سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
** اگر اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کنیم،آمریکا و اروپا ناراحت می شوند
«حسن بهشتی پور» فعال سیاسی اصلاح طلب و از حامیان برجام در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«ایران اگر اقدامات داوطلبانه خود را متوقف کند قطعا با واکنش تند طرفهای غربی مواجه خواهد شد و باید راهحلی پیدا کرد که کار به این مرحله از تقابل نرسد. اقدامات رادیکال چاره کار نیست و منجر به تجدیدنظر طرف مقابل در حد انتظار نخواهد شد»
بهشتی پور در ادامه گفت:«در ظاهر نه ایران و نه آمریکا گام عملیاتی نداشتهاند. باید توجه داشت که مقامات بلندپایه ایران تاکید کردهاند که در مقابل عمل، عمل خواهند کرد. ایران همواره به تعهدات خود عمل کرده است و مسلما در صورتی که آنها قدمی پیش بگذارند، ایران نیز عمل خواهد کرد».
همچنین «قاسم محبعلی» از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت:«امید میرود که دولت مجبور نباشد قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها را اجرا کند. اجرای این قانون تبعاتی برای کشور خواهد داشت. اگر کار به خروج از پروتکل الحاقی، اخراج ماموران و کارشناسان آژانس یا از آن بدتر خروج از NPT برسد، نمیتوان چشمانداز خوبی را متصور بود».
محبعلی در ادامه نوشت:«بهترین راهحل این است که دو طرف در روز و ساعتی مشخص توافق کنند و در آن زمان آمریکا اعلام کند به برجام بازگشته و ایران اعلام کند به تعهدات برجامی بازگشته است. اگر آمریکا اقدام کند و سپس ایران اقدام خود را انجام دهد، طرفهایی مانند اتحادیه اروپا نیز این اقدامات را راستیآزمایی کنند تا گامهای متناسب بعدی برداشته شود. این مشکلات نیاز به راهحل دیپلماتیک داشته و نمیتوان آن را از تریبونهای رسانهای انجام داد».
آمریکا در کنار انگلیس، فرانسه و آلمان فقط زبان زور را می فهمند. این دولت ها صرفا کشورهای دیگر را به عنوان طعمه ای برای غارتگری و زیاده خواهی و زورگویی می بینند، بنابراین اگر در مقابل آنها کوتاه بیاییم، گستاخی خود را تشدید کرده و به امتیازگیری یکطرفه مبادرت می کنند. ولی اگر با زبان اقتدار با آنها مواجه شویم، از موضع زورگویانه و غارتگرانه خود عقب نشینی می کنند.
اصلاح طلبان در سالهای گذشته با بزک آمریکا و اروپا، برجام را فتح الفتوحی عظیم با دستاوردهای بی شمار اقتصادی معرفی کردند. اما آیا برجام موجب گشایش اقتصادی برای مردم ایران شد؟! برجام در دولت اوباما به معاون اولی جو بایدن، امضا و اجرا شد، در آن مقطع هیچ خبری از ترامپ نبود، پس چرا تحریم ها لغو نشد؟!
متاسفانه هر زمان که ایران با صدایی واحد در مقابل کشورهای زورگو و عهدشکن قرار می گیرد، طیف تندرو اصلاح طلب به خط شده و به دشمن پالس ضعف و حقارت ارسال می کنند.
البته از طیفی که از دیدار حقارت آمیز رئیس جمهور صربستان با ترامپ تعریف و تمجید می کند، اصلا هیچ انتظاری نیست که به دفاع از منافع ملی و عزت مردم ایران اقدام کند.
** اصلاحطلبان ارتباطی جداییناپذیر با صندوق رای دارند
روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:«اصلاحطلبان همواره ارتباطی جداییناپذیر با صندوق رای و انتخابات داشتهاند. آنقدر درهم تنیده و وثیق که گاه در این بیش از دو دههای که مشخصا با این عنوان در پهنه سیاست ایرانی شناخته میشوند، متهم شدهاند به اتکای بیش از حد به انتخابات»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اصلاحطلبان وقتی در جریان انتخابات سال ۹۶، همچنان بر لزوم تداوم حمایتشان از روحانی تاکید میکردند، طبیعتا از آینده بیخبر بودند و همانطورکه نمیدانستند روحانی ممکن است پس از انتخابات گردش به راست کند، از اینکه ممکن است فردی چون دونالد ترامپ در ینگه دنیا به ریاستجمهوری برسد و زحمات چند ساله تیم مذاکرهکنندگان هستهای و دستگاه دیپلماسی دولت روحانی را بر باد دهد، بیاطلاع بودند».
برخلاف ادعای این روزنامه اصلاح طلب، یکی از ویژگی های اصلی طیف اصلاح طلب، شورش علیه جمهوریت است. مصداق بارز این نوع رفتار، انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ است. در آن مقطع طیف تندرو اصلاح طلب با دروغ تقلب، رای ملت ایران را لگدمال کرد و کشور را ماهها درگیر آشوب و التهاب کرد.
فتنه گران در آن مقطع صراحتا اعلام کردند که «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است». البته اصلاح طلبان در سالهای ۹۲ و ۹۶ نیز به گونه ای دیگر به جمهوریت دهن کجی کردند.
این طیف قوه مجریه را با امکانات و اختیارات بسیار گسترده در دست گرفت. ولی علیرغم وعده و وعیدهای فراوان، یکروز حضور زنان در ورزشگاه را مطالبه اصلی جامعه جا زد و روز دگیر گفت که مردم در اقصی نقاط کشور بجای گلایه از گرانی و ریزگرد و اشتغال و ...همگی دغدغه اصلی شان رفع حصر است.
بنابراین طیف اصلاحات به هیچ وجه رابط خوبی با صندوق رأی ندارد، بر همین اساس چه در انتخابات پیروز شود و چه شکست بخورد، باز هم به جمهوریت و مردم سالاری دهن کجی می کند، یکبار با دروغ تقلب و آشوب و اغتشاش و بار دیگر با دروغ اختیارات محدود و بدشانسی دولت و...
** حمله به شورای نگهبان،پوششی برای فرار از پاسخگویی
«مسیح مهاجری» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:«آنچه مهم است پاسخ دادن به این سؤال است که حضور پرشور مردم در انتخابات ۱۴۰۰ چگونه میتواند تأمین شود؟ پاسخ را میتوان در موضوعات مختلف جستجو کرد، ولی مهمترین و اصلیترین عامل، عملکرد همراه با سعهصدر شورای نگهبان در احراز صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری است».
مهاجری در ادامه نوشت:«منظور اینست که شورای نگهبان...راه را برای افرادی که واقعاً از مصادیق «رجال مذهبی و سیاسی» هستند، از سلایق مختلف باز نماید تا در رقابتهای انتخاباتی شرکت کنند و مردم بتوانند بدون آنکه مجبور باشند تن به سلیقه خاصی بدهند، فرد موردنظر خود را انتخاب کنند.در اینصورت قطعاً انتخابات ۱۴۰۰ پرشور خواهد بود و انتخابات مجلس یازدهم تکرار نخواهد شد».
رهبر معظم انقلاب- ۲۹ بهمن- فرمودند:«ما در کنار دستاوردها، هیچگاه عقب ماندگیها در برخی بخش ها را پنهان نکردیم و معتقدیم این عقب ماندگی ها در شأن انقلاب اسلامی و قابل قبول نیست و باید جبران شود. ما بعنوان مسئولان در بروز این عقب ماندگی ها مقصریم و البته ممکن است مردم هم در بخش هایی دخالت داشته باشند. علت اصلی این عقب ماندگی ها، انقلابی عمل نکردن است. هرجا انقلابی عمل کردیم، عقب ماندگی نداشتیم اما هرجا از انقلاب کوتاه آمدیم و حرکتی ناشی از کسالت و بی توجهی، انجام دادیم، عقب ماندگی بوجود آمد».
فعالین اصلاح طلب بارها مدعی شده اند که علت اصلی کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، نوع عملکرد شورای نگهبان بوده است. برخلاف این ادعا، علت اصلی کاهش مشارکت در انتخابات مجلس در سال گذشته، نارضایتی مردم از کارنامه دولت و همچنین کارنامه ضعیف و غیرقابل قبول مجلس دهم و به ویژه فراکسیون امید بوده است.
اصلاح طلبان در شرایطی به شورای نگهبان به جهت اجرای نظارت استصوابی حمله می کنند که خود شورای شهر منحله اول را در کارنامه اصلاحات ثبت کرده اند. در انتخابات شورای شهر هیچ خبری از نظارت استصوابی شورای نگهبان نیست، اما این شوراها نه تنها به مصداق شایسته سالاری تبدیل نشده اند، بلکه به یکی از مصادیق اصلی ناکارآمدی در کشور بدل شده اند.
حمله به شورای نگهبان با کلیدواژه نظارت اسصوابی، صرفا به عنوان یک پوشش برای به حاشیه رفتن کارنامه دولت در ماههای منتهی به انتخابات از سوی فعالین و رسانه های اصلاح طلب مطرح می شود.