سرویس فرهنگ و هنر مشرق-با شعلهور شدن آتش آشوبهای اخیر «فیلمنت» با انتشار پستی در صفحه توییترش در اسم رمز کردن «مهسا امینی » در اقدام مشابهی همراه با سایر رقبای استارتآپی، از قافله بازی آشوبطلبانه ماههای اخیر بازنماند.
این اقدام فیلمنت با اعتراض تنی چند از فعالان فرهنگی مواجه شد. برخی تصور میکردند که مدیریت این سامانه عرضه محصولات مدیایی را همچنان محمد صراف برعهده دارد.
فعالان رسانهای از «صراف» همکار و همراه همیشگی منصور ضابطیان ،تهیه کننده برنامه جنجالی «دیروز، امروز، فردا» و «رادیو هفت» انتظار نداشتند که در کشاکش آشوبها در اسم رمز کردن مرحومه امینی مشارکت داشته باشد. این توییت هیچ نسبتی با کارنامه تهیه کننده مذکور نداشت.
فیلمنت چگونه تاسیس شد؟
همزمان با راهاندازی «فیلیمو» و «نماوا» صراف به واسطه پشتوانه سیاسی برنامه جنجالی «دیروز، امروز، فردا» برای اینکه از این قافله جا نماند تصمیم گرفت که وارد کارزار تاسیس و مدیریت یک پلتفرم مستقل شود.
اما به دلیل فقدان خلاقیت در مدیریت پس از چندی مجبور شد این سامانه را واگذار کند. زمانی که صفحه رسمی «فیلمنت» توییتی را با هشتگ مرحومه امینی منتشر کرد، او دیگر مدیریت این سامانه را برعهده نداشت.
بررسیها نشان میدهد که تقریبا نزدیک به بیش از یک سال است که این سرویس استریم به ترکیب معروف «گلرنگ- سرتیپی» واگذار شده است.
شنیدهها حاکی از آن است که در حال حاضر ۸۰ درصد سهام «فیلمنت» متعلق به هولدینگ گلرنگ و ۲۰ درصد آن متعلق به «علی سرتیپی» است. همکاری مشارکتی زوج «گلرنگ- سرتیپی» از سالها قبل آغاز شد و اداره مجموعه سینمایی پردیس کوروش تبدیل به نقطه اتصال همیشگی این زوج تبدیل شد.
گزارشی درباره علی سرتپیی را اینجا بخوانید:
تلاش برای مومیایی کردن علی سرتیپی با سمفا
امپراطوری «گلرنگ -سرتیپی» چگونه «فیلمنت» را فتح کرد؟
سرتیپی در نیمه دهه هشتاد با حکم امیرحسین علمالهدی از مدیران وقت ارشاد، کمپانی چند شراکتی فیلمیران را با مشارکت خودش، محمدرضا تختکشیان، رسول صدرعاملی، غلامرضا موسوی تاسیس کرد و به سلطان تاج و تختدار سینمای ایران در حوزه پخش داخلی تبدیل شد.
طی سالهای اخیر او موفق شد مالکیت بسیاری از مجموعههای سینمایی و سینماهای تک سالنه را در کارنامه سینماداریاش ثبت و چندین پردیس سینمایی را به صورت مشارکتی تاسیس کند.
اما از ابتدای دهه نود او با شرکتهای فرهنگی گلرنگ اقدام به همکاری نمود و با تاسیس پردیس سینمایی کوروش عملا موازنه پخش سینمایی به سوی سرتیپی،شرکا و رفقا چرخید.
گلرنگ چگونه وارد بازی سرتیپی شد؟
گلرنگ در هیچ عرصه اقتصادی نیست که فعالیت و تاثیر مستقیم بر ساختار اقتصادی کشور نداشته باشد. برندهای آرایشی - بهداشتی این مجموعه کوچکترین جزء از این هولدینگ بسیار عظیم است.
این کمپانی بزرگ، یک تصمیمساز اصلی و مهم در عرصه اقتصاد کشور است. کافیست که یکبار شرکتهای وابسته به مجموعه گلرنگ را بررسی کنیم. زیرمجموعههای این کمپانی بزرگ در جزئیات الگوی مصرف اعم از خوراک، پوشاک، لوازم بهداشتی، مسکن و... ایرانیان تاثیر غیرقابل تصوری دارد.
مشارکت در تولید و پخش صنعت غذایی، بهداشتی، فروشگاه های زنجیره ای کوروش، فروشگاههای زنجیرهای مدرن فامیلی، سایهبان امن آریان (خدمات بیمه)، ویرا سیستم پویا(در حوزه آیتی) پدیده پایدار صنعت ساختمان (فعالیت در حوزه ساخت و ساز) دام و طیور کوروش، دالین مهر(تولید و پخش قهوه)نمونههای کوچکی از شرکتهای این مجموعه هستند که نشان میدهد این هولدینگ در هر تجارت پرسودی دستی بر آتش دارد.
حوزه فرهنگ چگونه به گلرنگ مزه کرد؟
حوزه فرهنگ علی الخصوص سینما و تولید و توزیع آثار نمایشی چند سالی است که به یکی از علاقهمندیهای جدی این کمپانی تبدیل شده است.
نخستین گام جدی گلرنگ برای ورود در عرصه فرهنگ به مشارکت در توزیع آثار نمایشی شبکه نمایش خانگی در سال ۱۳۸۸ بازمیگردد. زمانی که روابط مدیران ارشد سازمان صدا و سیما به دلایل نامعلومی با برادران آقاگلیان (تهیهکنندگان قهوه تلخ) تیره و تار شد، و تلویزیون حاضر به پخش سریال قهوه تلخ نشد، تهیهکنندگان این سریال تصمیم گرفتند آن را در شبکه نمایش خانگی توزیع کنند. پخش این مجموعه در شبکه نمایش خانگی به صورت لوح فشرده (DVD) آنهم در سراسر کشور کاری غیرممکن به نظر میرسید.
شرایط توزیع سریال در آن سالها با امروز بسیار متفاوت بود و سریالها استریم یا ارائه مجازی نمیشدند و تنها راه عرضه به صورت لوح فشرده بود.موفقیت تجاری قهوه تلخ و هر سریال دیگری در شبکه نمایش خانگی در آن سالها وابسته به شیوه توزیع آن بود.
گلرنگ که شرکتهای توزیع بسیار گستردهای در سراسر کشور دارد و حتی محصولاتش را به صورت روزانه به جزایر جنوبی کشور هم ارسال میکند، وارد کارزار توزیع سریال قهوه تلخ شد و شرکت پخش الوند از پخش سریال مدیری کنار گذاشته شد.
گلرنگ نخستین قسمت این سریال را توزیع کرد. شنیدهها حاکی از آن است که قسمت اول سریال قهوه تلخ به فروشی بیش از چهار و نیم میلیارد تومان در مهرماه ۱۳۸۹ دست یافت. پس از این توفیق تجاری ، هولدینگ گلرنگ وارد همکاری دوجانبه با مهران مدیری شد. مدیری تا قبل از همکاری با ناصرقدیرکاشانی (مدیر عامل اول مارکت) سالهای متمادی فعالیتهایش را با این هولدینگ در شبکه نمایش خانگی ادامه داد.
غول اقتصادی وارد صنعت تولید و توزیع فیلم و سریال میشود؟
گلرنگ در حوزه صنایع بهداشتی به تدریج سایر بِرندهای رقیبش را به حاشیه راند. این هولدینگ وقتی وارد حوزه اقتصادی خاصی میشود، فعالیت رقبا را تحتالشعاع قرار میدهد. به عنوان مثال با تاسیس پردیس سینمایی کوروش، این مجموعه فعالیت سایر پردیسهای سینمایی را تحت تاثیر قرار داد و به پشتوانه تسلط سرتیپی در حوزه پخش فیلمسینمایی به بیرقیبترین پردیس سینمایی کشور تبدیل شد. تولیدات این رسانه از بهترین زمینههای تبلیغاتی بهره میبرد.
در همکاری مشترک با مهران مدیری در مجموعه ویلای من، دست کم تبلیغات شهری گسترده گلرنگ به این تولید خاص اختصاص یافت و نسبت به قهوه تلخ آمار برگزاری قرعهکشی بیشتر برای اهدای جوایز رکورد سریال قبلی مدیری را پشت سر گذاشت.
این هولدینگ پس از توزیع موفق قهوه تلخ مؤسسه فرهنگی «گلرنگ رسانه» را در سال ۱۳۹۱ به عنوان موسسه تولید فیلم و سریال در شبکه نمایش خانگی تاسیس کرد.
گلرنگ در عرضه مایحتاج اصلی ایرانیان آب، نان، خودرو، مواد شوینده، محصولات غذایی، بیمه، تجهیزات رایانهای، و ... ، بازیگر اقتصادی مهمی محسوب میشود و حالا قصد دارد در حوزه فرهنگی و تولیدات نمایشی سهم بسزایی داشته باشد. اما مقاصد این بنگاه اقتصادی برای ورود و ساختن تولیدات پرهزینه همچنان مشخص نیست. مهمترین ابهام در همکاری گلرنگ و سرتیپی، بازگشت سرمایه و سودآوری است.
گسترش فعالیتهای گلرنگ و بردار فعالیتهای این مجموعه اقتصادی نشان میدهد، سوددهی از اهداف اولیه و مهم این هولدینگ است. سینمای ایران طی سالهای اخیر صنعت سودآوری نبوده و بنا بر گزارشهای رسمی در شرایط طبیعی اکران سینمایی، تنها ۵ فیلم در طول سال به سوددهی خواهند رسید.
سودآوری در تولید زمانی مصداق پیدا میکند که مخاطب اثر تولید شده، مخاطبی بیش از ۳ میلیون داشته باشد. آنطور که شنیده میشود علی رغم تلاش «فیلمنت» میزان مخاطب فعالی که هزینه ماهیانه آبونمان این سامانه را پرداخت میکند، آماری تقریبا بین ۴۰۰ الی ۵۰۰ هزار نفر است. در حالیکه این پلتفرم بیوقفه سریال ایرانی تولید و توزیع میکند و طبیعی است که بازگشت مالی این آثار با شائبههایی همراه است.
تیمبندی و انتقال سهام، رقابت داغ فیلیمو و فیلمنت !
در روند انتقال سهام فیلمنت یک ابهام وجود دارد. گلرنگ هر برنامه اقتصادی یا فرهنگی را آشکارا در وب سایت خود اعلام میکند، اما مشارکت در سامانه فیلمنت را به صورت رسمی و عمومی اعلام نکرد. از سوی دیگر سرتیپی به عنوان مدیر این هولدینگ میتوانست VOD مستقل «گلرنگ رسانه» را با اخذ مجوز از ساترا تاسیس کند.
برای کمپانی همچون گلرنگ که دستی در همه حوزهها دارد، فعال کردن پلتفرم گلرنگ رسانه کار بسیار سهل و آسانی بود اما این هولدینگ ترجیح داد سهام کمپانی «فیلمنت» را خریداری کند.
چهرههای مهم فیلمنت چه کسانی هستند؟
شنیدهها حاکی از آن است که سید ناصر موسوی جزایری، مجتبیخباز (سینمادار در شیراز)، علی اسدزاده (تهیهکننده، پخش کننده و شریک سابق محمد امامی در موسسه تصویر گستر پاسارگاد) وزرای درباری هستند که تاج آن را سرتیپی یدک میکشد. شنیدهها دیگری حاکی از آن است که احتمالا یک فعال اقتصادی دیگر در حوزه نفت و پتروشیمی، این پلتفرم را همراهی میکند. همراهی این فعال اقتصادی با فیلیمو به تولید آثاری همچون جزیره منتهی شده است.
بر اساس اخبار و اسناد موجود، موسوی جزایری دوست آقای حسین انتظامی در پروژه «ایران تیکت»، شرکتی را تاسیس کردهاست که طرف قرارداد سازمان های شهری هم هستند و همراه با شرکتهای زنجیرهای، تبلیغات میدانی فیلمنت را در سطح گستردهای انجام میدهد. در بین اسناد رسمی شرکتهای متعلق به موسوی جزایری، نام رضا صیادی نیز به عنوان مدیرعامل وجود دارد.
چرا محتوا و سیاستهای فیلمنت دچار تناقض است؟
هولدینگ گلرنگ قصد ندارد پروژه فیلمنت را همچون شرکت گلرنگ رسانه نیمهکاره رها کند. سال گذشته رصد خبرنگار مشرق نشان میدهد بیش از ۴۰ تدوینگر همزمان مشغول صداگذاری و صدابرداری فیلمهای آرشیوی فیلمنت بودهاند.
وقتی کمپانی فیلمنت میپذیرد برای فیلم «دنیای آب» محصول ۱۹۹۵ ، که بیش از ۸۰ درصد فیلم نیاز به روتوسکوپی همراه با دوبله اختصاصی هزینهای سنگین صرف کند تا این فیلم را در آرشیو خود داشته باشد، تنها از این عمل میتوان یک نتیجه گرفت که فعالیتهای این سامانه در آینده گستردهتر از فیلیمو و نماوا خواهد بود.
آیا پخش زنده فوتبال از ماموریتهای اصلی فیلمنت است؟
فوتبال و دسترسی به این حوزه یکی از علاقهمندیهای هولدینگ گلرنگ و زیرمجموعه پلتفرم فیلمنت است. پیش از این گزارشی در مشرق منتشر شد که به جزئیات برنامه یازده و حمایت ویژه این برنامه گفتوگو محور از یکی از سرکردههای آشوبها، علی کریمی میپرداخت. کریمی از اعضای کادر تبلیغاتی هولدینگ گلرنگ است و اگر همکاریهای گلرنگ و علی کریمی ادامه پیدا نمیکرد، شاید این حس خودرهبرپنداری این بازیکن در آشوبهای اخیر تقویت نمیشد.
نکته جالب این برنامه این است که بخشی از برنامه ۱۱ که مفصل در گزارش مشرق بدان اشاره شد رسما چند مدیر فوتبالی کشور که سابقه نظامی در کارنامه داشتند را هدف حملات خود قرار داد.
اما چندی بعد عکسهای عقد قرارداد سامانه فیلمنت با مصطفی آجرلو منتشر شد. در این عکسها علی سرتیپی مشغول عقد قرارداد با مدیرعامل باشگاه استقلال است و با توجه به سختگیریهای فیفا و عدم ملاحظات سیما، احتمالا به زودی پخش زنده مسابقات باشگاههای پرطرفدار در انحصار پلتفرمها خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
حمایت ویژه «فیلم نت» برای برندسازی از یک یاغی/ علی کریمی چگونه از مستطیل سبز به لیدری آشوبهای ۱۴۰۱ رسید؟ +عکس
پروژههای ورزشی که رنگ معارضانه گرفت
در گزارشی تفصیلی درباره برنامه ۱۱ ، به پروژه نانوشتهای در محتوای تولیدات شبکهنمایش خانگی اشاره داشت که تاثیر قابل توجهی در آشوبهای اخیر دارد. پروژه حمایت از علیکریمی با برنامه«یازده» در مجموعه فیلمنت، کمپانی زیرمجموعه گلرنگ حمایت شد و این حمایت در مجموعه ای به نام ورزش مدیا ادامه پیدا کرد.
یکی از صفحاتی که در فضای مجازی قبل از آغاز جام جهانی در میان کارشناسان و اصحاب رسانه به تزریق سم دوقطبی در میان بازیکنان تیمملی مشهور شد، صفحه «ورزش مدیا» است.
در بحبوحه همین التهابات و اقدامات ضدامنیتی مجموعه ورزش مدیا بود که سید حسام الدین حسینی مدیرکل ارتباطات و رسانه حوزه هنری در یک پست اینستاگرامی مدعی می شود که مجموعه ورزش مدیا نیز متعلق به علی سرتیپی و گلرنگ رسانه است.
در آشوبهای اخیر شبیه سازی آشوب زنانه اخیر و شعار زن، زندگی آزادی را باید در ساختاری استعاری در سریال شبکه مخفی زنان جستجو کرد. عادی سازی تقابل سخت با پلیس و نیروهای حافظ امنیت در سریال قورباغه وضوح پیدا میکند. رهبری و سازماندهی شیوه اعتراض منجر به اغتشاش در سریال «خسوف» (برادران اسعدیان – میری) دارای وجوهی استعاری است.
اما مهمترین وجه آشوبهای اخیر پروژه رهبری سازی است که زمینهاش را میتوان در تولیدات شبکه نمایش خانگی جستجو کرد و حمایت ویژه در سلبریتیها جستجو کرد. قطعا پشتوانه مالی که از طریق گلرنگ - فیلمنت به بدنه جریان اصلی سلبریتیها تزریق خواهد شد، پشتگرمیهای آنان را برای تشدید دوقطبی در جامعه بیشتر خواهد کرد.
تصویر - نمایی از برنامه ۱۱ که به محبوبیت علی کریمی میان شهروندان افغان میپردازد/ فیلم -افتتاحیه لوازم آرایشی بهداشتی کریمی در زیرمجموعه گلرنگ
علی کریمی با حمایت مجموعه «گلرنگ- فیلمنت» و حامیان مالی آن زمینه تغییر جایگاه اجتماعیاش از یک فوتبالیست معترض ورزشی، به یک یاغی سیاسی را فراهم کرد.
گلرنگ یکی از اسپانسرهای این بازیکن بود و محصولی با پوشش او تولید کرد. بعدها پروژه حمایت از او در قالب برنامه «یازده» در سامانه فیلمنت دنبال شد.
تزریق سرمایه کلان در قالب پروژههای بزرگ برای ساختن سریال و رشد این پلتفرم موازنه تولید را تغییر خواهد داد و مهمترین پیامد منفی آن افزایش هزینه های تولید و دستمزدهای نجومی بازیگران است. انتفاع مالی سلبریتیها بصورت بدون ضابطه (همانند آنچه در مورد سلبریتی های فوتبال رخ داد) زمینه بروز ناهنجاری در میان این قشر را تشدید میکند و حالا باید منتظر تغییر رویه بازیگران سینما به سبک و سیاق کریمی باشیم. اگر این حمایتهای گسترده گلرنگ از کریمی نبود، شاید او هیچگاه این رویه معارضانهاش را دنبال نمیکرد. اولین صندلی و تریبون معارض را این برنامه در اختیار او قرار داد.
ادامه دارد...