سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** ظریف: نقش من در سیاست خارجی «صفر» است
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه در مصاحبه با روزنامه اعتماد در پاسخ به این سوال که «چقدر از صفر تا صد سیاست خارجی در این هشت سال دست محمدجواد ظریف بود؟» گفت: «صفر». خبرنگار در ادامه سوال کرد «صفر!؟»؛ ظریف در پاسخ گفت: «بله. در تمام کشورها همینطور است.البته بگذارید من اصلاح کنم: صفر که من گفتم منظورم این بود که نقش همه وزرای خارجه صفر است...وزیر خارجه مجری است و دو وظیفه دارد: نخست به عنوان تحلیلگر باید واقعیتها را همانطور که هست بدون روتوش به مقامهای کشور ارایه کند... وزیر خارجه یک وظیفه دیگر هم دارد و آن دفاع از سیاستهایی است که کشور یا هر قسمتی از کشور اتخاذ کرده است. شما مجری «سیاستی» هستید که ممکن است در آن نقش محدودی داشتید».
ظریف در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به این سوال که «شما هشت سال وزیر خارجه ج. ا.ایران بودید، چقدر توانستید از تاثیر منفی سیاست خارجی بر معیشت مردم کم کنید؟» گفت: «میتوانم این را بگویم که از خودم هزینه کردم، از موقعیت داخلی خودم هزینه کردم، حرفهایی که مورد پسند بوده نزدم، حرفهایی که مورد پسند نبوده زدم تا سیاست خارجی باری بر معیشت مردم نباشد. خیلی راحت بود در این دوران حرفهایی بزنم که بپسندند تا از این فشارهای عظیمی که در داخل بر روی من بود، کاسته شود اما این کار را نکردم. اطمینان دارم من اقدامی نکردم که باری بر معیشت مردم اضافه کنم البته آنقدر که میخواستم نتوانستیم از تاثیر بار سیاست خارجی بر معیشت مردم کم کنم».
وی همچنین در پاسخ به این سوال «آیا اصرار دارید با امریکا دشمن دایمی باشیم؟» گفت: «من نگفتم دشمن، من از کلمه دشمن هیچوقت استفاده نمیکنم».
وزیر امور خارجه در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «در برجام دیکته وجود نداشت...چرا ترامپ میگوید برجام بزرگترین کلاهی است که بر سر امریکا رفت؟ البته من که چنین اعتقادی ندارم اما ادعای او به این دلیل است که معتقد است امریکا باید سر هر میزی که بنشیند، دیکته کند که در برجام این اتفاق رخ نداد».
ظریف همچنین با اشاره به مسئله عربستان گفت: «درباره رابطه با عربستان، اگر من خودم نگاه کنم ممکن است بتوانم بگویم که یک یا دو مورد فرصت از دست رفته است. مثلا در زمانی که من به عربستان سعودی دعوت شدم اما سعودی به دلایل مختلف نمیخواست آنطور که شایسته وزیر خارجه ایران است، برخورد کند. البته نرفتن، تصمیم شخص من هم نبود و حتی من حاضر بودم با همان شرایط هم بروم اما کشور این را به مصلحت نمیدید. علت اینکه اصرار نکردم این بود که برداشت شخصی من هم این بود که اگر سعودیها مایل به رسیدن به تفاهم باشند اینگونه سنگاندازی نکرده و تشریفات سفر را توهینآمیز نمیکنند. شاید، شاید اما مطمئن نیستم اگر من این خطر و ریسک را کرده و مقامهای کشور را قانع کرده بودم که این سفر باید انجام بشود، فرصتی بود».
ظریف در این مصاحبه تاکید کرده که «نقش من در این هشت سال در سیاست خارجی صفر بوده است». این اظهارنظر در حالی است که وی- آذر 92- گفته بود: «رهبری چارچوب کلی را تعیین میکنند و مسئولیت مذاکره با من است، ایشان صحبت کردند و بزرگواریشان نسبت به من را مطرح کردند، من نیز قدردان این بزرگواری هستم... ما باید خرج نظام و رهبری شویم نه اینکه رهبری خرج ما و نظام شود».
رهبر معظم انقلاب- 20 فروردین 94- فرمودند: «بنده در جزئیات مذاکره دخالتی نکردم، باز هم نمیکنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چهارچوبهای مهم و خط قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفتهام؛ عمدتاً به رئیسجمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتب داریم، و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلی. جزئیات کار، خصوصیات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجه نیست؛ اینها در اختیار آنها است، میتوانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست».
ظریف در این مصاحبه تاکید کرده که وزیر امور خارجه «مجری» است. رهبر معظم انقلاب شروط 9 گانهای را درباره برجام معین کرده و خواستار رعایت دقیق و موبهموی آن شدند. آیا آقای ظریف این نامه را فراموش کرده و آیا ادعا میکند این شروط رعایت شده!؟ با خواندن فهرستوار این شروط نه گانه خواهید دانست که تقریباً هیچیک از آنها جامه عمل نپوشید.
در مجموع درباره اجرای برجام 28 شرط ابلاغی از سوی رهبر معظم انقلاب، مجلس و شورای عالی امنیت ملی به دولت ابلاغ شد اما دولت آقای روحانی و وزارت امور خارجه به ریاست ظریف، در اجرای این شروط دچار قصور و تقصیرهای فراوان شد.
ظریف در این مصاحبه تاکید کرده که «اطمینان دارم من اقدامی نکردم که باری بر معیشت مردم اضافه کنم». این اظهارنظر در حالی است که برجام، تبعات منفی اقتصادی بسیاری در پی داشت. تنها در یک قلم، قیمت دلار در پسابرجام تا حدود 10 برابر افزایش یافت و این مسئله، مرم را با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه کرد.
آقای ظریف تاکید کرده که در برجام، دیکته وجود نداشت. این ادعا در حالی است که کارشناسان معتقدند که مقاله مفصلی که از طرف «گروه بینالمللی بحران» با عنوان «ایران و 5+1: حلّ مکعب روبیک هستهای» -۹ می ۲۰۱۴- (19 اردیبهشت 93) ارایه شد، تقریبا عین همان پیشنهادات به صورت متن توافق هستهای از جانب تیم هستهای ما به ریاست ظریف پذیرفته شد.
متاسفانه با اینکه آل سعود هم در سیاست داخلی و هم در منطقه به هیچ عنوان از وضعیت مناسبی برخوردار نیست، آقای ظریف و برخی دیگر از دولتمردان، با غفلت از این مسئله بدیهی، همواره از موضع ضعف با رژیم آل سعود مواجه می شوند.
** ربیعی:منتقدان دولت از شکست ترامپ ناراحت هستند
«علی ربیعی» سخنگوی دولت و وزیر سابق کار که به دلیل عملکرد بسیار ضعیف توسط مجلس استیضاح شد، در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «کسانی با شکست غیرمنتظره دونالد ترامپ در انتخابات امریکا و پدیدار شدن افق تازهای برای احیای برجام، آمال سیاسی خود را در معرض تهدید و روشن شدن تحلیلهای غلط اتهامی میبینند که در چهار سال گذشته تبلیغ کرده بودند. در این چهار سال، این افراد نه تنها به نحوی چشم بر جنایتهای دولت ترامپ بستند بلکه فرصت را از راه تحریف واقعیت درباره علت تورم و رکود اقتصادی و ناکارآمد نشان دادن برجام و حتی فراتر از آن تحقیر استراتژی «تعامل سازنده با جهان» مناسب دیدند؛ به این امید که قاطبه مردم را متقاعد به نادرست بودن مسیری کنند که برای آن به پای صندوقهای انتخابات در سالهای ۹۲ و ۹۶ آمده بودند و این نوع تفکری را که مردم به آن رأی داده بودند برای همیشه شکستخورده دانسته یا تحقق آرمانهای آن را ناممکن بنمایانند».
ربیعی در ادامه نوشت: « این جریان امیدوار بود که با پیروزی دوباره ترامپ و تداوم کار ماشین تبلیغاتی تحریف، نگذارند که مردم تا انتخابات آینده به حقایق علل فشارهای اقتصادی بر زندگیشان پی ببرند. هدفشان این بود که پیروزی مجدد ترامپ ظرفیت دیپلماسی را به نابودی بکشاند و جادهصافکن دستیابیشان به قدرت باشد. اکنون که ترامپ برخلاف انتظار آنها با شکست صحنه سیاست امریکا را ترک کرده، این تفکر سیاسی را با ابزارهای پرقدرت رسانهای خود در کشور، بهطور دستپاچه به واکنشی تند و تخریبگرایانه و برخاسته از نگرانیهای سیاسی واداشته است».
برخی دولتمردان همچنان اصرار دارند که منتقدان دولت را «حامی ترامپ» بنامند. این در حالی است که اتفاقا این حامیان دولت آقای روحانی هستند که از شکست ترامپ ناراحت و عصبانی اند.
برای نمونه، در هفته های گذشته «فائزه هاشمی» از فعالین فتنه ۸۸ و از حامیان دولت روحانی در مصاحبه با سایت اصلاح طلب انصاف نیوز گفته بود: «دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود؛ به خاطر فشارهایی که ترامپ به ایران میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم».
هاشمی در این اظهارنظر صراحتا اعلام کرد که از شکست ترامپ ناراحت است چرا که رویکرد وی در «فشار حداکثری علیه مردم ایران» می توانست به نتیجه برسد!
این اظهارنظر تأمل برانگیز واکنش های زیادی در پی داشت، اما اشخاصی همچون «محمد خاتمی»، «سعید حجاریان»، «مصطفی تاجزاده» ، «بهزاد نبوی»، «عباس عبدی»، «علیرضا علوی تبار»، «مجید انصاری»، «عبدالله رمضان زاده»، «معصومه ابتکار»، «علی مطهری»، «محمدرضا خاتمی»، «علی شکوری راد»، «آذر منصوری»، «علی تاجرنیا»، «حمیدرضا جلایی پور» و...هیچکدام اظهارات فائزه هاشمی را محکوم نکردند.
برخی اینگونه تحلیل کردند که افراد مذکور با فائزه هاشمی هم نظر هستند اما به دلیل عدم صداقت با مردم و نفاق، از بیان صریح این مسئله امتناع کرده و در عوض در مقابل اظهارنظر فائزه هاشمی، با سکوت، رضایت خود را از این طرز تفکر نشان دادند.
متاسفانه برخی دولتمردان با برچسب زنی و پرخاش با منتقدان، مسیر تعامل صاحبنظران و کارشناسان با دولت را مسدود کرده و با این روش، خسارات زیادی به کشور و مردم تحمیل کردند.
** جلودازاده: اینکه عدهای خدمتهای دولت را نادیده گرفتهاند، بیانصافی است
«سهیلا جلودارزاده» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم که علیرغم تبلیغات گسترده و سنگین- با حدود 67 هزار رأی- از راهیابی به مجلس یازدهم بازماند در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «نباید فراموش کنیم که حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهوری که با رای اکثریت مردم به پاستور رسیده است، در چه شرایطی کشور را مدیریت میکند. او با آزمون و خطا و البته با اشتباهاتی که در دولت وجود دارد، کشور را اداره میکند. اینکه عدهای خدمتهای دولت را نادیده گرفتهاند، بیانصافی است و باید منصفانهتر با مسائل برخورد کنیم. هیچ انسان عاقلی در شرایط کنونی که کشور در آن قرار دارد، ریاست قوه مجریه را برعهده نمیگیرد. به این دلیل که بیتقوایی، کارشکنی، فساد و... جزء مسائل مهمی است که نمیگذارد، رئیسجمهور 4 سال آینده کشور به مردم خدمت کند».
جلودارزاده در ادامه نوشت: «نباید همه مشکلات کشور را بر گردن رئیسجمهور بیندازیم... رئیسجمهور حتی اگر در دوره ریاست خود شبانهروز هم تلاش کند، اما بنا به فرهنگ اشتباهی که در کشور ما وجود دارد، بعد از دوران ریاست خود مورد نفرت و انتقاد قرار میگیرد».
در دولت روحانی قیمت مسکن حدود 600 درصد افزایش یافت. قیمت مواد غذایی در دولت روحانی حدود 500 درصد گران شد. قیمت خودرو 700 درصد افزایش یافت و قیمت دلار حدود 780 درصد گران شد.
با اینحال حامیان دولت همچنان چشمان خود را بر این واقعیت های بدیهی بسته و دولت را بی تقصیر جلوه داده و مردم را مقصر جلوه می دهند!
نکته قابل توجه اینجاست که فعالین اصلاح طلب از یکسو مدعی هستند که دولت در ایران اختیاراتی ندارد، و از سوی دیگر همین طیف برای انتخابات ریاست جمهوری سر و دست می شکنند. نشان به آن نشان که احزاب و فعالین اصلاح طلب در هفته های اخیر از حدود 30 کاندیدا در طیف خود برای حضور در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری 1400 نام برده اند.
اگر رئیس جمهور در ایران هیچ کاره است، پس از این ترافیک کاندیدا در میان احزاب اصلاح طلب برای چیست!؟