سرویس سیاست مشرق - روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژه‌های مشرق" نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** مصطفی معین: احتمالا شورای نگهبان نتایج انتخابات ۱۴۰۰ را مهندسی نمی کند

«مصطفی معین» وزیر علوم دولت اصلاحات و کاندیدای شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ به این سوال که «در شرایط کنونی اصلاح طلبان باید با چه استراتژی ای وارد رقابت های انتخاباتی شوند؟ آیا در صورتی که شرایط تغییر نکند و نهادهای نظارتی گزینه های اصلاح طلب را ردصلاحیت کنند، تکرار استراتژی سال ۹۸ را در ۱۴۰۰ صحیح می دانید؟» گفت: «انتخاب رئیس جمهور به عنوان دومین مقام کشور با انتخابات نمانیدگان مجلس قابل مقایسه نیست و کمیت رای دهندگان و کیفیت برگزاری آن از نظر آزاد و سالم و رقابتی بودن، پیامدهای مهم داخلی و بازتاب جهانی خواهد یافت. بنابراین می توان احتمال داد که با اشاره مسئولان عالی نظام، انعطاف بیشتری در بررسی صلاحیت نامزدان گروه های اصلاح طلب از سوی شورای نگهبان و جلوگیری از تخلف های انتخاباتی و مهندسی شدن نتایج آن مشاهده شود».

معین در ادامه گفت: «البته هنوز اظهارنظر قطعی در این موارد زود است. در هر صورت دو گزینه شرکت بی قید و شرط در هر انتخابات و معرفی نامزد یا تحریم آن قابل قبول و منطقی نیست. شرکت مشروط(به شرط وجود فرصت های برابر انتخاباتی برای کاندیداهای مختلف) یا در صورت ردصلاحیت یکطرفه و گسترده نامزدان اصلاحات، عدم شرکت و ندادن رأی، دو گزینه ای است که از منطق عقلانی و سیاسی بیشتری برخوردار است».

مصطفی معین در شرایطی نسبت به برگزاری انتخابات سالم و غیرمهندسی شده در ایران ابراز تردید کرده است که خود در سال ۸۴ به عنوان کاندیدا در انتخابات شرکت کرده بود.

معین در آن سال علیرغم تبلیغات بسیار گسترده و حمایت ویژه «محمد خاتمی» از وی، در انتخابات شکست خورد و از میان هفت نامزد در رتبه پنجم قرار گرفت.

طیف تندرو اصلاح طلب در سال ۸۸ نیز به جهت اینکه جنبه شکست در انتخابات را نداشت، با «دروغ تقلب»، چندین ماه کشور را در آشوب و التهاب فرو برد و قطعنامه ۱۹۲۹ را به مردم ایران تحمیل کرد.

در همان مقطع اشخاصی همچون «محمد خاتمی» و «مصطفی تاجزاده» در محافل خصوصی صراحتا اذعان کردند که تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است. «محمد علی ابطحی» معاون رئیس دولت اصلاحات نیز صراحتا اعلام کرد که «تقلب، اسم رمز آشوب بود».

اصلاح طلبان در بیش از هفت سال اخیر و پس از برگزاری دو انتخابات ریاست جمهوری در ۹۲ و ۹۶، اکثریت مطلق دولت را در اختیار گرفتند. اما این طیف به جهت اینکه، علاوه بر بی جنبه بودن در شکست، ظرفیت پیروزی در انتخابات را هم ندارد، با دروغ «کمبود اختیارات»، از رسیدگی به مطلبات مردم شانه خالی کرد.

طیف اصلاح طلب بانی اصلی وضع موجود است. مسبب اصلی قیمت های سرسام آور دلار و سکه و خودرو و مسکن و...اما بجای عذرخواهی از مردم و تلاش برای جبران خسارت ها، ژست طلبکار به خود گرفته و مدعی است که به صورت مشروط در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت می کند!

** ترور سردار سلیمانی نمی تواند مانع مذاکره با آمریکا باشد

«اریک لوب» دانشیار گروه سیاست و روابط بین‌الملل دانشگاه بین‌المللی فلوریدا در مصاحبه با روزنامه اعتماد در پاسخ به این سوال که «به نظر شما ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس به دست نیروهای امریکایی تا چه اندازه احتمال مذاکره میان دو طرف را کاهش داده است؟ » گفت: «با وجود کمپین «فشار حداکثری» دولت ترامپ و ترور سردار سلیمانی، هنوز هم احتمال مذاکره ایران و امریکا وجود دارد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «ایرانیانی که پس از امضای برجام در خیابان‌ها جشن گرفته بودند اکنون درگیر تحریم‌های اقتصادی و ویروس کرونا هستند اما هنوز هم از مذاکرات با امریکا استقبال می‌کنند. با این حال همان طورکه اکنون در کابینه ترامپ مشاهده می‌کنید، ممکن است مقامات تندروی ایران نیز موجب تضعیف شانس برگزاری این مذاکرات شوند. عدم تقارن و هماهنگی میان انتخابات و دولت‌های ایران و امریکا و همچنین حضور و دخالت نهادهای نظارتی ایران، موجب پیدایش یک چرخه معیوب در روابط تهران و واشنگتن شده است».

همچنین روزنامه ابتکار در یادداشتی به قلم «جلال خوش چهره» فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: «تهران اگرچه به سختی اما توانسته به رغم همه اقدام‌های ایذایی واشنگتن، اوضاع را تا انتخابات سوم نوامبر به شکل منجمد یا به تعبیر بهتر «نه جنگ و نه مذاکره» کنترل کند...نتیجه انتخابات نوامبر به هر شکل که باشد، صفحه جدیدی را در منازعه ایران و آمریکا رقم خواهد زد. رئیس جمهوری آینده ایالات متحده ترامپ باشد یا بایدن، تفاوت نمی‌کند. تنش میان دوکشور در نقطه‌ای است که تصمیم سازی و اراده‌ای متفاوت از گذشته را طلب می‌کند. ترامپ ماجراجوست و در صورت موفقیت در انتخابات، برای واداشتن تهران به گفت‌وگو و توافق با نتیجه‌ای که او و متحدانش درپی آن هستند، بی‌میل به اقدام با شدت بیشتر نیست.موفقیت جوبایدن نیز تفاوت زیادی را در صورت مساله اختلافات ایران و آمریکا ایجاد نمی‌کند. او همان مطالباتی را از تهران دارد که ترامپ در چهار سال گذشته بر آنها پافشاری کرده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «بایدن درصورت بازگشت به برجام، این توافقنامه را محدود به تکنولوژی هسته‌ای ندانسته و مانند ترامپ خواستار گسترش دامنه آن در سطوح دیگری است که تاکنون خط قرمز تهران در قبول هرگونه گفت‌وگوی احتمالی اعلام شده است. علاوه براین مشاوران بایدن تصریح کرده‌اند که سیاست فشار حداکثری علیه ایران را تا کسب نتایج دلخواه از توافق با تهران ادامه خواهند داد. بایدن براین ادعاست که با اصلاح رویکرد واشنگتن در دوران ترامپ، به نتایجی دست خواهد یافت که رقیب او در این کار ناکام بوده است».

ابتکار در ادامه تاکید کرد: «تهران در نزدیک به چهار سال گذشته و با تحمل همه تغییراتی که در صحنه منازعات با واشنگتن ایجاد شد، توانست از اقدام‌های ایذایی خود را به در برد. شروع چهار سال آینده در هر صورت نمی‌تواند در سطحی باقی باشد که در گذشته بود».

اصلاح طلبان مدعی هستند که چه ترامپ مجددا رئیس جمهور شود و چه بایدن انتخاب شود، ایران باید بین دو گزینه مذاکره و جنگ، یکی را انتخاب کند.

طیف اصلاح طلب پیش از این مدعی بود که «دور شدن سایه جنگ» یکی از بزرگترین دستاوردهای برجام است. حالا همین جماعت، مدعی است که در پسابرجام، سایه جنگ بالای سر کشور است و باید برای رهایی از آن چاره ای بیندیشیم!

اصلاح طلبان صراحتا می گویند باید برای برجام های بعدی در حوزه موشکی و منطقه ای آماده شویم. این در حالی است که این طیف همواره از پاسخ به این سوال که برجام هسته ای چه بر سر کشور آورد، طفره می رود.

دولتمردان و فعالین اصلاح طلب تاکید داشتند که با امضای توافق هسته ای، علاوه بر لغو تحریم های بانکی، مالی، نفتی، پتروشیمی، بیمه ای و... مشکل گرانی، رکود، بیکاری، مسکن و حتی مشکل آب خوردن مردم نیز رفع می شود.

اما پس از آنکه در قلب راکتور اراک بتن ریخته شد و چرخ سانتریفیوژها از حرکت ایستاد، دولتمردان و فعالین اصلاح طب مدعی شدند که «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود» و «برجام را خدا آورد» و «ما در برجام پیروزی اخلاقی به دست آوردیم» و...

حالا همان طیف مدعی است که باید با قاتلین سردار سلیمانی پشت میز مذاکره نشسته و موشک ها و توان دفاعی کشور را معامله کنیم.

چندی پیش یکی از فعالین اصلاح طلب گفته بود که «جمهوری خواهان و دموکرات ها هیچگاه درباره منافع ملی خود و ارزش های آمریکایی، معامله نمی کنند»؛ اما گویا در این سوی میدان، منافع ملی ایران و خون سردار سلیمانی برای اصلاح طلبان هیچ محلی از اعراب ندارد.