سرویس سیاست مشرق- «ما همین حالا هم میتوانیم، قیمت دلار را پایین بیاوریم، اما بنا بر احتیاط آینده قدمبهقدم جلو میرویم؛ حتی بقیه اجناس را نیز میشود ارزان کرد!؛ اگر منابع در اختیار بانک مرکزی قرار بگیرد، قیمت دلار به ۱۵ هزار تومان خواهد رسید.»
این سخنان را رئیسجمهور در مرداد سال قبل بر زبان آورده است. اعترافی قابلتوجه از زبان حسن روحانی که بیانگر آن است که دولت عامدانه قیمت ارز را بالا نگاه داشته است! اگرچه در آن زمان سخنان دولتیها در بازی با ارز خیلی به چشم نیامد، اما اعتراف واعظی مرد سایهنشین و مؤثر بر تمامی عملکرد دولت نشان داد که نئولیبرالهای مستقر در پاستور از حدود سه سال قبل یک بازی خطرناک را با اعصاب و معیشت مردم آغاز کردهاند!
اظهارات واعظی به سرعت توسط دفتر روحانی تکذیب شد! اما واقعیت آن بود که دولتیها با اظهارات خلاف واقع دیگران را متهم به دروغ گویی کردند! دولت جنون ارزی سال ۹۷ را که حاصل ناکارآمدی و بی برنامگی دولت و درنتیجه پخش رانت ارز دولتی برای محافل خاص منتسب به خود را به تحریمها متصل کرده و روزهای سیاهی برای کشور رقم زد.
تأثیر قیمت ارز بر زندگی روزمره و معیشت مردم؛ نیاز به زبان اقتصادی پیچیده ندارد! اقشار مختلف اجتماعی این روزها با پوست و استخوان خود رنج ناکارآمدی دولت را حس کرده و با نجابت آن را تحمل میکنند؛ اما دولت مستقر به جای آنکه بازارهای اقتصادی را به سمت ثبات ببرد، با هم دستی با عامل جنگ اقتصادی وضعیت معیشتی را تا مرز غیر قابل تحمل بالا برده است. تحلیل بازارهای مالی نشان میدهد که ارز با پوسته مسائل تحریمی و خروج دونالد ترامپ از برجام یک واکنش احساسی از خود نشان داد، اما در ادامه موج سواری برخی روی بازار سوار شده و این بحران بزرگ را تعمیم داد.
البته دلار ۲۷ هزار تومانی واعظی آخرین محصول این دولت نیست. دولتیها در طول سه سال گذشته ۵ بار برای بازار ارز کشور قیمت گذاری کرده و هر بار نیز با ایجاد صفهای طولانی رانت ویژه پروندههای بزرگی از مفاسد اقتصادی را تحویل دادهاند.
حالا میتوان بدون تعارف گفت؛ وقتی در اوج تنشهای دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن بازار ارز مبین کاهش شاخصها را نشان میدهد؛ احتمالاً دستهایی آلوده در پشت پرده بازی را به گونهای دیگر رقم زدهاند.
این دولت دلار باز برای ایجاد فضای سیاسی و اجتماعی و فشار به حاکمیت در مذاکره با آمریکاییها از ابزارهای مالی و بانکی استفاده کرده و قیمتها را به عجیبی دست کاری کرده است!
پرده اول: دلار جهانگیری
حسن روحانی بارها ادعا کرده است که قیمت دلار واقعی روی تابلوی صرافیها نیست و اگر محدویت های بانک مرکزی برداشته شود؛ تا ۱۵ هزار تومان نیز پایین میآید! برای دولتی که در انتخابات سال ۹۶ به مردم هشدار میداد که اگر به نامزد ما رأی ندهید؛ دلار ۵ هزار تومان میشود؛ احتمالاً بازی با اعداد خیلیها سخت نیست. در طول یک سال در نرخ دلار هشتصد درصد افزایش یافت و تا بالای ۳۳ هزار تومان هم صعود کرد. تا مشخص شود سخن رئیسجمهور اتفاقاً در این مورد بسیار درست است، نمایشگر صرافی و دلالهای میدان فردوسی عددی را نشان میدهد که در واقعیت، آن را دستکاری کردهاند.
دلار جهانگیری اولین قدم برای دلار بازی دولتیها بود! مردی که قرار بود به تعبیر رسانههای زنجیرهای اصلاح طلب، فدای ملت شود، چنان ضربهای به ساختار ارزی کشور وارد آورد که به تعبیر بانک مرکزی؛ در آستانه خالی شدن کل دخایر بودیم.
در فروردین ۹۷ که ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی معروف به ارز جهانگیری اعمال شد، شروع ماجرایی پرپیچ و خم در اقتصاد کشور بود. از فردای آن روز یعنی ۲۲ فروردین تا به امروز، روند قیمت ارز افزایشی بوده و در این دو سال نرخ ارز افزایش قیمت داشته است. ارز ترجیحی که ابتدا قرار بود برای همه کالاهای وارداتی تخصیص داده شود که بهدلیل انحراف در اجرا و رشد کارتهای بازرگانی صوری که ارز دولتی میگرفتند اما کالایی وارد کشور نمیشد، به ترتیب به ۲۵ قلم کالا و در اواخر ۹۸ به ۹ قلم کالا و امروز تنها به ۷ قلم کالا تخصیص داده میشود. دولت با ابتکار عجیب خود و راه حلهای دم دستی، «ارز پاشی» کرده و میلیاردها دلار را مانند بنزین روی آتش مصائب اقتصادی ریخت. با این اقدام هم ذخایر ارزی نابود شد و نرخ ارز بالا رفت؛ هم رانت خواران رانت ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی گرفتند؛ هم تاخت و تاز نقدینگی جان تازه گرفت؛ و هم تورم ۵۰ درصدی سر سفره مردم رفت.
پرده دوم: دلار نیمایی
دلار نیمایی بازار گرم سودجویان بود! اش این ابتکار عجیب و غربیب حتی صدای روزنامه لیبرال و مدافع دولت را هم در آورد! تک نرخی شدن ارز، از جانب دولت اقدام درستی بود که میتوانست، دوای درد بسیاری از مشکلات فعالان اقتصادی باشد، ولی نکته آصلی آن بود که دستیابی به این هدف، باید سازگار با اقتضائات تجارت خارجی باشد و نمیتوان با دستورالعمل و بخشنامههای یک سویه باشد! این بارها دست دلار بازها در میان بود.
آنها گمان میکردند که میتوانند با چند سخنرانی قیمتها را اصلاح کنند صادرکنندگان اعتقاد داشتند که دولت در سامانه نیما گروکشی کرده و روند تجارت را مختل کرده است. دلار نیمایی انقدر مسشکل ساز بود که حتی روند واردات دارو را نیز با اختلال روبرو کرد ورئیس کل بانک مرکزی که در روزهای اول در خیابان قدم رده و در برابر دوربینهای تبلیغاتیاش با صرافان برای کنترل بازار گپ و گفت میکرد؛ حاضر نبود مسئولیت آن را بپذیرد.
نفجار دلار نتیجه دست کاریهای مصنوعی در بازار ارز بود و سامانه نیما تنها نمایشی جذاب و غیر واقعی برای سر پوش نهادن بر یک تخلف بزرگتر بود که خیلی زود شکست خورده و دولت بازار را به حال خود رها کرد.
پرده سوم دلار همتی
دلار همتی از همه موارد قبلی جذابتر بود، رئیس کل بانک مرکزی به صورت کلی همه چیز را به قضا و قدر الهی واگذار کرده و میگوید: «بهتر است بازارها قیمت دلا را تعیین کنند» احتمالاً این جمله نسخهای از پیشنهاد صندوق بین المللی پول برای اصلاح نظام مالی ایران باشد.
نئو لیبرالها این دستورالعمل را با فراغ باز پذیرفته و آن را اجرا کردند. سیاستی که از دوران هاشمی تا به امروز موبهمو اجراشده؛ اما برخی اعتقاددارند که هنوز اقتصاد ایران بهاندازه کافی رو به بازارهای آزاد نیست! نتیجه چنین سیاستگذاریهای دستوری بسته شدن درب کارخانهها و تبدیل آن به بارانداز کالاهای وارداتی بوده است. کارخانههای برند ایران یکبهیک ورشکسته شده و جای آن را کالاهای لوکس خارجی گرفت که محصول رقابتی است که همتی و دولتیها از آن دفاع میکنند.
هرقدر که دولت تلاش میکند با تکذیبیه دلار بازی را پنهان کند، نمایههای بازار نشان میدهد که قیمت ارز اکنون در بازار دستکاریشده و این بازار نیست که قیمت ارز را تعیین میکند درنتیجه فاصلهای میان ارز آزاد و مبادلهای به وجود میآید. این بازی خطرناک از سوی دولت مستقیماً بر سفره مردم اثرگذار شده است؛ دولت تدبیر در یک اقدام بدون تدبیر، دست به بازی بزرگی زده که میتواند عامل اغتشاشات و هرج مرج نیز گردد.