به گزارش سرویس بورس مشرق، تامین مالی صنایع دولتی و خصوصی از بورس نکته ای بسیار مهم است که همه کارشناسان بر آن اذعان دارند، اقتصاد ایران در سال های پس از انقلاب تمرکز ویژه ای به تامین مالی یا از فروش نفت بوده و یا از بانکها داشته است و این سیاست غلط ضررهای زیادی را به کشور رسانده ، بانکها را مانند قارچ گسترش داده،بنگاه داری بانکها را موجب باعث شده و خلق پول و تورم افسار گریخته ای را بر کشور تحمیل کرده است.
بیشتر بخوانید:
جاده یک طرفه حقیقیها در بازار سهام
اصلاح تامین مالی در اقتصاد؛ بورس به جای نفت و بانک
مسئولان دولتی نیز بر این نکته اذعان داشته و سعی دارند با اصلاح ساختاری جلوی این ضرر را بگیرند، دژپسند در این باره گفته است: «اقتصاد ایران سالهاست که وابستگی مفرطی به درآمدهای حاصل از فروش نفت دارد بههمین دلیل تامین مالی اقتصاد ایران عمدتا با رویکرد اتکا به نفت انجام میشد و هم در دولت بودجه وابسته به نفت داشتیم و هم خارج از دولت وابستگیها به درآمد نفتی قابل توجه بود. تامین مالی مورد نیاز برای واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای هم عمدتا متکی برمنابع حاصل از صادرات نفت بودهاست. شکل گیری نظام بانکی در ایران به گونهای بوده که به تامین مالی اقتصاد و توسعه واحدهای صنعتی کمک کند بنابراین تامین مالی در اقتصاد ایران یا عمدتا متکی به نفت بوده و یا بعضا از طریق نظام بانکی انجام میشد.»
مسئولان اقتصادی کشور سعی کردند با اصلاح رویه های گذشته، با تکیه بر بازار سرمایه تامین مالی را از این بازار اجرایی کنند تا پول به کمک رونق تولید بیاید، نکته ای که در تمام دنیا اجرایی شده و بازخوردهای مثبتی را داشته است.
طبق گفته مسئولان دولتی اقتصاد ایران در سال ۹۸، ۲۶۴ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه تامین مالی کرده و این در حالی است که در ۱۰ ماه ابتدایی سال ۹۹ ، تامین مالی به ۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده یعنی به اندازه دو برابر سال ۹۸.
تامین مالی از بورس اقدام بسیار درستی است اما باید بر این نکته تاکید کرد که تامین مالی بیش از حد از بورس باعث ضربه زدن به این بازار شده است، واقعیت آن است که بازار سرمایه ایران هنوز که هنوز است بازار کوچک و کم عمقی است، بسیاری از سهام شرکت های بزرگ هنوز در بورس عرضه نشده و مطالعات نشان می دهد حتی شرکت های عرضه شده بزرگ نیز شناوری کمی در بازار دارند و به طور متوسط با ۳۰ درصد شناوری خود معامله می شوند.
نکته دیگر ضعف بازار سرمایه ایران که آن را بسیار آسیب پذیر کرده ، اجرایی نشدن ابزارهای بین المللی و تجربه بورس های دنیا است، بازار فیوچرز یا آتی ایران نسبت به بازار سهام بسیار کوچک است و بازار ایران یک بازار یک طرفه ای بوده که معامله گران تنها در صورت بالارفتن سهام سود می برند و به علت شناوری پایین سهام، سهام کم عرضه شده در بازار، محدودیت حجم مبنا و دامنه نوسان عملا نقدشوندگی بازار بسیار کم شده و این بازار تناسبی با سایر بازارهای بورس بین المللی ندارد و شبیه بازارهای موازی مانند طلا و مسکن شده که معامله گران باید تنها دید بلند مدت داشته باشند.
به دلایل فوق تامین مالی بیش از حد دولت از بورس باعث ضربه زدن بر بازار سرمایه شده است و بازار بیش از ۶ ماه است که فاز ریزشی به خود گرفته و این ریزش حتی در روزهای آخر سال نیز ادامه داشته و مسئولان شورای عالی بورس برای اینکه بتوانند شدت ریزش را بگیرند، با کم کردن دامنه منفی باعث تغییر فاز ریزشی از قیمتی به زمانی شده اند، یعنی الگوی ریزش از قیمتی به حالت پیچیده زمانی تبدیل شده است.
وزیر اقتصاد مدعی است در سال ۹۹ دولت از راه های عرضههای مناسب چه در قالب شناوری و چه در قالب عرضههای اولیه، همچنین در قالب افزایش سرمایه و ارتقای بازار بدهی و انتشار انواع اوراق تامین مالی کرده و این روش بر عمق بازار سرمایه نیز کمک کرده است که عملا این اتفاق باعث ریزش بازار سرمایه شده است.
تامین مالی برای دولت کمتر از ۱۰ درصد بوده است؟!
اما این روزها دژپسند سعی کرده با بیان اینکه تامین مالی صورت گرفته در بورس را برای کل دستگاه ها بوده ، دولت را در این تامین مالی بی تقصیر بداند، وی تصریح کرده است: «امسال ۵۰۰ هزار میلیارد تومان تجهیز منابع مالی از طریق بازار سرمایه انجام شد اما باید به صراحت بگویم که برخی به غلط این موضوع را منعکس کردند که دولت ۵۰۰ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه تامین مالی کرده که هرگز چنین چیزی درست نیست. این تجهیز مالی برای اقتصاد کشور از طریق بازار بدهی و بازار سهام برای همه بخش های دولتی، خصوصی و نهادهای عمومی مانند شهرداری ها صورت پذیرفت.»
ابتدا وزیر محترم اقتصاد باید بداند، دولت مسئول اقتصاد بوده و همانگونه که در توسعه بیش از حد نظام بانکداری مقصر است در توسعه بی درایت بازار سرمایه بدون توجه به پیش نیازها نیز مقصر است و به گفته کارشناسان بیشتر تامین مالی برای دولت بوده است.
امین بهمنش کارشناس ارشد بورس: اگر بخواهیم عرضه اولیه و اوراق های عرضه شده و نوسان های حقوقی مرتبط با دولت را حساب کنیم امکان دارد دولت از این بازار ۵۰۰ هزار میلیارد تومان تامین سرمایه کرده باشد، البته وزن عرضه اولیه و اوراق های عرضه شده در این بخش بسیار بیشتر از نوسان گیری دولت است
تامین مالی بسیار بالا از بازار سرمایه هم زمان با عرضه سهدام عدالت تعادل بازار سرمایه را بهم زد، حال آنکه ورود مردم در ابتدای سال ۹۹ به دعوت دولت بوده و دولت نمی تواند خود را از اتهام بازارسازی برای تامین مالی تبرئه کند،
دژپسند گفته است که بودجه تا بهمن ۹۹ برای مصارف ،سرمایه ای و هزینه ها ۵۲۵ هزار میلیارد تومان بوده و دولت فقط از بازار سرمایه ۳۰ هزار میلیارد تومان بهره برده که این بیان توسط مسئول اقتصاد کشور بیشتر شبیه به جوک است، چگونه از بازار سرمایه بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان تامین مالی کرده و برای خود تنها ۳۰ هزار میلیارد تومان برداشت کرده است؟، آیا بدهی دولت به سازمان های دولتی و خصوصی و بانکها استفاده شخصی دولت نیست؟
وزیر گفته است فروش دارایی دولت ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده که این رقم باید توسط کارشناسان به دقت بررسی شود، آیا نوسان گیری حقوقی های وابسته به دولت در بورس، مالیات های خرید و فروش سهام، عرضه اولیه های دولتی ، افزایش شناوری برخی از شرکت ها درآمدزایی و انتفاع برای دولت ندارد؟
دژپسند ورود غیرحرفه ای ها و سیاسی کردن را باعث ریزش بازار سرمایه دانسته، در صورتی که همین مردم به دعوت رئیس جمهور و وزیر اقتصاد به بورس اعتماد کرده اند، ورود غیرحرفه ای ها نیز باید با تدابیر دولت و سازمان بورس اجرایی می شد که مسئول این ناساماندهی نیز شخص وزیر اقتصاد و دولت است، در تمام دنیا غیرحرفه ای ها سرمایه خود را به شرکت های سرمایه گذاری و کارگزاری ها می سپارند و تا چندین ماه حق معامله گری شخصی در بازار را ندارند، اما دولت برای اینکه فرصت تامین مالی را از دست ندهد به این واقعیت های بازار سرمایه بی توجه بود.
وزیر امور اقتصادی و دارایی گفته است:« همه میدانند ما حتی تلاش میکنیم که کسری بودجه از طریق بانک مرکزی تامین نشود آن وقت چطور عدهای مدعی شدند که خواستهایم کسری بودجه را از جیب مردم تامین کنیم.» در پاسخ به آقای وزیر باید گفت این بازارسازی اگر برداشت از جیب ملت نیست پس چه چیزی ممکن است باشد؟
تامین مالی ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومانی عدد درشتی نیست؟!
نکته دیگر نگاه به سال آینده و تامین مالی دولت از بورس است، تامین مالی سه برابری بورس در سال ۱۴۰۰ به گفته بسیاری از کارشناسان غیرممکن است اما وزیر اقتصاد این نکته را قبول ندارد و در این باره گفته است: «تامین مالی ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ برآورد است و اگر بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم که عرضههای اولیه با روند مناسب استمرار پیدا کند و عوامل ناپایداری بورس را خنثی کنیم و بزداییم، تامین مالی ۱۴۰۰ هزار میلیارد تومانی عدد درشتی نیست.»
دژپسند درباره راه های این تامین مالی گفته است: «این تامین مالی به صور گوناگون صورت می گیرد از جمله آن عرضه اولیه، پذیره نویسی، افزایش سرمایه غیر تجدید ارزیابی، افزایش شناوری و همچنین استفاده از بازار بدهی برای دولت، بنگاهها، شهرداری و بخش خصوصی در این تامین مالی لحاظ شده است.»
ملیحی کارشناس بازار سرمایه: برای اینکه نشان بدهند چنین ظرفیتی در بازار وجود دارد مصاحبه ای انجام دادند که تامین مالی در حد ۵۰۰ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه در سال ۹۹ انجام شد، این حرف درستی نبود، حجم نقدینگی که وارد بازار سرمایه شد نزدیک به ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بود!!!
وزیر اقتصاد گزینه سرمایه گذاری غیرمستقیم و پایدار را بهترین راه برای رشد بورس می داند اما بررسی بازار سرمایه بدون نگاه به شرایط کلان اقتصاد ایران درست به نظر نمی آید، در سال ۱۳۹۹ تورم به صورت افسار گریخته ای بالا رفت در صورتی که درآمدهای مردم به همان میزان ابتدای سال بود بنابراین قدرت خرید مردم حداقل ۵۰ درصد نسبت به ابتدای سال کاهش یافت.
گرانی کالا در اقتصاد ایران با درآمدها همخوانی ندارد و قیمت های امروز مسکن، خودرو، مواد اولیه زندگی اعم از خوراک و پوشاک و هزینه های درمانی و بهداشتی چندین برابر درآمدهای ماهانه مردم است، در نتیجه مردم به دنبال افزایش قدرت زندگی خود با حضور در بازارهای مالی هستند، دید بسیاری از مردم تازه وارد و حتی قدیمی بازار سرمایه سفته بازی( یعنی تنها چند برابر شدن ارزش سرمایه و بعد از آن خروج) و نه سرمایه گذاری بلند مدت است. البته نمی توان به مردم خرده گرفت زیرا بسیاری از مردم در شرایط سختی زندگی می کنند و برای ادامه زندگی و عقب نیفتادن از زندگی روزمره مجبور به نگاه سفته بازانه به بازارهای مالی هستند نه نگاه سرمایه گذاری.از این رو مردم به بازاری مانند رمزارزها توجه ویژه ای کرده و برخی از سرمایه گذاران بورس سرمایه را از این بازار خارج کرده و به بازار رمزارزها بردند.
تامین مالی در بورس چقدر بوده است؟
دکتر سید حسن ملیحی کارشناس بازار سرمایه گفت: تامین مالی دولت ازمحل فروش سهام از حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان در بودجه سال ۱۳۹۹، به ۹۵ هزار میلیارد تومان در بودجه ۱۴۰۰ افزایش یافته که رقم قابلتوجهی است. به عبارت دقیقتر براساس ارقام پیشبینی شده در بودجه سال آتی، فروش ۹۵ هزار میلیارد تومان سهام شرکتهای دولتی و فروش ۱۲۵ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی دولتی دیده شده به عبارتی بورس محل تامین بیش از یک پنجم بودجه پیشنهادی ۱۴۰۰ به مجلس خواهد بود.
ملیحی ادامه داد: برای اینکه نشان بدهند چنین ظرفیتی در بازار وجود دارد مصاحبه ای انجام دادند که تامین مالی در حد ۵۰۰ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه در سال ۹۹ انجام شد، این حرف درستی نبود، حجم نقدینگی که وارد بازار سرمایه شد نزدیک به ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بود!!!
ملیحی افزود: نکته دوم این است که سال ۱۳۹۹ قابل مقایسه با سال ۱۴۰۰ نیست و در سال آینده با توجه به سیاست های انتخاباتی دولت، دلار روند کاهشی به خود خواهد گرفت، در نتیجه درآمد و ارزش شرکت ها به صورت قابل توجهی کاهش پیدا می کند.از طرف دیگر قیمت های حامل های انرژی در سال جدید افزایش پیدا خواهد کرد، هزینه منابع انسانی نیز با رشد بالایی مواجه بوده، این عوامل باعث ریزش بورس در آینده خواهد داشت، علت اینکه دامنه نامتقارن هم در این بازار گذاشته شده همین عامل است.دولت می داند که بورس پتانسیل بالایی در سال آینده نخواهد داشت و به همین دلیل سیاست های حمایتی را در این بازار اجرایی کرده است و بحث بیمه سهامداران خرد مطرح شده است.
وزیراقتصاد گفته است فروش دارایی دولت ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده که این رقم باید توسط کارشناسان به دقت بررسی شود، آیا نوسان گیری حقوقی های وابسته به دولت در بورس، مالیات های خرید و فروش سهام، عرضه اولیه های دولتی ، افزایش شناوری برخی از شرکت ها درآمدزایی و انتفاع برای دولت ندارد؟
نشانه هایی مانند تعیین حداقل کف سرمایه گذاری صندوق های با درآمد ثابت در سهام که محل سرمایه گذاری افراد ریسک گریز است، برای کمک به کاهش زیان و کنترل بازار سهام که افراد ریسک پذیر برای کسب سود های بالا وارد آن شده اند، نشانه هایی خوبی نیست .
برای اینکه اتهام بازارسازی دولت در سال ۱۳۹۹ توجیه شود، آقای دژپسند در مصاحبه های اخیر خود گفته اند که دولت از بازار سرمایه منفعت بسیار کمی برده است، اولا دولت جزئیات ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی که در مصاحبه های قبلی خود به آن اشاره نموده تبیین نماید تا بدانیم چطور به این رقم رسیده اند؟؟!!! ثانیا سال آینده با سال ۹۹ فرق دارد و از بازار بورس به علت نداشتن نقدشوندگی نمی توان انتظار تامین مالی زیادی در سال ۱۴۰۰ داشت و به همین علت صحبت های آقای دژپسند دقیق نیست.
ملیحی در بخش دیگری از اظهارات خود به رمزارزها اشاره کرده و تصریح کرد: کریپتوکارنسی یا رمزارزها حوزه متفاوت از بورس است، ممکن است بازارها در کلان بر یکدیگر تاثیر بگذارند اما اگر بخواهیم جلوی سرمایه گذاری در بخشی را به علت حمایت بخش دیگر بگیریم کار درستی نیست، فرد سرمایه گذار در رمزارزها باید ریسک سرمایه گذاری و پتانسیل آنها را بداند دولت ها نیز باید در این باره دقت کنند و از این ظرفیت استفاده کنند.مهمترین نکته در رمزارزها، میزان استفاده و همه گیری آن در بین جامعه بین الملل است و فرد سرمایه گذار باید اخبار مربوط به آن را به دقت رصد کند زیرا تحولات بین المللی می توانند قیمت ها را نوسان دهد.اینکه بگوییم ریزش بورس به علت ورود نقدینگی به رمزارزها است تحلیل اشتباهی است، بازارها باید همدیگر را به تعادل برسانند و بازار سرمایه ما در سال جاری ارقامی بالاتر از ارزش ذاتی خود را تجربه کرد و باید اجازه داد با ایجاد تعادل، بازار ارزنده گردد تا بتواند سرمایه گذاران خود را حفظ نماید.
اگر عرضه اولیه ها را در نظر بگیریم تامین مالی ۵۰۰ هزار میلیاردی ممکن است
امین بهمنش کارشناس ارشد بازار سرمایه نیز درباره تامین سرمایه دولت از بازار سرمایه گفت: اگر بخواهیم عرضه اولیه و اوراق های عرضه شده و نوسان های حقوقی مرتبط با دولت را حساب کنیم امکان دارد دولت از این بازار ۵۰۰ هزار میلیارد تومان تامین سرمایه کرده باشد، البته وزن عرضه اولیه و اوراق های عرضه شده در این بخش بسیار بیشتر از نوسان گیری دولت است.
بهمنش در پاسخ به این سوال که آیا صحبت های وزیر اقتصاد برای فرار از بازارسازی بوده است گفت: دولت قطعا برای تامین مالی از بورس، بازارسازی کرده و در ابتدای سال ، سهم ها را به صورت شارپی بالا برده و این نکته ای است که همه کارشناسان بر آن اذعان دارند. تامین مالی هزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت از بورس در سال ۱۴۰۰ با این بازار امکان پذیر نبوده مگر اینکه بازار در سال جدید وضعیت دیگری داشته باشیم.
منبع:بازار