به گزارش مشرق، اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهوری، به واقع بزرگترین سرمایه اصلاحطلبان در دولت روحانی است. بر همین اساس نیز اصلاحطلبان تاکنون هر کاری برای رهاساختن جهانگیری از مخمصه ناکارآمدی دولت انجام دادهاند؛ از بیاختیاردانستن آقای معاون اول در دولت تا تحت فشار قلمدادکردن او توسط حلقه نزدیک به رییسجمهور. همه این تصویرسازیها در حالی است که خود جهانگیری در ناکارآمدی دولت، نقشی بسزا داشته است. اسحاق جهانگیری با اینکه جزو نیروهای متمایل به راست توسعهخواه به حساب میآید، لیکن در میان بقیه طیفهای اصلاحطلبی نیز از احترام و وجاهت به نسبت خوبی برخوردار است. همین جایگاه ویژه باعث شده تا جهانگیری در کابینههای یازدهم و دوازدهم، مهمترین سرمایه اصلاحطلبان در دولت تدبیر باشد.
بیشتر بخوانید:
مشکل از ساختار است یا ناتوانی دولت تدبیر؟
بر همین اساس نیز اصلاحطلبان در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ تصمیم گرفتند برای عبور از ائتلاف با نیروهای راست میانه و اعتدالی، جهانگیری را نقطه مقابل حسن روحانی قرار بدهند تا مبادا وضعیت بغرنج روحانی در نظرسنجیها، کار دست آنها بدهد و باعث شود تا حضورشان در قدرت، یکدورهای شود. با این حال، جهانگیری روز گذشته در مصاحبهای اعلام کرد که با اصرار روحانی، گام به انتخابات دوازدهم ریاستجمهوری نهاده بود. اظهارنظری که بههیچوجه با فکتهای تاریخی همخوانی و همسویی ندارد.
جهانگیری در گفتوگو با ایرنا، با اشاره به چرایی نامزدیاش در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶، تاکید کرد: با توجه به جریان سیاسی که در آن بودم، بیشتر از همه مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی، بعد آقای خاتمی و سپس دوستان اصلاحات و همچنین آقای روحانی که اصرار کردند وارد انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ شوم، تا آخر ماندم و میمانم چون معتقدم نمیتوان با مردم بازی کرد.
اصلاحطلبان عضو در شورایعالی سیاستگذاری انتخاباتی، در روزهای پایانی سال ۹۵ یک ایده وسوسهکننده به ذهنشان خطور کرد؛ عبور از روحانی. این ایده از آنجا به ذهن اصلاحطلبان خطور کرده بود که وضعیت حسن روحانی در نظرسنجیها اصلا خوب نبود و ادامه آن روند ممکن بود به شکست جریان اصلاحات در انتخابات بینجامد؛ همین نگرانی هم باعث شد تا بخشی از شورایعالی سیاستگذاری به فکر عبور از روحانی و علم کردن چهرهای مقابل او بیافتند.
بخشی از اصلاحطلبان به دلیل وضعیت بغرنج روحانی در نظرسنجیها و پیشیگرفتن قالیباف از او، درصدد بودند تا چهرهای تماما اصلاحطلب را جای روحانی وارد کارزار انتخابات کنند. این تصمیم در آخرین جلسه شورایعالی اصلاحطلبان در سال ۹۵ اتخاذ شد؛ تصمیمی که البته بعد از ایام نوروز ۹۶ و به خصوص در آخرین روز ثبتنامهای ریاستجمهوری، به این شکل تغییر کرد که جهانگیری، نامزد بهاصطلاح پوششی جریان اصلاحات شود؛ یعنی در صورت استمرار وضعیت بد روحانی در نظرسنجیها، جهانگیری در لحظات آخر تبلیغات انتخاباتی، جایگزین روحانی شود. برنامه اصلاحطلبان برای معرفی جهانگیری بهعنوان نامزد پوششی در مقابل روحانی، آنقدر غیرطبیعی بود که روحانی تا روز آخر ثبتنامها، زیر بار آن نرفت.
موسویلاری، نایبرییس وقت شورای عالی اصلاحطلبان پس از انتخابات ۹۶ در گفتوگویی درباره نگرش بدبینانه روحانی نسبت به طرح نامزد پوششی اصلاحات، اعلام کرد: «آقای روحانی در ابتدا خیلی به این موضوع حساس بود و میگفت که این طراحی جناح رقیب است؛ اما ما برایش توضیح دادیم و در نهایت او پذیرفت.»
حساسیت حسن روحانی به طرح اصلاحطلبان برای معرفی نامزد پوششی، اظهارنظر اخیر جهانگیری مبنی بر اینکه «من به اصرار روحانی نامزد انتخابات ۹۶ شدم» را از اساس زیر سوال میبرد؛ البته این اظهار نظر کاملا هدفدار و با مقاصد سیاسی خاص بیان شده است. به نظر میرسد مسوول دانستن روحانی نسبت به حضور جهانگیری به عنوان نامزد انتخابات و بعد از آن حضور در دولت دوازدهم، در راستای پروژه منجینمایی و بالاتر از آن بیاختیاردانستن آقای معاون اول در دولت دوازدهم باشد.
قدرتطلبی، بلای جان جهانگیری
اصلاحطلبان با وجود محدوددانستن حوزه کنش جهانگیری در دولت دوم روحانی و با وجود اینکه جهانگیری از باب تظلمخواهی و دست و پا بسته خواندن خود در دولت، رسما اذعان کرد که اختیار تعویض حتی منشی خود را هم ندارد؛ اما سرآخر در دولت ماند و به کار خود ادامه داد. این درحالی است که جهانگیری میتوانست با وجود همه انتقادها درباره بیاختیاری خود در دولت تدبیر، عطای حضور را به لقایش ببخشد و از ادامه همکاری با حسن روحانی امتناع ورزد اما قدرتطلبی او باعث شد تا به امروز در دولت بماند.
جایگاه رفیع معاون اولی را از آن خود داشته باشد. همین نکته ظریف است که میتواند به مانع اصلی اقبال مردم به جهانگیری در انتخابات آینده تبدیل شود و او را از آرزوی رسیدن به جایگاه ریاستجمهوری بازبدارد.
استعفا ندادید، چون نمیارزید!
علاوه بر خلافگویی جهانگیری درباره نقش موثر روحانی در نامزدیاش برای انتخابات ۹۶، معاون اول رییسجمهوری، در بخش دیگری از گفتوگو با ایرنا، اظهارنظر دیگری را به زبان آورد که آن هم چندان با حقایق تاریخی، مطابقت ندارد. او درباره علت باقیماندنش در دولت گفت: در این شرایط که کشور درگیر جنگ اقتصادی است، من کنارهگیری را مسوولانه و جوانمردانه نمیدانستم و معتقد نبوده و نیستم که برای مصلحت شخصی خودم و اینکه محبوبیتم کم یا زیاد میشود، باید از دولت بیرون بروم. واکاوی فضای حاکم بر مناسبات دولت و واکنش جهانگیری نسبت به این مناسبات، نشان میدهد که جهانگیری در برهههای مختلف قصد استعفا از دولت را داشته اما به دلایلی که مهمترین آنها قدرتطلبی اوست، هر بار از این اقدام صرفنظر کرده است. پس از بروز نتایج سوء حاصل از اختصاص ارز چهارهزار و ۲۰۰ تومانی (اسحاق جهانگیری مهمترین چهره هوادار اختصاص این ارز بود) در فروردین ۹۷ با هدف خرید کالاهای اساسی، فشارهای زیاد درون و بیرون دولت، آقای معاون اول را در آستانه خروج از پاستور قرار داد.
عبدالله ناصری، فعال اصلاحطلب و مشاور محمد خاتمی در مرداد ۹۷ در مصاحبهای با خبرگزاری مهر، زمزمهها درباره استعفای جهانگیری از دولت را اینگونه روایت کرد: جهانگیری در جلسه «ستاد بحران اقتصادی» گفته بود اگر شما نمیتوانید هماهنگیهایی را داشته باشید، احتمالا مشکل کار من هستم؛ من از دولت استعفا خواهم داد.
با وجود این فشارها، یک عامل مهم جهانگیری را از استعفا منصرف میکرد و آن هم بیفایدهبودن استعفا پس از نتایج فاجعهبار اختصاص ارز چهار هزار و ۲۰۰ تومانی بود. به بیان دیگر پس از بروز آشفتگی در بازار ارز در تابستان سال ۹۷، استعفای جهانگیری از دولت نمیتوانست چهرهای قهرمانانه به او ببخشد و برعکس او را بیشتر در مظان اتهام قرار میداد که چرا پس از ضعف در مدیریت قیمت ها، او دارد به یکباره از سمت خود استعفا میدهد.
ناصری، فعال آبان همان سال در گفتوگو با اعتماد، با تایید گزاره خبرنگار که تاکید کرد «بسیاری معتقدند فرصت طلایی جهانگیری برای کنارهگیری از دولت از دست رفته و به خصوص بعد از اعلام ارز چهار هزار و ۲۰۰ تومانی از سوی او این استعفا برای جهانگیری یا اصلاحطلبان سودی ندارد»، گفت: فرصت طلایی رفتن جهانگیری زمانی بود که بهطور خاص و غیرمتعارف برادر او را به عنوان متهم اقتصادی بازداشت کردند.
مهره سوخته اصلاحطلبان
روح حاکم بر گفتوگوی روز گذشته جهانگیری نشان میدهد که او تلاش دارد از خود و از جریان حامیاش یعنی اصلاحات، اعاده حیثیت کند، چون حیثیت او به عنوان مهمترین چهره اصلاحطلب در دولت، در نظرگاه مردم بهشدت رنگ باخته و به سیاهی میزند. مردم میان جهانگیری و روحانی تفاوتی نمیبینند و ادامه همین روند، قطعا بهنفع جهانگیری بهعنوان یکی از گزینههای مطرح اصلاحطلبی در انتخابات ۱۴۰۰ نخواهد بود.
منبع: صبحنو