به گزارش مشرق، این روزها فوتبال ایران با ناکامی بزرگی مواجه شده که آینده باشگاهها و تیم ملی را با تهدیدی جدی روبهرو کرده است. عدم میزبانی تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا و البته تیم ملی در انتخابی جام جهانی ۲۰۲۲، عنوان این تهدید بزرگ است که میتواند تبعات زیادی را برای پرطرفدارترین ورزش کشور به همراه داشته باشد.
این ناکامی را اگر در کنار اتفاقات تلخ چند سال اخیر بگذاریم از قبیل ناکامی در ردههای پایه، قرارداد ویلموتس، خارج شدن فوتبال بانوان از ردهبندی فیفا و عدم درآمدزایی در فوتبال، خیلی واضح و به طور یقین میتوانیم به این موضوع برسیم که متولیان چند سال اخیر فوتبال کارشان را که خوب انجام ندادهاند، هیچ؛ در این مدت خرابکاری کردهاند و دیگر دسته گلی نمانده که به آب نداده باشند.
از سوی دیگر برای همه بحرانهای اخیر فوتبال ایران هیچ پیشبینی و برنامهریزی و مدیریتی نداشتهایم. مثل همین موضوع عدم میزبانی تیم ملی در گروه C انتخابی جام جهانی که مدتها قبل از اعلام رسمی AFC در محافل و رسانههای عربی صحبت از این اتفاق به میان آمده بود اما شاهد بودیم با وجود احتمال زیاد به حقیقت پیوستن این ماجرا، هیچ تصمیم و اقدام بازدارندهای از سوی فدراسیون فوتبال و دیگر مسئولان ورزش کشور اتخاذ نشد.
در زمان ریاست مهدی تاج، بدون هیچ دلیل منطقی از شیخ سلمان بحرینی حمایت کردیم تا او به عنوان رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا انتخاب شود اما حالا میبینیم که در ظلمی آشکار، حق ایران به سادگی نادیده گرفته و میزبانی مسابقات مهمی چون انتخابی جام جهانی به این کشور سپرده میشود.
فوتبال ایران در این سالها همیشه از عدم آیندهنگری و انتخابهای غلط و اشتباه آسیب دیده و همیشه عادت کردهایم به جای «کُنش»، به دنبال «واکنش» باشیم. واکنشهایی که در آخر هیچ چیزی را عوض نمیکند و فوتبال ما دست خالی میماند. همه میدانیم که بازپسگیری میزبانی از AFC کاری خیلی سخت و شاید غیرممکن باشد، همانطور که در محکومیت چندین میلیون دلاری ویلموتس همین شرایط وجود دارد.
میگویند «پیشگیری بهتر از درمان است» اما این نگرش هیچ کجا در تصمیمگیریها و اقدامات فدراسیونهای اخیر دیده نمیشود. فدراسیون فوتبال فقط به دنبال اصلاح اساسنامه و برگزاری انتخابات بود و باید این سؤال را از متولیان وقت پرسید که اصلا حواسشان به بحث میزبانیها بود یا فقط به دنبال لابی و رأی جمع کردن برای ماندن در این فدراسیون بحرانزده و به گِل نشسته بودند؟
در فصل گذشته لیگ قهرمانان، میزبانی مسابقات دور رفت مرحله گروهی از ایران سلب شد و مشخص بود که باید برای این مشکل تا فصل بعدی مسابقات چارهای اندیشید اما در نهایت بازهم «کاسه چه کنم، چه کنم» نصیبمان شد.
فدراسیون فوتبال ایران برای بحرانها و اتفاقات مهم پیشرو، پلان B و C که هیچ؛ اصلا ایدهای برای اقدامات مبتدی و سازمانی هم برای فوتبال نداشته اما تا دلتان بخواهد برای منابع منافع فردی و حفظ صندلیهای داخلی و بینالمللی استراتژی و راهکارهای کارآمد داشته است.
این روزها همه میگویند در حال تلاش هستیم تا مشکل را برطرف کنیم؛ از وزارت ورزش گرفته تا کمیته ملی المپیک و وزارت امور خارجه؛ اما چه سود که همیشه دیر متوجه میشویم و دیر واکنش نشان میدهیم. حالا همه به دنبال این هستند که بگویند فلان مشکل باعث شد میزبانی را از ما بگیرند دریغ از اینکه آن زمانی که باید فکر میکردند و برنامه میریختند حواسشان جای دیگری بود.
فوتبالِ رنج کشیده این روزهای ایران به جای اینکه به دنبال راهکار برای بیرون آمدن از چاله باشد به دنبال چاهی میگردد که خودش را در آن حبس کند.