به گزارش مشرق به نقل از روزنامه کیهان، با آغاز دور جدید فعالیتهای پلتفرم «فیلمنت» در شبکه نمایش خانگی و انتقال رسمی آن از مهدی صراف(مالک پیشین) به هولدینگ گلرنگ با نمایندگی علی سرتیپی و محمدرضا صابری (تهیهکننده فیلم محمد ص) یکی از سیاستهایی که در محتوای تولیدات این مؤسسه خودنمایی میکند استفاده از محصولات لسآنجلسی در قالب تبلیغی و ضدتبلیغی است.
عنوان سریال «پوست شیر» برگرفته از ترانهای است که توسط ابراهیم حامدی(ابی) خواننده لسآنجلسی اجرا شده است. جمشید محمودی کارگردان پوست شیر پس از ساخت این سریال اعلام کرد که دلیل
نام گذاری پوست شیر به این اسم، مصاحبهای قدیمی است که باران کوثری، جهانگیر کوثری پدر خود را به موزیک پوست شیر ابی تشبیه میکند و ایده اولیه اسم سریال پوست شیر از مصاحبه کوثری و از روی آهنگ پوست شیر ابی برداشته شده است.
ساترا در مقام نهاد ناظر در مقابل این تخلف سکوت کرد و چون این موضوع در اکران عمومی فیلم رخ داده بود، مسئولان سازمان سینمایی به آن واکنش نشان دادند.در بخشی از محتوای سریال کاراکتر ساحل به خاطراتی با پدرش (نعیم) اشاره میکند که طی سفر به شمال این ترانه را با هم میشنیدهاند. با اینکه محتوای سریال ارتباطی به این نامگذاری ندارد اما خالقان سریال در تیتراژ پایانی آخرین قسمت این مجموعه در فصل سوم از این ترانه استفاده کردند.
آخرین قسمت سریال «پوست شیر» ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ در اکران مردمی این سریال در پردیس سینمایی لوتوس مال نمایش داده شد و وقتی که تیتراژ با ترانه مذکور به پایان رسید به عنوان دستاویزی تبلیغاتی ویدئوهایی از همخوانی مخاطبان با این ترانه در فضای مجازی منتشر شد.
ساترا در مقام نهاد ناظر در مقابل این تخلف سکوت کرد و چون این موضوع در اکران عمومی فیلم رخ داده بود، مسئولان سازمان سینمایی به آن واکنش نشان دادند.
حبیب ایل بیگی معاون نظارت و ارزشیابی وقت سازمان سینمایی طی اظهارنظری گفت: طی جلسهای ضمن بررسی تخلفات سرمایهگذار و تهیهکننده سریال پوست شیر درخصوص پخش موزیک ترانه غیرمجاز و نمایش سریال مغایر با مجوزهای دریافتی، مقرر شد ضمن درج در پرونده عوامل مقصر، در نوع همکاری سازمان سینمایی با مسببین این تخلف تجدیدنظر شود.
او در ادامه اشاره کرد مدیر پردیس سینمایی لوتوس مدیا از مقام خود اخراج شده است. ضمناً به این موضوع هم اشاره شد که تخلفات در دست بررسی است اما با گذشت دو سال از آن ماجرا، نتیجه رسیدگی به تخلف پلتفرم توزیعکننده که ترانه پوست شیر را در انتهای فصل سوم این سریال جاگذاری کرد، هیچگاه اعلام نشد.
اگر این رفتار پلتفرم تخلف بوده قاعدتاً نهادهای ناظر باید گزارشی را به افکار عمومی اعلام میکردند و نتیجه در جراید و رسانههای منتشر میشد.
بند ۱۴ ماده ۷ «آییننامه نظارت بر انتشار و اجرای آثار موسیقایی» مصوب ۱۴۰۰ وزیر فرهنگ، مراجع ذیربط را برای قطعات موسیقیِ تولیدات چندرسانهای، مکلف به اخذ مجوز از دفتر امور موسیقیِ معاونت امور هنری وزارتخانه نموده است. بر این اساس، برای موسیقیِ آثار تصویری، باید مجوز اخذ شود.
همزمان با این اتفاقات در مورد ترانه خواننده لسآنجلسی او به صورت مرتب در کنسرتهایش اعلام میکند که تنها ترانه مورد علاقه او پوست شیر است و این تصاویر حین پخش سریال در فضای مجازی توسط برخی اکانتهای حقالعملکار تبلیغی منتشر میشود.از فروردین ۱۴۰۲ چند ماهی نمیگذرد که سازمان صوت و تصویر فراگیر ساترا به فیلمنامه دیگری از پلتفرم فیلمنت مجوز میدهد. اگر سامانه مجوزهای ساترا به صورت آنلاین دنبال شود، نام برخی سریالهای شبکه نمایش خانگی مشمول اصلاح میشود.
همزمان با این اتفاقات در مورد ترانه خواننده لسآنجلسی او به صورت مرتب در کنسرتهایش اعلام میکند که تنها ترانه مورد علاقه او پوست شیر است و این تصاویر حین پخش سریال در فضای مجازی توسط برخی اکانتهای حقالعملکار تبلیغی منتشر میشود.
فیلمنت که با دستاویز قرار دادن عنوان پوست شیر با یک زمینه تبلیغی چند جانبه مواجه شد، همان امکان بهرهبرداری از نمادهای لسآنجلسی را دوبار تکرار کرد.
در حالیکه سازمان سینمایی وعده برخورد با تخلف نخست را داده بود این پلتفرم مجوز محصول نمایشی دیگری را با عنوان داریوش گرفت و اقلام تبلیغی سریال با ترانههای داریوش اقبالی خواننده در فضای مجازی وایرال شد.
گویی تنبیه وعده شده در مورد پوست شیر به ورطه فراموشی سپرده شده و ساترا به عنوان یک نهاد ناظر نسبت به این مسئله حساسیتی نداشت.
در مورد برخی تخلفات در سایر پلتفرمها ساترا سریعاً بیانیه صادر میکند، اما در مورد اقلام تبلیغی سریال داریوش با صدای خواننده لسآنجلسی هیچ بیانیهای صادر نشد.
حتی علیرغم حاشیههای سریال پوست شیر، در قسمت نخست سریال داریوش، در صدای پس زمینه ترانهای از خواننده زن لسآنجلسی، معصومه ددهبالا با نام مستعار هایده با وضوح آشکاری پخش میشود و در پس زمینه خانه کاراکتر اصلی سریال، عکسهایی از داریوش اقبالی قابل مشاهده است. حتی روی سنگ قبر همسر شخصیت اصلی با عنوان داریوش، ترانه یاور همیشه مؤمن به نگارش درآمده است.
رامین زمانی تهیهکننده کنسرتهای داریوش اقبالی با صدایش در مقام گوینده تیزرهای تبلیغاتی با فیلمنت همکاری دارد و از طرفی پس از برجستهنمایی ابراهیم حامدی با استفاده از ترانه پوست شیر، سریالی با عنوان داریوش و ترانهای از او منتشر میشود و خواننده نیز واکنشی ضد تبلیغی برای بیشتر دیده شدن سریال نشان میدهد که اکانتهای شناخته شده حقالعملکار شبکه نمایش خانگی آن را در فضای مجازی نشر میدهند.زمانی که اقلام تبلیغی این سریال منتشر شد همزمان ویدئویی از اقبالی منتشر شد که به شیوه استفاده از ترانهاش در این سریال معترض است و این ویدئو در ابعادی گسترده و عجیب در فضای مجازی منتشر شد. آیا واکنش تند اقبالی و نحوه پخش گسترده آن را در فضای مجازی داخلی، بخشی از سناریو تبلیغی سریال «داریوش» است؟
پایگاه خبری تحلیلی مشرق در بحبوحه فضای تبلیغی و ضدتبلیغی سریال داریوش، گزارشی را با تیتر «همکاری فیلمنت با تهیهکننده کنسرتهای خواننده لسآنجلسی» منتشر کرد که میتواند احتمالاً از یک پازل هماهنگ گرهگشایی کند.
در اغلب تبلیغاتی که شبکههای ماهوارهای برای کنسرت خوانندگان خارج از ایران و خرید و فروش خانه در ترکیه و دبی پخش میکنند از یک صدای مشترک استفاده میشود. این صدا متعلق به رامین زمانی آهنگساز و تنظیمکننده خوانندههای لسآنجلسی است که کمی با بالا بردن تونالیته صدایش، از طریق گفتار تبلیغاتی کسب درآمد میکند.
در گزارش مشرق با مستندات ویدئویی قابل اعتماد میخوانیم: پلتفرم «فیلمنت» چندی است برای تبلیغات و یافتن مخاطبان بیشتر از صدایی در ابتدای تبلیغات آثار پخش شدهاش استفاده میکند که در شبکههای فارسی زبان کاملاً شناخته شده است.
صدایی که اغلب گوینده تیزرهای تبلیغاتی کنسرتهای خوانندگان لسآنجلسی است. این صدا متعلق به رامین زمانی است، آهنگساز و تنظیمکننده ایرانی که با بسیاری از خوانندگان لسآنجلسی همکاری داشته است.
مشرق در این ارزیابی صدای رامین زمانی روای تبلیغی فیلم «هتل» را منتشر کرد و به سوابق او در همکاری با خوانندههای نظیر بلککتس، کامران و هومن، لیلا فروهر، هنگامه و داریوش اقبالی اشاره میکند.
این موضوع توسط نهادهای نظارتی میتواند دنبال شود چرا این دو خواننده به دستاویز تبلیغاتی پلتفرم فیلمنت تبدیل شدهاند و از نهادهای داخلی مجوز دریافت کردهاند. مجوزی که به پلتفرمهای داخلی اعطا میشود، یک دلیل روشن دارد. این پلتفرمها موظف به تولید آثاری نمایشی منطبق بر فرهنگ بومی داخل کشور هستند.اما بخش قابل توجه گزارش مشرق، بر اساس استناد به صفحه اینستاگرام این آهنگساز و درج ویدئو او به همکاری با داریوش اقبالی در مقام تهیهکنندههای کنسرتش اشاره میکند.
کنار قرار دادن این دادهها میتواند زمینه شکلگیری حدسی ناخواسته را افزایش دهد. رامین زمانی تهیهکننده کنسرتهای داریوش اقبالی با صدایش در مقام گوینده تیزرهای تبلیغاتی با فیلمنت همکاری دارد و از طرفی پس از برجستهنمایی ابراهیم حامدی با استفاده از ترانه پوست شیر، سریالی با عنوان داریوش و ترانهای از او منتشر میشود و خواننده نیز واکنشی ضد تبلیغی برای بیشتر دیده شدن سریال نشان میدهد که اکانتهای شناخته شده حقالعملکار شبکه نمایش خانگی آن را در فضای مجازی نشر میدهند.
آیا سرتیپی از مصونیت خاصی برخوردار است؟
ضمن اینکه نباید این نکته را نادیده گرفت که با سازندگان پوست شیر به دلیل استفاده از ترانه در تیتراژ پایانی سریال برخوردی صورت نگرفت و پلتفرم فیلمنت پس از برجستهسازی از حامدی، به سراغ آیکون سازی از اقبالی رفت و هیچ اهرم بازدارنده نظارتی مانع این روندهای تبلیغی فیلمنت نشد.
انفعال نهادهای نظارتی در قبال این پلتفرم آشکار است اما زمانی با حساسیت بیشتری میتوان این موضوع را بررسی کرد که در انتهای قسمت هفتم سریال «داریوش»، بریدهای از حرکات موزون کاراکتر ساقی با بازی سحر دولتشاهی و پخش ترانهای از فتانه ملکزاده خواننده لسآنجلسی نمایش داده میشود. به فاصله کمتر از یک هفته اخباری منتشر میشود که بازیگر به مراجع ذیصلاح فراخوانده شده است. نشر این خبر نشان میدهد که نهایت برخورد محدود به بازیگر شده و قصور سرتیپی به عنوان مدیر این پلتفرم نادیده گرفته شده است. آیا سرتیپی از مصونیت خاصی برخوردار است؟
آیا مدیرعامل فیلمنت و فیلمیران دارای مصونیت خاصی است؟
نوروز ۱۳۹۸ فیلم رحمان ۱۴۰۰ به تهیهکنندگی علی سرتیپی روانه پرده سینما شد و براساس روایت بسیاری از خبرگزاریهای معتبر، تهیهکننده دو نسخه از فیلم خود تهیه و راهی اکران عمومی کرد. نسخهای با اصلاحیههای وزارت ارشاد و نسخهای بدون ممیزی.(روایت خبرگزاریها)در پردیسهای سینمایی نسخه اصلاح نشده «رحمان ۱۴۰۰» نمایش داده شد و در سالنهای حوزه هنری و سایر سالنهای دولتی نسخه سانسور شده در حال اکران بود.
قبل از نمایش فیلم سازمان سینمایی از تهیهکننده فیلم خواهش میکند که بخشی از صحنههای ساختارشکن فیلم را حذف کند. سرتیپی نسخهای را تعدیل کرده و به مؤسسه بهمن سبز(موسسهای که مدیریت سینماهای حوزه هنری را برعهده دارد) واگذار میکند اما این فیلم در سینماهای خصوصی بدون حذفیات مورد نظر سازمان سینمایی نمایش داده میشود. از جمله حذفیاتی که اعمال نشد یکی پلان بسته رقص شخصیت زن فیلم و دیگری نمایش اندام نامناسب همان شخصیت بود.
اغلب رسانهها نقدهای بسیار تندی را درباره فیلم منتشر کردند اما آب آب از تکان نخورد و نشر گسترده این تخلف در اکران عمومی فیلم، رحمان ۱۴۰۰ از پرده سینماها پایین آمد.
علی سرتیپی بابت تخلف آشکاری که مرتکب شد و فیلمی با محتوایی اروتیک و ممیزی نشده را روانه پرده سینما کرد هیچ تذکری دریافت نکرد و چون پخش فیلم را فیلمیران کمپانی خودش برعهده داشت، مشمول هیچ تذکر و یا حتی جریمهای نشد.
بیشک گلرنگ پس از انقلاب اسلامی گلرنگ شد و پیوستهای اقتصادی آن گسترش یافت. میتوان این انتظار را داشت که خدمات فرهنگی گلرنگ در قالب پلتفرم فیلمنت مانند همه محصولات آرایشی و بهداشتیاش کاملاً ایرانی و استاندارد باشد. اما تولیدات فعلی این پلتفرم به مثابه ارائه اسید خالص در بطریهای موارد شوینده و آرایشی است. در مورد استفاده از تخلف این پلتفرم در استفاده از ترانههای دو خواننده لسآنجلسی به چند نکته میتوان اشاره کرد. دو خواننده مذکور قبل از انقلاب تنها نقطه عطف فعالیتهایشان حضور در کابارههای تهران بود و پس از انقلاب آثارشان در لسآنجلس، مورد اقبال نبود تا اینکه این دو در اواخر دهه شصت اقدام به همخوانی ترانهای با عنوان «نون و پنیر سبزی» کردند. متنی که توسط ترانهسرایش شهیار قنبری در سال ۱۹۸۵ تهیه شد، اما پس از یک رخداد تلخ در تاریخ انقلاب اسلامی در اواخر دهه شصت، ساخت این اثر هتاکانه به قصد وهن بزرگان انقلاب و مبانی شیعی با پشتیبانی بهزاد مسرور در دستور تولید قرار گرفت.
گردانندگان پلتفرم فیلمنت آیا ترانه هتاکانه «نون و پنیر سبزی» را نشیدهاند؟ آیا رفتارهای سیاسی این خواننده شبه سیاسی را شاهد نبودهاند؟ آیا این دو با تولید آثاری هنجارشکن مقاصد سیاسی ساختارشکنانهای را دنبال نمیکردند؟
این موضوع توسط نهادهای نظارتی میتواند دنبال شود چرا این دو خواننده به دستاویز تبلیغاتی پلتفرم فیلمنت تبدیل شدهاند و از نهادهای داخلی مجوز دریافت کردهاند. مجوزی که به پلتفرمهای داخلی اعطا میشود، یک دلیل روشن دارد. این پلتفرمها موظف به تولید آثاری نمایشی منطبق بر فرهنگ بومی داخل کشور هستند.
نکته مهمی که مدیران هولدینگ گلرنگ باید به آن توجه کنند این است؛ آیا آقایان سرتیپی و صابری مدیران این پلتفرم، با این همه هنجارشکنی، صلاحیت ادامه مدیریت در این بستر بومی را دارند؟
بیشک گلرنگ پس از انقلاب اسلامی گلرنگ شد و پیوستهای اقتصادی آن گسترش یافت. میتوان این انتظار را داشت که خدمات فرهنگی گلرنگ در قالب پلتفرم فیلمنت مانند همه محصولات آرایشی و بهداشتیاش کاملاً ایرانی و استاندارد باشد.
مدیران منصوب شده فعلی در فیلمنت به جای تولید کالای فرهنگی مناسب، کالایی مغایر با فرهنگ عمومی و رایج کشور تولید میکنند.
فیلمنت بستر تبلیغی گلرنگ است و محصولات آن برای شهروندان نباید هیچ خطرفرهنگی به همراه داشته باشد. اما تولیدات فعلی این پلتفرم به مثابه ارائه اسید خالص در بطریهای موارد شوینده و آرایشی است.
امید میرود که مدیران این هولدینگ در روند بستر تبلیغاتی فیلمنت یک اصلاح مدیریتی فرهنگی غیرتجاری را مبتنی بر فرهنگ عمومی حاکم کنند.