به گزارش مشرق، ساماندهی کودکان کار و خیابان مثل دورههای گذشته، یک طرح ضربتی نیست. یک سالی است شناسایی و توانمندسازی این کودکان و خانوادههایشان جزی برنامهها و طرحهای همیشگی سازمان بهزیستی قرارگرفته و شهر تهران برای اجرای این طرح داوطلب شده است. در همین مدت کوتاه ۹۲۳ کودک کار شناسایی و در مرحله توانمندسازی قرارگرفتهاند، اما مسئولان معتقدند که بدون کمک شهروندان و اعتماد مردم به سازمان بهزیستی، ساماندهی کودکان کار خیابانی، موفقیت چشمگیری نخواهد داشت.
با «سعید آرام» مدیر بهزیستی شهر تهران و مسئول ساماندهی کودکان کار، گفتوگویی اختصاصی ترتیب دادیم تا علاوه بر اینکه در جریان پیشرفت و چگونگی اجرای طرح ساماندهی کودکان کار قرار بگیریم؛ با زبانی ساده برایمان توضیح دهد که چطور میتوان شهروندان را مجاب کرد و از آنها انتظار داشت، به محض دیدن کودکان کار سر چهارراهها با اورژانس اجتماعی تماس بگیرند؟ گفتوگوی ما را با «سعید آرام» بخوانید:
**مصاحبه را از جایی آغاز میکنیم که امروز برای خیلیها محل سؤال است. شما انتظار دارید مردم در شناسایی کودکان کار به اداره بهزیستی کمک کنند و معتقدید تا کمک شهروندان نباشد کودکان برای همیشه سر چهارراهها میمانند. به نظر شما، بیشتر مردمی که تا امروز فکر میکردند با نیت خیر، میتوانند از کودکانی که سر چهارراهها فروشنده هستند، خرید کنند، یا از خدماتی مثل پاک کردن شیشه ماشین و امثال آن توسط کودکان استفاده کنند، (یا همانهایی که پایشان را روی گاز ماشین میگذارند و میگذرند) میتوانند کودک سر چهارراه را به اورژانس اجتماعی معرفی کنند؟ مثلاً زنگ بزنند به شماره ۱۲۳ و بگویند فلان کودک، حدود ۱۰ ساله سر فلان چهارراه ایستاده و گل میفروشد لطفاً بیایید و او را ببرید. به نظر شما این اتفاق امکانپذیر است؟
بله، ممکن است در حال حاضر به ذهن شهروندان هم خطور نکند که میتوانند کودکی را به اورژانس اجتماعی معرفی کنند. البته بگویم که این اتفاق قبلاً افتاده و خیلی هم بعید به نظر نمیرسد، اما بهمرور وقتی شهروندان آگاهی پیدا کنند که معرفی کودکان نهتنها برای کودک بلکه برای خانواده کودک هم مثمر ثمر است خودشان برای معرفی کودک به بهزیستی قدم جلو میگذارند.
وقتی تأکید میکنیم که این طرح ضربتی نیست و همیشگی است در واقع به اهمیت آن و فرهنگسازی کمک به کودکان کار در جامعه اشاره میکنیم.
۹۰ درصد کودکان برای نان شب کار میکنند
**در مصاحبهها و خبرهای قبلی، شما گفته بودید که ۹۰ درصد کودکان کار و خیابان سر چهارراهها برای تأمین مایحتاج خانوادههایشان که بضاعت مالی ندارند کار میکنند. این جمله یعنی پولی که کودک سر چهارراه درمیآورد، غروب همان روز نان و غذا میشود سر سفره. باز معنیاش این است وقتی کودکی به اورژانس اجتماعی معرفی میشود اعضای یک خانواده باید سر گرسنه به زمین بگذارند. چطور میتوان شهروند را در این شرایط متقاعد کرد که تماس گرفتن با اورژانس اجتماعی مشکلات کودک و خانوادهاش را حل خواهد کرد؟
اجازه بدهید کمی به عقب برگردیم. پژوهش و تحقیق برای ساماندهی و توانمندسازی کودک کار و خیابان در سال ۱۳۹۸ کلید خورد، اما به دلیل شیوع ویروس کرونا نیروهای بهزیستی به سمتوسوی مهار بحران ویروس تمرکز کردند. در همان شرایط که حرفوحدیثها زیاد شده بود که کودکان سر چهارراهها باعث شیوع بیشتر ویروس میشوند؛ اورژانس اجتماعی تلاش کرد کودکان را مجاب کند که به خانههایشان بروند همان موقع ارتباط کودکان کار و خیابان با کارشناسان اورژانس اجتماعی بهتر شد.
سازمان بهزیستی با کمک گروههای خیریه و حتی سازمانهای دیگر مثل شهرداری، بستههای معیشتی و بهداشتی را در اختیار این کودکان و خانوادههایشان قرار میداد و همین باعث ارتباط بهتر کودکان و مسئولان حمایتی جامعه شد، حدود ۱۶ هزار بسته معیشتی توسط اداره بهزیستی توزیع شد، اما از مرداد سال ۱۳۹۹ طرح ساماندهی کودکان کار اجرایی شد.
قبل از اینکه نیروهای اورژانس اقدام به جذب فیزیکی این کودکان داشته باشند، به مدت دو هفته فقط به نیت مشاوره و اعتمادسازی در چهارراهها حاضر میشدند و چگونگی اجرای این طرح را برای کودکان توضیح میدادند.
شاید باورش برای شما و افرادی که این مصاحبه را میخوانند سخت باشد، اما درصد قابل چشمگیری از این کودکان خودشان به ما اعتماد کردند و حاضر شدند با اورژانس اجتماعی همراه شوند.
حالا جواب سؤال شما را میدهم وقتی کودک کار را شناسایی میکردیم، اول بسته معیشتی را در اختیار او قرار میدادیم که به قول شما خانواده گرسنه نماند و کمی از مشکلات روز آنها را حل کنیم تا وارد مرحله بعد، یعنی ساماندهی و توانمندسازی کودک و خانوادهاش شویم.
تشریح روندی که برای کودک در اورژانس اجتماعی رخ میدهد
**پساز اینکه کودک کار و خیابانی با اورژانس اجتماعی همراه میشود برای او چه اتفاقی میافتد؟
در اولین مرحله کودکان غربالگری میشوند. پزشکان حاضر در مرکز از لحاظ روحی و جسمی آنها را معاینه میکنند. اسکن عنبیه کودکان انجام میشود تا هویت کودکان مشخص شود. پیش از این هرگاه کودک کار و خیابان در چرخه حمایتی ما قرار میگرفت به ثبتنام اسم و فامیل او بسنده میکردیم و آنها هر بار خودشان را با یک نام و فامیل معرفی میکردند؛ بنابراین نمیتوانستیم آمار ثابتی از آنها داشته باشیم و ممکن بود بعد از مدتی بازهم کودک به محل کارش یعنی سر چهارراه برگردد.
تیم جستجویی داریم که در کوتاهترین زمان ممکن خانواده کودکان را پیدا میکند. در بیشتر موارد تیم مددکاری به خانواده مراجعه میکند تا وضعیت کودک و خانواده کاملاً مشخص شود. در این مدت سه تیم قوی متشکل از مددکاری و مشاوره و روانشناس حضور داشتند. ۹۲۳ کودک را شناسایی کردیم. از این تعداد ۱۶ درصد کودکان ایرانی بودند ۸۴ درصد اتباع خارجی و حدود ۲ درصد کودکان پاکستانی.
**با شناسایی خانوادهها روند حمایت از کودک چطور پیش میرود؟
توانمندسازی خانواده که انجام شد از خانواده تعهد گرفته میشود که کودک را به خیابان نفرستند و شرایط تحصیل کودک فراهم شود. کودکان اتباع برای بررسی مدارک اقامتی به استانداری معرفی میشوند. البته کودکان اتباع در صورتی که مدارک قانونی اقامت داشته باشند مثل کودکان ایرانی با آنها برخورد میشود و وارد چرخه حمایتی ما میشوند، اما کودکانی که مدارک اقامتی ندارند به مدت ۲۱ روز زیرمجموعه ما هستند تا تعیین تکلیف شوند.
در این مدت آموزشهای مهارتی نیز به آنها داده میشود. در حال حاضر ۲۸ کودک هستند که شرایط برگردانده شدن به دامن خانواده را ندارند و ما مسئولیت نگهداری و حتی جای خواب و توانمندسازی این کودکان را بهصورت مستقیم بر عهده میگیریم. در مجموعه مشخصی از این کودکان مراقبت میشوند. در نظر داشته باشید این کودکان در رنج سنی ۱۰ تا ۱۵ سال هستند.
به خانوادهها مستمری داده میشود
**شما از توانمندسازی خانواده صحبت کردید برای خانوادهها تابه حال چه اقداماتی صورت گرفته است؟
از بین ۹۲۳ کودکی که تا یک ماه پیششناسایی شده بودند حدود ۷۲۴ کودک با توانمندسازی خانوادهشان ترخیص شده و به خانه برگشتهاند. با حضور تیم مددکاری که خانوادهها را غربال میکردند؛ تعداد ۴۰ سرپرست خانواده معلول شدید و خیلی شدید شناسایی شدند که بدون قرار گرفتن دربروکراسی اداری در چرخه حمایتی سازمان بهزیستی قرار گرفتند و به آنها مستمری ماهانه تعلق میگیرد.
این خانواده مثل دیگر خانوادهای که خودشان در سازمان بهزیستی پرونده داشتند از حقوق و امکانات این سازمان استفاده میکنند. از این تعداد ۱۰۰ نفر از اعضای این خانواده دچار بیماری خاص بودند که تلاش کردیم آنها را علاوه بر حمایت سازمان خودمان، زیرمجموعه بیماریهای خاص قرار دهیم تا بتوانند تحت پوشش هزینههای درمان قرار بگیرند.
۷۵ نفر از والدین دچار اعتیاد بودند که البته برای ترک اعتیاد نمیتوان هیچ زور و اجباری به کاربرد. البته مشاور و مددکار مرتب به این کودکان و خانوادههایشان سر میزند تا با همین رفتوآمد خانواده را متقاعد کنند که برای ترک اعتیاد اقدام کنند و در صورت موافقت خانواده با هزینه سازمان بهزیستی به مراکز ترک اعتیاد فرستاده میشوند.
البته در بین این خانوادهها ۹۰ کودک مادر سرپرست بودند که زمینه اشتغال برای مادران فراهمشده است و ۵۰ میلیون تومان وام قرضالحسنه به آنها پرداخت کردیم و آنها را بیمه کردیم.
مسکن خانوادهها و کودکان
**مشکلات اقتصادی این خانوادهها چطور؟ درصدد رفع این مشکلات نیز هستید؟
بله ما همه تلاشمان را میکنیم که کودک به چهارراه برنگردد. در پایان سال مالی ۹۹ ۱۳بیش از یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان مبلغی بود که برای تأمین کمک معیشتی تأمین مسکن برای این عزیزان هزینه شد که حداقل بتوانند در آرامش زیر یک سقف باشند و از دیگر بستههای حمایتی سازمان بهزیستی نیز بهرهمند شوند.
**طرح ساماندهی کودکان از کدام مناطق تهران کلید خورده است؟
مناطقی از شهر تهران که حضور بچه های کار و خیابان در چهارراه های آن پر رنگ تر بود.شروع طرح در مناطق یک، دو، سه، پنج، شش و دوازده کلید خورد.
**بیشتر این کودکان در کدام مناطق سکونت داشتند؟
اینجا پایتخت است و بعد از شناسایی کودکان متوجه شدیم که از خوزستان ،خراسان ، کرمانشاه ، اصفهان و...نیز کودکان به تهران آمده اند، اما طبق برآوردهای کارشناسان ما، طی این مدت ۲۴ کودک اهل البرز، ۴۱ نفر ساکن شمیرانات، ۳۳ نفر ساکن شهرری، ۴ نفر ساکن اسلامشهر، ۴ نفر ساکن شهر قدس، ۱۴ نفر ساکن شهریار و...شناسایی شدند.
دختران کار خیابانی در اقلیت هستند
** تفکیک جنسیتی چطور؟
بیش از ۹۰ درصد این کودکانی که ما شناسایی کردیم پسر هستند. حدود ۸۶۹ نفر پسر و ۵۴ نفر دختر. بیشتر دختران ایرانی بودند؛ کمتر در بین دختران اتباع بود.
**در بین کودکانی که با اسکن عنبیه، احراز هویت شدهاند. چند نفرشان به چهارراهها برگشتند؟
حدود ۱۹ کودک به خیابان برگشتند. اغلب آنهایی که برگشتند از اتباع بودند. هماهنگی لازم با مدیرکل اتباع انجامشده است و اتباعی که مدرک قانونی ندارند برای تصمیمگیری درباره آن ها به استانداری معرفی میشوند.
**در بین آنها چند خانواده رد مرز شدهاند؟
سه خانواده بارأی قاضی دادگاه رد مرز شدند. البته این کودکان بعد از سه بار تذکر به خانوادههایشان، به دادگاه معرفی شدند. متأسفانه نبود نظارت قوی بر مرزها و قاچاق انسان در مرزهای کشور مان این مشکلات بر ما تحمیل میشود و روند ساماندهی را برای ما مشکل میکند.
بهرهکشی از کودکان در کارگاههای زیرزمینی
**با نظارت شدیدی که بر چهارراهها و خیابانها دارید ممکن است که کودکان برای کار وارد ایستگاههای مترو یا به کارگاههای زیرزمینی شوند؟ در این مورد اقدامی صورت گرفته است؟
بله این اتفاق کاملاً مشهود است طی چند ماه گذشته کارشناسان و گروهای تحقیقاتی اعلام کردهاند تعداد کودکان کار در مترو افزایش داشته است. حضور مستقیم در ایستگاههای مترو را در دستور کارداریم.
البته فرهنگسازی و مشاوره بخش اول کار است و همچنین با وزارت کار صحبتهایی شده است و در حال تدوین آئیننامه برای منع کار کودک در کارگاهها هستیم. کورههای آجرپزی، زباله گردی و مراکز تفکیک زباله را نیز رصد کردهایم و با سازمان شهرداری وارد مذاکره شدهایم تا ممنوعیتی برای کار کودک در مراکز تفکیک زباله ایجاد کنند. پیشبینی میشود حدود ۴ هزار کودک زباله گرد و ۲ هزار کودک کار و خیابان در استان تهران وجود دارد.
**در غربالگریهای روانی و جسمی وضعیت کودکان چطور ارزیابیشده است؟
۸۰ درصد این کودکان یک نوع آزار جسمی و روحی را تجربه کردهاند. سوءتغذیه بزرگترین مشکل این کودکان است. بیشتر این کودکان در مراکز اسکان موقت نگهداری میشود این کودکان تحت درمان پزشکی قرار میگیرند و کودکانی که فاقد سرپرست هستند در مراکز دائمی نگهداری میشوند؛ در حال حاضر ۲۸ کودک در مرکز خیریه یاسر نگهداری میشوند همه این کودکان به تحصیل بازگشتهاند دوره توانمندسازی را میگذرانند.
خبرهای خوبتر این گفتوگو
**به نمونههای خاصی از ساماندهی کودکان کار را میتوانید اشارهکنید که این طرح بهسرعت مشکلشان حلشده باشد؟
بله دو نمونه جذاب داریم که یکی اهل اصفهان بود و دیگری اهل کرمانشاه. وقتی این کودکان شناسایی شدند و مددکار با خانوادههایشان تماس گرفت و توانستیم از نزدیک شاهد زندگی این عزیزان باشیم.
متوجه شدیم که این دو خانواده اهل روستا هستند و به دلیل مشکلات اقتصادی ساکن حاشیه تهران شدهاند و همچنان زندگی را بهسختی میگذرانند و مجبور شدهاند کودکانشان، سر چهارراه کار کنند. با حمایت بهزیستی استانها و با وام قرضالحسنه قابلتوجهی که به این عزیزان داده شد تلاش کردیم به روستای خود برگردند و امکاناتی مثل زمین کشاورزی و مرغ داری در اختیارشان قراردادیم تا بتوانند در روستای خود زندگی کنند. شادی این خانوادهها وصفناشدنی بود. وقتی توانستند باعزت به موطن خود برگردند.
متأسفانه ما شرایط گشت زنی را در کل کشور نداریم تا بتوانیم این کودکان را شناسایی کنیم و حتی بهواسطه آنها خانواده را نیز توانمند کنیم شهروندان باید کنار ما باشند.
**بازهم برمیگردیم به سؤال اول چطور میتوان شهروندان را متقاعد کرد که با شما همکاری داشته باشند و کودکان را به اورژانس اجتماعی معرفی کنند؟
همینکه شهروندان بدانند ما قرار است به این کودکان و خانوادههایشان کمک کنیم و از این اقدام مطمئن باشند، بخش زیادی از این مسیر را پیمودهایم. در کشور ما با توجه به آمیزههای دینی یاد گرفتهایم که دست افتادگان را بگیریم و به آنها کمک کنیم چه برسد که این عزیزان کودک هم باشند و حس عاطفی شهروندان را نیز تحت شعاع قرار میدهند، اما اگر منطقی به این موضوع فکر کنیم درک خواهیم کرد که این کودکان کار سر چهارراه، بیشتر از اینکه درآمدزایی داشته باشند، آسیب و لطمههای جسمی و روحی میخورند و هر بار که ما شهروندان به آنها کمکهای نقدی داشته باشیم بیشتر آنها را تشویق میکنیم که سر چهارراهها حاضر شوند.
تکتک ما شاهد هستیم وقتی به کودک ،کمک نقدی میکنیم کودک بازهم با عزمی جزمتر سر چهارراه حاضر میشود و ما این زنجیره را با کمکهایمان نهتنها قطع نمیکنیم بلکه خانوادهها را تشویق میکنیم تا کودکانشان را برای کار به خیابان بفرستند. شهروندان میتوانند با دیدن این کودکان به شماره اورژانس اجتماعی ۱۲۳ زنگ بزنند.