به گزارش مشرق،برخلاف اظهارنظر این روزهای رئیسجمهور که خطاب به مردم میگوید «اگر پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکنیم، وارد موج پنجم کرونا میشویم» کشور عملا وارد این خیز شده است و هماکنون حدود ۱۰۰ شهر کشور در وضعیت قرمز و حدود ۲۰۰ شهر هم در وضعیت نارنجی قرار دارند. حالا و پس از تحمل چهار موج شدید، کاسه صبر بسیاری از مردم و صاحبان مشاغل، لبریز شده است. دولت بهجای واکسیناسیون همگانی، همچنان مردم را امر و نهی کرده و خود حاضر نیست پس از ۱۶ماه، قدمی اجرایی در مسیر کاهش تبعات این ویروس ناشناخته بردارد. کمتر از یک درصد مردم، دوز دوم واکسن را دریافت کردهاند و این یعنی آنکه مصونیت خاصی متوجه جامعه نشده و همچنان باید مانند شیوههای قبلی، به محض وقوع یک موج جدید، تمامی کسبوکارها را تعطیل و مردم را به خانهنشینی بدون هیچگونه پرداختی دعوت کرد.
طبیعتا مانند چهار موج دیگر شیوع کرونا، نخستین اماکنی که وزارت ارشاد سریعا نسبت به تعطیلی آنها اطلاعیه صادر میکند، سالنهای سینما و تئاتر است. درمورد موج پنجم که هماکنون کشور را فرا گرفته، اگرچه هنوز اطلاعیهای از جانب ارشاد صادر نشده اما برخی مدیران حوزه سینما و تئاتر به پیشواز این اتفاق رفتهاند و درحالی که هنوز دقایقی از رنگبندی جدید کرونایی در کشور نگذشته بود، با مصاحبههایی اعلام کردند تابع نظر ستاد ملی کرونا بوده و سینماها و سالنهای تئاتر باید مانند موجهای قبلی تعطیل شوند. البته که این شیوه حمایتی سینماها و سالنهای تئاتری، جدید نیست و طی ۱۶ ماه اخیر، بارها شمایل مختلفی از آن را از مدیران ردههای مختلف دیده و شنیدهایم. این گفتهها سبب میشود برای چندمینبار متوجه شویم سینما و تئاتر تنها روی کاغذ، متولیانی دارد اما در عمل، نه ابتکار عمل خاصی را دیدهایم و نه حمایتی را که هنرمندان و سینماداران بپذیرند فلان مدیر، قدمی در مسیر تسهیل امور و مشکلات خاص این دوران برای آنها برداشته است. سینما و تئاتر همچنان قربانی بیمسئولیتهایی است که اجازه نمیدهند سینما در ایران مانند کشورهای بزرگ و صنعتی، مسیر طبیعی خود را پیموده و مخاطب خود را پوشش دهد.
آیا سینما هماکنون تعطیل است؟
تا لحظه تنظیم این گزارش (بعدازظهر شنبه) خبری مبنیبر تعطیلی قطعی سینماها منتشر نشده است. تمام تهدیدها همان اظهارنظرهای برخی مدیران سینمایی و تئاتری است که گفتهاند تابع نظرات ستاد ملی کرونا بودهاند و هرچه آنها اعلام کنند، سینماداران و صاحبان سالنهای تئاتری انجام میدهند. درگاههای فروش بلیت نیز تا این لحظه، پروسه فروش را به شکلی نرمال ادامه داده و علاوه بر امروز و فردا، درگاههای فروش بلیت را تا روز پایانی هفته باز گذاشته و مخاطبان میتوانند نسبت به رزرو بلیت تا روز جمعه اقدام کنند.
البته که همچنان نمیتوان نظری قطعی درباره آینده سینماها ارائه داد. اگر به یاد داشته باشید، در موج قبلی نیز وضعیت به همین منوال بود به این ترتیب که وضعیت قرمز کلانشهرها از ۱۵ فروردین آغاز شد و سینماها تا ۱۶ فروردین هم باز بودند و از روز هفدهم بود که تقریبا تمامی سینماهای کشور تعطیل شدند. در آن زمان نیز بیموامیدهایی وجود داشت که مشخص نمیکرد وضعیت قطعی سینماها به چه ترتیبی خواهد بود. عدهای با بیان اینکه فیلمهای نوروزی تازه به اکران درآمدهاند، از باز بودن سینماها حتی در روزهای قرمز خبر دادند و عدهای دیگر نیز با قطعیت اعلام کردهاند سینماها تعطیل خواهند شد. وضعیتی دقیقا مشابه امروز که کسی نمیتواند اوضاع سینما را برای روزهای آتی حدس بزند.
در صحبتی که با برخی سینماگران داشتیم، آنها نیز نتوانستند با قطعیت اعلام کنند سینماها باز میمانند یا تعطیل میشوند. بهعنوان مثال مرتضی شایسته در صحبت با «فرهیختگان» اعلام کرد که: «سینماها باز هستند» و وقتی با این پرسش ما مواجه شد که آیا ممکن است سینما در طول موج پنجم کرونا نیز باز باشد، به این پاسخ بسنده کرد که: «تا هر زمان که اجازه بدهند، سینماها باز میمانند.»
علی سرتیپی؛ تهیهکننده و پخشکننده که علاوهبر مدیریت بزرگترین پردیس سینمایی کشور، عهدهدار امور چند پردیس دیگر نیز است، به «فرهیختگان» اعلام کرد: «سینماها فعلا باز است و امیدواریم این روند برای روزها و هفتههای آتی نیز ادامه داشته باشد.»
بنابراین در چنین شرایطی، حتی خود سینماگران، مدیران و سینماداران نیز نمیدانند چه آیندهای برای سینماهای کشور در انتظار است. هرچند بوی خوشایندی به مشام نمیرسد و همه منتظر هستند که وزارت ارشاد مانند دورههای قبلی، اطلاعیه تعطیلی را صادر کند. البته که باید به این نکته نیز اشاره کرد که هنوز تمام استانهای کشور درگیر پیک پنجم کرونا نشدهاند و شاید یکی از دلایلی که ارشاد هنوز اطلاعیه عمومی صادر نکرده، زرد و نارنجی بودن برخی استانهای کشور است. شاید اگر مانند دورههای قبلی، پیک کرونا، همهگیر باشد و استانهای بیشتری از کشور را فرا گیرد، این اطلاعیه صادر شده و لازمالاجرا نیز باشد. در این خلأ عدمآگاهی و به فرض باز بودن سینماهای تهران تا چند روز آینده، حداقل باید تا زمان شیوع بیشتر موج پنجم منتظر بمانیم تا آن موقع بتوانیم محکمتر راجع به این اتفاق صحبت کنیم که فعالیت سینماها از این به بعد، حتی در روزگار قرمز کرونایی آزاد است یا خیر.
آیا مدیران سینمایی میتوانند پادرمیانی کنند؟
مخاطبان سینما به خوبی به یاد دارند که تا همین چند ماه پیش، سینماها در رده سوم مشاغل حضور داشت و با نارنجی شدن شهرها، باید تعطیل میشد. این تصمیم بیپشتوانه، با پادرمیانی وزیر ارشاد و برخی مدیران ردهبالای سینما تا حدودی مرتفع شده و به این ترتیب با انتقال سینماها به مشاغل رده دوم، قرار شد سینماها تنها در وضعیت قرمز تعطیل شوند.
بنابراین پادرمیانی مدیران میتواند تاحدودی به آگاهی بیشتر ستاد ملی کرونا منجر شود. آن عزیزانی که در ستاد ملی کرونا حضور دارند، احتمالا سینما را بهمثابه یک «سرگرمی» در نظر گرفتهاند که باور دارند این سرگرمی در شرایط کنونی، چندان به کار مردم نمیآید. همچنانکه آجیلفروشیها را در زمره مشاغل ردیف اول به حساب آوردند که حتی در روزهای قرمز کرونایی نیز میتوانند فعالیت داشته باشند، سینما را نه به چشم یک شغل و صنعت، بلکه به چشم سرگرمی دیدهاند که نباید در دوران کرونا فعالیت داشته باشد. همین تفکر سبب شد سینما تنها شغل و رستهای باشد که در دوران کرونا، متحمل بیشترین میزان خسارت و لطمه شده است.
حالا اما امیدواریهایی زنده شده مبنیبر اینکه سینماها حتی در روزهای کرونایی نیز تعطیل نمیشود. البته که این گزاره، تنها در اندازههای یک گمانه مطرح است و تاکنون متوجه هیچ پشتوانه رسمی نبوده است. قطعا اگر رایزنیهای مدیریتی، زمینه را برای فعالیت همیشه سینماها فراهم میآورد، این مهم مانند انتقال سینماها به درجه دوم اصناف، رسانهای شده و به اطلاع مردم میرسید. مگر آنکه طی تصمیمی حاکمیتی یا صلاحدید ستاد ملی کرونا، وضعیت سینماها در روزهای قرمز کرونایی، مانند روزهای عادی بوده و مشمول تعطیلی نخواهد بود.
در همین رابطه، سعید خانی که این روزها، کمدی پراقبال «دینامیت» را در مقام پخشکننده روی پرده دارد، به «فرهیختگان» گفت: «سینماها هماکنون تعطیل نیست اما این احتمال وجود دارد که با وخیم شدن بیشتر شرایط، سینماها مانند موجهای قبلی تعطیل شده و درهایش بسته شود.»
وی در مواجهه با این پرسش که میشد حدس زد که کشور بهزودی پیک جدید را تجربه خواهد کرد، پس چرا راضی به نمایش فیلم خود شدید نیز گفت: «بله، میشد حدس زد که بهزودی یک اپیدمی گسترده را تجربه کنیم اما به یاد داشته باشید ایران فقط تهران نیست و اگرچه در شرایط کنونی، پایتخت قرمز است اما بسیاری از شهرها و کلانشهرهای ما هنوز وضعیت نارنجی و زرد دارند و مردم آن شهرها میتوانند به سینما بروند و فیلم را ببینند. ما با علم به این موضوع نسبت به نمایش فیلم اقدام کردیم.»
خانی در ادامه به دلیل دیگر تیم «دینامیت» برای اکران در این شرایط اشاره کرد و گفت: «ما این فیلم را برای سینماداران و بچههای سینما اکران کردیم؛ چراکه آنها طی ۱۶ ماه اخیر، از کمترین حمایتهای دولتی نیز برخوردار نبودند و الان هم تمام هموغم ما هستند. وقتی هم که از اکران صرفنظر کردیم، همین سینماداران به ذهن ما خطور کردند و درنتیجه تصمیم گرفتیم تا فیلم را برای کمک به این قشر نیز که شده، نمایش دهیم.»
این پخشکننده در پاسخ به این پرسش که موضوع دریافت ضمانت از ارشاد، شامل باز بودن سینماها در وضعیت قرمز نیز بوده یا خیر،گفت: «ما با انجمن سینماداران توافقی انجام دادیم و آنها نیز اعلام کردند تمام تلاش خود را میکنند تا تنها آن مبلغ مورد اشاره (۲.۵ میلیارد تومان) را بگیرند. در مورد باز بودن سینماها در وضعیت قرمز کرونایی، این مدیران هستند که باید پا پیش گذاشته و جلساتی را با ستاد ملی کرونا تشکیل دهند. آنها باید مدیران کشور و کسانی که در ستاد ملی کرونا تصمیمگیر هستند را متقاعد کنند که سینماها در هر شرایطی، از بسیاری از اماکنی که همیشه باز هستند، امنتر بوده و خطری را برای مردم به وجود نمیآورند. تنها با پادرمیانی مدیران سینمایی و کمک دوستان در ستاد ملی کروناست که سینماها میتوانند در هر شرایط باز بوده و به فعالیت خود ادامه دهند.»
خانی در بخش پایانی صحبتهای خود که به ضرر و زیان فیلم خود از این باز و بسته شدنهای ناگهانی میپرداخت، گفت: «چه فیلم ما باشد و چه هر فیلم دیگری، قطعا از این باز و بسته شدنهای پیاپی و ناگهانی مشمول ضرر و خسارتهای بسیاری میشود. چراکه همه ما هزینههای بسیاری را خرج اطلاعرسانی مردم میکنیم که سینماها باز است و فلان فیلمها در حال نمایش هستند. تا این اطلاعرسانیها جا بیفتد، سینماها تعطیل میشدند و درنتیجه تمام آن هزینهها سوخت میشد. وقتی هم که سینماها بازگشایی شوند، باز باید کلی هزینه کنیم تا مردم را در جریان این بازگشاییها قرار دهیم و تمام اینها مشمول مرور زمان میشود و تا مردم بخواهند به استقبال فیلمها بیایند، باز موج جدیدی از راه میرسد و همهچیز را خراب میکند. همچنانکه ما شاهد این اتفاق بغرنج در دو اکران نوروز و همین اکنون هستیم.»
بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که اگر تصمیم حاکمیتی به فعالیت سینماها در روزگار قرمز کرونایی رای ندهد، مدیران سینمایی باید پا پیش گذاشته و نسبت به انتقال سینماها از مشاغل ردیف دوم به مشاغل و صنوف درجه اول همت کنند. آنها باید اعضای ستاد ملی کرونا را قانع کنند که سینما، فراتر از یک سرگرمی و فانتزی، یک شغل با افراد مرتبط بسیار و یک صنعت ملی است که باید از آن نگهداری شود. وقتی یک بوتیک که سرمایهای شخصی است، در ردیف مشاغل درجه دوم قرار میگیرد، بخردانه و منطقی نخواهد بود که سینما بهعنوان یک صنعت ملی، همردیف بوتیکها و پاساژهایی که منافعی شخصی دارند، گنجانده شود.
موج پنجم کرونا تا چه اندازه برای سینماها خطرناک است
تا پیش از موج کنونی، مسئولان وزارت بهداشت، بارها نسبت به پرخطر بودن موجها سخن گفته و مردم را از هرگونه فعالیت جمعی منع میکردند. در موج پنجم، سطح هشدارها تا حدود بسیاری پایین آمده که این مهم میتواند درنتیجه چند عامل باشد. مهمترین این عوامل، فرآیند واکسیناسیون است که طی آن بیش از یک میلیون نفر توانستهاند دوز دوم واکسن را دریافت کرده و قرار است با تزریق واکسن داخلی، سرعت واکسیناسیون ملی از روزهای آینده بیشتر شده و این میتواند خبر بسیار خوبی برای سلامت همگانی کشور باشد.
البته که با تجربه هفتههای اخیر میتوان اینگونه اذعان کرد که حاکمیت در پی عدمتعطیلی مشاغل در وضعیتهای قرمز و نارنجی است. اگر دقت کنیم متوجه میشویم طی هفتههای گذشته، وضعیت بسیاری از شهرها و کلانشهرهای کشور، زرد و نارنجی بود و طبق مصوبه ستاد ملی کرونا، صنوف تنها تا ساعت ۱۸ مجاز به فعالیت بودند اما طبق بررسیهای به عمل آمده، تمامی صنوف، حتی در وضعیت نارنجی، تا هفتهها فرصت کار تا پاسی از شب را داشته و ممنوعیت و مجازاتی برای آنها در نظر گرفته نشد.
حال با این گزاره میتوان اینگونه عنوان کرد که وضعیت نارنجی و قرمز این روزهای کشور، مشکلی را برای سینماهای کشور پدید نمیآورد کما آنکه با رسانهای شدن رنگبندیهای جدید از عصر جمعه، هیچ محدودیتی تا این لحظه، شامل سینماها و مراکز خرید نشد و آنها همچنان به شیوه روزهای معمول، مشغول فعالیت هستند.
در این رابطه برخی سینماگران نظیر علی سرتیپی و سعید خانی نیز به «فرهیختگان» اعلام کردند بعید است موج کنونی مانند موجهای قبلی سهمگین بوده و درنتیجه، محدودیت چندانی نصیب سینماها نمیشود.
در همین زمینه، یک تبصره مهم نیز وجود دارد و آن اینکه هنوز مسئولان نسبت به همهگیری بیشتر دلتاویروس مطمئن نبوده و هنوز به قطعیت نمیتوانند بگویند که آیا کشور درگیر موج پنجم خواهد شد یا خیر. بنابراین ترجیح میدهند فعلا محدودیتهایی را برای شهرهای قرمز و نارنجی اعلام نکنند. البته که تا چند روز آینده، تکلیف تمامی این گمانهها مشخص خواهد شد.
سینما، قربانی بیمسئولیتیها و وادادگیها
آنچه امروز مشخص است آنکه تیم مدیریت سینما مانند ۱۶ ماه اخیر، گرفتار نوعی انفعال و وادادگی شده است. آنها نتوانستند در طول این ماهها، مدیران ستاد ملی کرونا را با وضعیت بغرنج سینماها و آدمهای فعال در آن آشنا کرده و درنتیجه حساسیتی را در آنها به وجود نیاوردند تا در این شرایط، تمام سینماگران، مردم، سینماداران و... نتوانند با قطعیت در مورد آینده سینماها صحبت کنند. نهادهای متولی نیز تمام امور را به ستاد ملی کرونا پاس دادهاند و نهتنها نتوانستند کمکهای درخوری را در این مدت به اهالی سینما تزریق کنند بلکه حتی نتوانستند نسبت به ابتداییترین امور نیز تاثیرگذاری نشان داده و محل آسودگی اعضا و فعالان این حوزه باشند.
باید به این اصل توجه داشته باشیم که تصمیمگیری کنونی، بسیار پراهمیتتر از تصمیمگیریهای قبلی است. طی ۱۶ ماه اخیر، سینماهای کشور نه توانستند اکران طلایی دو نوروز را تجربه کنند و نه از اکران طلایی تابستانی سال گذشته بهره ببرند. در دیگر ایام سال نیز سینماها یا تعطیل بودند یا فیلمی برای مخاطب نداشتند.
حالا اما قضیه تا حدود بسیاری فرق کرده است تا کمتر از چهل روز دیگر محرم و صفر از راه میرسد و سینماها خواهناخواه مشمول محدودیتهایی میشوند. بنابراین تمام فعالیت نرمال سینماها در همین سیواندی روز باقی مانده تا محرم خواهد بود. گیشه تابستانی در همین زمان شکل گرفته و به اقتصاد امسال سینمای ایران رنگ و لعاب میبخشد. اگر تعطیلشدنهای کرونایی برای سینما لحاظ شود، سینماها دو تا چهار هفته تعطیل میشوند و این یعنی آنکه بعد از گیشه طلایی نوروز و عیدفطر، حالا گیشه تابستانی نیز از بین رفته و اقتصاد سینمای ایران در سال ۱۴۰۰ سوخت میشود. باتوجه به فروکش کردن موج مخاطبان در پاییز و زمستان، بازه طلایی بعدی سینماها، احتمالا نوروز ۱۴۰۱ خواهد بود و این یعنی آن که گیشه امسال سینماها نیز مانند سال گذشته سوخت شده و از بین میرود.
اینها همان حقایق و حساسیتهایی است که مدیران سینمایی باید تا امروز اعضای ستاد ملی کرونا را متوجه آن میکردند. وقتی میگوییم شاکله مدیریت سینمایی در ۱۶ ماه کرونایی ایران، نمره قبولی نمیگیرد، یعنی آنکه اگر آنها نتوانستند به دلیل مضیقههای مالی، حمایتهای ولو حداقلی از اعضای نهچندان زیاد خود کنند، لااقل میتوانستند به لحاظ لجستیکی و معرفتی، حمایتهایی را از سینماداران و تیمهای تولید به انجام برسانند تا منتقدان بیشمار مدیریت دولتی سینما، بپذیرند که اشکال، تنها به دلیل مضیقههای مالی ناشی از بحرانهای سیاسی و اقتصادی است که آن هم دامن همه مشاغل و صنوف را گرفته است ولی وقتی مدیریت دولتی سینما، حتی از قدمهای کوچک و حداقلی در حمایت معرفتی از زیرشاخههای خود مستاصل مانده، آن وقت باید نتیجه بگیریم این جریان ۱۶ماهه، تنها در نتیجه انفعال و وادادگیهایی است که صورت پذیرفته است.
سازمان سینمایی که در تمام این ماهها تلاش بسیاری کرد تا با انتشار جداول و اطلاعیههایی، بر ضرورت شفافسازیها در این نهاد صحه بگذارد، خوب است یک گزارش از فعالیت ۱۶ ماه اخیر خود منتشر کند. آنها باید پاسخ دهند که در این ۱۶ ماه، چه پیشنهادها، رایزنیها و تلاشهایی در جهت بهترشدن وضعیت سینماگران، سینماداران و کلا اهالی سینما انجام دادهاند تا بتوان درست و منطقی نتیجه گرفت که آیا اشکال از مدیران سینمایی کشور است یا ارکان بالاتر نظام به این نتیجه رسیدهاند که حمایت چندانی از شاکله هنر و بهخصوص سینما صورت نپذیرد.
در عرف جامعه وقتی فرد یا نهادی، به یک فرد صدمات جسمی وارد آورد، مشمول قانون شده و باید علاوهبر پرداخت خسارت، مجازاتهای دیگری را نیز تحمل کند. حال آن که ۱۶ ماه وادادگی مدیریت سینما، منجر به جنایات بسیاری در بدنه سینما شد؛ از فقر مطلق سینماگران تا ورشکستگی سینماداران، صاحبان آثار و افراد بسیاری که در این صنعت فعالیت داشتند. آنهایی که آبروی چندین سالهشان رفت و عده دیگری که به فکر فروش اثاثیه منزل و مسافرکشی و... افتادند و در این میان چه اخبار بد و ناگواری که یا به دلیل عدماطلاعرسانی یا به دلیل آبرو، اصلا رسانهای نشد. اینها جنایتهایی است که بخشی از آنها متوجه کروناست و بخشی دیگر متوجه مدیریت نادرست فرهنگی. و حال پرسش ما: چه فرد، نهاد یا جریانی قرار است از این بابت مواخذه و بازخواست شود؟ و اگر این اتفاق نادر رخ داد، قرار است چه خدماتی از این مسیر، متوجه این لشکر شکستخورده و فاقد تکیهگاه شود؟ آیا بهواقع این چینی شکسته، قابلیت بندزدن برای بار چندم را دارد؟