«چندفرزندی» و «تکفرزندی» دو عبارت پر استفاده سالهای اخیر بحثهای خانواده و جمعیتی است. با اینکه در گذشته چندفرزندی یکی از بدیهیات جامعه ایرانی بوده و خانوادهها تا دهه شصت اغلب چندفرزند بودند و تکفرزندها بسیار کم و معمولا به دلایل پزشکی و یا اتفاقات ناگوار از جمله از دست دادن یکی از والدین رخ میداد. بعد از تبلیغهای اجتماعی به سمت کم فرزندی، خانواده ایرانی با همه وجود آن را پذیرفت تا از ابتدای دهه 90 هشدارها برای پیری جمعیت به صدا در بیاید. پیری جمعیت به علاوه نسلی که قرار است به تنهایی و بدون خواهر و برادر دوران جوانی و میانسالی را طی کند و فرزندانش از نعمت خاله،دایی، عمو و عمه محروم خواهند بود. از این رو به مناسبت روز ملی جمعیت سراغ خانم دکتر عاشری مشاور خانواده و تسهیلگر رفتیم. دکتر عاشری مادر 4 فرزند دهه نودی هستند و چند مزیت تربیتی مهم و کمتر گفته شده در کودکان خانواده چندفرزندی را مطرح کردند.
1/ استقلال بیشتر کودکان چندفرزندی
در خانوادههای چندفرزند، استقلال بچهها هم خیلی بیشتر از تکفرزندیهاست و هم خیلی زود به وجود میآید و پررنگتر است. بچههای تک فرزند هم خودبهخود مستقل خواهند شد ولی به اندازه چندفرزندیها نیست. زیرا ما غالبا والدین کنترلگری هستیم و وقتی چندفرزند داشته باشیم، با آمدن فرزندی بعدی، فرزند یا فرزندان قبلی را از کنترلهای افراطی خارج میکنیم و در نتیجه آنها استقلال بیشتری پیدا میکنند.
2/اعتماد به نفس و عزت نفس بیشتر
اعتماد به نفس و عزت نفس دو قلهای هستند که در شخصیت همه افراد باید وجود داشته باشند. اعتماد به نفس معمولا در بحث مهارتهای فردی مطرح میشود اما عزتنفس بیشتر مربوط به بُعد شخصیت افراد است. اگر کودک شما کاری را خودش میتواند انجام دهد، شما برایش انجام دهید به او ظلم کردهاید زیرا مانع رشد او شدهاید.
در خانواده تک فرزند، ممکن است کودک تا سه_چهارسالگی انجام کاری مثل کج کردن پارچ و ریختن یک لیوان آب را یاد نگیرد و همیشه مادر برایش انجام دهد ولی در خانواده چند فرزندی کودک این کار را در ۲سالگی میآموزد و انجام میدهد. انجام هر مهارتی در سن خودش، ایجاد استقلال میکند و این استقلال حس خودباوری را به همراه دارد و نتیجه این دو اعتماد به نفس را به ارمغان میآورند.
گفتن جمله «من بلد نیستم» اشکالی ندارد ولی گفتن جمله «من نمیتوانم» یعنی من در خودم نمیبینم بتوانم این کار را انجام دهم و این بد است. والدین در این موارد باید حواسشان به این کلیدواژهها باشد.
3/انحصارگرایی و فردگرایی کمتر
معمولا انحصارگرایی و فردگرایی در فرزندان خانوادههای چندفرزندی کمتر است.نسلی که با فردگرایی و انحصارگرایی بزرگ شود، همه چیز را برای خودش میخواهد و در هر اتفاق فقط بدنبال نفع شخصی خودش است. والدین خانواده دارای چند فرزند در صورت مدیریت درست میتوانند مانع از تقویت حس انحصارگرایی و فردگرایی شوند و درعوض با تقویت «درک عمومیت» میتوانند این قبیل رفتارها را در فرزندانشان کنترل کنند.
البته محیط کنونی به نحوی است که خواه ناخواه این حس به کودکان تلقین میشود ولی خانواده میتواند آن را کنترل کند. این کنترل کردن در خانوادههای چندفرزندی راحتتر است.ما در جامعه به «درک عمومیت نیاز داریم». اینکه از چیزی که برای همه است و مشترک است، همگی استفاده کنیم و هرکس برای خودش آن را نخواهد، یعنی اشتراک و امانت به جای مالکیت.
4/رشد جمعی و جامعهپذیری بیشتر
رشد جمعی و جامعهپذیری در خانوادههای دارای چندفرزندی بیشتر است. برای مثال هنگام تماشای تلویزیون همگی باهم به نتیجه میرسند که چه چیزی را ببیند. گاهی کوتاه میآیند. گاهی تلاش میکنند یکدیگر را راضی کنند. یعنی شنیدن نظرات بقیه، رفتار صحیح در مقابل نظر مخالف، کوتاه آمدن و پذیرفتن. این قبیل چالشها رشد جمعی را بالا میبرد. علاوه بر اینها قوانینی که در خانوادههای چندفرزندی وجود دارد نیز به این امر کمک میکند. چون آزادی مطلق در تربیت فرزند پذیرفتنی نیست و نباید اینطور باشد که بچههای ما تا هر موقع دلشان مثلا تلویزیون نگاه کنند.
5/روحیه حمایتگری و پشتیبانی بالاتر
کودکان در خانوادههای چندفرزندی روحیه حمایتگری را بیش از سایر کودکان در خانوادههای دیگر میآموزند. البته حمایتگری و مراقبت با زور و تنبیه فایدهای ندارد. گاهی میبینیم فرزندان در خانه باهم دعوا میکنند اما زمانی دیگر از هم بسیار خوب حمایت میکنند و مراقب یکدیگر هستند.
6/ رابطه اجتماعی بهتر و رشد فکری بیشتر
کودکی که در یک خانه بدون خواهر و برادر تنها زندگی میکند قطعا در زمینههای مختلف رشد بسیار کمتری نسبت به کسی دارد که با افراد بیشتری زندگی میکند. چون کسی که با افراد مختلف سروکار دارد اطلاعاتش، مهارتهایش بیشتر میشود و حتی از طریق همین ارتباط به نواقص خودش پی میبرد. او باید بتواند خودش را با دیگران تطبیق بدهد و حساسیتهایش را کنار بگذارد در نتیجه رشد بیشتری هم میکند. اگر دقت کنید بیشترین نظامی ارزشی که دین اسلام برای ما چیدهاست در رابطه با اجتماع است نه فرد!
نماز جماعت، قناعت، ایثار، از خودگذشتگی، صله رحم، انفاق، صدقه و... همگی بر اجتماعگرایی اسلام اشاره دارد.
7/صبوری بیشتر
فرزندان رشدیافته در خانوادههای چندفرزندی معمولا صبورترند چون در این خانوادهها رعایت نوبت و صبوری پررنگتر و بیشتر است. مثلا هنگام آب خوردن، فرزندان بزرگتر صبر میکنند تا فرزندان کوچک آب بخورند و یا اینکه از وسیلههایی مثل تبلت و یا گوشی بچهها یاد میگیرند که به نوبت استفاده کنند.
8/جمعگرایی به جای فردگرایی
اگر به مدل تربیتی بچههای خانوادههای چندفرزندی نگاه کنید، آنها عادت ندارند که چیزی را تکخوری کنند و یا اینکه چیزی را بخورند که خواهر یا برادرشان از محروم هستند. این تقسیم شادی و لذت در این بچهها بسیار بیشتر از سایرین به چشم میخورد. به گونهای که آنها میل دارند هرطور شده خوراکیهایشان را هرچند کوچک با خواهر و برادرشان تقسیم کنند.
9/ از خودگذشتگی بیشتر
از خودگذشتگی یکی از روحیههای بسیار زیباییست که در خانوادههای چندفرزندی بیشتر مشاهده میشود. به طور مثال اگر بخواهید یک خوراکی را بین سه فرزند تقسیم کنید. و اگر بین آنها کسی بیشتر از بقیه آن خوراکی را دوست داشته باشند معمولا شاهد این هستیم که باقی حاضرند از سهم خودشان کم کنند و یا بگذرند تا خواهر یا برادرشان لذت بیشتری ببرد. آنها در بخشش دفتر و کتابها و یا وسیله شخصیشان نیز قویتر هستند و ممکن است وسیلهای مثل خودکار را با اینکه خودشان احتیاج دارند به دیگری ببخشند.
اما والدین باید بدانند عدالت بین کودکان با مساوات متفاوت است. آنها باید عدالت برقرار کنند نه مساوات. مثلا اینطور نباید باشد که چون لباس موردنیاز یکی از بچهها را خریدند برای بقیه هم حتما باید بخرند. این مساوات است و ممکن است فرزندان نیازتراشی کنند و از خواستههایشان به عنوان نیاز نام ببرند.