"غنی سازی اورانیوم در ایران" که زمانی به عنوان یک تابو از سوی غربیها مطرح بود، امروز به "بخشی از حق ایران" تبدیل شده است.
به نظر میرسد با توجه به همین تغییر رویکرد بود که کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ضمن مثبت و سازنده ارزیابی کردن مذاکرات هستهای با ایران، گفت: "ایران باید حق برخورداری از برنامه هستهای صلح آمیز را داشته باشد."
چرخش راهبردی غرب
پس از برگزاری نشست استانبول، چرخش راهبردی غرب در دو حوزه کاملا مشهود بود.
نخست؛ حذف پیش شرط تعلیق غنی سازی اورانیوم از ادبیات طرف غربی بود.
تا پیش از این، آنها هر گاه از ضرورت اعتمادسازی از سوی ایران سخن به میان میآوردند دقیقا منظورشان تعلیق غنی سازی بود. اما تغییرناپذیری مواضع ایران و معامله نکردن آن بر سر حقوقش موجب شد، اکنون مقامهای غربی به روشنی از قابل پذیرش بودن غنی سازی 3.5 تا 5 درصد سخن بگویند و تلاشهای خود را به متقاعد کردن ایران برای صرفنظر از غنیسازی در سطوح بالاتر معطوف کنند.
این موضوع را میتوان به روشنی از سخنان کاترین اشتون به عنوان نماینده گروه 1+5 در مذاکرات هستهای با ایران دریافت؛ آنجا که او پیش از برگزاری نشست استانبول 2 تاکید کرد: "برای این مذاکرات هیچ پیش شرطی وجود ندارد."
نکته اینکه در طول مذاکرات میان طرفهای درگیر در گفتوگوها نیز هیچ حرفی از تعلیق غنی سازی اورانیوم تا سطح 5 درصد در ایران سخن به میان نیامد. همین موضوع موجب شد بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل غرب را به دادن "هدیه" به ایران متهم کند؛ اظهارنظری که واکنش رئیس جمهور آمریکا را در پی داشت.
باراک اوباما در کنفرانسی خبری در کارتاگنا (کلمبیا) که برای شرکت در نشست کشورهای آمریکایی به آنجا سفر کرده بود، با رد سخنان نتانیاهو گفت: "این برداشت که ما چیزی را واگذار کردهایم یا هدیه دادهایم نشان میدهد ایران چیزی به دست آورده، در حالی که این کشور در صورت استفاده نکردن از این گفتوگوها ظرف چند ماه آینده با شدیدترین تحریمها روبرو خواهد شد."
ویلیام هیگ، وزیر خارجه انگلیس و گیدو وستروله، همتای آلمانی او نیز که پیشتر تعلیق غنیسازی اورانیوم را درخواست قطعی غرب از ایران به منظور اعتمادسازی بیان کرده بودند، پس از نشست استانبول از هر گونه اشاره به این موضوع خودداری کردند و صرفا مذاکرات صورت گرفته در ترکیه را "گامی بزرگ برای یافتن راه حل مساله هستهای ایران" عنوان و تاکید کردند: "هنوز هم شانس دستیابی به راه حل سیاسی برای رفع مساله هستهای ایران وجود دارد."
اما در میان نمایندگان کشورهای1+5 صریحترین اظهارنظر مربوط به معاون وزیر امور خارجه روسیه بود.
سرگئی ریابکوف، نماینده ارشد روسیه در مذاکرات ایران و 1+5، با مثبت خواندن نتایج نشست استانبول اظهار داشت: "در این نشست حق ایران در استفاده از فناوری صلح آمیز هستهای به رسمیت شناخته شد."
وی مذاکرات استانبول را جهشی جدی برای ادامه کار درباره پرونده هستهای ایران عنوان کرد و گفت: "مذاکرات ایران و گروه 1+5 از مرحله لفاظی و حرف عبور کرده و وارد مرحله جدیدی شده که هدف آن اعتمادسازی و رفع نگرانی در خصوص جنبه نظامی برنامه اتمی ایران است. در اثبات موفقیت این دور از مذاکرات همین بس که به مسایل حاشیهای در مذاکرات توجه نشد."
اما کلیدیترین و در عین حال جالبترین موضعگیری که چند روز پس از برگزاری نشست استانبول مطرح شد، متعلق به ایهود باراک، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بود.
چند روز پس از اینکه نتانیاهو غرب را به دادن "هدیه" به ایران متهم کرد، نحوه موضعگیری باراک هنگام گفتگو با سیانان از تغییر رویکرد اسرائیل در قبال غنیسازی در ایران نشان داشت؛ آنجا که او در واکنش به فتوای مقام معظم رهبری درباره ساخت تسلیحات هستهای بیان کرد: " اگر آنها غنیسازی 20 درصدی را متوقف کنند و مواد را به کشوری دوست که دو طرف روی آن توافق دارند، انتقال دهند، نیازی به صدور فتوا نیست."
از برآیند این واکنشها میتوان به فراست دریافت که دوران "انکار حق غنیسازی ایران" عملا به پایان رسیده است.
دوره گامهای متقابل
دومین تغییر رویکرد اساسی که در ادبیات کنونی 1+5 کاملا قابل مشاهده است، به ادبیات آنها درباره "گامهای متقابل" مربوط میشود. تا پیش از این، غرب همواره از ایران میخواست تعهداتی را بپذیرد و گامهای اعتمادسازی را در این راستا اتخاذ کند، اما خود را ملزم به انجام هیچ اقدامی نمیدانست. اما اظهارنظرهای اخیر مقامات غربی نشان میدهد اعتمادسازی یکطرفه کاملا از ادبیات آنها کنار گذاشته شده و آنها اکنون پذیرفتهاند در مقابل هر گامی که ایران بر میدارد، آنها نیز ملزم هستند یک گام متقابل بردارند. نشانههای این عقب نشینی را میتوان در سخنان هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا جست؛ آنجا که او در اجلاس "جی 8" گفت "غرب میداند ایران تضمینهایی مطالبه خواهد کرد و آماده است این موضوع را در نظر بگیرد."
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز هنگام بازگشت از اجلاس "جی 8" به دیدار خود با مقامهای آمریکایی اشاره کرد و گفت "همه طرفها به این باور رسیدهاند که باید یک روند آرام، تدریجی و گام به گام در پیش گرفته شود که در آن به ازای هر یک گامی که ایران برمیدارد، طرف مقابل هم یک گام بردارد."
این موضوع حتی در بیانیه اجلاس "جی 8" نیز مورد تاکید قرار گرفته و آمده " این گروه از یک رویه "گام به گام" در مقابل ایران حمایت میکند."
در این میان، رسانههای غربی نیز همگام با سیاستمداران کشورهای متبوع خود مانور گستردهای را بر روی "نتایج مثبت و سازنده" نشست استانبول آغاز کردند.
منابع مختلف غربی به ویژه دو روزنامه مهم آمریکایی یعنی واشنگتن پست و نیویورک تایمز مجموعه اطلاعاتی را به نقل از مقامهای عالی رتبه آمریکایی درز دادند که بر چرخش مهم در مواضع راهبردی غرب به ویژه آمریکا در قبال برنامه هستهای ایران تاکید داشت.
خوش رقصی اشتون برای صهیونیستها
با وجود همه این موضع گیریها و اظهارنظرهایی که از تغییرات ملموس در ادبیات غرب خبر میدهد، ظاهرا آنها قرار است کماکان به رویه همیشگی و قدیمی خود در آستانه برگزاری مذاکرات ادامه دهند. در حالی که در طول نشست استانبول، طرف غربی به وضوح از بیان هر گونه ادبیات منفی در قبال برنامه هستهای ایران خودداری میکرد، در آستانه برگزاری مذاکرات بغداد، کاترین اشتون از لزوم تعلیق فعالیتهای هستهای ایران سخن به میان آورد. به رغم آنکه او در نشست استانبول بر ضرورت مذاکرات بدون شرط در بغداد تاکید کرده بود، پس از سفر به سرزمینهای اشغالی و دیدار با مقامات صهیونیستی اظهار داشت: "امیدواریم گفتگوهای آتی 1+5 با ایران فرآیندی را شکل دهد که تهران نهایتا برنامه اتمی نظامی خود را رها کند."
در همین راستا بود که "پیتر جنکینز"، نماینده سابق انگلیس در آژانس در مقالهای در روزنامه گاردین به بررسی و تحلیل موضعگیریهای دیپلماتهای غربی در آستانه نشست بغداد پرداخت و آنها را به پایبندی به تعهدات داده شده در نشست استانبول، توصیه کرد. جنکینز در ابتدای مقاله خود نوشت: "خروجی نشست ماه آوریل ایران و گروه 1+5 در استانبول برای کسانی که جنگ را راه حلی برای مناقشات با ایران نمیدانند، امیدبخش بود. اما حالا، یک ماه پس از آن، به درستی مشخص نیست که آیا غرب قصد دارد به وعدههایی که در استانبول داده، عمل کند یا خیر."
وی سپس با اشاره به صحبتهای کاترین اشتون که گفته بود آرزو دارد نشست بغداد "شروعی بر پایان برنامه تسلیحات هستهای ایران باشد"، نوشت: "ادبیات او (اشتون) نشان میدهد چطور دیپلماتهای غربی هنوز هم در فهم چارچوب فکری ایرانیها با مشکل مواجهاند. ایرانیها بارها تعهد خود بر دادن اطمینان نسبت به نخواستن تسلیحات هستهای را اعلام کردهاند. اینگونه اشتباهات دیپلماتیک حداقل باید با دادن بیانیههای بعدی، اصلاح شود. چراکه، عدم احترام به تعهدات، یک ضربه اخلاقی به روند مذاکراتی که از ماه گذشته آغاز شده، وارد میکند."
طبق این مطلب، در مذاکرات ماه آوریل در استانبول اعلام شد مذاکرات بر اساس عملکرد متقابل و به صورت گام به گام انجام میشود. اکثر ناظرین از این صحبتها دریافتند که "میوه" مذاکره کنندگان در وقفههای زمانی بین مذاکرات "برداشت" میشود، و هر مرحله از "برداشت" هم دو "سبد" از امتیازات دارد، که از لحاظ ارزش با هم برابرند. به بیان سادهتر، "سبد" ایران محتوی مواردی است که ایران میتواند از آنها در مقابل قوانین آژانس صرفنظر کند تا غرب اطمینان یابد ایران در حال استفاده از مواد اتمی در برنامههای نظامی پنهانی نیست.
از طرف دیگر محتوای اصلی سبد 1+5 هم لغو و تخفیف در تحریمهایی است که آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل از سال 2006 تاکنون بر علیه ایران وضع کردهاند. اما حالا به نظر میرسد لحن چانهزنیها تغییر کرده است.
به گفته یکی از کارشناسان مسائل ایران در "اندیشکده بروکینگر"، مقامات آمریکایی قصد ندارند تا زمانی که ایران امتیازات اساسی ارائه نکرده، تحریمها علیه تهران را کاهش دهند. گزارشهای رسیده از اتحادیه اروپا هم نشان میدهد اروپا نسبت به حذف یا تخفیف در تحریمها در برابر گامهای اولیه ایران، بیمیل است.
نماینده سابق انگلیس با اشاره به موارد مذکور نوشت: " اگر غرب میخواهد به یک توافق بر اساس مذاکرات انجام شده دست یابد، باید رو راست بازی کند. غرب نسبت به عملکرد متقابل تعهد داده است. عدم پایبندی به این تعهد یک فرصت از دست رفته دیگر به وجود میآورد، که بر خلاف خواسته غرب در کاهش تنشها در جنوب غربی آسیا و به قیمت ادامه لطمه به استانداردهای زندگی غربی، خواهد بود."
سناریو تکراری غرب در آستانه نشست بغداد
به دنبال موضعگیری اشتون به عنوان نماینده گروه 1+5، طبعا رسانههای غربی نیز جهت گیریهای خود را با سیاستگذاران دولتهای متبوع خود همسو میکنند.
از این رو بود که با نزدیک شدن به مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 در بغداد، رسانههای غربی فضاسازی علیه ایران را آغاز کردند. در همین راستا، روزنامه دیلیتلگراف در گزارشی بار دیگر ایران را متهم به تمیز کردن پارچین از مواد ممنوعه هستهای کرد.
این روزنامه انگلیسی ادعا کرده که تصاویر ماهوارهای نشان میدهند ایران در سایت نظامی پارچین طی هفتههای گذشته اقداماتی نامعمول را به عمل آورده است. بنا بر این گزارش، خروج یک جریان آب قوی از ساختمانی که از نظر برخی منابع غربی، مشکوک تلقی شده است، این نگرانی را ایجاد کرده که مبادا ایرانیان در حال شستشوی این ساختمان از مواد ممنوعه هستهای هستند!
یک هفته پس از انتشار این ادعا آنهم با استناد به چند عکس از سایت پارچین، خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس گزارش جدیدی منتشر کرد که پایه و اساس آن یک طرح رایانهای بود! در گزارش جدید آسوشیتدپرس آمده بود:" یک طرح رایانهای که بر مبنای اطلاعات به دست آمده از داخل پارچین ترسیم شده، نشانگر وجود یک اتاقک مهار انفجار، از نوعی است که برای آزمایشهای مرتبط با سلاح هستهای مورد نیاز است، در این مجتمع نظامی است."
موضوع پارچین و وجود اتاقک مهار انفجار در این محل برای اولین بار در سال 2003 میلادی مطرح شد و در آستانه مذاکرات بغداد برای چندمین بار صحبت از همان اتاقکی است که در سال 2003 مطرح شد و در سال 2005 و 2006 مورد بازرسی قرار گرفت و همه ادعاهای مطرح شده درباره آن رد شد. سال 2011 همین تصاویر ادعایی دستاویزی برای اعمال فشار به ایران قرار گرفت و در سال جاری هم قضیه فرقی نکرده است و باز هم خبرگزاریهای بینالمللی در خبری فوری از تصویر اتاقک و مخزنی در پارچین سخن میگویند.
در طول این 9 سال آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آژانسهای اطلاعاتی غرب هیچ اطلاعاتی به اطلاعات رد شده خود در سال 2003 نیفزودهاند. صرفا هر بار در آستانه مذاکرات ایران با 1+5 یا آژانس، همان گزارشهای پیشین در خبرهایی فوقالعاده به روز میشوند تا عاقبت در دل همین گزارشهای قدیمی، اما رد شده و به روز شده، همواره بهانههایی برای فشار به ایران فراهم شود.