به گزارش مشرق به نقل از فارس، در فرانسه، انتخابات اخیر ریاست جمهوری فرانسه، بدعت‌ها و پدیده‌های نوینی داشت که برای اولین بار در جمهوری پنجم فرانسه (که در 5 اکتبر 1958 تأسیس شد) ظاهر شده است.

نشانه‌های سیاسی جدید

1ـ کاهش حضور رأی دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری.

این وضعیت چشمگیر بوده و روی روند مبارزه و مسابقه انتخاباتی در ابعاد مختلف تأثیر گذاشت. مردم اروپا و فرانسه در سال‌های اخیر از سیاست و مشارکت در عرصه آن دلزدگی پیدا کرده و نسبت به مصادیق دموکراسی و حکومت قانون بی اعتقاد و بی اعتماد شده‌اند.

مردم فرانسه مانند سایر ملت‌های اروپا، به نقش حمایت‌های مالی و بازی‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی در روند کارزارهای انتخاباتی بخوبی واقفند.

انتخابات فرانسه

2ـ از سال 1958 میلادی و از زمان تشکیل جمهوری پنجم فرانسه، این نخستین بار بود که یک رئیس جمهور مانند سارکوزی در این کشور به خاطر ضعف و ناتوانی در کسب آرا لازم در دور اول، مجبور می شود در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند.

3ـ انتخابات ریاست جمهوری در بدترین شرایط مالی و اقتصادی فرانسه و منطقه یورو برگزار شده و موضوعات و محورهای اقتصادی و مالی و معیشتی در برنامه های کارزار انتخاباتی نامزدان ریاست کاخ الیزه حساس و تاثیرگذار بوده است.

4ـ سقوط و خروج سارکوزی و تیمش از کاخ آلیزه، قابل پیش بینی بوده و بقای سارکوزی در مسند قدرت نیاز مبرمی به معجزه داشته است.

5 ـ برای اولین بار، نقش دلارهای نفتی عرب‌های خلیج فارس به ویژه آل سعود وآل ثانی در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری فرانسه بطور شفاف و روشن فاش و مشخص شد.

6 ـ نقش و تأثیرگذاری آرای مهاجرین مقیم فرانسه و قضیه مبارزه با تروریسم در این انتخابات، بطور روشن و گسترده نمایان گردید.

علل سرنگونی سارکوزی

عوامل و علل شکست سارکوزی در کارزار انتخاباتی در قبال حریف سوسیالیستی خود در محورهای زیر نهفته است:

الف ـ بعد داخلی:

1ـ سیاست مالی و اقتصادی: جامعه فرانسه در دوران حکومت سارکوزی با افزایش سن بازنشستگی از 60 به 62، افزایش نرخ بیکاری، عملی نشدن وعده‌ها در خصوص کاهش مالیات، تشدید بحران مالی و کاهش رتبه اعتباری فرانسه صدای بسیاری از اقشار مردم این کشور را در آورده است.

سیاست‌های نادرست وی، فرانسه را در دام تدابیر ریاضتی و کاهش فرصت‌های شغلی گرفتار کرد.

سارکوزی

از دیدگاه تحلیلگران مسائل اقتصادی اروپایی، روند تشدید وخامت وضعیت اقتصادی در فرانسه، کاهش قدرت خرید مردم و بالارفتن نرخ بیکاری در این کشور، شرایط را برای ماندن و انتخاب مجدد سارکوزی و حکومت پنچ ساله او ناممکن ساخته بوده است.

2ـ سیاست اجتماعی ـ فرهنگی: تیم سارکوزی با اجرای سیاست جدید در مورد مهاجران، زندگی و معیشت آنها را مختل نمود و سیاست دینی و مذهبی وی معضلاتی برای جامعه مسلمانان فرانسه به وجود آورده بود. سیاست سارکوزی نتوانست آرا و حمایت جمعیت چهار میلیونی مسلمانان فرانسه به خود جذب کند و اغلب مسلمانان در این انتخابات به نامزد سوسیالیست‌ها رای دادند.

3ـ فاش شدن فساد و تخلفات سارکوزی: اخیرا اسنادی معتبر دال بر حمایت65.7 ملیون دلاری سرهنگ قذافی از سارکوزی در اولین انتخاب او در سال 2007، فاش شده و سیاستمداران لیبیایی این اسناد را تأئید نمودند. همچنین در این اواخر اسرار حضور افسران فرانسوی در کنار معارضه مسلح سوریه در شهر های استان حمص، برملاشده و این رسوایی سیاسی و امنیتی سارکوزی یکی از نقاط ضعف وی در این انتخابات بوده است.

ب ـ بعد اروپایی:

مشکلات ناشی از بحران اقتصادی جهان و اروپا به ویژه منطقه یورو روی کارکرد اقتصادی و مالی سارکوزی و ظرفیت تیم او در ارایه خدمات و تسهیلات اجتماعی، بهداشتی به جامعه فرانسه تاثیر منفی و مؤثری داشته است.

ج ـ بعد سیاست خارجی و مشارکت در مدیریت جهانی: بسیاری از پژوهشگران اروپایی بر این عقیده اند که پایان زمانه سارکوزیسم به مثابه و شبیه خاتمه دوره بوشیسم ونئو محافظه کاران امریکایی است.

سارکوزی طی دوران حکومتش برخلاف آرمان دوگل موسس جمهوری پنجم و حزب گلیستها، پاریس را به سمت اتحاد و مشارکت با ناتو در تمام مأموریت های تجاوزکارانه و توسعه گرانه، سوق داد.

پاریس در دوران سارکوزی به متحد اروپایی شماره یک واشنگتن تبدیل شده و گوی همگرایی وانطباق سیاسی با کاخ سفید از لندن ربوده بود. همگرایی سارکوزی با سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی بوش و اوباما، برای جایگاه بین المللی و اقتصاد بحران‌زده فرانسه، هزینه ساز بوده است و پاریس نه تنها از این سیاست هیچ سودی نبرده بلکه بهمراه واشنگتن در تمام مردابها و مشکلات پیچیده جهانی و منطقه ای مانند جنگ افغانستان، فرو رفته است.

فرانسه دردوران سارکوزی سیاست خارجی خود را میلیتاریزه کرده و نظامیان فرانسه را به عنوان ابزار سیاست خارجه الیزه تبدیل شدند. پاریس زیر قدرت سارکوزیسم در "جنگ سودان ـ چاد"، "جنگ سومالی"، "همراه با ناتو در افغانستان، حضور داشته"، " حمله ماشین جنگی ناتو در لیبی علیه قذافی فرماندهی میکرد" و در "تشدید تنش وبحران سوریه نقش کلیدی داشته است".

افزایش هزینه نظامی و بودجه تسلیحاتی توسط سارکوزی به روند ظرفیت سازی سیاست خارجی و هژمونی جهانی فرانسه هیچ کمکی نکرده بلکه گستره وخامت مالی واقتصادی و معیشتی جامعه فرانسه را توسعه داده است.

بازتاب سقوط سارکوزیسم

نئوگلیستها با خروج سارکوزی از دایره قدرت شکست تلخی تجربه نمودند و متحدان داخلی و خارجی (به ویژه در منطقه یورو) این حزب هراسان و به وحشت افتادند. انگلیس‌ها و آلمان‌ها از باخت سارکوزی و پیروزی اولاند شوکه شده و درباره تبعات ونتایج سیاسی و اقتصادی این پیروزی هشدار دهد.

به نظر آگاهان به مسائل منطقه یورو ،وعده های اقتصادی فرانسوا اولاند در خصوص مالیات‌ها و هزینه های دولتی ممکن است مشکلاتی برای اوضاع مالی و اقتصادی منطقه یورو ایجاد کند و پایه‌های اتحاد و همپیمانی پاریس ـ لندن و پاریس ـ برلین را لرزان کند.

از دیدگاه این کارشناسان سیاسی، راهیابی اولاند به کاخ الیزه ممکن است سبب بروز اختلاف نظر میان پاریس و برلین ولندن شود و کشورهای حوزه یورو را با مشکلات بیشتری روبرو می کند و این کارشناسان براین باورند که حضور یک سوسیالیست و تیمش در کاخ آلیزه، فصل جدیدی را در مدیریت بحران اقتصادی منطقه یورو ایجاد کند و پایه های اتحاد آلمان و فرانسه را که بییشتر از سوی برلین هدایت می شود، به لرزه در آورد.

تبعات پیش بینی شده

خروج سارکوزی از الیزه تبعاتی دارد از جمله موارد قابل پیش بینی:

1ـ کاخ سفید متحد اروپایی که به مکتب نئو مخافظه کاران اعتقاد و وفادار بوده، از دست میدهد. این زیان و خسران، شکل و هویت همپیمانی و اتحاد پاریس ـ واشنگتن را در آینده تغییر خواهد داد. فرانسه سوسیالیستی گرچه متحد سنتی و تاریخی جنبش صهیونیستی ولی به نحوی در شیوه تبعیت و همگرایی از سیاست‌های آمریکا با سارکوزی متفاوت است.

سارکوزی و مرکل

2ـ رهبران جدید لیبی و تونس و معارضه سوریه و جریان 14مارس در لبنان متحد ارزشمندی از دست خواهند داد.

3 ـ سیاست خاورمیانه پاریس در پرتوی رئیس جمهوری جدید تغییر رادیکالی نخواهد داشت. البته باید یادآوری کرد که سوسیالیستهای فرانسه متحد سنتی حزب کار و جنبش صهیونیستی رژیم اشغالگر قدس است.

4ـ حاکمیت جدید در کاخ الیزه روی میزان ودرجه اتحاد و همپیمانی امریکا با کشورهای اروپایی و عضو ناتو،به نحوی اثر خواهد کرد. این تأثیرگذاری ممکن است برای ظهور رهبران جدیدی در اروپا بسترسازی کند.

5 ـ اوضاع و شرایط اقتصادی و اجتماعی فعلی فرانسه، پاریس را وادار می‌سازد تا حدودی سیاست های ریاضت اقتصادی را که از سوی آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان تجویز شده است، به چالش بکشد.

6ـ پیش بینی می‌شود تنش‌های زیادی میان برلین و رئیس جمهوری آتی فرانسه ایجاد شود، سران این دو کشور ایجاد شکاف در روابط یکدیگر را در سالهای آتی انکار می‌کنند.

7ـ آگاهان به مسائل اروپا براین باورند که بدون توافق پاریس و برلین، "پروژه تکامل اتحادیه اروپا" و "حل و فیصله دادن بحران یورو" عملی نمی‌شود. و همچنین به عقیده تحلیلگران آلمانی بدون رشد اقتصادی داخلی دو کشور، منطقه یورو وارد یک بحران اقتصادی بدتر می شود و اوضاع اقتصادی کشورهای این منطقه بدتر خواهد شد.