، فقر همواره اصلیترین عوامل ترک تحصیل است، آموزش در خانواده های فقیر به عنوان یک امر مصرفی و تحمیل کننده هزینههای اضافه شناخته میشود، بنابراین دانش آموزان محروم همواره در معرض خطر ترک تحصیل هستند و شاید منتظر بهانهای برای رها کردن آن.
شیوع کرونا و آموزش مجازی، مسئله نابرابری را در همه ابعاد در جامعه عیانتر کرد، و دانش آموزانی که در چنین خطری قرار داشتند، با مجازی شدن آموزش و ضرورت استفاده از ابزار هوشمند برای ادامه تحصیل، از آموزش باز ماندند. اکنون آمارها بسیار هولناک است، آنچنانکه برخی مقامات میگویند، ۳.۵ میلیون دانش آموز در سال تحصیلی جاری به شبکه مجازی وصل نشده و از تحصیل جا ماندهاند.
بیشتر بخوانید:
آقایان مسئول! با این دست فرمان به جامعه مجردها تبدیل میشویم!
برای درک بهتر این فاجعه کافیست بدانیم با در نظر گرفتن جمعیت ۱۴ میلیونی دانش آموزی کشور، میتوان گفت ۲۵درصد کل دانش آموزان کشور از تحصیل بازماندند، به زبان عامیانه، یعنی امسال ترک تحصیل کردند.
۳۰ تیرماه همین امسال محسن حاجی میرزایی در نشست «شناسایی، جذب، آموزش و نگهداشت کودکان بازمانده از تحصیل» ترک تحصیل را امری رایج خواند و اضافه کرد کرونا آن را تشدید خواهد کرد.
اکنون که آمارهای منتشر شده از ترک تحصیل دانش آموزان خبر از یک فاجعه میدهد گویا مسئولان وزارت آموزش و پرورش همچنان آن را امری عادی میدانند که هیچ اقدام قابل ذکری انجام ندادهاند. ۳ میلیون و نیم دانش آموز، جمعیتی معادل جمعیت یک کشور از آموزش جاماندند که اصلیترین عامل آن فقر و نابرابری و نداشتن وسایل هوشمند یا امکان ارتباط مجازی است.
بیشتر بخوانید:
سایه بیسوادی والدین بر سر ترک تحصیل دختران روستایی و عشایر
از آمار همه استانها اطلاع دقیقی در دست نیست اما بنا به گفته مدیران آموزش و پرورش، ۴۰ هزار نفر در خراسان رضوی، بیش از ۸هزار نفر در کرمان، ۴ هزار دانش آموز در خوزستان، ۲هزار نفر در قزوین و ۲۵۰ هزار دانش آموز اتباع، نتوانسته اند در سال جاری به تحصیل ادامه دهند.
و گفته میشود آموزش و پرورش به بخش زیادی از این دانشآموزان دیگردسترسی ندارد و امکان بازگردادنشان به تحصیل بسیار کم شده است.
در تهران و زنجان بیش از ۸ هزار دانش آموز از گوشی هوشمند یا تبلت محرومند و کسی نمیداند چگونه آموزش میبینند؛ ۳۰۰ هزار دانش آموز با گوشی قرضی، به سختی و با اضطراب زیاد در کلاس حضور دارند.
این آمارها در حالی منتشر میشود که دولت در سال ۱۴۰۰ برای قشر برخوردار از امکانات مطلوب آموزشی ۱۴۰ میلیارد تومان بودجه اختصاص داده است اما برای حل مشکلات آموزش مجازی و رسیدگی به شرایط سه و نیم میلیون دانش آموز محروم بازمانده از تحصیل کرده، برنامه متناسبی ندارد.
آنچه از مجموع گفتهها و عملکرد مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه مدیران کل استانها برمیآید ظاهراً تنها اقدام این وزارتخانه استمدادگیری از خیریهها و تلاش برای هدایت نذورات مردمی به سمت تامین تبلت و گوشی هوشمند جهت استفاده کودکان محروم است!
بیشتر بخوانید:
دانش آموزان مناطق محروم قربانیان کم کاری دولتیها
این روی آوردن آموزش و پرورش به خیریهها را بگذارید کنار این خبر که استفاده از سامانه «شاد» به اذعان مدیرکل دفتر فناوری اطلاعات و ارتباطات وزارت آموزش و پرورش ماهانه ۱۵۰ میلیارد تومان را راهی خزانه آموزش و پرورش کرده است که مجموع سالانه آن ۱۸۰۰ میلیارد تومان میشود.
اما کودکان محروم از این رقمهای نجومی سهمی ندارند. نه در بودجه سهم واضح و مشخصی برای آنان اختصاص داده شده، و نه آموزش و پرورش قصد دارد از اندوختهاش از «شاد» چیزی برای آنان خرج کند.
گویا ۳.۵ میلیون دانش آموز، معادل ۲۵ درصد جمعیت دانش آموزی کشور، توسط مسئولین دیده نشدهاند، و لابد میپندارند ترک تحصیل حتی در این مقیاس هم امری عادی است!
دولت در حالیکه مسئول مستقیم مدارس دولتی و تامین امکانات برای تحصیل رایگان کودکان است، نه قیم مدارس غیردولتی، به شکل نامعقولی بودجه مدارس غیرانتفاعی را ۲۳۳ درصد افزایش میدهد، اما برای انبوه دانش آموز بازمانده از تحصیل مجازی،با شانه خالی کردن از مسئولیت، بیش از هرچیز به سراغ خیریهها میرود.
بودجه هنگفت مدارس غیردولتی، در حقیقت باید صرف خرید لوازم هوشمند برای کودکان محروم شود، و این وظیفه دولت است که ردیف بودجهای برای تهیه این امکانات اختصاص دهد. و یا وزارت آموزش و پرورش که درآمد قابل توجهی از نرم افزار شاد داشته چرا بجای رفتن سراغ خیریهها، به سراغ خزانه خود نمیرود؟
ببینید:
عکس/ تلاش معلمان فداکار روستایی در دوران کرونا
این چه سیاستی است که دولت اسپانسر مدارس غیردولتی میشود اما تامین امکانات مدارس دولتی را به خیریهها می سپارد؟
جای تامین امکانات آموزشی هوشمند برای دانش آموزان در بودجه ۱۴۰۰ خالی است. و دولت موظف به تهیه این امکانات است.
آنچه اکنون کاملا مشهود است دست و دلبازی بی حد و حصر دولت برای مدارسی است که عنوان غیردولتی دارند و قرار بود بار مالی دولت را کم کنند، در مقابل نادیده انگاری جمعیت سه میلیونی محروم مانده از تحصیل و عدم پذیرش مسئولیت در مورد آنهاست.
درآمد حاصل از نرم افزار شاد، و نیز بودجه تعیین شده برای مدارس غیرانتفاعی، میتواند صرف تامین تبلت دانش آموزی شود تا جامعه را از سونامی ترک تحصیل دانش آموزان که در آینده در همه ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی خود را نشان خواهد داد نجات دهد. و این نه یک توقع که یک حق است، حقی که مردم بر دولت دارند و قانون نیز به درستی آن را (تامین امکانات تحصیل) برعهده دولت گذاشته است.