سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** آمریکا قدرت بیشتری دارد، پس این ماییم که باید امتیاز بدهیم!
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «جعفر گلابی» فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: «روشن است که دولت جدید آمریکا نمیخواهد فشار حداکثری ترامپ را بدون گرفتن امتیاز مهمی از تهران بردارد و ایران هم حق خود میداند که تنها در صورتی به مفاد برجام بازگردد که تحریمها لغو شوند. با چنین شرایطی آیا یک بنبست ایجاد شده است؟ آیا با رسیدن به روز سوم اسفندماه که ضربالاجل ایران برای تعلیق پروتکل الحاقی است وارد دور جدیدی از تنشها میان جمهوری اسلامی و غرب خواهیم شد؟ پاسخ به سوال فوق البته به توازن قوا میان دوسوی ماجرا بازمیگردد، ایران تا کی میتواند تحریمهای همهجانبه را تحمل کند و حتی خطر افزایش آنها و بازگشت پرونده هستهای به شورای امنیت سازمان ملل را بپذیرد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آنچه در میدان سیاست حرف آخر را میزند توازن قدرت است ولاغیر! اینک هر دو طرف در حال آزمودن اراده دیگری هستند ولی باید توجه داشت که همین حالت التهاب و شکنندگی به نفع ایران نیست و احتمالا علاوه بر مشکلات سیاسی، خسارات اقتصادی را نیز به دنبال داشته باشد. تاکنون بارها روشن شده است که ورود ابتدایی به چنین عرصههای نفسگیر و مطالبه پیروزی صددرصدی نه شدنی است و نه بیهزینه است».
«امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه چندی پیش گفته بود «صنعت هسته ای اساس استقلال راهبردی فرانسه است»، اما در این سو، جریان غربزده در ایران مدعی است که صنعت هسته ای برای ایران، هزینه زا و بی فایده است.
این استدلال مضحک در حالی است که ایران از طریق صنعت هسته ای تنها در یک قلم داروی بیماران خاص را تأمین می کند، همان بیمارانی که آمریکا و تروئیکای اروپایی داروی آنها را تحریم کرده اند.
همین طیف غربزده مدعی است که چون آمریکا قدرت بیشتری دارد، پس می تواند درباره صنعت دفاعی و قدرت موشکی ایران تصمیم بگیرد؛ و این آمریکاست که می تواند درباره مبارزه یا عدم مبارزه ایران با تروریست های تکفیری در منطقه تصمیم بگیرد!
آیا شما ذره ای پایبندی به منافع ملی و توجه به عزت مردم ایران در این قبیل موضعگیری ها می بینید!؟ طیف اصلاح طلب در سال 92 تاکید کرد که اگر ایران در حوزه هسته ای با آمریکا به توافق برسد، تحریم ها به تاریخ پیوسته و فتح الفتوح عظیم اقتصادی رخ خواهد داد. اما نه تنها چنین اتفاقی نیفتاد، بلکه در پسابرجام ارزش پول ملی کشورمان به شدت سقوط کرد.
مشکل اصلاح طلبان این است که نگاه «ارباب-رعیتی» به آمریکا دارند. این نگاه تحقیرآمیز نه تنها موجب گشایش اقتصادی و پیشرفت نمی شود، بلکه مشکلات اقتصادی و پسرفت را در پی دارد.
در روزهای گذشته شبکه الجزیره در گزارشی اعلام کرد که توقف اجرای پروتکل الحاقی از سوی ایران میتواند اهرم فشاری علیه واشنگتن برای برداشتن تحریمها باشد.
الجزیره در ادامه نوشت: «در فاصله چند روز باقیمانده تا موعد ۲۱ فوریه(3 اسفند) تغییری در موضع ایران درباره توقف عمل به پروتکل الحاقی که به نظارت آژانس بر فعالیت هستهای مربوط است، دیده نمیشود. از دیدگاه وزارت خارجه ایران، تهران هنوز هیچ تغییری در سیاست واشنگتن درخصوص توافق هستهای مشاهده نکرده است و تحریمها همچنان ادامه دارد».
** فضانوردی اصلاح طلبان، صدای فعالین این طیف را هم درآورد
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «نخستین گام انتخابات، زیر سایه انتقادات» نوشت: «نهاد اجماعساز اصلاحطلبان یا همان «جبهه اصلاحات ایران رسما فعالیت خود را آغاز کرد. در ابتدا به نظر میرسید که این تشکیلات انتخاباتی بتواند همه طیفهای اصلاحطلبی را ذیل خود بیاورد و رافع مشکلاتی باشد که در شورای عالی سیاستگذاری باشد. البته این اختلافها مربوط به مقطع کنونی نیست و شاید بتوان منشأ اصلی اختلاف نیروهای اصلاحطلب را زمان انحلال شورای عالی سیاسیگذاری و متعاقبش تشکیل شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دانست».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «روز گذشته صادق خرازی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان، در انتقادهایی آشکار به «خبرآنلاین» گفت:"جریان اصلاحات هنوز باور نکرده است که ریشهاش باید در دل جامعه باشد. نمیشود که شما حرف از مردم و جامعه بزنید و سازوکار و شفافیتی برای حضور جامعه در عالیترین نهاد سیاستگذاری خود نداشته باشید. اصلاحطلبان که فقط همین افراد تکراری نیستند که برخی از دهه 60 و تشکیل جبهه پیروان خط امام تا به امروز در این مسند نشستهاند و برای کل جوانان و دانشجویان و مردمی که آرزوی تغییر و تحول را داشتند و به این جریان دل بستند، تصمیم بگیرند ... نمیشود که شما حرف از تحولخواهی و شفافیت و پاسخگویی و مدرنیته و همگامشدن حکومت با تحولات دنیا بزنید؛ اما سازوکار تصمیمگیری خودتان از عقبماندهترین شیوههای موجود در دنیا باشد".».
اصلاح طلبان در روزهای گذشته از تشکل جدید انتخاباتی تحت عنوان «نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان» رونمایی کرده و به اختصار، این تشکل را «ناسا» نامیدند. کارنامه اصلاح طلبان در حداقل 7 سال اخیر در کنار تشابه نام تشکل انتخاباتی اصلاح طلبان با سازمان فضانوردی آمریکا، به سوژه طنز کاربران در فضای مجازی بدل شد.
«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب چندی پیش گفته بود: «اصولگرایان...ادبیات سیاسیشان سرشار از مفاهیمی مانند «جوانگرایی»، «مدیریت جهادی»، «مبارزه با فساد» و امثال این شده است...اما اصلاح طلبان...حتی در حد و اندازه ظاهری هم نتوانستهاند تغییر و تحولی در ادبیات و گفتمان سیاسیشان ایجاد کنند. نه در تغییر چهرهها و نه در فرایند نوسازی گفتمان سیاسی، آنان نتوانستهاند دستکم به اندازه اصولگرایان خودی نشان دهند».
ترکیب سنی نهاد به اصطلاح اجماع ساز اصلاح طلبان و عدم حضور پررنگ جوانان و زنان موجب شد تا فعالین اصلاح طلب، این تشکل انتخاباتی را نماد عقب ماندگی بنامند.
واقعیت این است که اصلاح طلبان با مفاهیمی همچون جوانگرایی کاملا بیگانه هستند. این طیف جوانان را فقط در حد «سیاهی لشکر میتینگ های انتخاباتی» و «نیروهای انتحاری در کف خیابان برای شورش و اغتشاش» می بیند. از نگاه این طیف، استعداد جوانان ایرانی فقط در حد طبخ قرمه سبزی و آبگوشت بزباش است.
اصلاح طلبان به حقوق زنان نیز هیچ اهمیتی نشان نمی دهند. بارزترین مصداق این رفتار، در ماجرای قتل همسر دوم نجفی آشکار شد. آنجا که اصلاح طلبان، «قاتلِ یک زن» را در جایگاه قهرمان نشاندند و مقتول را آماج توهین و تهمت قرار دادند.
اصلاح طلبان از یکسو از پاسخگویی درباره وعده های سالهای 92 و 96 طفره می روند و از سوی دیگر خود را منجی ایران در 1400 معرفی می کنند. طیف اصلاح طلب بانی اصلی وضع موجود اقتصادی است و باید درباره وضعیتی که به مردم تحمیل کرده، پاسخگو باشد.
** بهانه تراشی بجای پاسخگویی در زنگ حساب
«محمدعلی ابطحی» معاون رئیس دولت اصلاحات و از دستگیرشدگان فتنه 88 در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «در این که وضعیت فعلی کشور خوب نیست شکی وجود ندارد اما مطرح کنندگان این بحث آیا حاضر به تعیین سهم مسئولیت بخشها و عوامل مختلف در این اوضاع هستند؟ آیا حاضر هستند تا نقش سنگ اندازیها در مسیر تحقق شعارهای دولت توسط دیگران به شکل روشن و عمومی تجزیه و تحلیل شود؟ ».
امکانات و اختیارات رئیس جمهور در ایران آنقدر گسترده است که اصلاح طلبان از ماههای گذشته برای حضور پرقدرت در انتخابات ریاست جمهوری 1400 دورخیز کرده اند. تاکنون اسامی دهها اصلاح طلب برای کاندیداتوری در 1400 مطرح شده است.
با این وجود این جریان سیاسی اصلا حاضر نیست که سهم خود در وضعیت موجود اقتصادی را بپذیرد. در شرایطی که دولت روحانی دربست در اختیار فعالین اصلاح طلب است، فعالین این طیف همچنان به فرافکنی مشغول بوده و قصور و تقصیرهای خود و همقطارانشان را به گردن دیگران می اندازند.
اصلاح طلبان بارها ثابت کردهاند که هیچ برنامهای برای اداره کشور ندارند. تنها هنر این طیف «ترساندن مردم» و «تشویق دولت به دلخوشی به نقطههای خیالی» -مثل برجام و FATF- تشکیل کمیته و کارگروه برای رفع حصر، جنجال سازی درخصوص حضور زنان در ورزشگاه، هیاهو برای کنسرت و بی توجهی به مشکلات معیشتی مردم از سوی این طیف موجب شده است تا علاوه بر ناکارآمدی اقتصادی در مدیریت اجرایی، بسیاری از وعدهها بر زمین مانده و مسائل حاشیهای و دستِ چندم، مطالبات اصلی مردم را به حاشیه ببرد.
متاسفانه اصلاح طلبان با مسئله «پذیرش مسئولیت» و «پاسخگویی درباره کارنامه» کاملاً بیگانه هستند. هدف اصلی کسب قدرت و رسیدن به مطامع شخصی و قبیلهای است.