سرویس جهان مشرق - در افسانههای بلژیک آمده است که در شهر «آنتورپ» غولی به اسم «دروئون آنتیگون» مردم تاجرانی را که میخواستند از رودخانهی «شلت» عبور کنند مجبور میکرد به او باج بدهند؛ و هر کس از دادن باج امتناع میکرد، غول دست راستش را میبرید[۱]. مانند همهی قصههای خوب، در این افسانه هم قهرمانی (به نام «سیلویوس برابو») بالأخره مقابل غول ایستاد، او را شکست داد و دستش را برید. سپس همان دستی را که آن همه بلا بر سر مردم آورده بود، در همان رودخانهای انداخت که آنتیگون برای عبور از آن از مردم باج میگرفت.
در بلژیک شکلاتهایی به شکل دست بریده تولید میشود که «دستهای آنتورپ» نامیده میشوند و نماد یک افسانهی محلی هستند (+)
تا همین امروز هم در آنتورپ شکلاتهایی به شکل دست فروخته میشوند. اما مشکل اینجاست که این دستهای شکلاتی امروز معنای دیگری هم میدهند. داستان آنتیگون صرفاً یک افسانه بود، اما لئوپولد دوم، پادشاه بلژیک از سال ۱۸۶۵ تا زمان مرگش در سال ۱۹۰۹، در واقعیت، نقش آنتیگون را برای مردم کنگو ایفا کرد. لئوپولد دوم از سال ۱۸۸۵ تا سال ۱۹۰۸ پادشاه کنگو هم بود؛ و نکتهی متناقضنما اینکه نام کنگو را «کشور آزاد کنگو» گذاشت. به دستور پادشاه بلژیک، که هرگز پایش را در کنگو نگذاشت، فقط بین سالهای ۱۸۸۵ تا ۱۹۰۵ ده میلیون کنگویی به قتل رسیدند؛ یعنی به طور متوسط روزی بیش از ۱۳۶۰ نفر؛ یا تقریباً دقیقهای یک نفر.
نمونههایی از مردم کنگو (از جمله کودکان) که بلژیکیها دستهایشان را قطع کردهاند (+)
لئوپولد که با صادرات کائوچو، عاج و سایر منابع ارزشمند کنگو هر روز ثروتمندتر میشد، دستور داده بود مردم کنگو برای جمعآوری این منابع به کار گرفته شوند. سربازان بلژیکی که مأمور بهکارگیری کنگوییها بودند، دستور داشتند به ازای هر تیری که به کنگوییهای سرکش شلیک میکنند، یک دست راست به مافوقهایشان تحویل بدهند. البته اگر هم در حسابوکتاب گلولهها و دستها اشکالی پیش میآمد، سربازها همیشه میتوانستند دست چند نفر دیگر را قطع کنند تا به ازای هر گلوله یک دست وجود داشته باشد؛ و این کار را هم میکردند. علاوه بر این، اگر یک کنگویی یک روز نمیتوانست به اندازهی وظیفهاش کار کند، دست خودش یا فرزندش را قطع میکردند و برای اثبات اِعمال قانون به مقامات بلژیکی میدادند[۲].
شماری از مردم کنگو که سربازان بلژیکی دست آنها را قطع کرده یا شکستهاند (+)
به این ترتیب، تعجبی ندارد که مردم کنگو همچنان از فروش شکلاتهای دستی در بلژیک دلخور هستند و این شکلاتها را نمادی از وحشیگری پادشاه بلژیک علیه خودشان میدانند[۳]. اما چه کسی اهمیت میدهد؟ احتمالاً تعداد انسانهایی که از تاریخ واقعی قطع دست در کنگو خبر دارند، از آنهایی که افسانهی قطع دست در بلژیک را شنیدهاند، کمتر است. به علاوه، هرچه باشد، شهر آنتورپ به شکلاتهایش شهرت دارد (تا جایی که آن را «پایتخت شکلات» مینامند) و اشتهای بلژیکیها هم برای «دست» سیریناپذیر به نظر میآید.
شماری از بومیان کنگو دستهای بریدهشده مردم محلی را نشان میدهند؛ در حالی که یکی از مقامات بلژیکی برای عکس گرفتن کنار آنها ایستاده است (+)
در همینباره بخوانید:
›› باغوحشهای انسانی در اروپا و آمریکا
›› سنت «لینچ کردن» سیاهان در آمریکا
›› «کودکان هیولایی» میراث آمریکا در آسیا
›› حملات شیمیایی آمریکا به کودکان بیدفاع
›› ماجرای تجاوز سربازان آمریکایی به «دختر بلوز مشکی» در ویتنام چه بود؟
›› یک میلیون برده جنسی، ارمغان حضور ۶۰ ساله نظامیان آمریکا در کره جنوبی
›› پیوند اعضای «تازه» جنین انسان به موشهای آزمایشگاهی توسط دولت آمریکا