سرویس ورزش مشرق – دربی ۹۴ ویژگی های زیادی نسبت به همه دربی های پیش از آن داشت. دربی ۹۴ یک فوتبال شیک، هجومی، پر از صحنه های حساس و موقعیت سازی های دو تیم روی دروازه ها و البته حاوی رد و بدل شدن ۴ گل بود. در دربی های نزدیک به ۹۴ هم نتایج ۲-۲ داشتیم ولی در پایان دربی بازیکنان دو تیم در میکسدزون استادیوم رو به دوربین خبرنگاران از کری خوانی های معمول درباره بازیکنان حریف حرف می زدند. یکی از تقلید شادی گل شیخ دیاباته توسط علی علیپور انتقاد می کرد و دیگری از درگیری های درون میدان و حرفهایی که درگوش هم رد و بدل کرده اند گله داشت.
سرمربیان تیم ها به مسایل فنی و اشتباهات داوری می پرداختند و مدیران دو باشگاه در مواجهه با خبرنگاران از دربی و نتیجه اش حرف می زدند! ولی این بار اتفاقات پس از دربی بیش از هر چیز مدیریت هر دو باشگاه را نشانه رفته بود. مدیریتی که مسعود سلطانی فر با گروهی از دوستان گرمابه و گلستان آن را هدایت می کنند. مشکلاتی عدیده که در این سالها از ایرج عربها به مهدی رسول پناه ها و جعفر سمیعی ها دست به دست شده است. از امیرحسین فتحی ها به احمد سعادتمندها و احمد مددی ها به ارث رسیده است. مدیری که به گفته صریح رییس هیأت مدیره استقلال(اسماعیلی خلیل زاده) هیچ اختیاری از خود ندارد و حتی یک حکم خشک خالی هم نمی تواند صادر کند.
در باشگاه پرسپولیس هم ماجرا از همین قرار است. فشاری که روی کادر فنی تیم پرسپولیس وجود دارد تا جایی بود که یحیی گل محمدی که بین مربیان لیگ برتری جزو آرام ترین ها و کم حرف ترین ها بود در حین پخش زنده تلویزیونی طاقتش تمام شد و با اسم بردن از مهدی رسول پناه او را مدیرعامل برکنار شده، ولی رییسی خطاب کرد که در هیأت مدیره باشگاه بیخ ریش همه چسبیده و دست از پرسپولیس نمی کشد.
یحیی گل محمدی با بیان این جمله مستقیما مسعود سلطانی فر را نشانه رفت و ایراد اصلی اش را به رییس مجمع باشگاه پرسپولیس گرفت که به رغم آبروریزی های ابتدای فصل پس از انتشار ویدیویی که رسول پناه در آن با الفاظ رکیک درباره سرمربی پرسپولیس حرف زده و اتهاماتی را به او نسبت داد، همچنان این فرد رییس هیأت مدیره باشگاهش است و بسته به اختلافی که از آن دوران با او(یحیی) داشته چوب لای چرخ پرسپولیس می گذارد!
سئوالی که مطرح می شود این است که آیا باشگاهی با خاستگاه بیش از ۳۰، ۴۰ میلیون نفری در کشور محلی برای تسویه حساب های شخصی است؟ باشگاهی که با یک شکست تیم بزرگسالانش در فینال لیگ قهرمانان عده ای راهی بیمارستان و تعدادی به سینه قبرستان می روند محل تسویه حساب های اینچنینی است؟
این مشکل تنها در باشگاه پرسپولیس نیست و امروز در باشگاه استقلال هم شاهد نمایش های هرازگاهی ارادی هستیم که به پشتوانه جیب پرپول شان هر کاری حتی زشت و زننده که دلشان بخواهد را انجام داده و موجب سرشکستگی باشگاه و از آن مهمتر ۳۰، ۴۰ میلیون هوادار استقلال می شوند.
همین یک ماه پیش (۲۳ آذر ماه سال جاری) بود که مهدی عبدیان ساعتی پیش از مصاف استقلال و شهرخودرو با کادویی آبی رنگ به هتل محل اقامت تیم میزبان رفت و با اتوبوس تیم شهرخودرو وارد ورزشگاه شد! اقدامی که از هر نظر غلط و غیرممکن به نظر می رسید ولی همین فرد با خونسردی تمام و کمال به رسانه ها پاسخ داد که دوست داشته به اردوی تیم میزبان برود و به واسطه علاقه و دوستی اش با مهدی رحمتی با اتوبوس آنها به استادیوم بیاید!
همین فرد که جایگاه ورزشی در باشگاه استقلال نداشته و سابقه مدیریتی اش به یک سال هم نمی رسد چند روز پیش از دربی علیه ابراهیم شکوری هجمه براه انداخته و با ادبیاتی دور از شأن عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال در فضای اینستاگرام (که امروزه به محلی برای سرگرمی نوجوانان تبدیل شده) به جدل لفظی با یکی از پیشکسوتان و مدیران تیم رقیب می پردازد!
عضو هیئت مدیره استقلال که ادعای استقلالی بودن هم دارد با کری خوانی های سطح پایینش از برد ۰-۳ استقلال در دربی حرف زده و بار روانی زیادی روی شاگردان محمود فکری ایجاد می کند و پس از تساوی استقلال در شرایطی که بازی ۱-۲ عقب افتاده را با تلاش فوق العاده شان به ۲-۲ تبدیل کرده اند ایراد فنی می گیرد و نتیجه را غیرقابل قبول می داند!
مسعود سلطانی فر باید پاسخ این سئوالات و علت انتخاب این مدیران را بدهد! وزیر دولت دوازدهم که در این سالها به شکل علنی کمر به نابودی این دو باشگاه بسته و هرازگاهی یکی از رفقایش را برای مدیریت در این دو مجموعه انتخاب می کند یکبار برای همیشه باید توضیح بدهد چه اتفاقی در این دو تیم رخ داده که بازیکنان استقلال پس از دربی حمله گروهی شان به هیأت مدیره را تدارک می بینند و سرمربی پرسپولیس در نشست خبری به جای پرداختن به چون و چرای گل خوردن تیمش از استقلال، با صدای بلند از حضور برخی افراد در هیأت مدیره انتقاد می کند!
همه این چراها و سئوالات در حالی مطرح می شوند که دربی ۹۴ بی حاشیه، بدون دعوا و جار و جنجال و حتی یکبار یقه گیری بازیکنان با هم برگزار شده و دو تیم جز به فوتبال، به هیچ موضوعی غیر از آن توجه نکردند! دربی که مهدی عبدی و مهدی قایدی به عنوان دو جوان آینده دار فوتبال ایران را به جامعه ورزش معرفی کرد و نمایشی از تکنیک ناب ایرانی را به نمایش گذاشت ولی به رغم رضایت طرفداران هر دو تیم حواشی و مصاحبه های پس از بازی کام هواداران دو تیم را تلخ کرد!
مسعود سلطانی فر چه فکری کرده که به عنوان وزیر ورزش و جوانان مدیریت دو باشگاه استقلال را به افرادی سپرده که کاری جز ضربه زدن به دو تیم محبوب ایران ندارند! نهادهای نظارتی از جمله مجلس شورای اسلامی و نمایندگان مردم به ویژه کمیسیون ورزش تا چه زمانی قصد دارند با مماشات کردن از این همه اشتباه، رفیق بازی و وقت کشی، برای تصحیح و ترمیم مدیریت دو باشگاه سرخابی پایتخت چشم پوشی کنند؟ نمایندگان مردم این همه فریاد از دل این دو باشگاه را نمی شنوند؟ بس نیست؟ صدای هواداران دو تیم را نشنیدید که در روزهای پایانی تابستان مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند؟ فریاد وا اسفای این جماعت چه روزی باید به درون مجلس برسد؟