سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** عباس عبدی: طرفداران «قاسم سلیمانی» از شکست ترامپ ناراحتند!
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب که در دولت اصلاحات به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به ۸ سال زندان محکوم شد و چندی پیش تاکید کرده بود که باید مشروبخواری و خرید و فروش موادمخدر در ایران آزاد شود، در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «چرا عزا دارند؟» نوشت: «یکی از نکات عجیبی که در ایران دیده میشود، عمق و گستره وسیع تناقضات سیاسی است که نزد برخی افراطیون دیده میشود. در حقیقت وجود همین تناقضات رفتاری است که ناظران سیاسی را به این نتیجه میرساند که این جماعت جایگاه درخور و رو به رشدی نخواهند داشت. یکی از موارد این تناقض در انتخابات امریکا ظاهر شد. این گروه که معمولا عکس مرحوم قاسم سلیمانی را در پروفایلهای خود گذاشتهاند و همواره به ایشان ارادت ورزیده و استناد میکنند و یاد و خاطره او را گرامی میدارند، بهطور طبیعی باید از شکست قاتل او خوشحال شوند و حتی شیرینی پخش کنند، پس چرا برخلاف این انتظار طبیعی، آنان غمگین هستند».
عبدی در ادامه نوشت: «ناراحتی این افراد از شکست ترامپ کمتر ازعزاداری براندازان رادیکال ایران در خارج از کشور نیست...علت ناراحتی این گروه خراب شدن یکی از پایههای مهم راهبرد سیاسی آنان است. در واقع آنان دنبال تقابل با ایالات متحده و نیز یکدست کردن فضای سیاسی داخل هستند...اینکه خود را طرفدار قاسم سلیمانی معرفی کنی ولی بر تداوم قدرت قاتل او خوشحال باشی. حالا هم راه افتادهاند که جملات گفته و نگفته بایدن را علیه شهید سلیمانی برجسته کنند. در حالی که قاتل او که به این عمل افتخار میکرد حی و حاضر است و عزای برکناری او را گرفتهاند».
بغض و کینه طیف تندرو اصلاح طلب از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هیچگاه پایان نمی یابد. پیش از شهادت حاج قاسم، طیف تندرو اصلاح طلب یکروز با هجمه به این سردار دلاور و محبوب، او را «سرباز دلواپس سیاست»! نامید و روز دیگر سربازان حاج قاسم و جوانان غیور مدافع حرم را آماج فحاشی و توهین قرار داد.
پس از شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی، تشییع میلیونی و تماشایی فرمانده محور مقاومت، طیف تندرو اصلاح طلب را خشمگین و عصبی کرد. ماجرا به همین جا ختم نشد؛ طیف تندرو اصلاح طلب با لگدمال کردن خون حاج قاسم، مدعی بودند که باید هر چه سریعتر با ترامپ مذاکره کنیم.
حالا این طیف با این سابقه سیاه، با جسارت به شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی، با بغض و کینه، وی را «مرحوم قاسم سلیمانی» می نامد؛ این قبیل نفرت پراکنی ها به هیچ عنوان نه از محبوبیت حاج قاسم در دل مردم ایران می کاهد و نه تاثیری بر جایگاه رفیع ایشان در نزد پروردگار دارد؛ این نوع ادبیات کینه ورزانه از ناتوانی و حقارت طیف تندروی اصلاح طلب در نزد افکارعمومی حکایت دارد.
البته از طیفی که مدعی است که حتی باید علیه خدا نیز تظاهرات کرد و اربعین را «سالگرد چهلمین روز درگذشت امام حسین(ع)» می نامد، جسارت به حاج قاسم اصلا بعید نیست.
قاتل حاج قاسم، یک شخص نیست، بلکه مجموعه جاکمیت آمریکا(اعم از دموکرات ها و جمهوری خواهان) قاتل این سردار دلاور هستند. برای نمونه، جو بایدن پس از شهادت سردار سلیمانی، با دفاع از این اقدام جنایتکارانه مدعی شد: «سلیمانی سزاوار اجرای عدالت به خاطر جرائمش علیه سربازان آمریکایی و هزاران بی گناه در منطقه بود. او از ترور حمایت کرد و آشوب را گسترش داد»!
قشر متدین و انقلابی از شکست ترامپ ناراحت نیست. اتفاقا ذوق زدگی کودکانه و حقارت آمیز جریان غربزده و طیف تندرو اصلاح طلب در واکنش به پیروزی بایدن جای تعجب و البته تأسف دارد.
بایدن پیش از این معاون اول دولت اوباما بوده است. همان دولتی که رکورددار تحریم مردم ایران در ۴۰ سال اخیر است. طیف تندرو اصلاح طلب از روی کارآمدن رکوردداران تحریم مردم ایران ذوق زده شده اند؛ این ذوق زدگی برای چیست!؟
**موسویان:ظریف به خاطر برجام فحش خورده و بدن مجروحی دارد
«حسین موسویان» از اعضای تیم مذاکره کننده در توافق سعدآباد که در حال حاضر به آمریکا مهاجرت کرده و در آن کشور اقامت دارد، در مصاحبه با روزنامه همشهری گفت: «برخی جاها دیدم که نوشتهاند ظریف(به جو بایدن) پیام تبریک بدهد، من معتقدم نتیجه عکس خواهد داد، من مخالفم...آقای ظریف به اندازه کافی به خاطر برجام فحش خورده و بدن مجروحی دارد؛ اجازه دهیم ریسک نکند تا این ۵ماه تمام شود و به زندگیاش برسد...حسن نیت نشان دادن خوب است چون هرچه ماهیت سیستم آمریکا را افشا کنید به نفع ماست، برجام یکی از خواصش این بود».
موسویان در ادامه در پاسخ به این سوال که «انتظار از بایدن چه باید باشد؟» گفت: «من مطمئن نیستم بایدن برای بازگشت به برجام شرط و شروط بگذارد، چون تیم بایدن پخته است...اگر۱۰بار عبارات رکیک درباره آقای بایدن بهکار ببرید همین میشود که سعودیها و صهیونیستها میروند میگویند بفرمایید ببین چطور به حیثیت شما توهین میکنند! نباید بهانه دست لابی اعراب و صهیونیسم داد و بگذاریم بایدن آرام به برجام برگردد...آقای بایدن اگر فردا گفت (همه گزینه ها و از جمله گزینه جنگ روی میز است) تعجب نکنید. سیاستشان است، میگویند اسرائیل مسئله اول سیاست خارجی آمریکاست، این را هم همه میگفتند، توقع تغییر نداشته باشید...فکر نکنیم سیاست خارجی آمریکا با آمدن بایدن تغییر میکند! ».
وی افزود: « الان یک زمینهای فراهم شده که میزان و سطح خصومت کاهش پیدا کند. اصلا نباید تصور کرد با آمدن بایدن همه مشکلات ایران و آمریکا حل میشود و اصلا نباید تصور کرد بهشتی در روابط ایران و آمریکا ایجاد میشود. ایران و آمریکا دارای مشکلات اساسی هستند و فرقی ندارد چه دموکرات و چه جمهوریخواه سر کار باشند... اگر ایران بتواند با همکاری قدرتهای جهانی مثل روسیه، چین و اروپا اراده بایدن برای بازگشت به برجام را تسهیل کند، فکر میکنم ممکن است به دلار ۳۵۰۰ تومانی برنگردیم، اما رشد کاهش ارزش پول ملی ایران و رشد بیکاری و رشد تورم توقف پیدا میکند. چون وضعیت افسارگسیخته شده بود، قیمتها روزانه افزایش مییافت».
این عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته ای گفت: «من مطمئنم اگر در قالب چندجانبهگرایی بازگشت بایدن به برجام را تسهیل و برجام را دوباره احیا کنیم، رشد شاخصهای منفی در اقتصاد ایران متوقف میشود. همچنین شاخصها مثبت میشود، اما بهتدریج... به هر حال با آمدن بایدن چند چیز مسلم است؛ یکی فضای روانی و نگرانی بینالمللی که همه احتمال یک جنگ بین ایران و آمریکا را میدادند، آرام میشود...از بهمن امسال(زمان آغاز به کار بایدن) تا انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال آینده؛ دورهای است که بایدن میخواهد به برجام برگردد. اگر گرفتار دعوای داخلی شویم و رفتاری کنیم که بایدن ناامید شود و اقداماتی کنیم که صهیونیستها و سعودیها دست بالا را داشته باشند و بایدن را هو کنند که روند کاهش خصومت با ایران را رها کند، این مغایر منافع ملی ایران است».
موسویان در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به این سوال که «معتقد هستید سیاست عدممذاکره با ترامپ درست بود؟» گفت: «نه. در دورانی که ترامپ از برجام خارج نشده بود یک کنفرانس مطبوعاتی با نخستوزیر ایتالیا داشت و گفت حاضرم راجع با هر موضوعی بدون پیششرط هرجا که ایرانیها بگویند با آنها گفتوگو کنم. من همان موقع گفتم اگر جای آقای روحانی بودم میگفتم تشریف بیاورید ایران...نباید ترامپ را رها میکردیم که بهدست اسرائیلیها و سعودیها بیفتد. یک نوع رابطه باید از طریق واسطه یا سطح دو برقرار میشد که مانع خروج او از برجام میشد مثل کرهشمالی که مذاکره کردند و عکس هم گرفتند».
درباره اظهارات موسویان گفتنی هایی است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم:
آقای موسویان در این مصاحبه تاکید کرده است که اگر جو بایدن درباره حمله نظامی به ایران سخن گفت، اصلا نباید تعجب کنیم چون سیاست خارجی آمریکا هیچگاه با جابجایی روسای جمهور دچار تغییر نمی شود. وی در سوی مقابل تاکید می کند که مقامات ایرانی باید مراقب باشند که بایدن آزرده خاطر نشود و از بکاربردن عبارات رکیک علیه وی پرهیز کنند. در روزهای گذشته یکی از فعالین اصلاح طلب گفته بود که «جمهوری خواهان و دموکرات ها هیچگاه درباره منافع ملی خود و ارزش های آمریکایی، معامله نمی کنند».
اصلاح طلبان می گویند که مقامات آمریکایی حتی مختار هستند که درباره حمله نظامی به ایران اظهارنظر کنند اما مقامات ما باید در بیان اظهارات خود درباره آمریکا به شدت دقت کنند. جمهوری خواهان و دموکرات ها درباره ارزش های آمریکایی و منافع ملی معامله نمی کنند؛ اما در این سو اصلاح طلبان برای معامله و چوب حراج زدن بر توان موشکی کشورمان پافشاری می کنند!
موسویان در این مصاحبه تاکید کرده که «هرچه ماهیت سیستم آمریکا را افشا کنید به نفع ماست، برجام یکی از خواصش این بود»! وی پیش از این گفته بود «برجام غیرقابل اعتماد بودن آمریکا را ثابت کرد»؛ سوال اینجاست؛ مگر قبل از برجام، غیرقابل اعتمادبودن آمریکا ثابت نشده بود!؟ ما در صنعت هسته ای بتن ریختیم تا ثابت کنیم آمریکا غیرقابل اعتماد است!؟ مگر هدف اصلی برجام لغو تحریم ها و گشایش اقتصادی نبود!؟
موسویان در این مصاحبه تاکید کرده که «ظریف برای برجام فحش خورده و بدن مجروحی دارد»!؛ این ادعا در حالی است که یکی از علت های اصلی بی دستاوردی برجام این است که دولت و وزارت خارجه و شخص آقای ظریف به هیچ عنوان از اظهارات کارشناسی و فنی صاحبنظران درباره برجام استقبال نکرده و کارشناسان و صاحبنظران را به جهنم حواله دادند! از سوی دیگر دولت و وزارت امور خارجه در اجرای ۲۸ شرط ابلاغی دچار قصور و تقصیرهای فراوان شد. حالا حامیان برجام در زنگ حساب با مظلوم نمایی در پی شانه خالی کردن از پذیرش نتایج اقداماتشان هستند. همان اقداماتی که سفره مردم را کوچک کرد.
از نگاه اصلاح طلبان، آمریکا «ارباب» است و ایران «رعیت»؛ حالا تفاوتی ندارد که ترامپ در کاخ سفید باشد یا بایدن؛ از نگاه این طیف، ایران باید چون برده ای در مسلخ و برّه ای در مذبح باشد و همه داشته های خود را به پای ارباب و کدخدا بریزد.
** آیا دولت اراده ای برای مقابله با سوداگران مسکن دارد!؟
روزنامه شرق در گزارشی نوشت: «تحولاتی که در دو سال اخیر پس از جهش نرخ ارز داشتیم، با هیچکدام از جهشهای قبلی قیمت مسکن قابل قیاس نیست...به نظر میرسد سوداگران تمام تلاش خود را برای توقف جو کاهشی بازار به کار ببندند و این موضوع مداخله جدی هدفمند وزارت راهوشهرسازی را میطلبد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «درصورتیکه دولت عزمی جدی برای واقعیشدن قیمت مسکن داشته باشد، با توجه به تکالیف قانون بودجه برای فروش املاک مازاد، اگرچه کاهش قیمت به کاهش درآمدهای بودجهای دولت منتهی میشود اما با عرضه گسترده اراضی و املاک میتواند جو مقاومتی سوداگران مسکن را بشکند و حداقل بخشی از لجامگسیختگی قیمتهای مسکن را در واپسین سال دولت التیام بخشد».
کارشناسان معتقدند که در سالهای اخیر و به دلیل سیاستگذاری های غلط دولت، سوداگری در مسکن حدود ۷۰ درصد افزایش یافته است.
به عقیده کارشناسان، دولت روحانی و به خصوص «عباس آخوندی» وزیر مستعفی راه و شهرسازی، از جدی ترین مخالفین اجرای مالیات های تنظیمی در بازار مسکن بوده است و همین امر منجر به افزایش سهم تقاضاهای سرمایه ای و سوداگرانه در بازار مسکن شد.
عدم تکمیل سامانه ملی املاک، اجرا نکردن مالیات بر خانه های خالی و مقابله با تصویب مالیات بر سوداگران بازار مسکن، از جمله اقدامات تأمل برانگیز آخوندی در سالهای گذشته است.
این رویکرد در کنار بی توجهی دولت در ساخت مسکن برای اقشار ضعیف و متوسط، موجب شد تا در سالهای اخیر قیمت مسکن حداقل حدود ۶ برابر افزایش یابد.