به گزارش مشرق، کانال تلگرامی روزمرّگی های یک محیطبان فیلمی از درددل یک محیط بان با قوی زخمی را منتشر کرد.
وقتی بهم گزارش دادن یک قو در شالیزار زخمی شده سریع رفتم. قبل اینکه برسم سریع زنگ زدم برای درمانش.
قو از شالیزار رفت داخل نهر
دو بار افتادم توی آب و ناامید نشدم فقط تنها هدفم گرفتن قو بود و درمانش. هر طوری بود گرفتمش فاصلم با ماشینم زیاد بود حدود ۱۰۰متر قو تو بغلم بود و راه میرفتم که یکدفعه تو بغلم جون داد .
از ته دلم میگم بعد شنید خبر فوت پدر و مادرم دردناک ترین لحظه زندگیم جون دادن این قو زیبا تو بغلم بود همونجا نشستم و بغلش کردم و بغضی بود که داشت خفم میکردو اشک هایی که از چشام سرازیر شد.
بعضی وقت ها هرچی تلاش کنی نمیشه برای آرامش پرندگان از تفریح، خانواده. همه چی زدم ولی خب
امروز روز سیاه و دردناک زندگیم بود.
مظهر عشق در روز عشق جان داد و جفتی که برای همیشه بی همدم شد.